لغت پرچم به انگلیسی

خواص دارویی و گیاهی

لغت پرچم به انگلیسی
لغت پرچم به انگلیسی

Copy Right By 2016 – 1395

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “پرچم” عبارت است از flag, stamen.

عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “پرچم” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:

flag, stamen

Union Jack

Britain , England , United Kingdom

لغت پرچم به انگلیسی

pricey

display

Star-Spangled Banner

flagman, standard, bearer, leader or pioneer, having a flag, bearing a standard, staminate

sterling

flagpole , flagstaff

Whitehall

نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “پرچم” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “پرچم” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “پرچم” نقش تعیین کننده ای دارد.

نکته 2– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “پرچم” به انگلیسی منعکس شود.

زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا

1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “پرچم” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “پرچم” می گویند.

2- و ترجمه محتوایی عبارت “پرچم” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.

نکته 3– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “پرچم” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.)
پس در انتخاب معادل انگلیسی “پرچم” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.

نکته 4– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد:
مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.

جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “پرچم” هم آیا این موضوع صدق می کند؟

پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.

بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.

– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:

همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود.

این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی flag, stamen برای عبارت فارسی “پرچم” صدق می کند؟

– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.

گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.

– انگلیسی جنسیت ندارد:

در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.

بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.

پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “پرچم” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.

– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:

در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.

صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “پرچم” سبب می شود کار شما ساده گردد.

– تلفظ انگلیسی:

تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.

به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.

در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.

– زمان ها:

لغت پرچم به انگلیسی

بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.

این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.

– افعال عبارتی:

افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.

– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی

معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.

– انواع ضمایر:

در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.

– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:

معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.

در واقع بیان معادل فارسی “پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.

– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟

آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.

– حروف تعریف:

در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.

استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.

– حروف اضافه:

ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.

گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).

– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.

طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.

مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.

– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “پرچم” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.

همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “پرچم” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “پرچم” بوجود آمده اند.

شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و …

در صورتیکه این مطلب برای شما مفید بود، به ما امتیاز بدهید.

کسب درآمد دلاری از گوگل با حسام عالمیان

© کپی رایت 2017 – 2021, کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان

1
general::
stamen, flag


transnet.ir

2
Law::
• flag • banner

لغت پرچم به انگلیسی

فرهنگ تشریحی – کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

این وبسایت جهت ارائه تجربه بهتر و بارگذاری سریعتر از کوکی استفاده می‌کند. (بیشتر بخوانید)

en

piece of cloth or often its representation

اول استوارت، و بعد بلافاصله بر نت، در حالی که پرچم تو دستش بود.

Stuart first and then Brent who caught up the flag he dropped.

en

flag

ولی او از این که من چون بزرگزادگان عرب پرچم مخصوصی نداشتم زیاد راضی به نظر نمیرسید.

لغت پرچم به انگلیسی

It hurt him I would not have a banner, like a prince.

تحت پرچم اوست که اسم تو را مینویسم.

it is under His standard I enlist you.


Tools


About


Stay in touch


Banner, Colors, Ensign, Flag, Pennon, Pregnant, Standard, Union Jack

متن ادبی درباره دوستی و ارزش داشتن رفیق

ضرب المثل اشکش دم مشکش است چه مفهومی دارد؟

جدیدترین متن های تبریک روز حسابدار و تبریک روز جهانی حسابدار

دانلود جدیدترین عکس پروفایل روز حسابدار

لغت پرچم به انگلیسی

اسامی بازیگران سریال راه طولانی در حل جدول

طریقه ختم سوره واقعه در دوشنبه اول هرماه قمری به چه صورت است؟

تعبیر خواب روسری | دیدن روسری و سر گذاشتن روسری در خواب نشانه چیست؟

تعبیرخواب من چیه؟ | تعبیر خواب شما توسط معبر جدول یاب

درباره ذکر روز دوشنبه چه می دانید؟ | اعمال و دعای روز دوشنبه با معنی

متن عربی و ترجمه فارسی دعای روز دوشنبه چیست؟

تعبیر خواب غذا دادن به مرده | غذا خوردن با مرده و آشپزی مرده در خواب نشانه چیست؟

تعبیر خواب آلو و آلوچه | دیدن و خوردن آلو و آلوچه و گوجه سبز در خواب نشانه چیست؟

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی معصومیت + عکس

خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی معصومیت Masumiyet + پخش صوت

جدولیاب دوشنبه 15 آذر 1400

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “پرچم” عبارت است از flag, stamen.

عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “پرچم” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:

لغت پرچم به انگلیسی

flagman, standard, bearer, leader or pioneer, having a flag, bearing a standard, staminate

نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “پرچم” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “پرچم” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “پرچم” نقش تعیین کننده ای دارد.

نکته 2– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “پرچم” به انگلیسی منعکس شود.

زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا

1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “پرچم” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “پرچم” می گویند.

2- و ترجمه محتوایی عبارت “پرچم” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.

نکته 3– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “پرچم” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.)
پس در انتخاب معادل انگلیسی “پرچم” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.

نکته 4– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد:
مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.

جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “پرچم” هم آیا این موضوع صدق می کند؟

پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.

بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.

همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود.

این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی flag, stamen برای عبارت فارسی “پرچم” صدق می کند؟

– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.

گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.

در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.

بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.

پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “پرچم” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.

در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.

صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “پرچم” سبب می شود کار شما ساده گردد.

تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.

به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.

لغت پرچم به انگلیسی

در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.

بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.

این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.

افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.

– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی

معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.

در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.

معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.

در واقع بیان معادل فارسی “پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.

– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟

آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.

در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.

استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.

ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.

گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).

– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.

طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.

مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.

– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “پرچم” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.

همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “پرچم” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “پرچم” بوجود آمده اند.

شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و …

در صورتیکه این مطلب برای شما مفید بود، به ما امتیاز بدهید.

© کپی رایت 2017 – 2021, کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان

در این درس می خواهیم اسم کشورها و ملیت ها به انگلیسی به صورت گروه بندی شده بگوییم. علاوه بر این موارد در ستون سوم هم زبان رسمی هر کشور به همراه پرچم آن کشور آورده شده است.

اسامی کشور ها و ملیت هایی که هیچ قاعده خاصی ندارند.

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

خواهش می کنم امید عزیز.
حتما سایر درس های واژگان رو هم مطالعه کن

Δdocument.getElementById( “ak_js” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );

دانشجویان تیلماج با توجه به علاقه روی خودشان سرمایه گذاری می کنند. حداکثر سعی تیلماج این است که مقالات منتشر شده فقط متن نباشد و با استفاده از تصاویر و موسیقی و ویدئو آموزش زبان انگلیسی به زبان ساده و کاربردی آموزش داده شود.

این وبسایت جهت ارائه تجربه بهتر و بارگذاری سریعتر از کوکی استفاده می‌کند. (بیشتر بخوانید)

آیا می دانید اسم کشورها هم معانی خاص خود را دارند.

در اینجا معنی نام کشورهای جهان آمده است:

   آذربایجان  ( سرزمین نگهبان آتش) :معرب آذربایگان که ملکیست در حد غربی ایران دارالعمارت آنجا تبریز و تفصیلش در آذربیجان مرقوم خواهد شد.

  آرژانتین  (سرزمین نقره) : نام فارسی آن برگرفته شده از لاتین argentum، به معنای ” نقره” نامی که بازرگانان پرتغالی و اسپانیایی برای سرزمین رود Rio de la Plata (رود نقره) به کار بردند.

   آفریقای جنوبی  (سرزمین بدون سرما (آفتابی) جنوبی) : نام فارسی آن از تطابق نام عربی”آفریقیه” و انگلیسی Africa است.

   آفریقای مرکزی  (سرزمین بدون سرما (آفتابی) مرکزی)

    آلبانی  (سرزمین کوهنشینان): نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Albanie است. واژه Alb از زبان های هندو اروپایی و به معنای ” سفید ” یا ” کوهستان ” است.

  آلمان  (سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن): این نام در فارسی برگرفته شده از فرانسوی است:Allemagne به معنای «سرزمین همه مردمان» یا «همه قوم‌های ما» و شاید از Alamanni قوم ژرمنی جنوبی با همان معانی.

    آنگولا  (از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود) : نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Angola است. از Ngola، عنوانی که برای نامیدن پادشاهی Ndongo استفاده می‌شد؛ و نام پرتغالی (آنگولا) به احترام آن گذاشته شد.

    اتریش  (شاهنشاهی شرق): نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Autriche است. مقایسه کنید با نام آلمانی Österreich، از آلمانی باستان شمالی ôstarrîhhi.

    اتیوپی  (سرزمین چهره سوختگان): نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Ethiopie است. از یونانی Αἰθιοπία (Æthiopia)، از Αἰθίοψ (Æthiops)، به معنای «سوخته (αιθ-) چهره (ὄψ)». البته اتیوپیان کشور خود را Ityopp’is می‌نامیدند و می‌گفتند نام پسر کوش و نوه حام (پسر نوح) است.

  ارمنستان  (سرزمین فرزندان ارمن،نام نبیره نوح): کهن‌ترین نام برای آن در زبان‌های ایرانی از فارس باستان (سده ۶ پ.م.)و در سنگ نوشته داریوش هخامنشی در بیستون Armina آمده است که در پارسی نوین “آرمان” گفته می شود، به معنی “بهترین جا”.

    ازبکستان  (سرزمین خودسالارها):از پیوند دو واژه: «ازبک» (ترکی: «بزرگ»)؛ پسوند «ستان» (فارسی: «سرزمین»).

  اسپانیا  (سرزمین خرگوش کوهی):نام فارسی آن برگرفته شده از اسپانیایی España است. از نامی که فنیقیان بدان دادند: אישפנים (Î-šəpānîm) «جزیرهٔ خرگوش کوهی». هنگامی که تاجران فنیقی به این ناحیه رسیدند خرگوشان زیادی را دیدند و این خرگوش‌ها را با خرگوش کوهی آفریقا اشتباه گرفتند. رومیان این نام را به صورت Hispania به کار می‌بردند.

    استرالیا  (سرزمین ناشناخته جنوبی):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از لاتین terra australis incognita «سرزمین ناشناخته جنوبی»

    استونی  ( راه شرقی):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Estonie است. از صورت استونیایی نام ژرمنی Estland، و احتمالاً به معنای «(راه) شرقی» و شاید از نام Aestia، که نخستین بار یونانیان به کار بردند.

    اسکاتلند  (سرزمین اسکات ها البته در لاتین قوم گائل را گویند):در فارسی نام انگلیسی آن بکار می‌رود. «سرزمین اسکات‌ها»، از انگلیسی باستان Scottas، وام گرفته از لاتین Scotti، ریشه آن مشخص نیست. پس از خروج رومیان از بریتانیا در سال ۴۲۳ میلادی، قومی ایرلندی به اسکاتلند یورش بردند و در آنجا ساکن شدند، و این نام از اینجا آمده.

  افغانستان  (سرزمین قوم افغان):از نام Apakan، فرمانروای ایرانی در سدهٔ ۸ و ۹ م. آمده. اشاره‌ای ساسانی در سدهٔ ۳ م. به Abgan، که کهن ترین واژهٔ شناخته شده برای افغان است.

  اکوادور  (خط استوا):به معنای “خط استوا” در اسپانیایی. این کشور بر خط استوا قرار دارد.

    الجزایر  ( جزیره ها):از عربی “الجزائر” به معنای ” جزیره ها” که باز می‌گردد به چهار جزیره‌ای که در کنار سرزمین اصلی قرار دارند و شهر الجزیره بر آن نهاده شده. البته این نام به نامی قدیمی تر و “جزایر بنی مزقناء(مزغناء)”، که توسط جغرافیادانانی چون “الادرسی” و “یاقوت حموی” به کار رفته.

    السالوادور   (رهایی بخش مقدس):نام فارسی آن برگرفته شده از اسپانیایی است. به معنای “منجی” در اسپانیایی و اشاره دارد به آمدن مسیح پیش از رستاخیز.

    امارات متحده عربی  ( شاهزاده نشین های یکپارچه عربی):”امیرنشین‌های متحد عربی”، برای معنای “عرب”.

  اندونزی  (مجمع الجزایر هند):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Indonésie است. نامی بر اساس یونانی که در سده ۱۹ به کار رفت و به معنای “جزایر هند”.

  انگلیس  ( سرزمین قوم آنگل):اشاره دارد به نژاد “آنگلو ساکسون ها” که در این جزیره ساکن هستند. “آنگل” یا “انگل” به معنی “وابسته” و “ساکسون” به معنی “نژاد سکاها” است و با واژه ی “ساسان” پارسی هم ریشه است. در فارسی گاهی به اشتباه این نام را برای تمام سرزمین بریتانیا به کار می‌برند؛ در صورتی که این تنها نام سرزمین “انگلند” است.

  اوروگوئه  (شرقی): از نام رود اروگوئه(نام ملی آنRepublica Oriental del Uruguay “جمهوری شرقی اروگوئه ” است).واژهٔ Uruguay شاید از زبان Guaraní، “urugua” (حلزون)؛ “i”(آب) و در کل “رود حلزون” باشد. شاید هم از “uru” (نوعی پرنده که نزدیک آب می زید)؛ “gua” (پیش روی از رویِ)؛ “i” (آب).

  اوکراین  (منطقه مرزی):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از واژه اسلاوی ukraina (کشور/دیار)، هم‌ریشه با واژهٔ krajina.

  ایالات متحده امریکا  ( از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی):عبارت “ایالات متحده” از سرآغاز متن قانون اساسی این کشور آمده :”ما، نمایندگان ایالات متحدهٔ آمریکا، از این رو در کنگرهٔ عمومی گرد هم آمدیم تا . . . .”. آمریکا: گمان می‌رود که از نام لاتین Amerigo Vespucci کاشف و دریانورد ایتالیایی آمده باشد(Americus Vespucius) که اولین بار نام آمریکا را برای نامیدن سرزمین برزیل در آمریکای جنوبی بکار برد. البته از نام تانیث آن، America. برخی نیز گویند از نام Richard Amerike آمده.

   ایتالیا  (شاید به معنی ایزد گوساله):نام فارسی آن برگرفته شده از ایتالیایی Italia است. از لاتین Italia، البته ریشه‌ای غیر لاتین دارد و احتمالاً از ریشه یونانی italos (گاو نر)، از هندواروپایی wet. ساکنان باستانی Oscan، ایتالیا را Viteliu می نامیدند که از همان ریشه است.احتمالاً به علت فراوانی این حیوان

  ایران  (سرزمین نجیب زادگان):کهن‌ترین نام ایران در زبان‌های ایرانی، Iranovaiju در اوستایی و Iranovich در پارسی باستان است. و در پارسی میانه Ērān است و به معنای “سرزمین نژاد آریایی” است. واژهٔ آریا که هندوایرانی‌ها برای نامیدن خود به کار می‌بردند به معنای “آزاده/اصیل/نجیب” است.

Persia (نام بین‌المللی پیشین): از لاتین، از طریق یونانی “Persis”، از پارسی باستان “Pārsa”(پارس) پارس نام یکی از اقوام آریایی و به معنی چابک و اسب سوار هم گفته شده است. (روزنامه و سایت همشهری آنلاین نام های سرزمین ایران) یونانیان افسانه پرداز گویند به معنای “سرزمین Perseus(پرساوش)” است. البته از دید علمی، واژه ی “پارس” هم ریشه با واژه ی “پارت” و به معنای “بخش و سرزمین” است.

  ایرلند  (سرزمین قوم ایر(شاید هم معنی با آریا)):از واژه ایرلندی Éire، از سلتی Īweriū “سرزمین حاصلخیز” یا “سرزمین Eriu (ایزدبانوی حاصلخیزی و باروری)”.برخی به اشتباه “سرزمین Iron(آهن)” یا “سرزمین آریاییان (در ایرلندی: iar)” معنی می‌کنند.

  ایسلند  (سرزمین یخ):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از فرانسوی Islande است. در ایسلندی Ísland، “سرزمین یخ”. شاید نامی که برای جلوگیری از اسکان مردم، بر آن نهادند. احتمالاً این نام را Flóki Vilgerðarson کاشف، بدلیل کوه‌های یخ شناور شمالی آن در فصل بهار بر آن گذاشت.

  بحرین  (دو دریا):بحرین قبل از اسلام با نامهای مختلفی از جمله دیلمون نامیده شده است. بحرین به عنوان جزیره بحرین نامی است متاخر و از دوره کرامتیان یا قرامطه رایج شده است بحرین تاریخی نام جغرافیایی منطقه وسیعی از قطیف تا جزیره بحرین فعلی بوده است.بحرین با ال عربی “البحرین” به معنای”دو دریا” است. جزیره بحرین در میان دو خلیج قطیف و خلیج بحرین قرار گرفته.بعضی می گویند بحرین از نام بهرام ابن گناوه ای گرفته شده و در نقشه های اروپایی بهرام هم آمده است. نام بحرین بدون الف و نون عربی است که نشانگر عجمی بودن واژه است.

  برزیل  ( چوب قرمز):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Brésil است. از نام چوب برزیل چوبی سرخ رنگ که در پرتغالی brasil نامیده می‌شود. در زبان Tupiسرخ‌پوستی، ibirapitanga خوانده می‌شود به معنای “چوب سرخ”. برخی گویند از نام اسطورهٔ ایرلندی Hy-Brazil، که جزیره‌ای خیالی است.این اسطوره در سده ۱۵ بسیار vhd[ بود تا حدی که برخی برای یافتن آن تلاش زیادی کردند. البته برزیل هم در سال ۱۵۰۰ توسط Pedro Álvares Cabral کشف شد.

  بریتانیا  (سرزمین نقاشی شدگان):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از لاتین Britannia است. از Pretani، “رنگ شده”؛ بریتانیا(ولزی Prydain، از لاتین Britannia، احتمالاً از طریق فرانسوی). ریشهٔ این نام عامیانه از Brutus است.

ب  لژیک  (سرزمین قوم بلژ(از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالا معنی زهدان و کیسه می داده است.):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از فرانسوی Belgique است. از نام قبیله‌ای سلتی، Belgae. این نام شاید از واژه هندواروپایی bolg به معنای”کیسه/زهدان” و نمایانگر تبار عمومی. نظری دیگر اشاره می‌کند که نام Belgae ممکن است از واژه پیش-سلتی belo به معنای “تابناک”باشد(انگلیسی bale، آنگلوساکسون bael، لیتوانی baltas، اسلاوی belo “سفید/درخشان”).

  بنگلادش  ( ملت بنگال):از بنگالی/سنسکریت Bangla اشاره به بنگالی زبانان، و Desh به معنای “کشور”.در کل “کشور بنگالی ها”. هنگامی که وابسته به هند بود به نام‌های Sikkim، Tripura، Jharkand، Assam و بنگالی غربی خوانده می‌شد.

  بورکینافاسو  (سرزمین مردم درستکار):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Burkina Faso است. از زبان بومی، به معنای “سرزمین مردمان درستکار” یا”سرزمین فسادناپذیران”. پرزیدنت Thomas Sankara در کودتایی در سال ۱۹۸۳ قدرت را بدست آورد و در سال ۱۹۸۴ نام آن را از “ولتای علیا” تغییر داد.این نام از دوبخش و از دو زبان در این کشور آمده Burkina و Faso.

  بولیوی  ( از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Bolivie است. برگرفته از نام Simón Bolívar (۱۷۸۳-۱۸۳۰)، رهایی بخش آمریکای لاتین از سلطهٔ اسپانیا و نخستین رییس جمهور بولیوی پس از استقلالش در ۱۸۲۵.نام این فرد از نام روستای La Puebla de Bolibar در بیسکای اسپانیا آمده(احتمالاً bolu “آسیاب”+ ibar “رودخانه”.)

  پاراگوئه  (این سوی رودخانه):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از فرانسوی Paraguay است. ریشه‌اش مشخص نیست، البته به نظر می‌آید از نام رود پاراگوئه باشد. احتمالاً به معنای “آب Payagua (قوم بومی)”. برخی گویند از زبان Tupi-Guarani و از para(رود) و guai(تاج): “رود تاجدار”.

  پاکستان  ( سرزمین پاکان):ناسیونالیست “چوذری رحمت علی” در سال ۱۹۳۳ در کتاب “اکنون یا هیچوقت” این نام را از سرواژه ۵ استان این کشور ساخت: پ(پنجاب) الف (افغانیه) ک (کشمیر) س (سند) + -ستان که پایان نام (بلوچستان) است، درست کرد. رحمت علی سپس در سال ۱۹۴۷ در کتاب “پاکستان، میهن ملل پاک” آن را این گونه توضیح داد: p (پنجاب) a (افغانیه) k (کشمیر) i (ایران) s (سند) t (تخارستان، در آسیای میانه) a (افغانستان) n (بلوچستان). واژهٔ فارسی “پاک” بعدها برای توضیح این نام و به معنای “سرزمین پاکان” استفاده شد. نام پاکستان را انگلیسیان برای نامیدن این منطقه رسمی کردند.

  پاناما  (جای پر از پروانه):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از انگلیسی است. نام روستایی که در گذشته در مکان شهر پاناما قرار داشت. از زبان سرخ‌پوستی Cueva و به معنای”جای فراوانی ماهی”. شاید از زبان Caribe و به معنای “فروانی پروانه”.

  پرتغال  (بندر قوم گال):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از پرتغالی Portugal است. از لاتین میانه Portucale، از لاتین portus “بندر” و Cale (بندر کاله). ریشهٔ Cale نامشخص است. شاید از نام قومی گائلیک که در شمال رود دورو می زیستند.

  پورتوریکو  (بندر ثروتمند):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از فرانسوی Puerto Rico است. کریستف کلمب این جزیره را San Juan Bautista نامگذاری کرد. اسپانیاییان پایتخت آن را Puerto Rico “بندر ثروتمند” نامیدند. و بنا به دلیلی نامعلوم این دو نام را در ۱۵۲۰ باهم عوض کردند.

  تانزانیا  ( این نام از هم آمیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا)و زنگبار به دست آمده است.):نام این کشور از به هم پیوستن دو سرزمین زنگبار و تانگانیکا ساخته شده است. زنگبار نامی پارسی و به معنای “سرزمین سیاهان” است. گروهی از مردم شهر شیراز پیرامون ۱۰۰۰ سال پیش به جزیره ی زنگبار رفتند و این نام را بر آنجا نهادند. هم اکنون بسیاری از مردم زنگبار خود را “شیرازی” می نامند و به آن افتخار می کنند. تانگانیکا هم نام دریاچه‌ای در این سرزمین است و از نام بومی tou tanganyka به معنای “پیوستن” آمده است. جایی که آب‌ها به هم می پیوندند. البته Henry Stanley کاشف پرتغالی در ۱۸۷۱ این سرزمین را کشف کرد و شاید آن را از Tonga(جزیره) و hika(پهناور) نامید.

  تایلند  (سرزمین قوم تای):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از تایی thai (قوم محلی)”آزاده”.”سرزمین آزادگان”.

  ترکیه  (سرزمین قوی ها):از ترکی Türkiye “سرزمین ترکان”.

  جامائیکا   (سرزمین بهاران):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از زبان سرخ‌پوستی Taíno/Arawak، از واژه Xaymaca یا Hamaica “سرزمین چوب و آب” یا شاید “سرزمین چشمه ها”.

  چاد  (دریاچه):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. در فرانسوی République du Tchad نامیده می‌شود.از نام دریاچه چاد در جنوب این کشور. دریاچه در زبان Bornu، tsade نامیده می‌شود.

  چین  ( سرزمین مرکزی):از نام دودمان Qin/Ch’in و احتمالاً از شکل سنسکریت آن.

  دانمارک  (مرز قوم «دان»):نام فارسی آن برگرفته شده از نام بومی آن Danmark است، به معنای “زمینِ دان(Dan)ها”.این قوم از گذشته دور در این سرزمین می زیستند. معنای قوم دان مشخص نیست شاید از واژه پیش هندواروپایی dhen “مسطح” یا “پایین”. احتمالاً اشاره به جلگه دانمارک.

دومینیکن  (کشور دومینیک مقدس):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از Santo Domingo، پایتخت آن و از نام اسپانیایی Domingo de Guzmán پایه گذار فرقه دومنیکن.

  روسیه  ( کشور روشن ها، سپیدان(شاید از ریشه سکایی«راوش»)):از نام قوم روس، گروهی از Varangian. واژهٔ روس احتمالاً از واژهٔ سکایی “راؤش” و به معنای “روشن/ سفید” است.

روسیه سفید      ((بلاروس): درخشنده سفید):از بلاروسی “روس سفید”. که با نام روسیه سفید نیز خوانده می‌شود. علت نام “سفید” مشخص نیست شاید “سفیدی” باشد که نمادی از آسایش است.هنوز هم در اوکراین و بلاروس مناطقی با نام “روس سرخ” و “روس سیاه” نامیده می‌شوند که علت آن شاید بازگردد به فرهنگ مغولی و تاتاری.

رومانی  (سرزمین رومی ها):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Romanie است. “قلمرو رومی”. امپراتوری روم بخش بزرگی از این ناحیه را فتح کرد و ساکنانش را رومی نمود. نام قدیمی آن Rumania و در فرانسوی Roumania بود. این ناحیه پس از فتح قسطنطنیه توسط عثمانیان، منطقهٔ اصلی روم شرقی شد.

ژاپن  ( سرزمین خورشید تابان):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Japon است. از تلفظ چینی نام ژاپن 日本 (rìběn)، یا “سرچشمه خورشید”. زیرا ژاپن در شرق چین است “جایی که خورشید طلوع می‌کند”.

日本(Nihon/ Nipponژاپنی): “جایی که خورشید طلوع می‌کند” یا “سرزمین خورشید تابان”.

ساحل عاج   (ساحل عاج):زیرا عاج را از اینجا صادر می‌کردند.نام انگلیسیش از فرانسوی نیز این معنا دارد.

سریلان   کا (جزیره باش کوه):از سنسکریت “جزیره باشکوه”.

سلیمان جزایر (از نام حضرت سلیمان):کاشف اسپانیایی Alvaro de Mendaña y Neyra این جزایر را در ۱۵۶۷ کشف کرد. این نام را به فکر آنکه سلیمان گنجینه‌هایش را در این نقطهٔ زمین پنهان کرده، بر آن نهاد.

سوئد (سرزمین قوم «سوی»):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Suéde است. معنای آن مشخص نیست، اما می دانیم از واژه اسکاندیناویایی باستان Sviþjoð می‌آید. Svi از هندو اروپایی suos (شخص کَسی/ خویشاوند) و þjoð “مردم” هم‌ریشه با deut آلمانی و teut توتنی.

سوازیلند ( سرزمین قوم سوازی):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از نام مردمان Swazi، ساکنان این کشور. واژهٔ سوازی از نام Mswati-I، پادشاه پیشین این کشور است.

سوئیس (سرزمین مرداب):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Suisse است. احتمالاً به معنای “سرزمین مرداب” است.

سودان (سیاهان):از عربی “بلاد السودان”(سرزمین سیاهان). در اصل اشاره دارد به سرزمین مردم سواحیلی (در ساحل این کشور).

سوریه (سرزمین آشور):از نام یونانی آشور، البته سرزمین اصلی آشور در شمال عراق بود و این منطقه Aram (قوم آرامی) خوانده می‌شد. نام سوریه را فرانسویان بر آن نهادند. بنا بر نوشته نقش پارسی بر احجار هند سوریا و ثریا با نام سوریا(ایزد خورشید) پیوند معنایی دارد. نام تاریخی این سرزمین “شام” بوده که برگرفته از واژه پارسی “شام” به معنی “باختر زمین” و “غروب آفتاب” است.

سیرالئون (کوه شیر):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از نامی که در پرتغالی (Serra Leoa) و اسپانیایی (Sierra León) “کوهستان شیر” است. کاشف پرتغالی Pedro de Sintra در سال ۱۴۶۲ این جزایر را از دور دید و این نام را برآن نهاد.سه توضیح برای آن وجود دارد: مانند دندان‌های شیر هستند؛ مانند شیر خفته هستند یا آذرخشی که برفراز این کوه‌ها بود مانند غرش شیر بود.

شیلی ( پایان خشکی- برف):نام فارسی آن احتمالاً برگرفته شده از فرانسوی Chilie است. ریشه دقیق آن مشخص نیست.احتمالاً از اصطلاح بومی Mapudungun به معنای “ژرفا ها”، اشاره دارد به کوه‌های آند.در Quechua یا Mapuche زبان‌های سرخ‌پوستی، chilli به معنای “جایی که جهان پایان میابد” است. شاید هم از واژه بومی tchili به معنای “برف”.

صربستان ( سرزمین قوم صرب):”سرزمین صرب ها”، نژاد صرب ها شاخه ای از نژتر ایرانی است که به بالکان کوچیدند. واژه پهلوی Salv به معنی “توده و گروه” یا واژه پارسی Sarv به معنی “گونه ای درخت” دو پنداره درباره ی ریشه نام “صرب” ها هستند.

 عراق (شاید ازایراک به معنای ایران کوچک):از واژه پهلوی “ایراک” که در فارسی به معنای “ایران کوچک(عراق عجم)” است.

عربستان سعودی (سرزمین بیابانگردان):کهن ترین نام برای آن در زبان‌های ایرانی در فارسی باستان Arabaya است. سعود نام خاندان پادشاهی این کشور است.سعود به معنای “خوشبخت”. عرب در زبان‌های سامی معانی متفاوتی دارد :، “بادیه نشین”، “مغرب”، “دشت”، “مخلوط شده”، “بازرگان”، “غارتگر” و ” قابل درک”.

فرانسه ( سرزمین قوم فرانک):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی France است. از فرانسوی، از Francia، “سرزمین فرانک ها”. نام فرانک از نام نیزه‌ای که frankon نامیده می‌شد و این اقوام به کار می‌بردند آمده.

فنلاند ( سرزمین قوم «فن»):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Finlande است. از ژرمنی سرزمینFinn ها. ریشه Finn از لاپلندی یا Sami است.شاید از ژرمنی “مرداب/باتلاق” یا هم‌ریشه با فعل انگلیسی “find” (پیداکردن).در لاتین Fennia.

فیلیپین (از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Philippine است. “سرزمین شاه فیلیپ” فیلیپ دوم، شاه اسپانیا. Katagalugan (زبان بومی Katipunan): “سرزمین رودخانه”.(البته بیشتر برای نامیدن منطقه تاگالوگ به کار می‌رود).

قرقیزستان (سرزمین چهل قبیله):از ترکی ، “قرخ”(چهل) + “ئیز”(قبایل): “سرزمین چهل قبیله” یا “قرخ”(چهل) + “قیز”(دختر) : “سرزمین چهل دختر”.

قزاقستان (سرزمین کوچگران):”سرزمین قزاق ها”.قزاق از زبان ترکی آلتایی و احتمالاً به معنای “خودمختار/آزاده/شجاع” است.

قطر ( شاید به معنای بارانی):برگرفته از واژه پارسی گوادر به معنای “بندر” است. نام شهر و بندری باستانی. نام Qatara را نخستین بار بطلیموس در نقشه‌ای که از عربستان کشید، ذکر کرده.

کاستاریکا (ساحل غنی):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از اسپانیایی به معنای “ساحل ثروتمند”، برگرفته توسط کاشف اسپانیایی Gil González Dávila.

ک انادا( دهکد ه(زبان سرخپوستی«ایروکوئی»)):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از واژه Kanata به معنای “دهکده” یا “زیستگاه” در زبان Saint-Lawrence Iroquoian که در نزدیکی شهر کبک در سده ۱۶ تکلم می‌شد.

کلمبیا (سرزمین کلمب(کریستف کلمب)):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از نام کریستف کلمب کاشف Christopher Columbus، البته او هیچگاه این کشور را ندید.

کنیا(کوه سپیدی):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از زبان Kĩkũyũ، “Kere-Nyaga” به معنای “کوهستان سپید”.

کویت( دژ کوچک):از عربی، کوچک شده ” Kut/ Kout” به معنای “استحکامات نظامی نزدیک آب”.

گرجستان(سرزمین کشاورزان):در زمان یونان قدیم که تازه جهان گردی و تهیه نقشه جغرافیایی باب شده بود به توصیه یکی از تاجران گرجی که در یونان به تجارت مشغول بود و اوصافی که این گرجی از گرجستان می‌کرد، یک جهان گرد و جغرافیا دان یونانی را به این فکر وا داشت که سری به این کشور بزند و انجا را از نزدیک ببیند :بعد از ورود ان یونانی به سرزمین سر سبز و رویایی و بهشت گونه گرجستان تمام حرفها و توصیفاتی را که ان مرد گرجی گفته بود را به چشم دید…(… آهای مرد یونانی به انجا برو تا تازه شدن و شاد بودن و جوانی را احساس کنی چون از قدیم و پیشینیان ما گفته‌اند انجا را خداوند عالم از بهشت اورده بود تا برای خود نگاه دارد و چون ما گرجیان در نظرش خوب بودیم به ما بخشید…..) و ان یونانی در چند صباحی که در گرجستان بود تمام وقتش را صرف گشت و گذار و مطالعه در باره گرجیان کرد و چون اغلب گرجیان به کشاورزی مشغول بودند نام انجا را (georgus) که به یونانی یعنی: مردم کشاورز) نهاد. و از ان پس به جرجیا در غرب و گرجستان در ایران نامیده شد. در خود گرجستان هم بنام ساکارتْوِلُ نامیده می‌شود.

لبنان( سفید):کهنترین نام در زبان‌های ایرانی برای آن در فارسی باستان Labanāna است. از ریشه زبان‌های سامی “”LBN، در زبان‌های سامی معانی متفاوتی دارد مانند “سفید” یا “شیر (خوراکی)” و حتماً ارتباطی با برف و سفیدی کوه‌های لبنان دارد

لهستان(سرزمین قوم «له»):از توتنی باستان یا لهستانی باستان lęděnin،(“کسی که خاک دست‌نخورده را شخم می‌زند”).از lęch.

لیبریا( سرزمین آزادی):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از لاتین liber “آزاد”. سرزمینی که بردگان سیاه آمریکایی آزاد شده، تأسیس کردند.

مجارستان(سرزمین قوم مجار):(مجاری “سرزمین مجارها”): بنابر افسانه‌ها آنها را از نسل Magyarو برادر Hunor (:نمرود پادشاه بابل) می‌دانند.

مصر(شهر – آبادی):از لاتین Aegyptus از یونانی باستان Αίγυπτος(Aígyptos).بنابر نظر استرابو از “Αιγαίου υπτίως” (Aigaiou hyptios) “سرزمینی زیر دریای اژه”.شاید از نام مصری ممقیس *ħāwit kuʔ pitáħ به معنای “پرستشگاه روح Ptah”.نام فارسی آن برگرفته شده از اسپانیایی Marrakech است. از نام شهر “مراکش” (“Marrakush”)، که احتمالاً از زبان بربر (ta)murt “سرمین” (یا (a)mur “بخش”) + akush “خدا”. نام اروپایی آن از تلفظ اسپانیایی Marruecos همین نام است.

مقدونیه(سرزمین کوه نشین ها، بلندنشین ها):از نام مردمان باستانی مقدونی. بنابر نظر Hesiod، از نام شاه Makedon، پسر Zeus و نوهٔ Deucalion، نیای همهٔ یونانیان. شاید از یونانی mak- “بلند/دراز” و اشاره به کوه‌های مقدونیه.

مکزیک(اسپانیای جدید):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Méxique است. شاید از Mexxica، از شاخه‌های آزتک ها. برخی گویند از واژه باستانی زبان Nahuatl، و به معنای “خورشید”. برخی گویند از نام رهبر Mexitli. هنوز برخی عقیده دارند که از نام علف هرزی که در اطراف دریاچه Texcoco می رویید. Leon Portilla می‌گوید از واژگان metztli (قمر)+ xictli (میان)، از زبان Nahuatl و به معنای “میان ماه” است یا metl(صباره).

موریتانی(سرزمین قوم مور):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Mauritanie است. از نام اقوام بربر “مور” Mauri. نامی که اشتباهاً به آن داده شد (زیرا مورها در شمال مراکش بودند نه در زیر مراکش).

میکرونزی (مجمع الجزایر کوچک):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Micronésie است. واژه‌ای ساخته شده از یونانی mikros (کوچک)+ nesos (جزیره) :”جزایر کوچک”.

نروژ(راه شمال):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Norvége است. از نروژی باستان norðr و vegr “راه شمالی”. Norðrvegrاشاره می‌کند به گذرگاه دراز ساحلی از نوک غربی این کشور به شمالگان.

نیجر(سیاه):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از نام رود نیجر. از صورت بومی آن “Ni Gir” (رود Gir). این نام اغلب به اشتباه از واژه لاتین niger (سیاه) پنداشته می‌شود.

نیجریه( سرزمین سیاه):از نام رود نیجر که از این کشو به اقیانوس می ریزد.

واتیکان(گرفته شده از نام تپه ای به نام واتیکان):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از لاتین Mons Vaticanusنام تپه‌ای در شهر رمو از ریشهٔ vaticinari “پیشگویی کردن”. پیشگوها و طالع بین‌ها در مسیر این تپه کار می‌کردند.

ونزوئلا(ونیز کوچک):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. “ونیز کوچک”، مصغر Venezia نام ایتالیایی ونیز. این سرزمین را کاشفان ایتالیایی Amerigo Vespucci و Alonso de Ojeda کشف کردند.

ویتنام(اقوام «ویت» جنوبی):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. در چینی:越南.”پشت مرز جنوبی”، نامی باستانی که اشاره به مردمانی که در پس مرزهای جنوبی چین می زیستند، دارد.

ویلز(بیگانگان):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از انگلیس باستان Waelisc، Walh، به معنای “سلتی” یا به معنای عمومی تر “خارجی”. انگلوساکسن ها این واژه را همچون توتنی باستان برای زبان سلتی به کار می‌بردند.

هلند(سرزمین چوب):نام فارسی آن برگرفته شده از فرانسوی Hollande است. نام بخشی از این سرزمین که به اشتباه به کل آن اطلاق می‌شود. ژرمنی holt-land “سرزمین پوشیده از درخت”.برخی به اشتباه از hollow land “سرزمین مردابی” می‌دانند.

هند (پر آب):کهنترین نام برای آن در زبان‌های ایرانی در اوستایی Hindu-و فارسی باستان Hindu از نام سنسکریت رود Síndhu “(سرزمین) سند(خود واژهٔ سند به معنای “پرآب” است”)”. نام اروپایی آن نیز از فارسی باستان آمده است.

هندوراس (ژرفناها):نام فارسی آن برگرفته شده از انگلیسی است. از اسپانیایی “Honduras”، “ژرفا ها”. این نام را کلمب به علت آب‌های عمیق در سواحل شمالی آن گذاشت.

یمن(خوشبخت):از واژه یمان از یم به معنی دریا است این واژه در سانسکریت و فرس قدیم است و ارتباطی به عربی ندارد. یمن را عده ای گفته‌اند از عربی “یمن” (صحیح، درست). برخی گویند از “یمین” (سمت راست). برخی گویند از “یُمن”(خوشبختی، سعادت). در گذشته یونانیان و رومیان آنجا را “عربستان خوشبخت” می نامیدند زیرا آب و هوایش و سرسبزیش کاملاً با بقیه نقاط شبه جزیره عربستان تفاوت داشت.

در زبان انگلیسی لغات زیادی وجود دارد که به‌نظر می‌رسد در حالت عادی نیاز مبرمی برای یادگیری آن‌ها وجود ندارد، اما اسامی کشور ها به انگلیسی جزو کلماتی است که در سفرهای خارجی یا در هنگام صحبت با توریست‌ها اگر ندانید ممکن است باعث دردسر شود. البته با این حال که اکثر این اسامی مشابه فارسی آن‌ها است و می‌توانید حدس درستی داشته باشید، اما بسیاری از اسامی کشور ها به انگلیسی تفاوت بسیاری با فارسی دارند. در جدول زیر کشورهای جهان را با ملیت اصلی یا صفت‌های آن را برای شما آورده‌ایم تا حتی اگر نتوانستید اسامی کشور ها به انگلیسی را حفظ کنید، از این جدول استفاده کنید.

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

نه خیر ایالت اویغورستان واقع در شرق چین و جمهوری های خود مختار داخل جهان شامل چچن و… نبود😡

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید

برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنیدپرچم کشور به انگلیسی0

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

©
2021 (کامل متن)

با نیروی وردپرس

دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان
آموزان زبان های
انگلیسی، آلمانی و فرانسه طراحی شده. در طراحی این دیکشنری گذشته از استاندارد بودن محتوا، توجه
ویژه ای
به المان های آموزشی شده است.

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

لغت پرچم به انگلیسی

دیکشنری
اسپانیایی

دیکشنری
عربی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

دیکشنری
اسپانیایی

دیکشنری
عربی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

لغت پرچم به انگلیسی
لغت پرچم به انگلیسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *