قانون نانوشته به انگلیسی

خواص دارویی و گیاهی

قانون نانوشته به انگلیسی
قانون نانوشته به انگلیسی

Based on / According to / In accordance with / By an unwritten law , ….

البته دوستانه تر و خودمانی ترش را می تونید اینطور هم بگید:

We have verbally / friendly agreed that ………………

Based on/upon a/an tacit/unspoken law/rule

informal:

قانون نانوشته به انگلیسی

Based on an unwritten rule between us, on holidays, I do not roar in the morning, because I want her / him to rest it up.

با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید

@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام

با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید

@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام

در سایت چی میگن صد ها نفر به شما
در ترجمه جملات یا
اصطلاحات فارسی به انگلیسی و
ترجمه فارسی اصطلاحات
تکنیکی انگلیسی کمک میکنند .

app chiMigan اپ چی‌ میگن


app chiMigan اپ چی‌ میگن


31,132 پرسش


51,506 پاسخ


45,552 نظر


9,867 کاربر

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در
تبدیل جملات فارسی
به انگلیسی، تبدیل اصطلاح
های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی
چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی،
آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن
معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی
انگلیسی است.

1
general::
blank


transnet.ir

1
Law::
and قانون نانوشته unwritten law : 1. law that, although never enacted in the form of a statute or ordinance, has the sanction of custom. – Also termed jus non scriptum; just ex non scripto. 2. caselaw / case law – Black’s Law Dictionary, Pocket Edition

فرهنگ تشریحی – کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه



قانون براساس قاعده بالا دستی (انگلیسی: Rule according to higher law) یعنی قانونی توسط حکومت اجرا نمی‌شود مگر آنکه با اصول جهانی (نوشته یا نانوشته) اخلاق، انصاف و عدالت مطابقت داشته باشد؛ لذا می‌تواند معیاری برای سنجش درستی و نادرستی تصمیمات اقتصادی و سیاسی یک دولت توسط ناظران، حتی زمانی که در چهارچوب قوانین تصویب شده و مشخص عمل می‌کند، باشد.[۱]

ایده قانون برتر و بالاتر از قانون حاکم بر دولت-قاعده بالا دستی- برای اولین بار در دوران پسا امپراطوری روم توسط قانون کلیسای کاتولیک مطرح شد. بر اساس زاویه دید، قانون برتر را میتوان به عنوان قانون الهی یا ارزش های اساسی قانونی، که در حقوق بین الملل تعریف شده است، تفسیر کرد.

«وضع قواعد، بر اساس قانون‌عالی» یا «وضع قواعد، بر اساس اصول اخلاقی و عدالت»، بدین معنی است که هیچ قانونی توسط دولت اجرا نمی‌شود، مگر اینکه از اصول خاصی مانند فضایل اخلاقی، نیکی و عدالت پیروی کند؛ بنابراین، «وضع قواعد، بر اساس اصول اخلاقی و عدالت» فرا تر از دولت و خارج از چارچوب نظام سیاسی، می‌تواند به عنوان یک معیار قانونیِ‌عملی برای تصمیم‌گیری‌های سیاسی یا اقتصادی در زمانی که یک دولت نزد افکار عمومی به نقص قوانین و عدالت متهم است یا در زمانی که عملکردش حتی در صورتی که منطبق بر قانون باشد، توسط عموم مردم فریب‌کارانه و ناعادلانه تصور شود، کاربرد داشته باشد.

ایده «قانون عدالت نهایی، بالاتر از قانون دولت» – «قانون عالی (قانون بالاتر – Higher Law)» – ابتدا توسط کلیسای کاتولیک در اروپای پس از انحلال امپراطوری روم مطرح شد.

«قانون عالی» مشمول فضائل اخلاقی و ارزش‌های اساسیِ‌قانونی‌ایی است که در حقوق بین‌الملل تعیین شده.
قانون نانوشته به انگلیسی

قبل از جنگ داخلی ایالات‌متحده آمریکا، آفریقایی‌تبارهای آمریکایی به لحاظ قانونی از حقوق و آزادی‌های یکسانی با سفیدپوستان برخوردار نبودند و برده‌داری به‌صورت قانونی در تمام ایالت‌های آمریکا می‌شد. اما به گفته ویلیام اچ. سیوارد – وزیر امورخارجه آبراهام لینکلن – آنچه که عملاً رئیس‌جمهور را مصمم ساخت که برده‌داری را ممنوع کند و برده‌داری را نقض حقوق بنیادی‌اساسی انسان قلمداد کند توجه به «قانون عالی» و برابری انسان‌ها در خلقت و برابر پیشگاه خداوند بود.

دکترین حاکمیت قانون – Rechtsstaat – به معنای حاکمیت قانون یا دولت قانون، دولت حق، دولت قانون‌اساسی، حکومت قانون‌اساسی)؛ ابتدا توسط امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی، در اواخر قرن ۱۸ معرفی شد. رویکرد کانت بر پایه برتری مشارکت مردم در حکومت و حکومت قانون‌اساسی در کشور است که قانون اساسی آن در پیروی از اصول «قانون عالی» ایجاد شده‌است. این برتری به معنای تضمین بسط و گسترش عدالت و صلح دائمی است که شرط اصلی آرامش، شادی، رفاه و رشد همه جانبهٔ جوامع است.

(Noun) (سیاسی) قانون اساسی، (حکومت) مشروطیت مشروطه – an unwritten constitution – قانون اساسی عرفی، قانون اساسی نانوشته – a written constitution – قانون اساسی مدون، قانون اساسی نوشته (Noun) (شرکت‌ها) اساسنامه (Noun) (شخص) سرشت، طبیعت، مزاج، نهاد، طینت، ذات، خمیره (Noun) (رسمی) ساخت، ساختمان، سازمان، ترکیب، ریخت، (حکومت) نظام، تشکیلات

(Noun) (سیاسی) قانون اساسی، (حکومت) مشروطیت مشروطه – an unwritten constitution – قانون اساسی عرفی، قانون اساسی نانوشته – a written

(Noun) (سیاسی) قانون اساسی، (حکومت) مشروطیت مشروطه – an unwritten constitution – قانون اساسی عرفی، قانون اساسی نانوشته – a written

(Noun) (سیاسی) قانون اساسی، (حکومت) مشروطیت مشروطه – an unwritten constitution – قانون اساسی عرفی، قانون اساسی نانوشته – a written

قانون نانوشته به انگلیسی

قانون نانوشته به انگلیسی
قانون نانوشته به انگلیسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *