اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

خواص دارویی و گیاهی

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی
اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

Hi,

TNX pal

catch-phrase (catch-phrases)
also catch phrase
[N-COUNT]
A catch-phrase is a sentence or phrase which becomes popular or well-known, often because it is frequently used by a famous person.

Hi

Welcome

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

It sometimes happens to me !
 

Hi Dear Ali ,

” catch-phrase ” as you described it is related to “Old-sayings” and often used by famous people , meaning it`s mostly related to the cultures . kinda makes me feel it means : “ضرب المثل” .

now what about this :

تیکه کلام فلانی اینه : فدای تو

همش اینو تو حرفاش میگه.

Well, Obviously it is not either said by a popular person or written in any culture`s special phrases .

How should i translate it ? “catch-phrase” works fine ?

pet phrase

An informal term for an expression frequently used by an individual in speech and/or writing.

 

Nice +1

سلام،

A catchphrase is a slogan, or a saying, or a quotation, even a motto. It is a phrase in wide or popular use, especially one serving as a slogan for a group or movement.

e.g: “Ban the Bomb” was a popular catchphrase in the 1960’s anti-nuclear movement.

A pet phrase is a phrase that an individual uses repetitively.

http://www.usingenglish.com/forum/threads/164132-catch-phrase-and-pet-phrase

فرقی که بین pet phrase و catch phrase وجود داره اینکه catch phrase توسط افراد سرشناس مصطلح میشه برای مثال توسط یه نویسنده یا یه بازیگر به این نحو عامه مردم اون تکه کلام رو میشناسن ولی pet phrase به تکه کلامی گفته میشه که توسط هر فرد عادی گفته میشه به عبارت دیگه هر فردی میتونه یه pet phrase خاص بره خودش داشته باشه.

http://1000idioms.mihanblog.com/page/4

nice +1

Also see:

http://grammar.about.com/od/pq/g/Pet-Phrase.htm

Other answers already showed the difference between a ‘catch phrase’ and a ‘pet phrase’. They demand certain contexts to be correctly used. 

Here’s another suggestion, ‘verbal tic’. some examples would be ‘you know, umm, so, like’ and in your case ‘you know what I’m saying?’ 

http://www.publicationcoach.com/verbal-tics/

 

you know what i mean?

با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید

@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام

با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید

@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام

در سایت چی میگن صد ها نفر به شما
در ترجمه جملات یا
اصطلاحات فارسی به انگلیسی و
ترجمه فارسی اصطلاحات
تکنیکی انگلیسی کمک میکنند .

app chiMigan اپ چی‌ میگن


app chiMigan اپ چی‌ میگن


31,135 پرسش


51,513 پاسخ


45,557 نظر

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی


9,872 کاربر

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در
تبدیل جملات فارسی
به انگلیسی، تبدیل اصطلاح
های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی
چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی،
آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن
معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی
انگلیسی است.

تکیه کلام

تکرار سؤال :

http://goo.gl/AJb5Ex

and

http://goo.gl/MAUOYN

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید

@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام

با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید

@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام

در سایت چی میگن صد ها نفر به شما
در ترجمه جملات یا
اصطلاحات فارسی به انگلیسی و
ترجمه فارسی اصطلاحات
تکنیکی انگلیسی کمک میکنند .

app chiMigan اپ چی‌ میگن


app chiMigan اپ چی‌ میگن


31,135 پرسش


51,513 پاسخ


45,557 نظر


9,872 کاربر

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در
تبدیل جملات فارسی
به انگلیسی، تبدیل اصطلاح
های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی
چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی،
آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن
معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی
انگلیسی است.


istanbul escort

porno izle

porno indir

بیشمار اصطلاح و عبارات و تکیه کلامهای عامیانه و رایج زبان انگلیسی را در این قسمت از مرکز دانلود منابع زبان های خارجی کاردوآنلاین به شما تقدیم می کنیم.

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

در این صفحه از وبسایت کاردوآنلاین به معرفی تعداد بیشماری از اصطلاحات انگلیسی به همراه معادل های فارسی آنها می پردازیم. علاوه بر این، از شما دعوت می کنیم از مجموعه دروس آموزش اصطلاحات رایج انگلیسی که به تلاش استاد مرتضی گیتی تنظیم شده است و شامل چهارصد و بیست فایل صوتی می باشد و در هر فایل یک اصطلاح به صورت کامل آموزش داده شده است دیدن کنید.

His/Her cake is dough: دستش نمک نداره

I felt like a fool: سنگ رو یخ شدم

We have a lot of in common: ما باهم تفاهم داریم

Eat my heat off: مخمو خوردی

I was shame stricken: از خجالت آب شدم

I’m in tip-top shape today!: من امروز توپ توپم

I’m sick of it: حالم از این وضعیت بهم میخوره

Keep your head: دست و پات رو گم نکن

I’m not in a good mood: حال و حوصله ندارم

You were sublime: کارت حرف نداشت

I stand by what I did: پای کاری که کردم وایمیسم

You’re over the hump: سربالایی رو گذروندی

You heard me: درست شنیدی

You are adorable: خیلی دوست داشتنی (قابل ستایش) هستی

It’s impressive: قابل تحسینه

Pull the other one: خالی نبند

Don’t pick on me: به من گیر نده

Don’t look the other way: خودتو به اون راه نزن

Are U happy or married?: مجردی یا متاهل؟

The rest is history: باقیش رو خودت می دونی

I don’t blame you: سرزنشت نمی کنم

He/She drives me crazy: رو اعصابم راه میره، دیوونم کرده

Have you chicken out already?: هیچی نشده جا زدی

I’m still finding my feet: تازه دارم به ان عادت میکنم

Knock on wood: بزنم به تخته

You don’t have to settle: نباید جا بزنی

Don’t you talk back to me: (جواب منو نده (حاضر جوابی نکن

where are you off to in such a hurry?: با این عجله کجا می ری؟

It’s along story: این قصه سر دراز داره

Happy go lucky: سر به هوا

there isn’t a cat in hell’s chance: یه ذره شانس هم نداشتن

She doesn’t even cough without her father’s permission: بدون اجازه پدرش حتی آب نمی خوره

none whatsoever: به هیچ وجه

It’s beyond your dignity: دور از شان شماست

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

Pull the rug from under somebody: زیرآب کسی رو زدن

To hold someone dear: لی لی به لالای کسی گذاشتن

My mother hold my brother dear: مادرم برادرم را لوس میکنه یا لیلی به لالاش میذاره

It was brutal: خیلی بی رحمانه بود

How dare you?: چطور جرات میکنی این حرف رو بزنی؟

The sea is full of other fish: آدم قحطی نیست

Your number is up: کارت تمومه

as white as a sheet: رنگت مثل گچ سفید شده

Shake a leg!: یالا،عجله کن

I am singlehanded: دست تنهام

I had fortune on my side: بخت یارم بود

Come clean: صادق بودن

Let sleeping dogs lie!: پا روی دم شیر نذا

Leave it to me: همه کارها رو به من بسپار

Such a guy!: !این دیگه کیه! / عجب آدمیه

So unobservant: خیلی بی توجهی

Drag one’s feet: این پا اون پا کردن، لفت دادن

If you keep dragging your feet, you’ll miss the train: اگه لفتش بدی، قطارو از دست میدی

Worse comes to worst: دیگه بدتر از این نمیشه

I know it from A to Z: من از تمام ماجرا باخبر هستم

Truth hurts: حقیقت تلخ است

That’s so annoying: (واقعا آزار دهنده س (ضد حاله

Keep in the picture

‌در جریان امور قرار دادن

Never say die

به دلت بد نیار

power to you

or

more power to your elbow:خدا قوت

on the tip of my tongue

نوک زبونمه

Eat your word

حرفتو پس بگیر

Don’t rub it in

اینقدر به رخ ما نکش

to be snake in the grass… موذی (به قولی موذمار) بودن

He/She looks proud

طرف خودشو میگیره

under someone’s thumb گوش به فرمان بودن

set the world on fire شاخ غول راشکستن He/She has a big mouth او دهن لق است Get out of my face Or Get out of my sight از جلوی چشمم دور شو I take it as it comes (هر چی شد،شد (هر چه بادا باد Pull strings پارتی بازی کردن I am all eyes چهار چشمی مراقب هستم Fancy meeting you چه عجب از این طرفا You’re on قبولت دارم let bygones be bygones گذشته ها گذشته digin…. بزن تو رگ You make me sick حالمو بهم میزنی let me see the john میخوام برم دست شوی It’s all up with him/her آب از سرش گذشته Tit for tat این به اون در cost an arm and a leg…..خیلی گران It’s my treat (نوبت منه (که حساب کنم High Five or Up Top بزن قدش

I wish the best for you

بهترینها رو برای شما آرزو می کنم

I wish you many years of happiness

سالهای شاد بسیاری را برای شما آرزو دارم

Heartiest congratulations

صمیمانه ترین تبریکات

as easy as ABC

it’s a piece of cake

It’s duck soap

براحتی آب خوردن

my hands are tied

دست و بالم بسته

hit the roof

از کوره در رفتن

Pig Out

زیاد خوردن و سریع خوردن

Pedal to the metal

با تمام سرعت رفتن مخصوصا هنگام راندن ماشین

I buy it

من قبول دارم

وقتی کسی چیزی به شما میگه و شما باهاش موافقی میشه از این استفاده کرد

Top of the World

بهتر از این نمیشم

you’re on your own

خودتی و خودت

Let it go

بی خیالش شو

you’re a complete idiot

تو یه احمق به تمام معنا هستی

you’re crowding me

داری باعث میشی سردرد بگیرم

This is the limit

دیگه شورش در اومده

I misjudged you

دربارت اشتباه میکردم

Hit the bricks

بزن به چاک

Make a big deal about something

از کاه کوه ساختن

It was so gross

خیلی خفن بود

jack of all trads and master of none

همه کاره و هیچ کاره

walk on eggs

ریسک کردن

Back down

از خر شیطون پایین بیا

It’s apples and oranges

هر کسی بجای خودش

easy come easy go

باد اورده را باد میبرد

under a cloud

مظنون بودن- مورد بد گمانی بودن

to stab one’s in the back

از پشت خنجر زدن

Fair weather friend

رفیق نیمه راه

Long story short

خلاصه کنم

Get to the point

برو سر اصل مطلب

They are a perfect match اونا خیلی به هم میان

Don’t get fresh with me پررویی نکن

That’s good stuff چیز خوبیه

Tie the knot ازدواج کردن

Kick The Bucket مردن

stick to your guns روی حرفت وایسا

keep your back covered کار از محکم کاری عیب نمی کنه

i am of a quiet few friend من بیشتر از اونچه که فکر میکنی دوست دارم

Have fun for me بجای منم خوش بگذرون

Let me have my say! بذار حرفمو بزنم

You have my word بهت قول میدم

business is business حساب حسابه کاکا برادر

I salute you درود بر شما

He/she is cold fish ادم بد عنقیه

I can handle it می تونم از پسش بر بیام

I’m gonna level with you می خوام باهاتون روراست باشم

Do your best تمام تلاشت رو بکن

I’m starving بدجوری گشنمه

I wasn’t born yesterday موهامو تو آسیاب سفید نکردم

call the shots حرف اول زدن

Don’t be a drip لوس نشو

I have extra mouth to feed یه شکم دیگه رو هم باید سیر کنم

sound fair? منصفانه است؟

Make a hole راه رو باز کنید

Get rid of him/her از شرش خلاص شو

Damn straight کاملا درسته

cut it out تمومش کن

break it up تمومش کن

curiosity killed the cat فضولی موقوف

catch my eye چشممو گرفت

It’s not my taste باب میلم نیست

have your cake and eat it : هم خدا هم خرما را خواستن

Play it cool خونسرد رفتار کردن، عادی رفتار کردن

You’re a disgrace تو مایه آبروریزی هستی

What’s done is done کاری که شده دیگه شده

your guess is as good as mine منم به اندازه تو می دونم

Their defense was found wanting. (be found wanting) : به اندازه ی کافی خوب نبودن / خیلی مناسب نبودن

برات آرزوی موفقیت می کنم I cross my fingers for you

هر کس و ناکسی می دونه every Tom dick and Harry knows طرف دستش کجه he has got sticky finger جو گیر نشو don’t carrid away سوختن و ساختن Bite the bullet زندگی رو چرخوندن (اقتصادی) make ends meet سراپا گوشم I’m all ear بلا نسبت دوستان present company excepted هندونه زیر بغل کسی گذاشتن lay it on چشماتو درویش کن evert your eyes آس و پاس شدن. دار و ندار خود را باختن LOSE ONE’S SHIRT خربزه خوردن و پای لرز نشستن FACE THE MUSIC خون دل خوردن Bite the bullet خودخوری کردن Beat up on yourself ایول، دمت گرم Right on

Ok, now give!   …………….………….…………خوب بنال ببینم!

I’ll teach you!   ……….….………..…….حالا بهت نشون میدم!

Quite a party!   …………………….…………عجب مهمانی ای!

It was heaven!  …..…….…………….……………….محشر بود!

There is a dear!  …………….……..………..….…..قربونت برم!

Mind how you go!  …….………….………مواظب خودت باش!

My foot!  ………..………….…چه مزخرفاتی! ، چه جفنگیاتی!

It’s a matter of sink or swim!  ….مسئله ی مرگ و زندگی است!

Be quick about it!  …………….………..…………….لفتش نده!

Sugar!  …………………………….…………………….گندش بزنن!

Hang him!  …………..…………….…………………….گور پدرش!

Don’t pick on me!  ………………….…………………….گیر نده!

Like fun!  …………….……………! تو گفتی و من هم باور کردم

After a fashion ……….……..….…………..همچین بگی نگی!

Go for it!  ……………………..….بگیرش! ، ولش نکن! ، بزنش!

You can’t milk a bull …………….هی میگم نره میگه بدوش!

That’s the end! …………………..………… همینو کم داشتیم!

Over my dead body!  ………..…………………….کور خوندی!

He’s slow on the draw!  ………….………دوزاریش کج است!

It’s all over and done!  ……..………….……..کار تمام است!

The die is cast!  ………….……..……………کار از کار گذشته!

It’s all a fiddle!  ………….……………… همه اش کلک است!

Don’t rub it in!  ……..……………………اینقدر به رخ ما نکش!

I see ………………………………………………………..که اینطور!

What’s cooking!  ………………….………….………قضیه چیه؟!

I stand corrected.  …………….اشتباه خود را قبول می کنم!

He’s not all there!  …………….……سیمهایش قاطی است!

I swear it!  ………………………….…………..قسم می خورم!

That’s a good fun!  ………………….……….قصه ی قشنگیه!

Mark my words! ……یک روز خودت می فهمی! یادت باشه!

Cross my heart!  …………..!به شرافتم قسم! این تن بمیره

He’s not the man for that!  ………………….این کاره نیست!

Point taken!  …………………………………….………قبول کردم!

Use your loaf!  ……………..……………کله ات را به کار بینداز!

Go fly your kite!  ……….…………..سرت به کار خودت باشه!

Please yourself!.. هر کاری دلت می خواهد بکن، به من چه!

None of your cheek!  …..………….فضولی اش به تو نیومده!

Steady!  …………………………..………….حرف دهنت را بفهم!

Your wish is my command……..…….……شما امر بفرمایید!

You’re a one!  …………………..………عجب ناقلایی هستی!

I’m not a mind reader!  ……….…………علم غیب که ندارم!

None of your concern!  ……………………….فضولی موقوف!

That’s torn it!  ………………..……………همه چی ضایع شد!

Don’t ride the high horse!  ……..….از خر شیطان پیدا شو!

Forget it!  …………………….……………شد که شد به جهنم

Hop in!  ………………………….……………سوار شو!  بپر بالا!

Our eyes met!  ………….……………چشمانمان به هم افتاد

The deal fell through معامله جوش نخورد

Drop the ball :‌ اشتباه کردن و در مسولیت خرابکاری کردن

Run along ! : برو پی کارت / بروید پی کارتون

It is good fishing in troubled waters. :‌ از آب گل آلود ماهی گرفتن

I am on my beam-ends till Friday. (on your/its beam-ends) : در مضیقه / بی پول

Two brothers are as different as chalk and cheese. (Also : like chalk and cheese) : کاملا متفاوت بودن

be at a loss to do sth/for sth : در برابر انجام کاری درماندن/عاجز شدن

He will be up and about / up and doing in no time. : سلامت خود را بازیافتن / حال کسی خوب شدن

He blew hot and cold. : مردد/دودل بودن – این پا و آن پا کردن

to cement their relationship/ محکم کردن رابطه

What’s the matter? Cat got your tongue? موضوع چیه؟ موش زبونت رو خورده؟ – چرا حرف نمی‌زنی

put/bring an end to yourself/your life/it/ sth : خود را کشتن

your head is in the clouds. ( have your head in the clouds) : در ابرها سیر کردن / تو عالم هپروت بودن / دل و فکر جای دیگری بودن

His latest movie looks set to break new/fresh ground. : کار نویی کردن / ابتکار کردن

thin on the ground : ‌ محاوره : کمیاب/نایاب بودن thick on the ground : محاوره : فت و فراوان بودن ( Also: a dime a dozen [American English informal] / [British Equivalent] ten a penny)

Here is the list of names, for what it’s worth. : محاوره : خوب یا بد / دعست یا غلط / بدرد بخور یا نه

stand/keep/hold your ground : ‌تسلیم نشدن / عقب ننشستن / کوتاه نیامدن / سر حرف و تصمیم خود ایستلدن

play a prank on sb : کسی را فیلم کردن / کسی را دست انداختن

a bird in the hand (is worth two in the bush) : سیلی نقر به از حلوای نسیه

pop it out! بگو دیگه

There are limits to my tolerance: ظرفیت من هم حدی داره

I was pleased to see the back of him ! : آخش رفت / از شرش خلاص شدیم ( be glad/sorry/pleased … to see theback of sb/sth)

He is gone up in the world a bit since I knew him at college. : پیشرفت/ترقی کردن (go/come up) – come/go down : پس رفتن/تنزل کردن

What is the good/use of sth/hurrying? : فایده/حسن کاری/عجله کردن چیه؟

She’s fine now, but it was touch-and-go for a while. : موقعیت/ بیماری … : نامعلوم/نامشخص بودن

I’ll have my work out cut to get there by 9. : (have/get your work cut out) تقلا کردن /جان کندن

He thinks his life is coming apart at the seams. : در حال از هم پاشیدن

The meal was nothing special. : غذا معمولی بود/ جالب نبود

put your back into it/sth : تمام هم/نیروی خود را صرف کاری کردن * If we really put our backs into it, we could finish today.

There was no room for error / جایی برای اشتباه وجود نداره

head or tail    شیر یا خط

sth does sb a/the world of good : محاوره : برای کسی خیلی خوب بودن

sth be/rests on sb’s shoulders : مسول چیزی / کاری بودن

break the back of sth / the job : کمر چیزی را شکستن

occupy the middle ground between : میانه رو بودن sit/be on the fence :‌ بیطرف ماندن / دخالت نکردن

burn / raze sth (down) to the ground : ساختمان / شهر… :‌ با خاک یکسان کردن

why did you slam the door? /چرا اینقدر در رو محکم بستی؟

you are a curse/ آدم بدقدمی هستی

be in sb’s good books /// in sb’s bad/black books : مورد لطف . بی مهری کسی بودن

it’s just over my head/ چیزی به عقلم نمیرسه

there must be a diving point to all this/ حتما خواست خدا بوده

throw good money after bad : ضرر روی ضرر کردن / پشت سر هم پول باختن

I’m telling this for your own good/safety/benefit etc. : به نفع… خودت بودن

I’ve had your coat cleaned- It is (as) good as new now. ( Als like new) : نوی نو شدن / مثل روز اول شدن

be ay a loose end / be at loose ends : ول گشتن / بلا تکلیف بودن / بی کار بودن

clip sb’s wings : بال و پر کسی را چیدن / محدود کردن

Hang on ! I’ll be ready in half a minute/second. : فوری آماده شدن

go/drive/run like the clappers : مثل برق رفتن

cut the ground from under sb’s feet : نقشه های کسی را نقش بر آب کردن

It is no exaggeration to say (that) : اغراق نیست اگر بگم

know better than to do sth / … than that … : عاقل تر بودن / گول حرف کسی را نخوردن * He knows better than to judge by appearances.

give yourself airs / put on airs : فخر فروختن / خود را گرفتن

Fast bind fast find. : در خونت رو ببند همسایتو دزد نکن

Better be safe than sorry ~= مالتو سفت بگیر همسایه ات را دزد نگیر

how dare you question my decision?/ چطو جرات میکنی رو حرف من حرف بزنی؟

I have sympathy for him/ دلم براش میسوزه

It would be wise of you to do sth/ ….. به نفع شماست که

No snitching/ چغلی نکن

I love you, don’t ever doubt my sincerity/ من عاشقتم، به عشق و علاقه من شک نکن

Praise the lord/ thank god/ خدا رو شکر

I’ll go and eat dog food/ حاضرم به هر ذلتی تن در بدهم ولی این رفتار با من نشه

don’t get me wrong/ درباره من اشتباه برداشت نکن

Please give a warm welcome to sb/ یه کف مرتب به افتخار (یه نفر) بزنین

He is wet behind the ears دهنش بوی شیر میده

We all share in ur grief / ما همه در غم شما شریک هستیم

I’ll show you ! : تهدید:‌نشونت میدم / ثابت میکنم که

By virtue of the authority vested in me … : نظر به اختیاراتی که به بنده تفویض شده

gather/collect dust : خاک نشستن / گرفتن Her old trophies were collecting dust on the shelves.

be under house arrest : در خانه خود زندانی شدن و تحت نظر بودن

Nothing more occurs to me. : چیز دیگری به نظرم نمی رسد

This is not my idea of pleasure/fun/sth. : به نظرم این تفریح نشد Chocolate milk and a piece of cake is not my idea of dinner.

fall in love at first sight/glance :با یک نظر عاشق شدن

My treat ! : در خوردن و … :‌ مهمان من * Let’s go out to lunch – my treat.

the pleasure is all mine/ باعث افتخار و خوشحالی بنده است

he drove us in to it/ اون مارو تو این دردسر انداخت

how the hell are you?/ چطور مطوری؟(گویش خیابانی).ا

Not a peep out of you !: نفست در نیاد

huff and puff : هارت و پورت کردن

to the last gasp / breath : تا آخرین نفس

follow / carry out to the letter : نعل به نعل اجرا کردن

look fondly at sb : با نظر خریداری به کسی نگاه کردن

It is uppermost in my mind. : مد نظرم هست

Life is not always a bed of roses / a bowl of cherries. : زندگی همیشه بر وفق مراد نیست

Nature Calls (or Call of Nature) ….. باید برم دستشویی

Everything is coming up roses ” or “everything in the garden is rosy” …. همه چی مرتب و رضایت بخشه

Let Sleeping Dogs Lie …. گذشته ها گدشته، دوباره قضیه رو پیش نکش

look before your leap … گز نکرده پاره نکن (قبل از عمل فکر کن

Wot r u ,Eight ? بچه شدی !؟

you should have fought him back! باید جوابشو می دادی

I’d like to stand up for what I believe/ دوست دارم سر حرفم بایستم و ار اعتقاداتم دفاع کنم

you left me no choice/ دیگه راهی واسم باقی نذاشتی

stick to the subject/ از موضوع خارج نشیم

Take a hike/ برو پی کارت

I just happened to be there/ بر حسب اتفاق منم اونجا بودم

lets not bullshit each other./ بیا شرو ور تحویل هم ندیم

you have a way with him. رگ خوابش را بدست آوردی

it’s for grown ups/ این مال بزرگترهاست

to get some attention جلب توجه کردن

you should be proud of that احسنت/بارک الله/ تو باید به عملت افتخار کنی

sorry, I have a lot on my mind. خیلی افکارم مغشوش است

I’m in a good shape در شرایط خوبی هستم اقتصادی: وضع مالیم خوبه/ درسی: درسامو خوب خوندم/ ورزشی: رو فرم هستم

“I’ve got knots in my stomach ” or “My stomach is in knots about…” دلشوره داشتن

Cat got ur tongue? / گربه زبونتو خورده؟

Get it off your chest / خودتو خالی کن

go/fly off at/on a tangent :موضوع را عوض کردن / از این شاخه به آن شاخه پریدن

all the world and his wife : همه از بزرگ و کوچک و پیر و جوان * There was no escape on our beach holiday ! all the world and his wife were there !

call sth into play : به کار/راه انداختن

That is the way/how the cookie crumbles. : محاوره: آش کشک خالته / همینه که هست

It matters little. : چندان اهمیتی ندارد

Fine words fill not he belly. : با حلوا حلوا گفتن شکم سیر نمی شود

put/set/turn/give your mind to sth: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام توجه کسی معطوف چیزی شدن

When good cheer is lacking, our friends will be packing. : فربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم

call / ئbreak a flag of true : اعلام / شکستن آتش بس

You need your head(s) examined. (Also : need to have your head(s) examined): محاوره: عقل کسی پاره سنگ برداشتن

Sorry I was dead to the world. : در خواب سنگین/عمیق بودن

He is loaded. : خیلی پولدار

The news spread like wildfire. :اخبار / شایعه : مثل برق/به سرعت پخش شدنش

I pity you if وای به حالت اگه

drop sb like hot potato مثل …. انداختنش بیرون

are you in game? پایه اش هستی؟

roll up your sleeves آستین بالا زدن در فرهنگ انگلیسی این کار یعنی با جدیدت مشغول کار شدن

peanut money:پول بخور و نمیر

You touch so much as one hair of my son’s head…… اگه یه مو از سر پسرم کم بشه

don’t breath a word. خفه شو

on the other hand به بیان دیگر

Money begets money.: پول پول را پیدا میکند/ درمی آورد

That sort of thing really gets (right) up my nose. : عامیانه: کفر کسی را درآوردن / کسی را کلافه کردن

Take/get the bit between the teeth //// pull socks up //// roll sleeves/trousers up : آستین همت را بالا زدن

jump with sb’s humor: با خلق و خوی کسی کنار نیامدن

She got the job under/on false pretences. : با ادعای دروغ و دوز و کلک

find favor with sb / find favor in sb’s eyes / win sb’s favor : محبت / نظر موافق کسی را جلب کردن /// مورد تایید کسی قرارگرفتن

Give sb a knuckle sandwich: با مشت زدن

put/lay your head on the block. ( Also: It’s my head that is on the block.) : ریسک کردن

Don’t hang up on me. I need to talk to you. : با عصبانیت:‌گوشی رو قطع نکن

Your guess is as good as mine. : منم بیشتر از تو در جریان نیستم / نمی دونم

What the heck: به جهنم (جهنّم ضرر

A stitch in time saves nine

کاری که سر وقت انجام داده بشه از کار بیشتر بعد ان جلوگیری میکنه

set/get/keep/start the ball rolling: کاری رو شروع کردن

He is barely on speaking terms with his father. : زیاد با پدرش خوب/جور نیست He was not on speaking terms with his brother or sisters.

have a soft spot for sb/sth : به کسی / چیزی علاقه داشتن

make mincemeat out of sb / قیمه قیمه کردن

Practise what you preach. : به آنچه به دیگران توصیه میکنی خودت عمل کن

They served coffee of a sort/of sorts. : قهوه دادند آن هم چه قهوه ای / مثلا قهوه

My heart quailed. : دلم ریخت

raise sb’s hackles / make sb’s hackles rise : خشم کسی را برانگیختن

Everything/Nothing is going/has gone right. : اوضاع روبراه بودن یا نبودن

blow/dash your OR sb’s brains out : کشتن با شلیک در سر

beat/rack/cudgel your brain(s) // beat your brains out : به مغز فشار آوردن

pin sb down : از کسی حرف کشیدن / از سنگ حرف کشیدن

fly/go out (of) the window : محاوره : از بین رفتن / بر باد رفتن / نقش بر آب شدن

He has a lot of pull. : آدم بانفوذی است

Be careful not to breathe a word. : حرفی نزدن

The police officer took down the car number. : افسر پلیس نمره ی ماشینو برداشت / یادذاشت کرد

My English is a bit rusty. : انگلیسی ام نم کشیده

she wears the pants in the house

خانه توسط خانوم اداره میشه

I’m feeling puny انگاری سرما خوردم

shoe makers son runs barefoot

کوزه گر از کوزه شکسته آب میخوره

matricide / patricide مادر کشی/ پدر کشی

to leap a head of pack :گوی سبقت را از رقبا گرفتن

ease sb into sth: به پذیرش چیزی ترغیب کردن ease out : وادار به ترک کردن

I’m a hard-liner تندرو ( از نظر سیاسی

I give you full marks for that. [ full marks to somebody (for something)]: نمرت بیسته / مرحبا / آفرین

‘How are things?’ ‘Fine! Couldn’t be better.’ : بهتر از این نمیشه

you don’t say! / You don’t mean that !: نه بابا، جدی میگی

He meant well. : منظورش / نیتش خیر است

like water off a duck’s back : انتقاد و اخطار و توبیخ هیچ تاثیری نداشتن

She took to dancing like a duck to water. (take to something like a duck to water): چیزی رو خیلی راحت یاد گرفتن

get somebody’s goat / get on sb’s nerves: اعصاب کسی رو داغون / خرد کردن

sweet old days :یاد اون روزا بخیر

Stop aging! پیر نشی

Don’t sell yourself short! خودت را ارزون نفروش

The other way round! دقیقا برعکس

swear by s.th = have faith in s.th سر چیزی قسم خوردن I know many people swear by it, but i can’t believe!

take a hike=sling your hook(BR infm)=برو گمشو

party is over when the fat lady dances !

وقت گل نی

I have a bone to pick with you

از شما گله دارم

we’re not out of the woods yet!=خطر هنوز کامل رفع نشده

chicks fight =دعوای زنانه

Eat high off the hog: غذای گران خوردن

In my humble opinion … : در نظر حقیر / اگر جسارت نباشد باید بگویم که

Peel out / punch it / floor it / put the the pedal to the metal : ماشین:‌گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن

Fall / drop in/into your lap : به آسانی بدست آوردن / دست کسی افتادن That job is great. I didn’t even apply for it. It just fell into my lap.

Never fear! / I fear not ! : Don’t worry نگران نباش

It’s none of your business اصلا به توربطی نداره

count your blessings. :‌ شکر کردن بخاطر چیزهایی که خدا به کسی داده و ناراحت نشدن بخاطر چیزهایی که نداده

Lose count (of Sth /Sb) : حساب چیزی ار دست دررفتن

be (well) versed in something : در امری کاملا وارد بودن He is well versed in the art of diplomacy.

have an ace up your sleeve : ورق برنده در آستین داشتن

Have got / wear sth inside out : لباسی رو برعکس پوشیدن

By no manner means (Also Not by any manner of means ) [ BRE spoken formal ] : به هیچ وجه من الوجوه

views / opinions / plans tec. carry much weight ( with sb ): اهمیتی / وزنی / اعتباری داشتن

U LOST ME=متوجه منظورت نمیشه، تو باغ نیستم

be cut out for sth = برای کاری یا چیزی ساخته شدن

Rock bottom prices = پایین ترین قیمت ممکن

Look blue = خیلی غمگین به نظر رسیدن

A dime a dozen = صد تا یک غاز

Put it on sb’s tab = به حساب کسی گذاشتن

Burst sb’s bubble = تو ذوق کسی زدن (کسی را نا امید کردن

Screw sth up = افتضاح بار آوردن-خرابکاری کردن

it will be a fether in your cap :هر گلی زدی به سره خودت زدی

she has a memory like an elephant:اون خیلی با هوشه

hit he jackpot: پول قلنبه ای به جیب زدن / لاتاری برن / قمار بردن

Live and learn. : زگهواره تا گور دانش بجوی / اطلبو العلم من المهد الی اللحد

So much foe that ! : این هم از این ! / این که از این

So much the better ! : چه بهتر

It wasn’t so bad as last time. : به بدی دفعه پیش نبود

Looks are deceiving =ظواهر فریبنده هستند

God helps those who help themselves. :از تو حرکت از خدا برکت

It’s not rocket science = مگه میخوایم موشک هوا کنیم! (کار شاقی نیست

Go blank = مغز کسی کار نکردن،یک مرتبه همه چیز را فراموش کردن

upon/on my word ! : به شرافتم سوگند / قول میدهم

Hackney mistress, hackney maid. : مادر ببیت، دختر بشناس

It doesn’t matter when you go. : هر وقت بروید رفته اید / مهم نیست کی بروید

A propitious/favorable breeze/wind : بار شرطه / موافق ای باد شرطه برخیز / باشد که باز بینیم دیدار آشنا را

Call in sick : مرخصی گرفتن با زنگ زدن به محل کار بعلت بیماری شدید

At a price : خیلی گران/ به قیمتی گزاف /// You can buy strawberries all year round, but at a price

drive/send sb up the wall/out of their mind :محاوره :‌کسی را دیونه / پاک عصبانی کردن

I need sb / sth like a hole in the head. : هیچ نیازی به کسی / چیزی نداشتن

I don’t give a rat’s ass about it(not polite):من به ان اهمیتی نمی دهم

money doesn’t grow on trees =پول که علف خرس نیست

extension lead: سیم سیار

No offence? = دلخور که نشدی؟

I set you up = گولت زدم

Keep me out of this = منو قاطی این ماجرا نکن

Ruffle sb’s feathers :کسی را برآشفتن

Be up the (shit) creek without a paddle. ( not polite) : عامیانه : تو مخمصه بودن

He is (as) good as gold. :مثل یه دسته گل بودن / خوب بودن / خوب رفتار کردن

be tearing your hair out (BRE) : بشدت کفری بودن / خود را جر دادن I’ve been tearing my hair out trying to get done in time.

You could have knocked me down with a feather. : از تعجب خشکم زده/ماتم برده بود /// دهانم وا مانده بود

not take/pay a blind bit of notice : هیچ توجهی نکردن / گوش کسی بدهکار نبودن

not take/pay a blind bit of notice : هیچ توجهی نکردن / گوش کسی بدهکار نبودن

clam up: محاوره : حرف نزدن / دم نزدن / ساکت ماندن

a cog in the machine/ wheel : کسی مهره ی ناچیز در دستگاهی بودن

The exam was much harder than I had bargained for. : سختتر از انتظار ما بودن

He was always the odd one out at school. (the odd man/one/woman out) : با دیگران فرق داشتن

drive sb to distraction : تا حد جنون و دیوانگی کسی را اذیت و ناراحت کردن

Chances are slim: هیچ شانسی نیست

Carry the can (for sb/sth) ///// be left holding the bag/baby :به آتش دیگری سوختن / بخاطر دیگری سرزنش شدن

What a hothead ! :آدم عجول

He’s always flashing his money around. : پول و چیزی را به رخ کسی کشیدن (Also Show sb/sth off)

You are such a slowcoach (BR) / slowpoke (AME).: فحش و محاوره : آدم تنبل / فس فسو

get on the wrong/right side of sb :کسی را ناراحت / خوشحال کردن * I wouldn’t like to get on the wrong side of her.

rags to riches : از فرش به عرش رسیدن

rolling in money : تو پول غلط زدن

Contraries do not meet! کوسه و ریش پهن

Spend money like Water!مثل ریگ پول خرج کردن

Good old days : یادش بخیر

There’s no time to spare: وقتی برای تلف کردن نداریم

It’s your concern =مشکل خودته

The blame falls on me = تقصیر منه

Get / grow / become maudlin : احساساتی شدن / گریه کردن

I got into a rear-ender on the way to work. (rear-ender) : تصادف ماشین: از پشت به ماشین دیگه زدن

He / She / It ain’t all that. : همچین آش دهن سوزی هم نیست OPP. : He thinks he is all that.= to be very impressive or attractive

I saw the police coming and legged it down the road. (leg it) : محاوره : دررفتن / فرار کردن

on the same wavelength زبان هم را خوب فهمیدن،هم فکر بودن

i am as i am

همینم که هستم

wheels within wheels:کاسه زیر نیم کاسه

barking dogs seldom bite= از آن نترس که های وهوی دارد از آن بترس که سر به توی دارد

“Nobody blames you.” “I should hope not.” : نگران نباش کسی بخاطر اشتباهت شماتت نمیکنه. امیدوارم نکنند

We shall never hear the last of this. : حرف در این باره تمامی ندلرد / این قصه سر دراز دارد

I’ll do it if it is the last thing do. : اگر سرم هم برود این کار را می کنم

life is dealing and willing =زندگی بده بستونه

excuze me for my french: بی ادبی من رو ببخشید

pay lip service شعار دادن ، حمایت تو خالی کردن

Pleas exuse my back ببخشید پشتم به شماست

I am pulling your leg: دارم باهات شوخی‌ می‌کنم

Poor by condition, rich by ambition هر میمونی زشت ترست ، بازیش بیشتر است

Put it down to bad luck اینو به حساب بدشانسی بگذار

first come , first served: آسیاب به نوبت

make sense : منطقی به نظر می رسد

what a chick بچه پررو

You blew it خیت کاشتی

Go fly a kite برو پی کارت

rest assured:خیالت راحت باشه-مطمن باش

as God is my witness :خدا شاهد

Beyond of all doubt. تردیدی نیست

nation of Zombies!ملت بی خیال

he was already living on borrowed time. عمری دوباره از خدا گرفته

at precisely 11 am: راس ساعت یازده صبح

heart- wrenching! جگرسوز

I was about about to die! داشتم می مردم

To Him we shall return!بازگشت همه به سوی اوست ، انا الله و انا الیه راجعون

you are at the see:یعنی تو تو باغ نیستی

Pass the buck گردن کسی انداختن

I had a wonderful opportunity, but I muffed it فرصت‌ بسیار خوبى‌ داشتم‌ ولى‌ خیطى‌ بالا آوردم

A shifty character / An artful person : آدم هفت خط

No way:عمرا -بی خیال

honest mistake:اشتباه غیر عمدی

home wrecker :خونه خراب کن

It’s no use crying over spilled milk آب رفته به جوی باز نمی گرده

It is like talking to a brick wall.: مثل اینکه دارم با شما حرف میزنم! / انگار دارم با دیوار حرف میزنم

once in a blue moon : خیلی به ندرت

tell tale : زیراب زن

Two wrongs don’t make a right. :بدی رو با بدی جواب نده / نباید جواب داد

You are telling me !: محاوره: یعنی خودم نمی دونم! / می خوای بگی خودم نمی دونم

It’s difficult to digest!درکش خیلی سخته

Alas for me!خاک عالم بر سرم

Good for ill —> هرچه باداباد ، هرچه می خواهد بشود

let the cat out of the bag=دسته گل آب دادن

marked time=

the tongue of blame! زبان طعنه

act your age : مطابق سنت رفتار کن

are you shitting me ! !بچه خر میکنی

What a pity !چقدر حیف

Don’t let on that!! موضوع رو لو نده

knock/hit sb for six: کسی را بیچاره کردن / کسی را از پا درآوردن

bide your time : منتظر فرصت بودن

It’s a real turn-up for the book(s). : این رو باید تو تاریخ ها نوشت / عجب رویدادی

My heart bleeds for sb: دلم برای کسی کباب شدن

His name/memory lives on. : یاد و خاطره …. باقی ماندن

“What’s for dinner?” “Wait and see.” : دندون رو جیگر بذار

You are/get too big for your boots. : خیلی مغرور بودن

ave/get sth under your belt: با وجود/ با…سال تجربه/ با…که زیر سر دارد

at cross purposes : با مقاصد/اهداف مختلف

I’m going to bed.I’m wiped/wiped out/pooped (out)/exhausted. : خیلی خسته بودن

make no bones about (doing) sth: تردید بخود راه ندادن / ملاحظه ی هیچی رو نکردن

are you itching for trouble?تنت میخواره

pull the rug/carpet (out) from under sb’s feet : محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت خود را از کسی دریغ داشتن

count your blessings that she’s not pregnant.برو خدارو شکر که حامله نیست

What’s with you? / What’s bothering you? / What’s eating you?: چرا ناراحتی؟ / چی شده؟

-Is there any gravy left? -sorry! fresh out! چیزی از آب گوشت مونده؟ – شرمنده همین الان تموم شد

I think that boy, second to the last was mulatto.گمونم پسره یکی مونده به آخری دورگه باشه

I’m not your beck and callمن غلام حلقه به گوشت نیستم

It serves you right! !وقتی اتفاق بدی واسه طرف مقابلت افتاده باشه) حقته

I’m your man= you can count on me: میتونی رو من حساب کنی

friend in need is a friend indeed: دوست آنست که گیرد دست دوست در پریشان حالی و افسردگی

He that endureth to the end shall be saved. (old) : پافشردی بردی

any one knows the translation of this idiom? خدا خر می شناخت که شاخ بهش نداد

Tom’s first marriage to Stella is ancient/past history. : گذشته ی فراموش شده

I’ll finish digging that hole tomorrow,Jack. Right now, I am all in. (be all in) : خسته و کوفته

you can not get blood from a stone/turnip: روغن از دستش نمی چکه

You are wearing well-only a few grey hairs ! : خوب ماندن

chance your arm/it ///// take the plunge/a risk : محاوره : دل بدریا زدن

You look fishy مشکوک میزنی

Keep your shorts/pants on : هل نکن بابا اومدم

to draw blank : به یاد نیاوردن

be a sitting duck : هدف آسونی بودن

For good measure : کار از محکم کاری عیب نمیکنه

You are in way over your head : خیلی دیگه از حدت جلوتر رفتی

To be no match for someone : درمقابل کسی جوجه بودن

Toot one’s horn : از خود تعریف کردن

Chew the cud: کار بیهوده انجام دادن، سماق مکیدن

Pull the curtain on sth : چیزی رو تمام کردن

Weakest dogs bark the loudest : میمون هرچه زشت تره ادا هاش بیشتره

I was embarrassed to death از خجالت مُردم

Thank you for pointing that out ……….. ممنون که به این نکته اشاره کردید

if my mind serves me right: اگر ذهنم یاری کنه some things slipped in my mind: I forgot some things some thing slipped my attention: از چشمم دررفت stick some things in your mind: بعضی چیز ها را به خاطر بسپار

boill it down:خلاصش کن

goes (right/clean) out of my mind:پاک یادم رفت

you’re born to do this: واسه اینکار ساخته شدی

he’s not into you:ان به تو علاقه ای نداره

NOw you know:حالا که فهمیدی (وقتی کسی میگه من نمی دونستم

Don’t let him persuade you – stand / keep / hold your ground: سر حرف و تصمیم خود ایستادن

be in convulsions : خنده ی روده بر کننده

It was a relief : دلم خنک شد

alls well,that ends well:جوجه رو آخر پائیز میشمرند    آن خوش است ای جای که فرجامش خوش است

lets go dutch=هر کس سهم خودش را بدهد

dont make a fib!= خالی نبند

I’ve had it up to here ! : به اینجام رسیده است

by/from all accounts : بنا بر عقیده ی عموم

give sb a kiss of life : mouth-to-mouth resuscitation تنفس دهان به دهان

The tide turned. / turn the tide : بخت برگشتن

present company excepted(excluded) = بلا نسبت حضار، به استثنای حضار

What brings you here از این طرفا؟!؟

He is as green as grass هنوز بچه است/هنوز خام است

be on the last leg: قراضه شدن

Something went to dog……فلان چیز به فنا رفت

he always has s.th on his sleeve:همیشه یه چیزی تو چنتش داره

fasten the lace:بند کفشتو ببند

You have got a nerve! واقعاً خیلی رو داری

No waves are made آب از آب تکان نمی خورد

Come off it! ول کن بابا دست بردار چرت نگو

Rock your body بجنبون

Give in تسلیم شدن ،از پا درامدن

Short and sweet مختصر و مفید

Don’t take my words to your heart.حرفم و به دل نگیر

You can say that again!

!قربان دهانت !آی گفتی !آره والا !با حرفت صد در صد موافقم

Her promises failed to materialize. وعده هایش جامه ی عمل نپوشید

New things are gay. نو که آمد به بازار، کهنه شود دل آزار

Make yourself at home اینجا رو منزل خودتون بدونید

You mean a world to me

تو برای من یک دنیا ارزش داری

جملاتی برای گفتن شب بخیر Good night Sleep tight see you in the morning light

I haven’t got a bean آه در بساط ندارم

why don’t u pop in? (to visit,to g0 somewhere for a sh0rt time) چراسری نمیزنی؟

Well behavior and debonair human is really beautiful انسان خوش رفتار و متمدن واقعا زیباست

Dog days of summer گرم ترین روزهای فصل تابستان

i’ll beat myself up about it 4ever تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت

Albert Einstein

The ladder of success is never crowded at the top بالای نردبان موفقیت هرگز شلوغ نیست

Better to ask the way than go astray. پرسیدن عیب نیست،‌ ندانستن عیب است

He’s a bag egg: آدم بدطینت و بی صداقت

Hen-pecked husband مرد زن ذلیل

I respect my wife’s views, but i’m not a Hen-pecked husband

It’s not my cup of tea: ;;;;;;;;;;;; چیزی نیست که من بهش علاقه داشته باشم

All cats love fish but hate to get their paws wet هر گربه‌ای ماهی را دوست دارد اما از اینکه پنجه اش خیس شود بیزار است

After a storm comes a calm بعد از خشم پشیمانی است

Everyday is a new beginning هر روز یک شروع دوباره است

A picture is worth a thousand words تصویر از هزاران جمله گویاتر است

Actions speak louder than words صدای عمل رساتر از حرف است (به عمل کار برآید به سخندانی نیست

Absence makes the heart grow fonder دوری باعث علاقمندی می شود (دوری و دوستی

Take a leaf from someone’s book : از کسی سر مشق گرفتن

To shout at the top of one’s lungs, با صدای بلند فریاد زدن

your wish is my command شما امر بفرمائید

to bear too much bare handed…….با یه دست چند تا هندونه برداشتن( چند کارو باهم انجام دادن

Follow your nose راه را بگیر و راست برو

He has a chip on his shoulders… اون آدم عقده ای است

eat humble pie به غلط کردن افتادن he ate the dirt به غلط کردن افتاد

Conscious pangs: عذاب وجدان

I can keep you up:میتونم درکت کنم

Push someone around : حق کسی را خوردن

My way is highway:حرف حرف خودمه

drive sb crazy: کسی را سخت عصبانی کردن

on impulse بدون فکر،همین طوری

مُچتو گرفتم: I catch your red hand Caught your red handed

Cheat on sb:به کسى خیانت کردن

keep one’s fingers crossed :برای کسی آرزوی موفقیت کردن

Fork it on! = رد کن بیاد

nosey parker فضول باشی non of your cheek! non of your jaw! non of your concern! فضولی اش به تو نیامده، فضولی موقوف

Necessity is the mother of invetion=احتیاج مادر اختراع است

May it always remembered!یادش بخیر

kiss/marry the gunner’s daughter : به توپ بسته شدن و تازیانه خوردن : تو فیلم های دزدان دریای

keeping up with the jones.با آخرین مد گشتن

burn your fingers // get your fingers (badly) burned/burnt : چوب عمل خود را خوردن

make a (real) pig’s ear (out) of sth : محاوره : (کار/طرح) خراب کردن / افتضاح کردن در

have/make/take a stab at (doing) sth : تلاش برای انجام کاری و اغلب ناموفق

How time flies ! : چه زود گذشت / انگار دیروز بود

court danger/death/disaster …. : به استقبال خطر /…. رفتن

Thoughts are free. (proverb) : اول اندیشه وانگهی گفتار ( Look before your leap.)

He won the lottery and he is really sitting pretty. [be sitting pretty] : در بهترین شرایط قرار داشتن

know a thing or two (about sth) : از کاری سر رشته داشتن

have aد inkling of sth : احساس همدردی کردن / از چیزی تصور مبهمی داشتن

impugn sb’s honesty : زیر سوال بردن درستی کسی

keep sb in the dark (about sth) : کسی را بیخبر نگه داشتن

That can’t be bad ! : ای بدک نیست

ram/force/thrust sth/ideas down sb’s throat : مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو بردن

no haggling! چانه نزنید

i aint got no use for it به درد من نمی خوره، مورد استفاده من نیست

Get off my back __ دست از سرم بردار

“there are not in line” آبشون توی یه جوب نمیره

He is giving me a hard time: روزگار منو سیاه کرده

I am what i am, whats it got to do with you? همینم که هستم، به تو چه؟

“play hookey from school” دزدکی از مدرسه در رفتن

“im not ready for drastic to help” پیری نیستی که مراد بدی

“keep me laughing on a boat” ما رو کشت از خنده

“mark my word” به حرف من برس

Not be worth a damn به لعنت خدا نیرزیدن,مفت گران بودن Ex: his promise is not worth a damn thing!

Have a clear conscience وجدان آسوده داشتن/وجدان راحت داشتن Ex: I was able to answer his questions with a clear conscience.

never judge a book by its colour!هرگز از روی چهره قضاوت نکنید

“you get what you deserve!” هرچی لایق باشی میگیری

There is no room for complacancy: موردی برای غرور و خودپسندی نیست

i’m at his throat می خواهم سر به تنش نباشد

to look women as a commodity –>به زن به چشم یک کالا نگاه کردن

whose side are you on? طرف کی هستی؟

it’s beyond my wit عقلم قد نمی دهد

help yourselves:از خودتون پذیرائی کنید

hungry as a wolf=روده کوچیکه روده بزرگه رو خورد

If I get my hands on him; اگه دستم بهش برسه

He is not my cup of coffee!!اون در حد من نیست

Gangway ! (spoken / interjection) : راه بدید / راه رو باز کنید

This story went over big with my kids. : تاثیر خوب گذاشتن / موفق بودن

It doesn’t add up. : داستان و … : جور درنیامدن / معنی ندادن

take a tough line on/with sb/sth : punish severely با کسی برخورد جدی کردن

Do you like travel? who wouldn’t?چه کسی دوست نداره

Promise someone the earth or moon __ وعده سرخرمن به کسی دادن

to work one’s tail off = خیلی سخت کار کردن

To be down to earth __ خاکی و فروتن بودن

Even if it rains or shine __ به هر قیمتی که شده کاری را انجام دادن

Don’t meddle yourself in my own affairs__ توکار من دخالت نکن

words fail me. : زبانم قاصر است [spoken : I … words fail me.]

swimming is his meat او عاشق شنا کردن است

man proposes, God disposes انسان درخواست میکند و خدا میبخشد

you can’t whitewash the history : ننگ با رنگ پاک نمی شود یا نمی تونی گذشته رو ماست مالی کنی

در این شغل توجه به جزئیات ضروری است. Attention to detail is essential in this job

don’t beat around the bush! حاشیه نرو

there is no living soul here: اینجا پرنده پر نمی زنه

words lead to words: حرف حرف میاره

fork it out ! رد کن بیاد

Let him/her wait till the cows come home بگذار آنقدر بایستد تا زیر پایش علف سبز شود

what’s the damage? چقدر شد؟/چقدر آب میخوره؟

while the cat’s away, the mice will play موش که چشم گربه را دور ببیند دم در میآورد

It was stifling in there; I was glad to get out. اونجا خیلی خفه بود خوشحال شدم که بیرون آمدم

every tide has its eb زندگی فراز و نشیب داره

Don’t look a gift horse in the mouth دندان‌های اسب پیشکشی را نمی‌‌شمارند

i was at my wits’ end عقلم به جایی نمیرسید

to err is human بشر جایزالخطاست

men are all cut from the same cloth مردها سرو ته یه کرباس اند

to pester on sb کنه شدن

my advice to him was like water off a duck’s back پندهای مرا از یک گوش شنید و از گوش دیگر در کرد

Cool as a cucumber آرام و خونسرد بودن My friend was cool as a cucumber when he was presented with an award

Thanks all the same در هر صورت متشکرم

JUMP THE GUN انجام دادن کاری یا گفتن چیزی پیش از زمان خودش

My uncle dropped off a Christmas present for me early and I couldn’t wait to open it so I jumped the gun and opened it early

Stop playing innocent خودت رو به موش مردگی نزن

Better a bare foot than no foot at all بهتره که پا برهنه باشی تا اینکه کلا پا نداشته باشی کاچی به از هیچی

Top of Form

Bottom of Form

Keep your shirt on صبور باشید

To Skate on Thin Ice ابلهانه کاری را با ریسک و خطر زیاد انجام دادن

This expression came from foolish people that skated on thin ice. They thought if they skated fast enough, the ice wouldn’t break… :))

hit the jackpot یه پول قلمبه بردن

chew someone out با یکی بد حرف بزنی و بشوری بذاریش کنار

Get Out of My Face از جلوی چشمم دور شو When someone is in your face and you think you might get angry, you could say, “Get out of my face,” to help prevent a fight or accident

Pig out Or Eat like a pig پرخوری کردن

Do you know? A fortune that you don’t use, is others wish هیچ می دانی، فرصتی که از آن استفاده نمیکنی آرزوی دیگران است؟

I didn’t have shoes and always I was complaining, but one day I saw a man who didn’t has foot

من کفش نداشتم و مدام شکایت می کردم. تا اینکه روزی مردی را دیدم که پا نداشت

You were greatly missed جای شما واقعا خالی بود

The biter is sometimes bitten دست بالای دست بسیار است

Blind as a bat کور

Without my glasses, I am blind as a bat بی عینک ، واقعاً کورم

Ants in the pants: احساس ناراحتی و ناآرامی کردن

Do you have ants in the pants or what? چیه، کک توی بدنت افتاده؟ :

He/She is a time server اون نون رو به نرخ روز می خوره

Like I’m gonna (going to) believe it تو گفتی و منم باور کردم

Feel free to do so Or Don’t be shy تعارف نکنید

Wishes won’t wash dishes معنی جمله: با آرزو کردن ظرف ها شسته نمیشه معادل پارسی: با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشه

It is better to light a candle than to curse the darkness بهتر است که یک شمع روشن کنی بجای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی

Cross Your Fingers: To hope that something happens the way you want it to. یعنی اینکه بشینی و امیدوار باشی اونجوری که می خوای میشه

Do you follow me? متوجه حرفام هستی؟

We are just two peas ما خیلی با هم تفاهم داریم

Since when? از کی تا حالا؟ Ex: Since when do I get that important to you? از کی تا حالا اینقدر برات مهم شدم؟

The damage is done کار از کار گذشته

Feel the room جَو رو درک کن

You must have respect for your promises باید بقول خودتان احترام بگذارید

Close your eyes to something

چشم پوشی کردن

Button one’s lips

زیپ دهان خود را کشیدن

Get something off one’s chest

دل خود را خالی کردن

Get up on the wrong side of the bed

از دنده چپ برخاستن

Give someone the cold shoulder

با کسی سرد برخورد کردن

Stand on one’s own two feet

روی پای خود ایستادن

Open a can of worms

آتش در لانه زنبور کردن

Scrape the bottom of the barrel

کفگیر به ته دیگ رسیده

Two heads are better than one

یک دست صدا ندارد

Keep something under one’s hat

تو دل خود نگه داشتن

A bad vessel is seldom broken

بادمجان بم آفت ندارد

White lie

دروغ مصلحت آمیز

Fat Cat

مایه دار

No hard feelings دیگه ناراحت نباش

Thanks all the same در هر صورت متشکرم

get off my back

دست از سرم بزدار

dont give me that : خالی نبند

i am in hot water اوضام بیریخته.تو دردسرم

Who wears pants in your home? چه کسی در خانه ی شما رییس هست؟

that was a close shave :[slang خدا رحم کرد

try no to take your eyes off her سعی کن چشم ازش بر نداری

i am at your service من در خدمت شما هستم

leave it to me بسپرش به من یا اون با من

dont put words in my mouth حرف تو دهن من نزار

the engine packed up! ~ موتور از کار افتاد

To be head over heels in love.

یکدل نه صد دل عاشق شدن

To break bread w I’m fed of with you:از دستت به اینجام رسیده

ith someone.با کسی نان و نمک خوردن

I’m fed UP with you = سیر شدم ازت Also: – I’m up to here with you = به اینجام رسوندی – I’ve washed my hands of you = ازت دست شستم – I’m done with you = مرا با تو کاری نیست دگر – I’ve had enough of your nonsense = باندازه ی کافی از دستت کشیدم – Enough is enough = بسمه دیگه – You disgust me = حالم ازت بهم میخوره

Test the water. تمام جوانب رابسنج/ بررسی کن/ در نظر بگیر

out with it! ~ اعتراف کن ، حرف بزن

The master of coin finds the money => عاقبت،جوینده یابنده است

to rub on a raw nerve. سوهان روح بودن

Drink up! ~ تا ته نوشیدن

what’s done is done ( کاریه که شده

humans are able to mistakes::انسانها جایزالخطا هستند

be in the loop (در جریان کاری بودن ، تو بازی بودن

the apple of sb’s eye نور چشمی

he was hopping mad ~ کُفرش در اومده بود

Filthy rich ~ خرپول

to grown into a… ~ مبدل شدن به

to a man ~ تا آخرین نفر

I can’t stand it نمیتونم تحملش کنم

He always pulls the wool over his friends eyes.

او همیشه سر دوستانش شیره می مالد

Know-it-all = همه-چیز-دان

a fly by night company ~ شرکت بی پروپا و قلابی شرکت هایی که طالب سود آنی هستند

mum’s the word ~ به گوش کسی نرسه،این سخن فاش کردنی نیست

hang on thereقوی باش

you perv me up …. داری منو دید میزنی

“shoo away” = چخ کردن (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو کردن (بز و گوسفند)؛ هی کردن (اسب و خر و گاو)؛ راندن “shoo away” = چخ کردن (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو کردن (بز و گوسفند)؛ هی کردن (اسب و خر و گاو)؛ راندن

a bad work man blames his tools. عروس بلد نیست برقصه می گه زمین کجه

wishes dont wash the dishes با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه

no by any manner of means ~ به هیچ وجه،به هیچ نحوی از انحا

a heart to heart talk ~ صحبت بی پرده و صادقانه

you hit the nail on the head ~ زدی تو خال،درست حدس زدی،حدس صائبی زدی

I am out of my depth عقلم قد نمیدهد , سر در نمی اورم

go fly on your sky برو پی کارت

Peeping Tom پسر چشم چران

hung up on someone به کسی دل بستن

Curiosity killed the cat!!! فضولی موقوف

He can pull strings خیلی خرش میره)آدم کله گنده ایه

Jack of all trades master of none:همه کاره و هیچ کاره

It’s no skin off my nose ~ به من چه!،به هیج کجای من بر نمیخورد

be good enough to sign here ~ لطفا اینجا را امضا کنید

words fail me…~ زبونم بند اومد،زبانم از بیان آن قاصر است

he has a big mouth دهن لق است

he is a glutton for work خوره کاره

I couldn’t care less ~ ابدا” اهمیت نمیدهم،به من چه

he’s two timing his girlfriend! ~ به معشوقه اش! (دوست دخترش) خیانت می کند

i was under the impression that… ~ چنین تصور میکردم که

work like a charm (magic) ~ در یک چشم به هم زدن کار میکنه ، مثل جادو هست

through and t keep a civil tongue in your head! ~ حرف دهنت رو بفهم ، درست صحبت کن

hrough ~ کاملا،صددرصد

what’re you driving at?! (informal) ~ منظورت چیه؟

down in the mouth (informal) ~ پکر ،ناراحت ، تو هم بودن

Let sleeping dogs lie (saying) ~ بی جهت شر به پا نکن ، بگذار اوضاع آرام بماند

mark my words (old fashioned) ~ این خط و این نشون ،بالاخره به حرف من میرسی

tell that to the marines (US) ~ به کسی بگو که باور کند ، من که باور نمیکنم

a pain in the neck (informal) ~ شخص بسیار مزاحم،آزار دهنده

he has a mental block ~ ذهنش درگیر است ، فکرش اصلا کار نمی کند

lock, stock and barrel ~ هرچه هست و نیست ، تماما

put it down to experience ~ تجربه میشه واسَت

No dice (US informal) ~ حرفشم نزن

it’s all laid on ~ همه چیز آمادست،روبه راه هست

she passed out ~ از حال رفت ، غش کرد

this restaurant has fallen off ~ این رستوران از رونق افتاده،به خوبی گذشته نیست

i haven’t the faintest idea! (informal) ~ روحم خبردار نیست

oh,give over! (UK old fashioned-informal) ~ دست بردار،ول کن،بیخیال شو

it’s chickenfeed (informal) ~ پول ناقابلی است

paper over the cracks ~ ماست مالی کردن،معایب را پوشاندن

that’s pretty kettle of fish! ~ عجب بساطیه هااا،خر بیار باقالی بار کن

apple of sb’s eye ~ نور چشم کسی بودن

keep a low profile ~ جلب توجه نکردن،آفتابی نشدن

yes , point taken ~ بله ملتفت شدم

he strains every nerve ~ او نهایت تلاش و کوشش خودش رو انجام میده

hit the jackpot ~ به ثروت کلانی رسیدن

i’m fit/ready to drop ~ دارم از حال میرم،از خستگی نا ندارم

breadwinner ~ نان آور خانواده

i must put my thinking cap on it ~ باید در موردش فکر کنم

there’re wheels within wheels ~ یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست،یه دستی تو کاره

it was double dutch to me ~ کاملا برایم غیر قابل فهم بود،اصلا نفهمیدم

he hails from shiraz (formal) ~ اهل شیرازه

let’s call it a day (informal) ~ فعلا تعطیل کنیم،برای امروز کافیه

those were the days ~ یاد اون روزها بخیر the good old days ~ یاد اون روزها بخیر

to face the music ~ عواقب چیزی را تحمل کردن،پای لرزش نشستن

an egghead (humorous) ~ حضرت روشن فکر (در مقام طعنه

Don’t let that come between us ~ اجازه نده که بین ما جدایی بیفکند

prices crashed in the stock exchange ~ قیمت ها در بورس به شدت پایین آمد

his days are numbered ~ چیزی از عمرش نمانده

Blue films/movies ~ فیلم های موهن

my car acts up (informal) ~ ماشینم بازی در میاره،خوب کار نمیکنه

joking apart/aside ~ از شوخی گذشته،شوخی بکنار

he took a long time to come round ~ مدت زیادی طول کشید تا به هوش آمد

to put a sheep to sleep ~ گوسفندی را خلاص کردن

he earns as much again so i do ~ دو برابر من پول در میاره

greet/welcome sb with open arms ~ خوشامد گویی با آغوشی باز

to affect piety ~ جانماز آب کشیدن

Out of the frying pan into the fire ~ از چاله در اومدن و به چاه افتادن

you keep out of this,please! ~ لطفا شما در این مورد دخالت نکنید

to move in literary (high) circles. ~ در محافل ادبی آمد و رفت کردن

that’s strictly for the birds (us informal) ~ برو بابا،اینا همش حرفه،مزخرف نگو،چرند نگو

make eyes on somebody (old fashioned) ~ برای کسی غمزه آمدن

the market is flat ~ بازار کساده

land in and around NY has appreciated ~ بهای زمین در نیویورک و اطراف آن بالا رفته

break fresh/new ground ~ ابتکار جدید،کشف/انجام چیزی تازه

hard-luck story (INFORMAL DISAPPROVING) ننه من غریبم بازی در آوردن،فیلم بازی کردن

come rain or shine ~ هر اتفاقی که بیافتد،هرچی که پیش بیاد

they were really the bee’s knees ~ کارشون واقعا عالی بود be the bee’s knees (UK informal) ~ چیزی که از همه لحاظ عالی باشد

There’s no accounting for taste ~ سلیقه ها متفاوته ، هرکسی عقیده ای داره

‎(straight) from the horse’s mouth ~ از منبع موثق موضوعی شنیدن

another/a second bite of the cherry ~ فرصت بعدی،شانس بعدی

i’m (as) busy as a bee! ~ خیلی سرم شلوغه

i’m full of beans for today (informal) ~ امروز پر انرژی و سرحالم

it’s not my cup of tea ~ چیز مورد دلخواه من نیست

once in a blue moon ~ به ندرت،هر از گاهی

Necessity is the mother of invention ~ احتیاج مادر اختراع

be all fingers and thumbs (UK) be all thumbs (US) ~ دست و پا چلفتی،بی دست و پا

I get into hot water ~ تو مخمصه افتادم ، گرفتار شدم

the lull before the storm ~ آرامش قبل از طوفان

thank your lucky stars ~ جایه شکرش باقیه،شانس آوردی

Curiosity killed the cat ~ فوضولی موقوف

don’t hold your breath(informal) ~ انتظار نداشته باش واسه همیشه،خواب دیدی خیره

by the grace of God ~ به توفیق خداوند، به لطف خدا

for my money ~ به نظر من،به عقیده من

Forty winks (informal) ~ چُرت،خواب کوتاه

when the chips are down (informal) ~ هوا پسه

Fender bender (informal) ~ تصادف جزئی،تصادف کم خرج

tie the knot ~ ازدواج کردن

perish the thought ~ فکرشم نکن

walk on air ~ خر کِیف بودن،از خوشحالی پرواز کردن

walk on air ~ خر کِیف بودن،از خوشحالی پرواز کردن

few and far between ~ غیر مکرر،تکرار نشدنی،نایاب

stick in the mud (informal disapproving) ~ بی عرضه،اُمُل،عقب مانده

weather the storm ~ بر مشکلات فائق آمدن ،

willy-nilly (informal) ~ خواه ناخواه،بخوای نخوای،ناچارا”،بالاجبار

give sb. a dirty look ~ به کسی چپ چپ نگاه کردن

get cold feet ~ جا زدن از کاری،پشیمان شدن

be snowed under sth. ~ به شدت درگیر چیزی بودن

play ball (informal) ~ همکاری کردن

a pig in a poke ~ چشم بسته خرید/قبول کردن

eat humble pie! (informal) ~ قبول اشتباه ، به غلط کردن افتادن

white elephant ~ سرمایه خوابیده،دارایی بی فایده

the account is overdrawn ~ حساب موجودی نداره(مقروض به بانک the account is in the red ~ حساب موجودی نداره(مقروض به بانک

shoot the breeze (US informal) ~ گپ زدن

Go in one ear and out the other (informal) از این گوش شنیدن و از اون گوش در کردن

Too many cooks spoil the broth (UK) Too many cooks spoil the soup (US)

ماما که دوتا شد سر بچه کج در میاد آشپز که دوتا شد،غذا یا شور میشه یا بی نمک

Truth will out (UK) ~ ماه پشت ابر نمیمونه

Charity begins at home ~ چراغی که به خانه رواست

a bitter pill (to swallow) ~ حقیقت تلخه

i’ll warrant you! (old fashioned) ~ اطمینان می دهم، شک ندارم

I’ll eat my hat (old fashioned) ~ اسم ام رو عوض میکنم

It’s no use crying over spilt milk ~ پشیمانی سودی نداره

I can’t place you ~ شما رو به جا نمیارم

be/feel under the weather (informal) ~ بدحال بودن

hold a grudge ~ دلخور بودن،کینه داشتن

break the back of sth (UK) ~ کمر کار راشکستن – قسمت سخت کاری را انجام دادن

Money doesn’t grow on trees. ~ پول علف خرس نیست

be put upon! (informal) ~ مورد تحمیل قرار گرفتن

i’ll “burn down” there (phrasal verb) ~ اونجا رو به آتش میکشم

Never look a gift horse in the mouth. (SAYING) اسب پیشکشی رو دندون نمی شمارند

jack of all trades! ~ همه کاره

kill sb. with kindness! ~ با پنبه سر بریدن

wakey wakey! rise and shine! ~ پاشو پاشو،صبح شده

the evil eye on…! ~ چشم زدن

hands off! ~ یعنی دستتو بکش , دست نزن

bend/lean over backwards! ~ به سختی تلاش کردن برای انجام کاری

spill the beans ~ بند رو به آب دادن

Shape up or Ship out ~ (یا درست شو یا به سلامت)

Take sth. on board ~ ( انتقادپذیری(پذیرفتن ایده

What a cheek ~ عجب رویی،چه رویی

bookworm(informal) ~ خرخون

no offence (informal) ~ بهت بر نخوره، ناراحت نشی

so long (informal) ~ خداحافظ – به امید دیدار

No hard feelings ! ~ محاوره: امیدوارم ناراحت نکرده باشم

we are paid peanuts ~ چندر غاز حقوق می گیریم

wear more than one hat ~ با یه دست چندتا هندونه برداشتن there was no way out ~ چاره ای نبود i sick of your idea ~ حالم از نظراتت بهم می خوره I’m absolutely sick to death of it ~ حالم از این بهم می خوره Haste makes waste ~ تعجیل موجب تعطیله،عجله کار شیطونه

An early bird: سحر خیز

An early bird catches the worm ~ سحر خیز باش تا کامروا باشی A high-flier ~ آدم بلند پرواز Mary is a bright girl and a high flier ~ مری دختر باهوش و بلند پروازی است Good company ~ آدم خوش مشرب I never get bored when I talk to my grandmother She is good company ~ از صحبت کردن با مادربزرگم خسته نمیشم. آدم خوش مشربی است A good mixer ~ آدم زود جوش و اجتماعی

up and about ~ سالم و سرحال

go great guns ~ قبراق بودن ، فرز بودن

my lips are sealed ~ دهانم مهر و موم شده ، چیزی نمیتونم بگم ، دهانم قرصه

It is spot/bang on. : حرف ندارد / مو لا درزش نمیره / رو دست ندارد She is hungry for success. : آرزومند/مشتاق sth is a kick in the teeth : عامیانه: تودهنی / توپوزی see the light : متوجه شدن / فهمیدن smoke like a chimney: خیلی زیاد سیگار کشیدن shake like a leaf: مثل بید لرزیدن از ترسز یا نگرانی

don’t vapor me (boasting) ~چاخانم نکن

at odd times ~ وقت و بی وقت we had a blast ~ we enjoyed the party ~ ترکوندیم paint the town red = خوش گذروندن

I laughed my guts out ~ از خنده روده بر شدم

he was apple polishing ~ داشت چاپلوسی میکرد never say die ~ never give up hope ~ هرگز ناامید نشو i have be dead against ~ نباید زیر بار برم she’s living in fool’s paradise ~ الکی خوشه a little bird told me ~ کلاغه خبر آورد

i won’t keep you then ~ بیشتر از این معطلت نمیکنم

they can do a rush job ~ کارِت رو فوری انجام میدن

live and let live! سرت تو کار خودت باشه

we’re living at a close quarters! ما یه جایه شلوغ زندگی میکنیم(پر جمعیت)!1 she’ve lived by one’s pen! زندگیش رو با نویسندگی میچرخوند

something important hos come up to me ~ کاری برام پیش اومد

i talked police officer out of getting a ticket ~ مخ پلیس رو زدم که جریمم نکنه Get up on the wrong side of the bed ~ از دنده چپ برخاستن don’t give a rat ass don’t give a rat ass ~ اهمیت ندادن حتی اندازه سر سوزن a knuckle sandwich ~ با مشت به صورت کسی زدن

why are you jump down on my throat?! ~ حالا چرا عصبانی میشی؟ چرا میزنی؟

let the cat out of the bag = افشای راز reveal the secret!

a shot in the arm ~ دلگرمی encouragement! bad hair day ~ روز نحسی،سختی

jog sb’s memory : چیزی را یاد کسی آوردن / خاطره ای را در ذهن کسی زنده کردن

everyone’s nerves were on edge. / That put our nerves on edge. : عصبی شدن/کردن Why are you breathing down my neck all the time? : کسی را پاییدن / پا به پای کسی رفتن be/go on the warpath : محاوره : جوش آوردن / آن روی سگ کسی را بالا آوردن / عصبانی شدن یا کردن

i’m on “cloud nine” these days ~ من این روزها سر حالم،خوشحالم

Cool cat ~ روی مد بودن ، طبق مد لباس پوشیدن

I kid you not ! وقتی خیلی جدی بخواهیم بگیم: اصلا باهات شوخی ندارم

i’ll figure it out ~ پیداش میکنم،بالاخره میفهممش

 

کتاب آمادگی آزمون زبان انگلیسی IELTS The Complete Guide to Academic Reading را در این…

  کتاب آمادگی آزمون زبان انگلیسی The Official Cambridge Guide to IELTS را در این…

خرید پستی آموزش ویدئویی کنفرانس دادن به زبان انگلیسی The Path to Powerful Presentations

کتاب آمادگی آزمون زبان انگلیسی How to Prepare for the TOEFL Essay را در این…

کتاب آموزش زبان چینی A Guide to Essay Translation from Chinese into English and Vice…

بسیار خوب و پر کاربرد میبشد

سلام
جای تشکر ویژه داره
سپاس فراوان

سلام عالی بود میشه پی دی اف این اصطلاحاتو بزارین

دست مریزاد
خیلی ممنون

با تقدیم احترام و سپاس فراوان از شما

کاملترین فهرستی هست که تا این لحظه دیدم

It was heaven.thank you for your help.
I really enjoyed

سلام خدا خیرتون بده

جمع اوری ، دسته بندی خیلی ریز ، و ارسال انواع مطالب دوزبانه و چند زبانه برای کاربران و اعضای سایت و علاقمندان

عالی

واقعا عالی بود دستتون درد نکنه .

بسیار زحمت کشیدید غفرَ ا… لکم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌سایت

تعداد موارد موجود در سبدخرید: 0

ده فعل چند قسمتی با معانی مختلف در زبان انگلیسی

لیست کامل Homophone ها (کلمات هم تلفظ) در زبان انگلیسی

لیست کامل Homonym ها در زبان انگلیسی

لیست کامل Homograph ها (کلمات هم املا) در زبان انگلیسی

لیست کامل چهل اصطلاح کاربردی زبان انگلیسی در مورد موسیقی

لیست کامل پنجاه و پنج عنوان آهنگ اصطلاحی به همراه معنی

لیست کامل 24 مترادف کلمه ی Learn در زبان انگلیسی

لیست کامل 15 مترادف کلمه ی Gain در زبان انگلیسی

لیست کامل 10 مترادف کلمه ی Possible در زبان انگلیسی

لیست کامل اصطلاحات زبان انگلیسی با رنگ آبی (Blue)

لیست کامل اصطلاحات زبان انگلیسی با رنگ سیاه (Black)

لیست کامل عبارت های نشان داده روند انجام کار در زبان انگلیسی

لیست کامل عبارت های نشان داده تشابه در زبان انگلیسی

لیست کامل عبارت های مقایسه کردن در زبان انگلیسی

ده اصطلاح برتر انگلیسی در رابطه با موفقیت

عبارت های مختلف زبان انگلیسی برای گفتن “عجله کن”

دوازده کلمه ی مترادف برای کلمه ی Dry به همراه معنی و مثال

لیست کامل جملات پرکاربرد زبان انگلیسی در سفر

آزمون GMAT زبان انگلیسی چیست؟

آزمون GRE زبان انگلیسی چیست؟

آزمون KET زبان انگلیسی چیست؟

آزمون TOEIC زبان انگلیسی چیست؟

آزمون PET زبان انگلیسی چیست؟

پکیج های پیشنهادی کاردوآنلاین برای زبان آموزان

روش های یادگیری موثر و صحیح زبان انگلیسی

ضرب المثل های انگلیسی با ترجمه فارسی

اصول یادگیرى هوشمندانه زبان خارجى، ترکیب زیبا و هوشمندانه سنت و مدرنیته

5 نکته در یادگیری زبان انگلیسی با فیلم Learn English Through Movies

7 قانون طلایی یادگیری آسان مکالمه زبان انگلیسی

بهترین مجموعه (ها) و مناسب ترین شیوه یادگیری انگلیسی کدامند ؟

دوره ی صوتی و ویدئویی بانک پرسش ها و پاسخ های زبان انگلیسی

سری جدید پادکست های زبان انگلیسی کاردوآنلاین کادپاد پلاس

اپلیکیشن های اندروید آموزش زبان انگلیسی کاردوآنلاین

دوره ی صوتی آموزش چهل و پنج مکالمه ی داغ زبان انگلیسی

سری دروس صوتی آموزش افعال چند قسمتی انگلیسی موضوع بندی شده

قوی ترین دوره ی آموزش مکالمه ی زبان انگلیسی

مجموعه بیست و هشت مکالمه ی ضروری زبان انگلیسی

سری دروس صوتی داستان های انگلیسی سطح بندی شده به زبان فارسی

سری دروس صوتی ضرب المثل های زبان انگلیسی امریکایی

سری دروس صوتی چیستان های زبان انگلیسی امریکایی

دوره ی ویدئویی آموزش نکات تخصصی و پیشرفته رایتینگ به زبان فارسی

مجموعه جزوه های آموزشی زبان انگلیسی کاردوآنلاین

سری دروس صوتی عبارت های عامیانه ی انگلیسی به زبان فارسی

سری دروس تصویری آموزش 100 لغت زیبای زبان انگلیسی

مجموعه ی عبارت های مفید زبان انگلیسی در سه سطح

سری دروس آموزش زبان انگلیسی با انیمیشن های زبان اصلی

بسته ی آموزش فارسی مکالمه های روزمره انگلیسی

سری دروس صوتی آموزش لغات ضروری آزمون GRE

سری دروس صوتی آموزش لغات علمی و دانشگاهی زبان انگلیسی

سری دروس صوتی آموزش لغات ضروری آزمون ایلتس


paykasa al


kalebet
kalebet
kalebet


istanbul escort


istanbul escort

رضا شکراللهی: خیلی وقت پیش، کاوه لاجوردی درباره‌ی اصطلاحِ تکیه‌کلام و ریشه‌ی احتمالی آن نوشته بود. می‌خواهم نکته‌ای تکمیلی به آن اضافه کنم به‌قصدِ گسترشِ موضوع تا شاید مقدمه‌ای شود برای بررسی بیشتر و انگیزه‌ برای اظهارنظرِ آن کسان که در این زمینه تخصص و صلاحیتِ علمی دارند.

نخست، یادداشتِ کاوه لاجوردی درباره‌ی ریشه‌ی تکیه‌کلام را بخوانید (با اندکی حذف):“نمونه‌ای از تکیه‌کلام را می‌شود در گفتارِ کسانی دید که در صحبت‌شان به شکلی نابجا و با تواترِ زیاد یکی از اینها را به‌کار می‌برند: «خب؟»، «به‌اصطلاح»، «چیز»، «در واقع». مفهومِ تکیه‌کلام مفهومی آشناست، و اصطلاح‌اش هم. شاید برخی از ما گاهی اصطلاحِ «تکّه‌کلام» یا «تیکّه‌کلام» را صورتِ عامیانه‌ای از این اصطلاح تلقی کرده باشیم.

لاک در اواخر جستاری می‌گوید که کسانی که By-word دارند، در تقریباً هر جمله‌ای اصواتی را ادا می‌کنند که گرچه دیگران به آن توجه می‌کنند، خودشان ظاهراً این‌ها را نه می‌شنوند و نه مشاهده‌ می‌کنند. روشن به‌نظر می‌رسد که لاک دارد درباره‌ی تکیه‌کلام صحبت می‌کند. برای من جالب است که نه کتاب‌لغتِ قرن‌هجدهمیِ سمیوئل جانسن این معنا را برای by-word آورده، نه فرهنگِ انگلیسی-فارسیِ هزاره.

ترجمه‌ی معاصرِ فرانسویِ جستار را نگاه کردم. در زیرنویس توضیحی داده است درباره‌ی ترجمه‌ی قدیمیِ فرانسوی، و خودِ مترجم در متنش این اصطلاح را به‌کار برده: tics de langage، که فارسی‌اش می‌شود «تیک‌های زبان». مفردش؟ «تیکِ زبان». تیکِ زبان، نه به معنای حرکتِ غیرارادیِ آن اندامِ کوچکی که در دهان است، بلکه به معنای واژه‌ای که به شکلی غیرارادی بر زبان می‌آید، و مکرر هم. کلامی غیرارادی و مکرر (در مقابلِ حرکتی غیرارادی و مکرر مثلاً در دست یا صورت).

برای دوستم الهام نیل‌چیان ماجرای لاک و ترجمه‌ی فرانسوی و غیره را گفتم. فوراً حدس زد که اصطلاحی در فارسی که بعضاً گاهی عامیانه تلقی‌اش می‌کنیم شاید مستقیماً متأثر از اصطلاحِ فرانسوی بوده باشد، به این صورت که ابتدائاً در فارسی اصطلاح کرده بوده باشند «تیکِ کلام»، و این، به سببِ شباهتِ بخشِ اولش با «تکّه»، تبدیل شده باشد به «تیکّه‌کلام»، و بعداً کسانی فرض‌کرده‌اند که این اصطلاح می‌بایست در اصلْ «تکیه‌[ی]کلام» بوده باشد.

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

روشن است که بحث در اینکه ریشه و سابقه‌ی اصطلاحِ خاصی در زبانِ خاصی چیست ضوابطِ علمیِ خودش را دارد و این‌طور نیست که بشود در خانه نشست و به هیچ منبعی نگاه نکرد و به‌طورِ پیشینیْ ریشه‌شناسی کرد و درباره‌ی سیرِ واقعیِ امورِ واقع افاضه کرد. این را چونان حدسی مطرح کردم که برایم جالب است.”

تفاوت تکیه‌کلام با تیکِ کلام
در یادداشت لاجوردی، تکیه‌کلام منحصر شده است به فقط کلمه یا کلمه‌هایی که، به‌تعبیر ناظم‌الاطبا در فرهنگ نفیسی، در تکلم داخل کنند بدون‌ آن‌که داری معنی باشد. دهخدا از آن با عنوان «حرف بارگیر» یاد می‌کند و توضیحش نیز فقط به همین مصداق از تکیه‌کلام اشاره دارد: «بعضی کسان به هنگام گفت‌وگو کلمه‌ای را که در بیان موضوع اثری ندارد مکرر بیان کنند و چنین کلمات را تکیه‌کلام آنان نامند. این تکیه‌کلام گاهی مبهمات است مانند بسیار، بهمان، چه چیز و ذلک و مانند آن، و گاهی ترکیبی یا جمله‌ای است که معنی اصلی آن مقصود گوینده نیست…» در فرهنگ سخن هم چیزی بیشتر از این یافت می‌نشود.

یادداشت کاوه لاجوردی در ریشه‌یابی اصطلاحِ تکیه‌کلام راهگشاست و منطقی به نظر می‌رسد و پذیرفتنی؛ این‌که احتمالاً در ابتدا «تیکِ کلام» بوده است و به دلایلی که ذکر شده، به‌مرور تغییر شکل داده است به تکیه‌کلام یا تکیه‌ی کلام. اما آیا در زبان فارسی، و به‌طور خاص در ادبیات، این اصطلاح فقط به این دست کلمه‌ها اطلاق می‌شود؟ مسلماً نه.

اگر فلان شاعر از واژه یا تعبیری به‌تکرار بسیار استفاده کرده باشد، آن واژه یا تعبیر را تکیه‌کلام او قلمداد می‌کنیم؛ هم‌چنان‌که «باده» از تکیه‌کلام‌های حافظ است. یا وقتی رهبرِ یک نظامِ ایدئولوژیک در سخنرانی‌هایش بیش از هر واژه‌ای از واژه‌ی «دشمن» استفاده می‌کند و نظامِ فکری خود را بر پایه‌ی آن بنا می‌گذارد و پیام خود را با اتکای همیشگی به آن می‌گزارد، می‌گوییم کلمه‌ی «دشمن» تکیه‌کلام اوست. این نوع از تکیه‌کلام هیچ ربطی ندارد به آن دست واژه‌های مهمل که از روی عادت بیان می‌شوند.

البته این کاربردِ خاص خیلی هم تازه نیست. مثلاً علی دشتی (۱۲۷۶-۱۳۶۰ش) در صفحه‌ی ۱۱۳ کتاب معروفش «نقشی از حافظ» چنین جمله‌ای دارد: «رایج‌ترین و شایع‌ترین تکیه‌کلام و تعبیرات حافظ «باده» است که به شکل‌های گوناگون در سخن وی ظاهر می‌شود.» یا، از آن مهم‌تر، مظاهر مصفا مقاله‌ای معروف دارد که عنوانش «تکیه‌کلامِ سعدی» است.

گمان من این است که اصلِ تکیه‌کلام همان کلمه‌ یا اصطلاح یا تعبیری است که کسی بسیار از آن استفاده می‌کند و کلامش (و اندیشه‌اش) اغلب بر آن واژه تکیه دارد. دیگر آن‌که، اگر ریشه‌یابی کاوه لاجوردی درباره‌ی نوعِ دیگر تکیه‌کلام را درست فرض کنیم، شاید بتوان گفت که اصطلاحِ تیکِ کلام (به‌معنای واژه‌های پرتکرارِ بی‌معنا در کلام برخی کسان) بر اثر هم‌نشینی صوری با اصطلاحِ تکیه‌کلام با آن خلط شده و به شکل تکیه‌کلام درآمده است. با این وصف، برخلاف صورتِ ضبط‌شده در فرهنگ‌ها، از جمله لغت‌نامه‌ی دهخدا و فرهنگ سخن، شاید بهتر باشد حساب این دو را از هم سوا کنیم، به این صورت:

تکیه‌کلام: کلمه یا تعبیری که شاعر یا نویسنده یا پژوهشگر یا سخنران یا شخصیت یک داستان (کتاب، فیلم، سریال) و… بیش از دیگر کلمه‌ها و تعبیرها بر آن تکیه می‌کند و به‌کارش می‌برد.

تیکِ کلام: کلمه یا اصطلاحی که در تکلّم داخل کنند بدون‌ آن‌که دارای معنی باشد. و این بیشتر در گفتار رخ می‌دهد و کمتر در نوشتار.

تکیه‌کلام از نوع فرهنگ عامهبا این حال، کاربردِ دیگری از اصطلاحِ تکیه‌کلام هم رایج است که، برخلافِ این دو مورد، جنبه‌ی گروهی دارد و مربوط می‌شود به فرهنگ و گفتار عامیانه. منظور از آن، تعبیراتِ مختصِ یک گروه یا طبقه‌ی اجتماعی یا جنسی یا فرهنگی یا شغلی یا قومی است که در میان اعضای آن گروه یا طبقه رواج و معنا دارد. مثلاً تکیه‌کلام‌های لاتی، تکیه‌کلام‌های پسرانه، تکیه‌کلام‌های دخترانه، تکیه‌کلام‌های مهندسی و نظایر این‌ها. البته همه‌ی این موارد در زبانِ گفتارِ امروزی بیشتر به‌صورتِ تیکه‌کلام بیان می‌شود، نه به‌شکلِ تکیه‌کلام. و آخر این‌که، نزدیکی این اصطلاح به اصطلاحِ عامیانه‌ی‌ «تیکّه یا تکّه انداختن» هم جای بسی درنگ دارد.

شما هم نظرتان را در این باره بنویسید.

منظور از تیک کلام همان verbal pauses در زبان انگلیسی است؟ کاش در خصوص تیک کلام هم چند مثال می‌زدید

مثال بارزش «چیز» گفتن‌های مثلاً میرحسین موسوی است. یا کسی که وسط حرف زدنش دائم و بی‌ربط و از روی عادت می‌گوید «مثلاً».

نویسندگان زیادی با طناب شما رفتن تو چاه روحانی. حالا کو اون اعتراض ها

رمانی خوشخوان نوشته‌ی لیلا باقری در ژانر فانتزی از نوع ایرانی

یادداشتِ محسن نامجو درواکنش به انتشار عکسی از میرحسین موسوی

گزارش‌های هفتگی از بازارکتاب ایران

سرانه‌ی مطالعه در طبقه‌ی متوسط است که بالا می‌رود، تقویت می‌شود و حتا جنس و نوع آن تعریف می‌شود. طبقه‌ی متوسط به‌خصوص در چهل سال اخیر همواره یا در معرض حمله بوده یا بسیار آسیب‌پذیر و بی‌قرار.

کلماتی از خرده‌فرهنگ‌ها و گویش‌های غیررسمی چگونه قرار است آموزش داده یا ثبت شوند؟ در نهایت چطور وارد جرگه‌ی اصلی زبان می‌شوند و ثبت‌شان بر عهده‌ی کیست؟

۲۵ رمان از بین ۱۲۲ عنوان دریافتی از آثار سال‌های ۹۵ تا ۹۷

چهاردهمین جایزه‌ی ادبی «واو» به قاسم شکری رسید به خاطر رمان «همزاد»

با بخشی به قلم خود مندنی‌پو. این مجله در شیراز منتشر می‌شود.

اگر از صدرنشینی نویسنده نامداری چون محمود دولت‌آبادی یا نویسنده پرسروصدایی چون رضا امیرخانی در جدول پرفروش‌ها بگذریم، پای نویسنده‌ای در میان است که تا دو سه سال پیش کمتر کسی او را می‌شناخت

آگاهی صنفی اولین قدم برای پیوستن ما به کنوانسیون برن است.

روان راهنما |
پیوند موی طبیعی |
پیوند ابرو |
پیوند مژه |
درمان ریزش مو |
فروش مواد پلی پروپیلن |
فروش مواد پایپ گرید |
فروش مواد پلی اتیلن |
فروش مواد اولیه پلاستیک |
گلونی |
کاشت مو |
خرید آنتی ویروس |
لوازم خانگی |کوله پشتی کوهنوردی |

بازنشر بدون لینک ممنوع است[email protected] تماس

Developed by Boom AtelierHosted by Zagrio

اشتراک گذاشته شده با :

 بسیار خوش آمدید!از شما دعوت می‌شود که از بخشهای آموزشی و مطالب مفید و نکته‌های ارزشمند بیان شده در سایت انگلیسی مثل آب خوردن دیدن و استفاده فرمایید.

 

 

 

 

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

رايج ترين اصطلاحات انگليسي در مکالمات

 

 بچه محل

Are U happy or married

 ؟ مجردي يا متاهل

I must talk so my self

 تعريف از خود نباشه

I wasn’t born yesterday

 موهامو توآسياب سفيد نکردم

She doesn’t lift a finger

 دست به سياه و سفيد نميزنه

Whenever he opens he’s mouth he puts he’s feet in it

 اومد حرف بزنه راه رفت

how much bread have u got

؟ مايه تيله چقد داري

error is human

 انسان جايز الخطاس

i will put you in your place

 حالتو ميگيرم

No offence

 دور از جون

و بعضي مواقع به معني جسارت نباشه

You cant eat your cake and have it

 هم خدا رو ميخواد هم خرما

what a stupid thing i did

 عجب غلطي کردم

Cause my finger

 وقتي چيزي رو به سمت کسي پرتاب ميکنيم براي عذر خواهي اين اصطلاح رو ميگيم

he is so behind

 طرف شوته

her bark is worse than her bite

 زبونش مثل نيش مار ميمونه

Variety is the spice of life

 تنوع چاشني زندگيه

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

it’s beyond his mind

 

 عقلش قد نميده

Great boast little toast

 پزعالي جيب خالي

i am as i am

 همينم که هستم

double whamming

 قوز بالا قوز

Rock the boat

 سنگ جلوي پاي کسي انداختن

He has a big mouth

 ادم دهن لق

Are u with me

؟ داري منو

Don’t look the other way

 خودتو به کوچه علي چپ نزن

Poor fellow

 بنده خدا

He is post master at

 

 طرف خداي فلان کار است

Cut my legs and call me shorty

 تو گفتي و منم باور کردم

She’s a liar liar

 روده راست تو شکمش پيدا نميشه يه

ta ta for now

 ( خداحافظ (فعلا

night night boy

 سوسول

Chicken out

 اين اصطلاح براي فردي استفاده ميشه که جا ميزنه تو کارا

to make two ends meat( بيشتر براي جواب دادن در مورد شغل استفاده ميشود (به معني بخور و نمير

First learn the rules then break some

 اول قانون رو ياد بگير بعد اونو زير پا بزار

He has money to burn

 اصطلاح براي ادم خرپول

He is loaded with money

He is made of money

He is rolling in it

He is well off

He was born with a silver spoon in his mouth

the weather has changed

 شرايط عوض شده

She was born on the wrong side of the bed

 حرام زاده

push arround the bush

 طفره رفتن

He’s all thumb

 آدم شلخته

talk of devils

 حلال زاده است

rool the red carpet for somebody

 جلوي کسي گاو کشتناحترام خيلي زياد

to flatter

 پاچه خواري

to kissup somebody

 پاچه خواري

apple polisher

 پاچه خوار

give someone lip service

 شير کردن کسي با حرف

chicken chicken

 چقدر ترسو

chicken feed

 پول خردناچيز

chicken scrach

 خرچنگ قورباغه

bread line

 خط فقر

copy cat

 کسي که زود هر چيز را تقليد ميکند

back breaking job

 شغل سخت و کمر شکن

has the penny dropped

؟ دوزاريت افتاد

dress up like a cristmas tree

 تيپ زدن

you shine like a new penny

 اصطلاح براي تعريف از افراد خوشتيپ

thick skull

 کله پوك

how can i put it into your thick skull

 چطوري توي کله پوکت فرو کنم

you look lost

 گيج ميزني

when there is a will, the is a way

 خواستن توانستن است

christ sake

 خدا به دادمون برسه

i put it down to experience

 پشت دستم رو داغ گذاشتم

I learned my lesson

I got the message

Goody Goody

 کسي که پاچه خواري يا خود شيريني ميکنه بهش ميگن

Im just picking on you

 فقط سر به سرت ميزارم

سر کارت گذاشتم

i will fix you

 پدرتو در ميارم

i will teach you a good lesson

I will send you on a trip

 يه کاري کنم حال کني

you’ve got belly

 شکم آوردي

your shirt is what i really adore

 ( لباست منو کشته ( لباس فقط براي مثال هست

stop talking rubbish

 شر و ور نگو

stop talking nonsense

 مزخرف نگو

excuse my french

 گلاب به روت روم به ديوار

free loader

 اصطلاح براي ادمهاي چتر باز که خونه فک و فاميل يا دوستاشون چتر بازي ميکنن

white wash

 ماست مالي

I will rip you in half

 دو شقه ات ميکنم

there’s the bell

 زنگ خورد

the class is missed

tell me what to do

 تکليف منو روشن کن

I was ruined

 پدرم در اومد

I had one of those days

It’s a big bell

 اين يه اخطاره

He has a hand in high places

 طرف خرش خيلي ميره

Im getting nicked

 دارم کلافه ميشم

You look like an apple on stick

 اين اصطلاح را براي افرادي استفاده ميکنيم که موهايشان نا مرتب و بسيار بلند است

Apple of someone’s eye

 نور چشمي

Be in harmony

 هماهنگ باش

To be in tune with

 هماهنگي

We are moving at snail’s pace

 خيلي کند پيش ميريم

Im loaded

( توپ توپم(وقتي غذا زياد خورديم

I stuffed my face

 تا خرخره خوردم

It rings a bell to me

 برام آشناس

he is an understanding boy

 پسر فهميده اي است

he is impossible

 اون غير قابل تحمله

he is a head and shoulder above me

 يه سر و گردن بلند تره

dont let the cat out of the bag

 راز رو فاش نکن

as cold as cucamber

( آدم بي روح و بي احساس (سيرابي

Any body for tennis

 ؟ کسي حاضره؟کسي داوطلب هست

let me set the fire

 بذار دعواتون بندازم

can i put it in this way

؟ ميتونم اينجوري بگم

please correct me if im wrong

 اگه اشتباه ميگم منو تصحيح کنيد

what comes first

 چيزي که در مرحله اول مهمه

He looks proud

 خودشو ميگيره

he has no right

 غلط کرده

if you dont go into too much trouble

 اگه تو زحمت نمي افتي

but no but

 اما و آخه نداره

you are the ultimate

 تو خود خودشي

تو آخرشي

you are it

to sentence someone

 محکوم کردن کسي

dont finger your point on someone’s else

 تقصير کس ديگه اي ننداز

dont duck the responsibility

you should face the music

 بايد قبول کني

strike a light

( يه چراغ روشن بعضي مواقع هم ميگيم(بابا ايول

dont play tricks on my heart

 با قلب من بازي نکن

she is second to none

 

 دومي نداره آخرشه

its as A B C

 خيلي راحته مثل آب خوردن

other stuff like this

 يه چيزي تو اين مايه ها

I beg you to pray

 التماس دعا دارم

he has got itchy feet

 اصطلاح براي کسي که دوست داره زياد سفر بره

bark up the wrong tree

 تيرت خطا رفت

Bet on the wrong horse

 کسي که آينده نگريش خوب نيست

bull in a china shop

 دست و پا چلفتي

cat get one’s tongue

 گربه زبونب و خورده

change horse in midstream

 وسط دعوا نرخ تعيين کردن

cry wolf

 چوپان دروغگو

making a roll call

 حاضر غايب کردن

my foot is twisted

 خورده پام پيچ

my hand is swollen

 دستم ورم کرده

Im having second thought

 نظرم عوض شد

for no reason

 همينجوري

you look fishy

 مشکوك ميزني

It calls question

 مشکوکه

Alles for you

 واي به حالت

We will se about it

 خواهيم ديد

Must be nice

 وقتي از چيزي خوشحال ميشيم

he has got snake in his pocket

 اصلاح براي آدمهاي خسيس

He is charming

 مهره مار دارهجذابه

dont mock anyone

 کسي رو مسخره نکن

Pull the rog from under someone

 زير آب کسي رو زدن

You blew it

 خيت کاشتيگند زدي

ضايع کردي

it was publicly known

 گندش در اومد

he is in game

 طرف اهل حاله- اهل دل

wipe that smile of your face

 نيشتو ببند

that’s you

 اگه کسي به شما بد و بيراه گفت با اين جمله ساده اصطلاحا ميگين: خودتي

back at you

 اينم جوابت

im getting sick and tired of you

 ديگه داري حالمو بهم ميزني

i cant stand the sight of you

 مرده شورتو ببرن

Out of sight,Out of mine

 از دل برود هر آنکه از ديده رود

legwork

 پادويي

it seems we are in the same boat

 به نظر ميرسه راهمون يکيه

what a chick

 بچه پررو

you are so chicky

 عجب رويي داري-خيلي پررويي

its on the tip of my tongue

 نوك زبونمه

sleep of my tongue

 اشتباه لپي

piss off

 بزن به چاك

im a bit lost

 يه کمي گيج شدم

how could you do that with me

؟ چطور تونستي اين کارو با من بکني

he is playing with you

 داره بازيت ميده

do i have your word on it

 ميتونم روت حساب کنم

let me clear up a couple of things

 

 بزار چند تا چيزو روشن کنم

dont use that tone with me

 با من اينجوري حرف نزن

he is a fun sucker

 اهل دل

suck fun out of everything

 فقط حال کن فقط خوش باش

are you listening to a word im saying

 اصلا گوش ميکني ببيني چي ميگم

dance about the truth

 گربه رقصوني

sit that ass down

 بتمرگ

nothing major

 چيز مهمي نيست

its diffrent with me

 وضعيت من فرق فوکوله

are you bullshiting me

؟ داري منو دست ميندازي؟ اسگلمون کردي

im dying tobe with you

 ميميرم واسه اينکه با تو باشم

we’ll make jack so jelous

 يه کاري ميکنيم بقيه از حسرت بترکن

throw your fear away

 رو دور بريز ترست

he is such a hash

 (طرف عمليه) مواد مخدر استفاده ميکنه

opium taker

 ترياکي

dig in

 بزن تو رگ

lets have a bite

 يه لقمه بزن

my mouth waters

 دهنم اب افتاد

you have no tolerance

 خيلي بي جنبه اي – ظرفيت نداري

you have little tolerance

 کم جنبه اي

there are limits to my tolerance

 ظرفيت منم حدي داره- تحمل منم حدي داره

let it out and have a good cry

 گريه کن خودتو خالي کن

do you like to party

 دوست داري مواد مصرف کني

he has a thing for speed

 عشق سرعت

piegon fancier

 کفتر باز

enough is enough

 ديگه به اينجام رسيده

ديگه بسه

my job is on the line

 شغلم در خطره

my pride is on the line

 آبروم در خطره

dont make me lose the face

 آبرومو نبر- ضايعم نکن

dont discredit me

i proud of you

 بهت افتخار ميکنم

dont show off

 قيف نيا- کلاس نزار

Hey bulky

 هي گنده بک

Arm wresteling

 مچ انداختن

Break the wishbone

 جناق شکستن

She drank a massive amount of wine

 ( خودشو خفه کرده بود(با شراب

Redneck

 جواد-خز

Hillbilly

 جواد جوات

Preserve your eyesight

( مراقب چشماتون باشيد(به کسي که چشم چروني ميکنه ميگي

Pray in public but criticize in private

 تو جمع تشويق کن تو خلوت انتقاد

Rainy day

 روز مبادا

Work for rainy day

 براي روز مبادا کار کن

Let me agree to disagree

 بزار ادامه ندم- بيخيال شو

Let us leave it in that point

There is no point coming to this clay

 فايده اي نداره

The point is that

 نکته اينجاست

Thankyou for pointing that out

 ممنون که به اين نکته اشاره کردين

I have a funny feeling

 حالم يه جوريه- يه جور ناجور

Does he resent my being here

؟ دلخور شده من اومدم اينجا

Don’t molest me

 اذيت نکن کرم نريز

He is not like you

 به قيافت نميخوره

Likes like like

 کبوتر با کبوتر

It doesn’t concern you

 به تو ربطي نداره

It has nothing to do with you

Mind your own business

 سرت تو کار خودت باشه

Spring cleaning

 خانه تکاني

Fat chance

 غير ممکن

Noway!

 

 عمرا

Never in a million

Noway?

 

؟ راه نداره

curiosity killed the cat

 کنجکاوي زياد سر آدم رو به باد ميده

dog eat dog

 سگ صاحابش رو نميشناسه

donkey’s years

 يک قرن طول کشيدن

dumb bunny

 مشنگ و منگل

eager beaver

 کشته مرده کار

eat like a horse

( مثل اسب خوردن(به قول ايرانيها مثل خر خوردن

every dog has his day

 يه روز هم نوبت ما ميشه

fraidy cat

 ببو و بزدل

get on one’s high horse

 از خود متشکر

get off one’s high horse

 از خر شيطون بيا پايين

go ape

 قاط زدن

hit the bulls eye

 (زدن توي خال)دقيقا به نکته اشاره کردن

hold one’s horse

 دندون رو جيگر گذاشتن

holy cow

( طرف فيوزش پريده (قاط زده

horse around

 آتيش سوزوندن

horse trade

 چانه زدن

in the dog house

 مثل سگ ميترسه

kangaroo court

 ( کسي که خودش قضاوت ميکنه و تنها به قاضي ميره (دادگاه سر خود

heart is through his stomach

 مردها بنده شکم اند

when you are in Rome do as the Romans do

 خواهي نشوي رسوا همرنک جماعت شو

don’t bite off more than you can chew

 لقمه را به اندازه دهانت بردار

don’t bite the hand that feeds you

 نمک خوردى نمکدان مشکن

don’t cry over spilt milk ريخته رو نميشه جمع کرد

 

 آب

he kicked the bucket yesterday

 ديروز غزل خداحافظي رو خوند

he is all thumb

 آدم دست و پا چلفتيه

lets sleeping dogs lie

 پا روي دم شير نذار

live high on the hog

 زندگي بر وفق مراد بود

lock the barn door after the horse is gone

 اصطلاح به معني نوش دارو پس از مرگ سهراب

make the mountain out of a molehill

 از کاه کوه ساختن

monkey business

 خر کاري

put the cart before the horse

 کارها رو سر و ته انجام دادن

rain cats and dogs

 (آسمان سوراخ شده) وقتي باران شديد مياد اين اصطلاح رو به کار ميبريم

rat out on

 کلاه کسي رو برداشتن- به کسي خيانت کردن

rat arce

 چرخيدن- گيج زدن دور خود

road hog

 لايي کشيدن تو خيابون

scarely cat

 ببوشوت

smell a rat

 اينکه کاسه اي زير نيم کاسه است

straight from the horse’s mouth

 منبع موثق

straw that breaks the camel’s back

 اين رو زماني استفاده ميکنيم که يک مشکل شوخي شوخي جدي ميشه

Tail between one’s leg

 از خجالت آب شدن

Take the bull by the horns

 دل به دريا زدن

Talk until the cows come home

 مغز همه رو خوردن

Throw someone to the wolves

 تو دل شير رفتن

Turn tail

 دم روي کول گذاشتن

Wolf in sheep’s clothing

 (گرگ در لباس بره) اصطلاح براي ادمي که سعي ميکنه خودشو خوب جلوه بده

Black will take no longer

 بالاتر از سياهي رنگي نيست

No pains,no gains

 نابرده رنج گنج ميسر نميشود

Everyone is in the same boat

 بر هر که بنگري به همبن درد مبتلاست

He that hunts two hares will catch neither

 با يک دست نميشه دو هندوانه برداشت

Knowledge is power

 توانا بود هر که دانا بود

What comes with the wind goes with the water

 

 باد آورده رو باد ميبره

To kill a man with a cushin

 با پنبه سر بريدن

One cant make war with rose water

 تو دعوا حلوا پخش نميکنن

He’s more catholic than the pope

 کاسه داغ تر از آش

He build castles in the air

 

 آدم خيالاتي

کسي که خيال خام تو سرش داره

The proof of pudding is in the eating

 حلواي تنتناني تا نخوري نداني

In the long run right will out

 

 حق به حق دارميرسه

Exchange is no robbery

 چيزي که عوض داره گله نداره

It is six of one and half a dozen of the other

 

 چه علي خواجه چه خواجه علي

Charity begins at home

 چراغي که به خانه رواست به مسجد حرام است

There is a honour among thieves

 چاقو دسته خودشو نميبره

There is no room to swing

 جاي سوزن انداختن نيست

His foot is on the verge of the tomb

 پاش لب گوره

He is rolling in money

 غلط ميخوره توي پول

To play a lyre in vain to an ass

 ياسين به گوش خر خوندن

After death the doctor

 نوش دارو پس از مرگ سهراب

He snapped his finger at his friend

 به ريش دوستش خنديد

The nest of the blind is made by God

 خدا کس بي کسان است

Bird of a feather flock together

 کند هم جنس با هم جنس پرواز

A pebble and a diamond are all alike to a blind man

 براي کور تاريک و روشن يکسان است

A bad vessel is seldom broken

 

 بادمجان بم آفت نداره

One word leads to another

 حرف حرف مياره

As you make your bed,so you must lie on it

 خودکرده را تدبير نيست

The nearer the church, the further the grace

 کوزه گر از کوزه شکسته آب ميخوره

Here is the thief, and here is the goat

 دزد حاضر و بز حاضر

Nothing is so easy as revenge, nothing is so grand as forgiveness

 درعفو لذتي است که در انتقام نيست

I was embarrassed to death

 

 از خجالت مردم

What brings you here

؟ از اين طرفا

Watch for man

 مواظب مردا باش

Do you have any dirty secret

؟ گناه ناجوري کردي

Watch out

 بپا

Shut the hell up

 خفه شودهنتو ببند

Sit the hell down

 بتمرگ

It was like this

 اينجوري شداينطوري شروع شد

He is not my type

 ما به هم نمياي

Swear on god

 قسم به خدا

Shaking

 قر دادن- رقصيدن

I will make your life a living hell

 زندگيتو جهنم ميکنم

You will spoil the effect

 از دهن ميفتهمثلا شامت از دهن ميفته

It is going to beg

 باد کرده

To be supposed to

 قرار بود

Skip the class

 دودر کردن کلاس

Gate crasher

 مهمان ناخوانده

Make face

 شکلک در آوردن

Make mock

Don’t teas me

 اذيت نکن

Henpecked

 زن ذليل

patriarch

 مرد سالاري

Matriarch

 زن سالاري

Distraction

 نکته و يا گزينه انحرافي

It isn’t worth a penny

 پشيزي نميارزه

You are the abbreviated from of nothing

 هيچي نيستي سوسکي

She burst into tears

 زد زير گريه

Shed tear

 اشک ريختن

Cry slightly

 خيلي ارام گريه کردن

Disloyal

 بي وفا

It is crystal clear

 تابلوئهکاملا واضح

Don’t make a spectacle of your self

 تابلو بازي در نيار

It is obviously to all

 همه ميدونن

Man of house

 مرد خونه

مثلا خانوما ميگن مرد خونه نيست

How nice

 چه خوب

Since that is the case

 حالا که اينجوريه

Jump in

 وسط حرف کسي پريدن

Weird thing

 حال عجيب

I heard from mouth of a horse

 از يه منبع موثق شنيدم

Thisworld

 اين دنيا

afterworld

 جهان آخرت

Underworld

 دنياي تبهکاران

Don’t do rascality

 پدر سوخته بازي در نيار

Be in the pink

 چاق و چله بودن

سرحال و قبراق بودن

To be in the red

 بدهکار بودنحساب منفي داشتنبد حساب بودن

Be in the black

 موجودي داشتنخوش حساب بودن

Catch someone red handed

 سر بزنگاه کسي را گرفتنمچ کسي را گرفتن

White lie

 دروغ مصلحت آميز

Get out of the red

 از زير بار قرض بيرون امدن

Red carpet

 پذيرايي مخصوصجلوي کسي گاو کشتن

Rose-colored spectacles

 عينک خوش بيني

In a brown study

 

 در عالم هپروت

To give someone the green light

 

 چراغ سبز نشان دادن

Out of the blue

 مثل عجل معلق

A white elephant

 گرانپر دردسربي خاصيت

Hey disloyal…dont you love me anymore? آهاي بي وفا ديگه دوستم نداري

Here we go

 بزن بريم بسم ا

Come apart at seams

 از کوره در رفتن

Lend someone an ear

 دل به دل کسي دادن

Not hold a candle to someone

 به گرد پاي کسي نرسيدن

Bark up the wrong tree

 سوراخ دعا را گم کردن

Be low man on the totem pole

 مثل خر لنگ بودن

In nothing flat

 به سرعت باد مثل باد

In a flash

 مثل برق

See the writing on the wall

 نتيجه مثل روز مثل آفتاب روشن

Be green

 تازه کار بودن

Be wet behind the car

 ناشي بودن

Go to nuts and bolts

 سراغ اصل مطلب رفتن

Have a green thumb

 دست خوب داشتن

Chain smoker

 (کسي که سيگار پشت سيگار روشن ميکنه)سيگاري قهار

spend money like water

 مثل ريگ پول خرج کردن

run arround like a chiken with its head cut off

 

 مثل مرغ سر کنده دور خود چرخيدن

be tough as nails

 مثل کوه استوار

like a bat out of hell

 مثل فشفشه

easy as pie

 مثل آب خوردن

be sharp as tack

 

 تيز بودن

be like looking for a needle in a haystack

 

 توي کاهدان دنبال سوزن گشتن

quick as a wink

 به يک چشم به هم زدن

tell like it is

 

 روراست بودن

بي پرده حرف زدن

to play lyre in vain to an ass

 ياسين به گوش خر خوندن

to rinse the prayer carpet

 جانماز آب کشيدن

be a hit below the belt

 ضربه ناجوانمردانه

be a loner

 تک رو بودن

be a long shot

 تيري در تاريکي

cannot change a leopard’s spots

 آش کشک خالته

Drag one’s feet

 لفت دادن و کش دادن کار

Elbow one’s way in

 سرخر شدن

Face up to sth

 

 تن در دادن به کاري

Fair shake

 حق کسي را دادن

Fall apart

 از پا در آمدن

Fall down on the job

 مثل خر تو گل ماندن

Feel fenced in

 گير افتادن

Feel hemmed in

 تو تله افتادنگير افتادن

Feel like a million bucks

 

 مثل اينکه خدا دنيا رو بهش داده

Find middle ground

 ميانه روي کردن

Flip out

 فيوزش پريدهطرف چت ميزنه

Flow the tide

 همرنگ جماعت شدنبا باد حرکت کردن

Fly off the handle

 

 ترمز از دستش در رفت

خيلي عصباني شد

قاط زد

Get ahead

 پيشرفت کردن

Get burned

 

 نقره داغ شدن

Get the show on the road

 دست به کار شدن

Give someone’s a piece of one’s mind

 

 هر چي از دهنش در اومد گفت

Give someone the ax

 

 از پشت به کسي خنجر زدنبي خبر خنجرزدن

reward

 

 مژدگاني

touch me that

 اونو بده من

finishing touch

 حسن ختام

set the table

 چيدن ميز

help your self

 

 وقتي چيزي تعارف ميکنيم بفرماييد

pick on somebody on your own size

 با يکي شوخي کن که هم قد خودت باشه

chewbreaking language

 زبان عاميانه

to kill somebody with kindness

 

 دوستي خاله خرسه

he is a new money

 آدم تازه به دوران رسيده

his days are numbered

 پاش لب گوره

squeak throw a test

 

 نمره ناپلئوني

kick the bucket

 به درك واصل شدن

you have got bags underyour eyes

 

 زير چشات پف کرده

cats eye

 شبرنگ

dream on

( خواب ديدي خير باشه (به حالت مسخره

cold sore

 تبخال

burn to a crisp

 جزغاله شدن

set somebody up

 پاپوش درست کردن براي کسي

frame somebody

she married beneath

 با پايينتر از خودش ازدواج کرده

on me

 مهمون من

on my treat

roughneck

 گردن کلفت

giant idiot

 نره خر

this idiot didn’t get what i said

 گاگول اصلا نفهميد من چي گفتم

they cannot handle it

 ظرفيتشو ندارن

dont be funny

 

 مزه نريز

i’ll get a charter

 دربست ميگيرم

go and fly a kite

 برو بابا

I will recieve your benediction

 دعاي خير

U are adorable together

 واقعا برازنده هم هستيد

you should be ashamed

 خجالت بکش از خودت

I give U a point

 يه آوانس ميدم بهت

He is off the record

 خودموني

i had a narrow escape

 خطر از بيخ گوشم گذشت

we are now even

 حالا با هم بي حساب شديم

that will be even

 اينجوري بي حساب ميشيم

i kept telling you

؟ هي بهت نگفتم

she gave me cold shoulder

 بهم بي محلي کرد

back at you

 اينم جوابت

you are dreaming

 دلت خوشه ها

dream on

 به همين خيال باش

have onetake one

 براي تعارف کردن ميوه ياچيز ديگه

talk highly of someone

 از کسي تعريف کردن

You are going too fun

 ديگه شورش رو در آورديا

U r so behind

 خيلي شوتيا

dont idle your time

 وقتتو تلف نکن

moral lesson

 پيام اخلاقي

He charmed his way in my heart

 تو دلم جا باز کرده

You can be of no help

 از دستت کمکي بر نمياد

I didn’t mean to upset you

 نميخواستم ناراحتت کنم

talk highly of someone

 از کسي تعريف کردن

why did you discourage him

؟ چرا زدي تو ذوقش

zid up

 دهنتو گل بگير

I will show you some skill

 يه چشمه اي بهت نشون ميدم

let settle it

 شر رو بخوابونيم

the situation is way out of control

 کار از اين حرفا گذشته

put some effort

 يه خودي نشون بده

get this straight to your ear

 اينو خوب تو گوشت فرو کن

why do U make fun of me

؟ مگه من شدم مسخره شما؟

چرا منو مسخره ميکني

U were saying

 داشتيد ميفرموديد

testtify against someone

 بر عليه کسي شهادت دادن

U were a babe in the arm

 بچه بودي به سيب زميني ميگفتي ديبدميني

That’s that

 هميني که هست

see someone off

 بدرقه کردن

U made me like dumy

 عروسکي بودم برات

when I say no i mean it

 وقتي ميگم نه يعني نه

Its a Guy thing

 مساله مردونس

Have U ever seen this side of him

( تا حالا اون روشو ديدي(مثلا ادماي دو رو

u scared the wits out of me

 زهرمو آب کردي

U R so cheap

 خيلي پستي

U R bagged

 سوسک شدي

I wrote it by mistake

 دستم خط خورد

right on

 دمت گرم

strike a light

 بابا ايول دمت گرمبزن قدش

no hard feeling

 آشتي آشتي

burry the hatches

 آشتي کردن

uncross with with U

 باهات قهرم

 چک و چونه زدن سر قيمت

bargain with someone over the price

big spender

 دست و دلباز

he is intelligent

 کله اش کار ميکنه

he faced an obstacle

 سرش به سنگ خورد

he has a stony heart

 دلش از سنگه

I feel sad

 دلم گرفته

he has the habit of stealing

 دستش کجه

he can earn his living

 دستش به دهنش ميرسه

I took a risk

 دل به دريا زدم

he has dangerous political views

 کله اش بوي قرمه سبزي ميده

I desire to be with you

 دلم هواتو کرده

I can do nothing

 دستم به جايي بند نيست

I am broken these days

 دستم تنگه

he was scared to death

 بند دلش پاره شد

he came to his senses

 حالش جا امد

I dont have the face to tell him

 رويم نميشه که بهش بگم

he is half-seas-over

 کله اش گرمه

he made a scene

 

 قيامتي بر پا کرد

he is no scholar

 چيزي بارش نيست

dont lose your hair

 دستپاچه نشو

play hard to get

 

 طاقچه بالا گذاشتن/ ناز کردن

get cute with

 

 سر کسي شيره ماليدن

I’m game

 

 پايه ام

go dutch with

 

 دنگي حساب کردن

on the house

 

 مجاني/ مفت/ به قول ايرانيا صلواتي

do time

 

 آب خنک خوردن/ زنداني کشيدن

skip town

 

 جيم شدن

wouldn’t be caught dead

 

 عمرا

till the cows come home

stick out like a sore thumb

 

 تابلو شدن

throw a monkey wrench in the works

 

 چوب لاي چرخ کسي گذاشتن

give somebody your word

 

 قول شرف دادن

keep someone posted

 در جريان گذاشتن

Play ball with someone

 دست به دست کسي دادن ، با کسي همکاري کردن

The coast is clear

 اوضاع روبراهه ، خبري نيست

Turn someone off

 حال کسي را گرفتن ، دلسرد کردن

All ears

 

 سرا پا گوش بودن

bend over backwards to do something

 

 از جان مايع گذاشتن

Come down to earth

 

 از رويا بيروين آمدن ، واقع بين بودن

at six and sevens

 

 سر در گم ، به هم ريخته ، آشفته

Sitting pretty

 

 در بهترين شرايط قرار داشتن

Let sleeping dog lie

 

 پا روي دم سگ (کسي) نگذاشتن ، دنبال دردسر نگشتن

[

The party is over

 

 ديگه بازي تموم شد

When the pigs fly

 

 وقت گل ني

white wash

 

 ماسمالي

put sb down

 

 کسي رو ضايع کردن

Making goof

 

 

 سوتي دادن

have a golden touch

 

 

 يعني دست به هر چيزي مي زنه طلا مي شه

grin and bear it

 

 دندان روي جگر گذاشتن

come off one’s high horse

 

 از خر شيطون پايين اومدن

take a leap in the dark

 

 

 دل به در يا زدن

I have nothing to do with you

 

 ديگه نه من نه تو

ask for sb’s hands

 

 تقاضاي ازدواج کردن

اعداد در اصطلاحات

All in one

 همه با هم

All rolled up in one

 در يک آن به طور هم زمان

At one time

 يک زمانياون وقتها آن زمان

At one with someone

 هم عقيده بودنيک حرف بودن

Back to square one

 سر خانه اولدوباره از صفر شروع کردن برگشتن

Dressed to the nines

 هفت قلم آرايش کرده بود

For one thing

 اولا يکي اينکه

Forty winks

 چرتخواب مختصر

Give three cheers for someone

 هورا کشيدن تشويق کردن

Great one for something

 عشقش اينه که

Hundred to one shot/chance

 

 شانسش زير صفرشانس يک در هزار

In two minds about something

 دودل بودن

In two shakes of a lamb’s tail

 

 سه سوتايکي ثانيه

Kill two birds with one stone

 

 با يک تير دو نشان زدن

New one on me

 تازگي داشتنغير منتظره بودن

Nine-day wonder

 جلب نظر ميکنه اصطلاح براي چيزي که يه مدت

Nine times out of ten

 اکثرااغلب

On all fours

 چهار دست و پا

On cloud nine

 ذوق زده شدن

One and only

 عاليترينبهترين

One and the same

 فرقي نميکنه

One by one

 يکي يکي

One good turn deserves another

 جبران کردناز خجالت کسي در اومدن

one in a million

 بي همتا

one of the boys

 پاي ثابت گروهاصطلاحا ميگيم ادم پايه

one of these days

 يکي از همين روزا

one of those days

 روز بدبياري يا رو شانس نبودن

one of those things

 بدبياريبد شانسي

one ro two

 تعداد انگشت شمار

the one that got away

 قسر در رفتن

one’s lucky number comes up

 شانس در خانه کسي را زدن

one’s opposite number

 

 همتا هم رديف

pull a fast one one someone

 کلاه کسي را برداشتن

put two and two together

 شصت کسي خبر دار شدن

quick one

 نفسي تازه کردن

Seventh heaven

 در پوست خود نگنجيدن

A stitch in time saves nine

 علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد

Ten to one

 به احتمال قوي احتمال ده بر يک

There are no two ways about it

 راه چاره ديگري وجود ندارد

Two can play game

 چيزي که عوض داره گله نداره

Two heads are better than one

 هر سري يک فکري دارد

Two wrong don’t make a right

 خون رو با خون نميشورن

Two’s company there’s a crowd

 دو تا خوب سه تا زياد

Have a swallen head

 کله پر باد داشتن

Make someone’s blood boil

 خون کسي رو به جوش آوردن

Be at someone’s elbow

 تو دست و بال کسي بودن

Bite off more than one can chew

 لقمه بزرگ تر از دهان برداشتن

Be out of lunch

 توي باغ نبودن

Be tickled pink

 

 قند توي دل کسي آب شدن

Beat the odds

 دل به دريا زدن

Count to ten

 (صلوات بفرست) هنگام عصباني شدن

the ABC of sth

 

 الفباي چيزي – مقدمات چيزي

be about to

 

 در آستانه کاري- در شرف اقدام به کاري

abrupt turns(in the road)

 

( پيچ هاي تند(در جاده

his accent gave him away

 

 لهجه اش او را لو داد

accidents will happen

 

 

 جلوي سوانح را نمي شود گرفت

of one’s own accord

 

 

 داوطلبانه -به ميل خود

of no account

 

 

 بي اهميت- بي ارزش و اعتبار

there’s no accounting for taste

 

 

 هر کس سليقه اي دارد

sb’s achilles heel

 

 

 

 

 نقطه ضعف شخصي

act of God

 

 

 

 

 مشيت الهي

act/play fool

 

 

 

 ديوانه بازي در آوردن

actions speak louder than words

 

 

 به عمل کار بر آيد به سخن داني نيست دو صد گفته چون نيم کردار نيست

add fuel to the fire

 

 

 آتش را دامن زدن

add insult to injury

 

 روي زخم کسي نمک پاشيدنبد را بدتر کردن

that is my affair

 

 به خودم مربوط است

after pnc’s own heart

 

 دلخواه کسي- باب ميل کسي

after you,please

 

( اول شما بفرماييد!(در آستانه درب ورودي

against the grain

 

 

 بر خلاف ميل يا آرزوي شخصي

be against the grain

 

 

 مايه دردسر بودن- نگران کننده بودن

habies in the world

 

 

 افراد ساده و معصوم

a baby in arms

 

 

( بچه بغلي(کنايه از افراد بي تجربه و نابالغ

like the back of abus

 

 خيلي زشت و بد ترکيب

on one’s back

 

 مريض- بستري

back out

 

 

 شانه خالي کردن-زير قول زدن

back stairs

 

 

 غير مستقيم-غير رسمي

backroom boys

 

 اهل مطالعه- اهل تحقيق

a bad workman blames his tools

 

 عروس نمي تواند برقصد مي گويد زمين کج است

stop hemming and hawing around

 

 اينقدر من و من نکن

in a mad rush

 

 هول هولکي- با عجله

that is that

 

 

 همين و بس

a bird of ill omen

 

 آدم بد قدم

his name is mud

 

 

 اسمش بد در رفته

to some extend

 

 تا حدودي

where there is a will,there is a way

 کار نشد نداره

Behave yourself

 مودب باش

Shame on you

 خجالت بکش

No waves are made

 

 آب از آب تکون نمي خوره

Sorry excuse

 

 عذر بدتر از گناه

Don not get on my bad side

 

 آن روي منو بالا نيار

he let it slip

 

 از دهنش در رفت

rack your brain

 

 به مغزت فشار بيار

Keep under your hat

 

 به کسي نگيا

knock my socks off

 کفم بريد

Go fly a kite

 

 بزن به چاك

in the hole

 

 هشتش گروي نهشه

Shake a leg

 

 بجنب-عجله کن

dead and buried

 

 هفت کفن پوسانده

with a high hand

 

 

 پر فيس و افاده

have ( got ) mixed feeling

 

 بر سر دو راهي گير کردن

no pains no gains

 

 

 نابرده رنج گنج ميسر نميشود

nothing venture ,nothing gain

 

 

 براي رسيدن به چيزي که ميخواهي بايد ريسک کني

Let bygones be bygones

 

 

 

 گذشته ها گذشته، بيا گذشته رو فراموش کن

pile on the agony

 

 ننه من غريبم در اوردن

a shoulder to cry on

 

 

 سنگ صبور ، همدرد

اندامهاي بدن در اصطلاحات

heart to heart talk

 گفتگوي صميمانه

putting our heads together

 فکر هاي خود را روي هم ريختن

learn by heart

 از حفظ کردناز بر کردن

the answer is right under your nose

 جواب مثل روز روشنه

hit the nail on the head

 تو خال زدن

see eye to eye

 هم دل بودنهم عقيده بودن

have one’s nose in the book

 دائم سرش تو کتاب است

took the words out of my mouth

 سخن از زبان من گفتن

getting to the heart of the matter

 دست روي اصل مطلب گذاشتن

be all thumb

 دست پا چلفتي بودن

make no bones about it

 رك و پوسکنده گفتن

there is more to the matter than meets the eye

 مسئله پيچيده تر از اونه که ميبينيم

the matter in hand

 موضوع مورد بحث

turn a blind eye

 ناديده گرفتنچشم پوشي کردن

make head or tail of something

 سر در آوردن از چيزي

get off your chest

 

 خود را خالي کردن دق دل

off hand

 في البداهه

سر ضرب

Tell something straight from the shoulder

 بدون رودربايستي گفتن

To earmark something for this end

 اختصاص دادن براي اين هدف

Take fresh heart at something

 به چيزي دلگرم شدنبه چيزي دل بستن

Be a heartening development

 

 پيشرفت دلگرم کنندهچشمگير

Eat one’s heart out

 غصه چيزي را خوردن

Take the responsibility on one’s shoulder

 مسئوليت چيزي رو به عهده گرفتن

The Achilles’ heel of something

 نقطه ضعف چيزيپاشنه آشيل

Take heart

 دلگرم شدن جرات کردن

Put one’s best foot forward

 

 زياد هر چه سريعتر با سرعت

Heart of the matter

 جان کلاملب مطلب

Have some ideas in my head

 يه فکرايي دارم

Keep one’s fingers crossed

 

 انشاله خدا کنه

اصطلاحات راجع به زمان، بسيار ساده ولي کاربردي

In no time

 آني

Times without number

 پي در پيبي شمار

Take your time

 عجله نکن

The other day

 چند روز قبل

It was high time

 وقت اون رسيدهديگه وقتشه

When the time was ripe

 در وقت مناسب/مقتضي

For the time being

 حال حاضر در

In the short run

 در کوتاه مدت

In the long run

 دراز مدت در

Time alone will tell

 آينده معلوم ميکنه

One of these days

 همين روزا به زودي

At the eleventh hour

 درآاخرين لحظه

Once in a blue moon

 خيلي به ندرت

Every now and then

 هر از گاهي

Work against the clock

 به کوب کار کردن

At your earliest convenience

 در اولين فرصت

Time and again

 چندين باربارها

Every other day

 

 يک روز در ميان

Time presses

 وقت تنگ است

Spare time

 وقت آزاداوقات فراغت

Time is up

 وقت تمام است

In the nick of time

 سر بزنگاه

fine است و معمولا همه در جواب ميگن how are u يکي از ساده ترين سوالهايي که در طول روز از ما پرسيده ميشه

ولي آيا جواب ديگه اي وجود نداره؟ thanks

زماني که شما احساس خوبي ميکنيد

How are you

in the pink

I feel exellent

I feel great

I feel marvelous

All the systems go well

Everything in the garden is lovely

Over the moon

On the top of the world

I’m having the time of my life

In seventh heaven

As right as rain

وقتي شما عادي هستيد و احساس خاصي نداريد

How R U

Surviving

Hanging in there

So So

Alive and kicking

 اي رنده ايم

Could be better

Decent

وقتي احساس خوبي نداريد يا ناراحت هستيد

How R U

I feel blue

I feel low

I feel lousy

I’m having one of those days

I’m not feeling well

Could be worse

وقتي شما احساس خستگي ميکنيد

How R U

Im dead on my feet

exhausted

I feel like a bus ran over me

Im wipped out

Im dog tired

Im dead tired

وقتي شما احساس نگراني ميکنيد

How R U

In the jam

In the soup

between the devil and deep sea

Anxious

ولي جمله هاي ديگه اي هم وجود I think براي ابراز عقيده چند تا جمله و راه بلديد؟ هر وقت از شما سوالي ميشه اکثرا ميگيد

دارند :

In my book

Im of the opinion that

In my point of view

I express the idea that

I feel strongly that

In my estimation

It’s important

 مهمه که

It is of capital importance

 مهم در راس مسائل

It is of crucial importance

I pot significant

One is important is that

 خيلي مهمه اينه که يه چيزي که

to the best of my knowledge

 ميدونم تا اونجايي که

 

 

 

 

 

 

راهنما و روشهای تهیه مجموعه‌ها:

چطور مجموعه  برای من ارسال می شود؟

چطور می توانم هزینه را پرداخت کنم؟

روشهای تهیه برای دوستان خارج از ایران

تماس الکترونیکی و ایمیل به ما

تماس تلفنی با ما

پاسخ به پرسش های متداول

تنها از سایت های داراینماد اعتماد الکترونیکیبا اطمینان خرید کنید.

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “فحوای کلام” عبارت است از drift.

عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “فحوای کلام” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:

  English

  drift

  speech, word, discourse, commandment

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

  word of God

  mots

  last word

  crux , short

  fixed

  gist

  catch phrase , catchword , code word , slogan

  gist , heart , kernel , meat , pith , purport , spirit , summary

– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “فحوای کلام” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “فحوای کلام” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “فحوای کلام” نقش تعیین کننده ای دارد.

– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “فحوای کلام” به انگلیسی منعکس شود.

زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا

1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “فحوای کلام” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “فحوای کلام” می گویند.

2- و ترجمه محتوایی عبارت “فحوای کلام” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.

– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “فحوای کلام” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.) پس در انتخاب معادل انگلیسی “فحوای کلام” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.

– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد: مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.

جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “فحوای کلام” هم آیا این موضوع صدق می کند؟

پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.

بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.

– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:

همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد. در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود.

این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی drift برای عبارت فارسی “فحوای کلام” صدق می کند؟

– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.

گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.

– انگلیسی جنسیت ندارد:

در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.

بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.

پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “فحوای کلام” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی

– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:

در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.

صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “فحوای کلام” سبب می شود کار شما ساده گردد.

– تلفظ انگلیسی:

تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.

به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.

در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.

– زمان ها:

بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.

این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.

– افعال عبارتی:

افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.

– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی

معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.

– انواع ضمایر:

در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.

– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:

معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.

در واقع بیان معادل فارسی “پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.

– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟

آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.

– حروف تعریف:

در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.

استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.

– حروف اضافه:

ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.

گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).

– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.

طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.

مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.

– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “فحوای کلام” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.

همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “فحوای کلام” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “فحوای کلام” بوجود آمده اند.

شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و … ارائه شود، به هیچ عنوان استفاده صرف از این ابزارهای نوین برای ترجمه انگلیسی “فحوای کلام” پیشنهاد نمی شود.

{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “1”,”visibility”: “visible”
}]
}]
}{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “0”,”visibility”: “hidden”
}]
}]
} کلیه حقوق این وب سایت متعلق به EnglishVocabulary.ir میباشد.

اصطلاح تکه کلام به انگلیسی
اصطلاح تکه کلام به انگلیسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *