خواص دارویی و گیاهی

1
general::
general manager
شبکه مترجمین ایران
2
general::
general director
transnet.ir
3
Law::
Director General
مدير کل به انگلیسی
فرهنگ تشریحی – کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
Head of Education Sector
Deputy Manager
Director of Education و Vice President for Education
Vice President و Deputy Director
مدير کل به انگلیسی
با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید
@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام
با زبان دانان ایران زمین آشنا شوید
@chiMigan ارتباط با ادمین های چی میگن در تلگرام
در سایت چی میگن صد ها نفر به شما
در ترجمه جملات یا
اصطلاحات فارسی به انگلیسی و
ترجمه فارسی اصطلاحات
تکنیکی انگلیسی کمک میکنند .
app chiMigan اپ چی میگن
app chiMigan اپ چی میگن
31,135 پرسش
51,513 پاسخ
45,557 نظر
9,872 کاربر
هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در
تبدیل جملات فارسی
به انگلیسی، تبدیل اصطلاح
های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی
چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی،
آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن
معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی
انگلیسی است.
حال، آیا کسی از شما تا کنون دنبال این کلمه گشته است؟
منظورم در لغتنامه است؟ (خنده) بله، همانطور که فکر میکردم.
این کلمه چطور؟
اینجا، به شما نشان میدهم:
فرهنگنویسی: عمل گردآوری کردن لغتنامهها.
توجه کنید — خیلی اختصاصی کار میکنیم. واژه «گردآوری.»
لغتنامه از یک سنگ گرانیتی و یا یک پاره سنگ
تراشیده نشده است. بلکه از بسیاری تکههای کوچک ساخته شده است.
تکههای گسسته —
اینگونه هجی میشود تکههای گ-س-س-ت-ه.
و آن تکهها واژه نام دارند.
حال یکی از افتخارات فرهنگنویس بودن —
علاوه بر راه پیدا کردن به TED — این است که میتوانید کلمههای جالبی بگویید،
مثل فرهنگنویسانه.
این واژه الگوی جالبی دارد —
که هجای دوگانه نامیده می شود. و با گفتن هجای دوگانه،
به آخرین درجه گیکی بودن رسیدهام.
اما «فرهنگ نویسانه» با «دن دن دی دی دانه» الگوی یکسانی دارد.
درست است؟ گفتن این کلمه سرگرم کننده است،
و من آن را زیاد تکرار میکنم.
حال یکی از معایب فرهنگنویس بودن
این است که افراد غالبا تصویر گرم و دوستانهای از لغتنامه در ذهنشان ندارند.
درست است؟ هیچکس لغتنامه خود را در آغوش نمیگیرد.
اما چیزی که اغلب افراد درباره فرهنگ لغت فکر میکنند، بیشتر اینگونه فکر میکنند.
فقط برای اینکه بدانید، من سوت فرهنگنویسی ندارم.
اما افراد تصور میکنند که کار من راه دادن کلمات خوب است
تا جای خود را در لغتنامه باز کنند،
و به کلمات بد اجازه ورود ندهم.
اما مسئله این است که من نمیخواهم پلیس راهنمایی باشم.
یکی به این دلیل که من اونیفرم ندارم.
و دیگر اینکه — تشخیص اینکه چه واژگانی خوب هستند
و چه واژگانی بد هستند اصلا کار آسانی نیست.
و زیاد هم جالب نیست. و وقتی که کارتان جالب و آسان نباشد،
دنبال بهانه میگردید که به نحوی آن را انجام ندهید.
پس اگر می خواستم شغلی را انتخاب کنم
که استعاره برای شغل من باشد، ترجیح میدادم که ماهیگیر باشم.
می خواهم تور بزرگم را درون اقیانوس آبی و عمیق زبان انگلیسی بیاندازم
و ببینم که چه موجودات خارقالعادهای را از کف آن بالا میآورم.
پس چرا از من میخواهند که عبور و مرور را کنترل کنم، وقتی که ترجیح میدهم ماهیگیری کنم؟
خوب، ملکه را سرزنش میکنم.
چرا ملکه را سرزنش میکنم؟
ملکه را سرزنش میکنم، اولا به این خاطر که خنده دار است.
و ثانیا ملکه را سرزنش میکنم چون
لغتنامه ها هیچ تغییر نکردهاند.
تصور ما از اینکه یک لغتنامه چیست از دوران سلطنت اوعوض نشده است.
تنها چیزی که ملکه ویکتوریا در لغتنامههای مدرن از آن خوشش نخواهد آمد
گنجاندن واژگان رکیک است، که این اتفاق
از سال ۱۹۶۵ در لغتنامههای آمریکایی افتاد.
خوب، این فرد را ببینید. عصر ویکتوریا.
جیمز موری، اولین ویراستار لغتنامه انگلیسی آکسفورد.
من کلاه او را ندارم. ای کاش آن کلاه را داشتم.
خب او مسئول بسیاری از چیزهایی است که
ما در لغت نامههای امروزی، نوین به حساب میآوریم.
وقتی شخصی شبیه این — با آن کلاه —
چهره مدرنیته است، مشکلساز است.
و امروز جیمز موری میتوانست دارای شغلی در هر لغتنامهای باشد.
و هیچ منحنی یادگیریی نیز وجود ندارد.
و البته برخی از ما میگویم: رایانهها!
رایانهها! رایانهها چی؟
مسئلهای که در مورد رایانهها وجود دارد اینست که — من عاشق رایانه هستم.
منظورم این است که دیوانه آن هستم. عاشق رایانهام.
حتی حاضرم برای اینکه جستجوی کتاب گوگل را از من نگیرید اعتصاب غذا کنم.
اما رایانهها کار خاصی به جز
سرعت بخشیدن به فرآیند گردآوری لغتنامهها نمیکنند.
نتیجه نهایی را تغییر نمیدهند.
چون یک لغتنامه،
طرحی ویکتوریایی با نفوذ ترکیبی مدرن است.
خیلی تخیلی است، ما اینجا یک دوچرخه الکتریکی داریم.
میبینید، طرحی داریم ویکتوریایی با یک موتور روی آن. همین!
طرح تغییر نکرده است.
مدير کل به انگلیسی
و بله، پس لغتنامههای آنلاین چی؟ صحیح؟
لغتنامههای آنلاین بایستی متفاوت باشند.
این لغتنامه انگلیسی آکسفورد آنلاین است، یکی از بهترین لغتنامههای آنلاین.
در ضمن، این کلمه مورد علاقه من است:
Erinaceous: متعلق به خانواده خارپشت؛ ماهیت خارپشتی داشتن.
بسیار کلمه پرکاربردی است. حال به آن نگاه کنید.
لغتنامههای آنلاین در حال حاضر همان کاغذ هستند که روی صفحه نمایش آمدهاند.
خیلی ساده است. ببینید در یک مدخل چند پیوند وجود دارد: دو!
درست؟ آن کلیدهای کوچک —
همه آنها را به جز نمودار تاریخ باز کردهام.
پس اینجا زیاد اتفاق خاصی نیافتاده است.
جاهای زیادی برای کلیک کردن وجود ندارد.
در حقیقت لغتنامههای آنلاین دارای تمام
معایب نسخههای چاپی هستند به جز قابلیت جستجوی آنها.
و وقتی که قابلیت جستجوی آن را ارتقا دهیم،
در حقیقت به مزیتی برتر از نسخه چاپی دست یافتهایم، و آن دستیابی غیر مترقبه است.
دستیابی غیر مترقبه وقتی اتفاق میافتد که چیزی را پیدا میکنید که به دنبال آن نیستید
چون یافتن چیزی که به دنبال آن هستید بسیار دشوار است.
پس — (خنده) — حال، وقتی که به این مسئله فکر میکنید،
با مشکل Ham Butt (ته گوشت) مواجه میشویم.
آیا کسی میداند مشکل Ham Butt چیست؟
خانمها برای شام یک خانواده بزرگ گوشت درست میکنند.
آنگاه قسمت پایین گوشت را جدا میکنند و به دور میاندازند،
و به این تیکه گوشت جدا شده نگاهی میاندازند و میگویند:
«این یک تکه گوشت بسیار عالی است. چرا آن را دور می اندازم؟»
با خود فکر میکند: «خوب مادرم همیشه همین کار را میکرد.»
سپس به مادرش زنگ میزند و میگوید:
«مامان، چرا وقتی گوشت میپزی تهش را جدا میکنی؟»
مادرش میگوید: «نمیدانم، مادرم همیشه این کار را میکرد!»
در نتیجه به مادربزرگ زنگ میزنند و او پاسخ میدهد:
«ماهیتابهام خیلی کوچک بود!» (خنده)
پس مسئله این نیست که ما کلمات خوب یا کلمات بد داریم —
بلکه ماهیتابهای داریم که بسیار کوچک است!
میدانید که ته گوشت نیز لذیذ است! هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را دور بیاندازید.
کلمات بد — میبینید، وقتی مردم در فکر جایی هستند
و آن مکان را روی نقشه نمییابند،
میگویند: «این نقشه مزخرف است!»
وقتی که کلوپ یا کافهای پیدا میکنند که در کتاب راهنما نیست،
می گویند: «اوه، اینجا باید خیلی جالب باشه! توی کتاب راهنما نیست.»
وقتی با کلمهای برخورد میکنند که در لغتنامه وجود ندارد با خود میگویند،
«حتما این کلمه بدی است.» چرا؟ بیشتر ممکن است آن لغتنامه بد باشد.
چرا به جای ماهیتابه، از گوشت ایراد میگیرید که بزرگ است؟
خوب میتوانید گوشتی کوچکتر انتخاب کنید.
زبان انگلیسی به همان بزرگی است که هست.
پس اگر مشکل ته گوشت دارید،
و دارید به مشکل ته گوشت فکر میکنید،
نتیجهای که به آن راه خواهی یافت بسیار نرمشناپذیر و غیر شهودی خواهد بود:
کاغذ دشمن واژگان است.
چطور ممکن است؟ منظورم این است که من عاشق کتابم. من واقعا عاشق کتابم.
بعضی از بهترین دوستان من کتاب هستند.
اما کتاب بهترین شکل یک لغتنامه نیست.
ممکن است با خود بگویند: «اوه، پسر.
اونا میخواند لغتنامههای قشنگ چاپی منو ازم بگیرند؟»
خیر. هنوز لغتنامههای چاپی وجود دارند.
وقتی اتومبیلدار شدیم — وقتی که اتومبیل تبدیل به غالبترین شکل حمل و نقل شد،
اسبها را یک جا جمع نکردیم که آنها را بکشیم.
میدانید، هنوز قرار هست که لغتنامههای چاپی وجود داشته باشند،
اما دیگر لغتنامه غالب نخواهند بود.
از این به بعد لغتنامه کتابی-شکل تنها شکلی نیست که
لغتنامهها دارند. همچنین قرار نیست
شکل الگو برای لغتنامههای آینده باشد.
پس اینگونه به مسئله نگاه کنید: اگر محدودیت مصنوعی داشته باشید،
محدودیتهای مصنوعی منجر میشوند به
تمایزات دلبخواهی و جهانبینی نامتوازن.
چه اتفاقی میافتاد اگر زیستشناسان تنها به مطالعه حیواناتی میپرداختند
که باعث میشد مردم بگویند، «اوووو.» صحیح؟
اگر به حیوانات از دیدگاه زیباشناسانه نگاه میکردیم چه اتفاقی میافتاد،
آنگاه فقط آنهایی که بامزه بودند مورد مطالعه قرار میگرفتند؟
در نتیجه درباره جانواران محبوب اطلاعات زیادی میداشتیم،
و راجع به دیگر حیوانات خیلی کم.
و به نظر من این یک مشکل است.
به نظر من باید همه واژگان را بررسی کنیم،
چون وقتی به کلمات میاندیشید، میتوانید اصطلاحات زیبایی بسازید
از اجزای بسیار بیارزش.
فرهنگنویسی بیشتر درباره علم مواد است.
مورد مطالعه ما مقاومت موادی است که
شما در ساختن ساختار اصطلاح خود استفاده میکنید:
کلام و نوشتار شما. و اغلب افراد به من میگویند،
«بسیار خوب، چگونه بفهمم که این واژه واقعی است؟»
آنها فکر میکنند، «اگر واژگان را ابزاری فرض کنیم
که در بیان افکارمان مورد استفاده قرار میگیرند،
چگونه میتوان گفت پیچگوشتی از چکش بهتر است؟
چگونه میتوان گفت که چکش آهنگری از چکش صنعتی بهتر است؟
هر کدام از آنها مناسب کار خود هستند.»
همه از من میپرسند: «از کجا بدانیم که کلمهای واقعیست؟»
ببینید، هر کس که کتابهای کودکان را خوانده باشد
میداند که عشق همه چیز را واقعی میکند.
اگر واژهای را دوست دارید، بکارش ببرید. و واژه واقعی میشود.
وجود واژه در لغتنامه تنها تمایزی مصنوعی است.
باعث نمیشود کلمه را واقعیتر از هر روش دیگر جلوه دهد.
اگر کلمه ای را دوست دارید، واقعی میشود.
پس اگر نگران هدایت عبور و مرور نباشیم،
اگر از کاغذ جلوتر رفتهایم، اگر نگرانی کمتری داریم
راجع به کنترل کردن و بیشتر درباره توضیحات،
آنگاه میتوانیم زبان انگلیسی را مثل
این متحرک زیبا فرض کنیم.
و هرگاه یکی از قسمتهای کوچک این متحرک تغییر کند،
لمس شود — هر گاه کلمهای را لمس کنید،
آن را در بافت جدیدی بکار بردهاید، معنای جدیدی به آن دادهاید،
آن را فعل میکنید — باعث حرکت متحرک میشوید.
آن را نشکستهاید؛ بلکه فقط در موقعیتی تازه است،
و این موقعیت تازه میتواند به همان اندازه زیبا باشد.
پس اگر دیگر پلیس راهنمایی نیستید —
مشکل پلیس راهنمایی بودن این است
تنها چند پلیس میتوانند در یک چهارراه باشند،
وگرنه اتومبیلها گیج میشوند.
ولی اگر هدف شما هدایت عبور و مرور نباشد،
مثلا شمردن اتومبیلها باشد، آنگاه هر چه چشم بیشتری باشد بهتر است.
میتوانید درخواست کمک کنید!
اگر درخواست کمک کنید، کار بیشتری انجام میشود. و واقعا ما نیازمند کمک هستیم.
کتابخانه مجلس: ۱۷ میلیون کتاب.
که نصف آنها به انگلیسی هستند.
اگر از ۱۰ کتاب تنها یکی
حاوی کلمهای خارج از لغتنامه باشد،
معادل با بیش از دو لغتنامه جامع خواهد بود.
و من کلمهای لغتنامهای نشده —
مثلا کلمه «لغتنامهای نشده» —
را تقریبا در هر کتابی که میخوانم میبینم. روزنامهها چطور؟
بایگانی روزنامهها به سال ۱۷۵۹ برمیگردد.
۵۸.۱ میلیون صفحه روزنامه. اگر از ۱۰۰ تا تنها یکی
از آن صفحات کلمهای لغتنامهای نشده داشته باشد،
یک فرهنگ آکسفورد کامل میشود.
یعنی پانصدهزار کلمه دیگر. پس آن بسیار زیاد است.
و من هنوز مجلات را به حساب نیاوردهام، وبلاگها را نیز حساب نکردهام —
و من در یک هفته نشریه بوینگبوینگ کلمات بیشتری میبینم
تا نیوزویک یا تایم.
اتفاقات زیادی درحال رخ دادن است.
و حتی تعدد معانی را هم در نظر نگرفتهام،
چون عادت حریصانه بعضی از واژگان است که
بیشتر از یک معنی را به خود میگیرند.
حال اگر کلمه «Set» را در نظر بگیرید — میتواند به معنی محل دستفروشی باشد،
میتواند چینچینهای یقه لباسهای دوره الیزابت باشد —
و معانی بسیار دیگری در لغتنامه انگلیسی آکسفورد هست.
لغتنامه آکسفورد ۳۳ شماره مجزا برای واژه «set» دارد.
این کلمه بسیار کوچک، ۳۳ معنی مختلف.
برچسب یکی از آنها اینگونه است: «معانی اختصاصی متفرقه.»
میدانید یاد چه چیزی میافتم؟
یاد عصر جمعه میافتم که کسی میخواهد به سمت یک کافه برود.
یک پلیس واژهها بیرون ایستاده،
و میگوید: «معانی اختصاصی متفرقه.»
پس ما همه این واژگان را داریم، و واقعا به کمک نیاز داریم!
و مسئله این است که میتوانیم تقاضای کمک کنیم —
کمک خواستن آنقدرها هم دشوار نیست.
یعنی که، فرهنگنویسی موشک هواکردن که نیست.
میبینید، من فقط یک سری کلمات و اعداد به شما دادم،
و این فراتر از توضیح بصری است.
اگر لغتنامه را نقشه زبان انگلیسی بدانیم،
چیزهایی که بلدیم این نقاط روشن هستند
و جاهایی که در تاریکی قرار داریم نقاط تیره هستند.
اگر این نقشه تمام کلمات انگلیسی آمریکایی بود، ما چیزی بلد نبودیم.
و حتی قالب زبان را نیز نمیدانیم که به چه شکل است.
اگر این لغتنامه بود — اگر این نقشه انگلیسی آمریکایی بود —
ببینید، ما تصوری قلنبه از فلوریدا داریم،
ولی کالیفرنیایی وجود ندارد!
جای کالیفرنیا در انگلیسی آمریکایی خالی است.
ما به قدر کافی نمیدانیم، و حتی نمیدانیم که جای کالیفرنیا خالی است.
حتی آن جای خالی را هم روی نقشه نمیبینیم.
پس دوباره، فرهنگنویسی موشک هواکردن نیست.
ولی حتی اگر به همان سختی هم بود، دانش موشکی امروزه در حال انجام است
توسط آماتورهای علاقمند. میدانید؟
پیدا کردن چند کلمه هم نمیتواند زیاد سخت باشد!
پس، تعداد کافی از دانشمندان در رشته های دیگر
واقعا از مردم میخواهند تا کمک کنند، و آنها دارند خوب کار میکنند.
به عنوان مثال: eBird را در نظر بگیرید، جاییکه علاقمندان به پرندگان میتوانند
اطلاعات خود را از مشاهده پرندهها آنجا بارگذاری کنند.
و آنگاه پرندهشناسان میتوانند با مراجعه به آن
به ردیابی جمعیتها، مهاجرتها و غیره کمک کنند.
این مایک اوتس است. مایک اوتس در پادشاهی متحده زندگی میکند.
او مدیر یک شرکت آبکاری الکتریکی است.
او بیش از ۱۴۰ ستاره دنبالهدار پیدا کرده است.
او ستارههای زیادی پیدا کرده، یکی از آنها را به اسم او نامگذاری کردهاند.
کمی بعد از مریخ است — یک پیادهروی.
فکر نمیکنم که به این زودی عکسش را در آنجا بگیرد.
اما او ۱۴۰ ستاره دنبالهدار را بدون تلسکوپ پیدا کرده است.
او اطلاعات را از ماهواره NASA SOHO دانلود کرده بود،
و بدین طریق آنها را پیدا کرد.
اگر میتوانیم بدون تلسکوپ ستاره پیدا کنیم،
نبایستی که بتوانیم واژهها را هم پیدا کنیم؟
اکنون همه شما میدانید که از اینها چه منظوری دارم.
چون من اینترنت میروم، که جایی است که همه میروند.
و اینترنت برای جمعآوری لغات عالی است،
چون اینترنت پر از گردآوردندگان است.
و این یکی از فناوریهای کمترشناخته شده اینترنت است،
البته اینترنت در حقیقت تشکیل شده است از واژگان و شور و شوق.
و واژگان و شور و شوق در حقیقت میتوانند
دستورکار فرهنگنویسی باشند. این عالی نیست؟
بنابراین در حال حاضر سایتهای خیلی خوب زیادی برای جمعآوری کلمات وجود دارند،
اما مشکل بعضی از آنها این است که زیاد علمی نیستند.
آنها کلمه را نشان میدهند، ولی زمینه آن را نشان نمیدهند:
از کجا آمده است؟ چه کسی آن را گفته است؟
در کدام روزنامه بوده است؟ چه کتابی؟
چون یک کلمه همانند یک اثر باستانشناسی است.
اگر زادگاه یا خاستگاه اثر را ندانید،
دیگر علم نیست — فقط یک شی زیبا برای دیدن است.
پس واژهٔ بدون ریشه مانند گلی بریده است.
همانطور که میدانید — برای مدتی دیدنی است، ولی زود پژمرده میشود.
بسیار سریع میمیرد.
پس همه این مدت میگفتم،
«لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه.»
نه «یک لغتنامه» یا «لغتنامهها.» و به این دلیل است که —
خوب، مردم لغتنامه را به منزلهٔ کل زبان میگیرند.
آن را به صورت جزئی از کل به کار میبرند.
و یکی از مشکلات دانستن واژهٔ «همدریافتی»
این است که شما دنبال بهانهای برای گفتن این واژه میگردید.
تمام سخنرانی من بهانهای بود تا به این نقطه برسم
که بتوانم جزئی را به عنوان یک کل به شما ارائه کنم.
پس واقعا متاسفم. ولی وقتی بخشی از چیزی را بکار میبرید —
مثل لغتنامه که بخشی از زبان است،
یا یک پرچم که نشانه کشور آمریکاست، نماد یک کشور —
شما آن را جزئی از کل در نظر گرفتهاید.
اما مسئله این است که ما میتوانیم لغتنامه را کل زبان فرض کنیم.
اگر ظرف بزرگتری داشته باشیم میتوانیم تمام لغات را درون آن بگذاریم.
میتوانیم تمام معانی را بگنجانیم.
آیا این نیست که همه معانی بیشتری در زندگی خود میخواهند؟
و ما میتوانیم لغتنامه را نه تنها به نماد یک زبان —
بلکه به کل زبان تبدیل کنیم.
میدونین، من بسیار امیدوارم که پسرم —
که این ماه ۷ ساله میشود — دوست دارم که چیزی را به یاد داشته باشد
که این زمانی شکل عمده لغتنامهها بوده است.
لغتنامهها زمانی این شکلی بودند.
من میخواهم که او اینطور لغتنامه را مثل نوار ۸-ترانهای در نظر بگیرد.
غالبی بود که بدلیل کارآمد نبودن از بین رفت.
واقعا چیزی نبود که مردم نیاز داشتند.
و مسئله این است که، اگر ما بتوانیم تمام لغات را بگنجانیم،
دیگر آن تمایز مصنوعی خوب و بد را ندارد،
و میتوانیم زبان را همچون دانشمندان تعریف کنیم.
میتوانیم نقدهای زیباشناختی را به عهده نویسندگان و سخنرانان بگذاریم.
اگر بتوانیم این کار انجام دهیم، پس من هم میتوانم تمام وقتم را ماهیگیری کنم
و دیگر مجبور نیستم پلیس ترافیک باشم.
از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
TED.com translations are made possible by volunteer
translators. Learn more about the
Open Translation Project.
© TED Conferences, LLC. All rights reserved.
حال، آیا کسی از شما تا کنون دنبال این کلمه گشته است؟
منظورم در لغتنامه است؟ (خنده) بله، همانطور که فکر میکردم.
این کلمه چطور؟
اینجا، به شما نشان میدهم:
فرهنگنویسی: عمل گردآوری کردن لغتنامهها.
توجه کنید — خیلی اختصاصی کار میکنیم. واژه «گردآوری.»
لغتنامه از یک سنگ گرانیتی و یا یک پاره سنگ
تراشیده نشده است. بلکه از بسیاری تکههای کوچک ساخته شده است.
تکههای گسسته —
اینگونه هجی میشود تکههای گ-س-س-ت-ه.
و آن تکهها واژه نام دارند.
حال یکی از افتخارات فرهنگنویس بودن —
علاوه بر راه پیدا کردن به TED — این است که میتوانید کلمههای جالبی بگویید،
مثل فرهنگنویسانه.
این واژه الگوی جالبی دارد —
که هجای دوگانه نامیده می شود. و با گفتن هجای دوگانه،
به آخرین درجه گیکی بودن رسیدهام.
اما «فرهنگ نویسانه» با «دن دن دی دی دانه» الگوی یکسانی دارد.
درست است؟ گفتن این کلمه سرگرم کننده است،
و من آن را زیاد تکرار میکنم.
حال یکی از معایب فرهنگنویس بودن
این است که افراد غالبا تصویر گرم و دوستانهای از لغتنامه در ذهنشان ندارند.
درست است؟ هیچکس لغتنامه خود را در آغوش نمیگیرد.
اما چیزی که اغلب افراد درباره فرهنگ لغت فکر میکنند، بیشتر اینگونه فکر میکنند.
فقط برای اینکه بدانید، من سوت فرهنگنویسی ندارم.
اما افراد تصور میکنند که کار من راه دادن کلمات خوب است
تا جای خود را در لغتنامه باز کنند،
و به کلمات بد اجازه ورود ندهم.
اما مسئله این است که من نمیخواهم پلیس راهنمایی باشم.
یکی به این دلیل که من اونیفرم ندارم.
و دیگر اینکه — تشخیص اینکه چه واژگانی خوب هستند
و چه واژگانی بد هستند اصلا کار آسانی نیست.
و زیاد هم جالب نیست. و وقتی که کارتان جالب و آسان نباشد،
دنبال بهانه میگردید که به نحوی آن را انجام ندهید.
پس اگر می خواستم شغلی را انتخاب کنم
که استعاره برای شغل من باشد، ترجیح میدادم که ماهیگیر باشم.
می خواهم تور بزرگم را درون اقیانوس آبی و عمیق زبان انگلیسی بیاندازم
و ببینم که چه موجودات خارقالعادهای را از کف آن بالا میآورم.
پس چرا از من میخواهند که عبور و مرور را کنترل کنم، وقتی که ترجیح میدهم ماهیگیری کنم؟
خوب، ملکه را سرزنش میکنم.
چرا ملکه را سرزنش میکنم؟
ملکه را سرزنش میکنم، اولا به این خاطر که خنده دار است.
و ثانیا ملکه را سرزنش میکنم چون
لغتنامه ها هیچ تغییر نکردهاند.
تصور ما از اینکه یک لغتنامه چیست از دوران سلطنت اوعوض نشده است.
تنها چیزی که ملکه ویکتوریا در لغتنامههای مدرن از آن خوشش نخواهد آمد
گنجاندن واژگان رکیک است، که این اتفاق
از سال ۱۹۶۵ در لغتنامههای آمریکایی افتاد.
خوب، این فرد را ببینید. عصر ویکتوریا.
جیمز موری، اولین ویراستار لغتنامه انگلیسی آکسفورد.
من کلاه او را ندارم. ای کاش آن کلاه را داشتم.
خب او مسئول بسیاری از چیزهایی است که
ما در لغت نامههای امروزی، نوین به حساب میآوریم.
وقتی شخصی شبیه این — با آن کلاه —
چهره مدرنیته است، مشکلساز است.
و امروز جیمز موری میتوانست دارای شغلی در هر لغتنامهای باشد.
و هیچ منحنی یادگیریی نیز وجود ندارد.
و البته برخی از ما میگویم: رایانهها!
رایانهها! رایانهها چی؟
مسئلهای که در مورد رایانهها وجود دارد اینست که — من عاشق رایانه هستم.
منظورم این است که دیوانه آن هستم. عاشق رایانهام.
حتی حاضرم برای اینکه جستجوی کتاب گوگل را از من نگیرید اعتصاب غذا کنم.
اما رایانهها کار خاصی به جز
سرعت بخشیدن به فرآیند گردآوری لغتنامهها نمیکنند.
نتیجه نهایی را تغییر نمیدهند.
چون یک لغتنامه،
طرحی ویکتوریایی با نفوذ ترکیبی مدرن است.
خیلی تخیلی است، ما اینجا یک دوچرخه الکتریکی داریم.
میبینید، طرحی داریم ویکتوریایی با یک موتور روی آن. همین!
طرح تغییر نکرده است.
مدير کل به انگلیسی
و بله، پس لغتنامههای آنلاین چی؟ صحیح؟
لغتنامههای آنلاین بایستی متفاوت باشند.
این لغتنامه انگلیسی آکسفورد آنلاین است، یکی از بهترین لغتنامههای آنلاین.
در ضمن، این کلمه مورد علاقه من است:
Erinaceous: متعلق به خانواده خارپشت؛ ماهیت خارپشتی داشتن.
بسیار کلمه پرکاربردی است. حال به آن نگاه کنید.
لغتنامههای آنلاین در حال حاضر همان کاغذ هستند که روی صفحه نمایش آمدهاند.
خیلی ساده است. ببینید در یک مدخل چند پیوند وجود دارد: دو!
درست؟ آن کلیدهای کوچک —
همه آنها را به جز نمودار تاریخ باز کردهام.
پس اینجا زیاد اتفاق خاصی نیافتاده است.
جاهای زیادی برای کلیک کردن وجود ندارد.
در حقیقت لغتنامههای آنلاین دارای تمام
معایب نسخههای چاپی هستند به جز قابلیت جستجوی آنها.
و وقتی که قابلیت جستجوی آن را ارتقا دهیم،
در حقیقت به مزیتی برتر از نسخه چاپی دست یافتهایم، و آن دستیابی غیر مترقبه است.
دستیابی غیر مترقبه وقتی اتفاق میافتد که چیزی را پیدا میکنید که به دنبال آن نیستید
چون یافتن چیزی که به دنبال آن هستید بسیار دشوار است.
پس — (خنده) — حال، وقتی که به این مسئله فکر میکنید،
با مشکل Ham Butt (ته گوشت) مواجه میشویم.
آیا کسی میداند مشکل Ham Butt چیست؟
خانمها برای شام یک خانواده بزرگ گوشت درست میکنند.
آنگاه قسمت پایین گوشت را جدا میکنند و به دور میاندازند،
و به این تیکه گوشت جدا شده نگاهی میاندازند و میگویند:
«این یک تکه گوشت بسیار عالی است. چرا آن را دور می اندازم؟»
با خود فکر میکند: «خوب مادرم همیشه همین کار را میکرد.»
سپس به مادرش زنگ میزند و میگوید:
«مامان، چرا وقتی گوشت میپزی تهش را جدا میکنی؟»
مادرش میگوید: «نمیدانم، مادرم همیشه این کار را میکرد!»
در نتیجه به مادربزرگ زنگ میزنند و او پاسخ میدهد:
«ماهیتابهام خیلی کوچک بود!» (خنده)
پس مسئله این نیست که ما کلمات خوب یا کلمات بد داریم —
بلکه ماهیتابهای داریم که بسیار کوچک است!
میدانید که ته گوشت نیز لذیذ است! هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را دور بیاندازید.
کلمات بد — میبینید، وقتی مردم در فکر جایی هستند
و آن مکان را روی نقشه نمییابند،
میگویند: «این نقشه مزخرف است!»
وقتی که کلوپ یا کافهای پیدا میکنند که در کتاب راهنما نیست،
می گویند: «اوه، اینجا باید خیلی جالب باشه! توی کتاب راهنما نیست.»
وقتی با کلمهای برخورد میکنند که در لغتنامه وجود ندارد با خود میگویند،
«حتما این کلمه بدی است.» چرا؟ بیشتر ممکن است آن لغتنامه بد باشد.
چرا به جای ماهیتابه، از گوشت ایراد میگیرید که بزرگ است؟
خوب میتوانید گوشتی کوچکتر انتخاب کنید.
زبان انگلیسی به همان بزرگی است که هست.
پس اگر مشکل ته گوشت دارید،
و دارید به مشکل ته گوشت فکر میکنید،
نتیجهای که به آن راه خواهی یافت بسیار نرمشناپذیر و غیر شهودی خواهد بود:
کاغذ دشمن واژگان است.
چطور ممکن است؟ منظورم این است که من عاشق کتابم. من واقعا عاشق کتابم.
بعضی از بهترین دوستان من کتاب هستند.
اما کتاب بهترین شکل یک لغتنامه نیست.
ممکن است با خود بگویند: «اوه، پسر.
اونا میخواند لغتنامههای قشنگ چاپی منو ازم بگیرند؟»
خیر. هنوز لغتنامههای چاپی وجود دارند.
وقتی اتومبیلدار شدیم — وقتی که اتومبیل تبدیل به غالبترین شکل حمل و نقل شد،
اسبها را یک جا جمع نکردیم که آنها را بکشیم.
میدانید، هنوز قرار هست که لغتنامههای چاپی وجود داشته باشند،
اما دیگر لغتنامه غالب نخواهند بود.
از این به بعد لغتنامه کتابی-شکل تنها شکلی نیست که
لغتنامهها دارند. همچنین قرار نیست
شکل الگو برای لغتنامههای آینده باشد.
پس اینگونه به مسئله نگاه کنید: اگر محدودیت مصنوعی داشته باشید،
محدودیتهای مصنوعی منجر میشوند به
تمایزات دلبخواهی و جهانبینی نامتوازن.
چه اتفاقی میافتاد اگر زیستشناسان تنها به مطالعه حیواناتی میپرداختند
که باعث میشد مردم بگویند، «اوووو.» صحیح؟
اگر به حیوانات از دیدگاه زیباشناسانه نگاه میکردیم چه اتفاقی میافتاد،
آنگاه فقط آنهایی که بامزه بودند مورد مطالعه قرار میگرفتند؟
در نتیجه درباره جانواران محبوب اطلاعات زیادی میداشتیم،
و راجع به دیگر حیوانات خیلی کم.
و به نظر من این یک مشکل است.
به نظر من باید همه واژگان را بررسی کنیم،
چون وقتی به کلمات میاندیشید، میتوانید اصطلاحات زیبایی بسازید
از اجزای بسیار بیارزش.
فرهنگنویسی بیشتر درباره علم مواد است.
مورد مطالعه ما مقاومت موادی است که
شما در ساختن ساختار اصطلاح خود استفاده میکنید:
کلام و نوشتار شما. و اغلب افراد به من میگویند،
«بسیار خوب، چگونه بفهمم که این واژه واقعی است؟»
آنها فکر میکنند، «اگر واژگان را ابزاری فرض کنیم
که در بیان افکارمان مورد استفاده قرار میگیرند،
چگونه میتوان گفت پیچگوشتی از چکش بهتر است؟
چگونه میتوان گفت که چکش آهنگری از چکش صنعتی بهتر است؟
هر کدام از آنها مناسب کار خود هستند.»
همه از من میپرسند: «از کجا بدانیم که کلمهای واقعیست؟»
ببینید، هر کس که کتابهای کودکان را خوانده باشد
میداند که عشق همه چیز را واقعی میکند.
اگر واژهای را دوست دارید، بکارش ببرید. و واژه واقعی میشود.
وجود واژه در لغتنامه تنها تمایزی مصنوعی است.
باعث نمیشود کلمه را واقعیتر از هر روش دیگر جلوه دهد.
اگر کلمه ای را دوست دارید، واقعی میشود.
پس اگر نگران هدایت عبور و مرور نباشیم،
اگر از کاغذ جلوتر رفتهایم، اگر نگرانی کمتری داریم
راجع به کنترل کردن و بیشتر درباره توضیحات،
آنگاه میتوانیم زبان انگلیسی را مثل
این متحرک زیبا فرض کنیم.
و هرگاه یکی از قسمتهای کوچک این متحرک تغییر کند،
لمس شود — هر گاه کلمهای را لمس کنید،
آن را در بافت جدیدی بکار بردهاید، معنای جدیدی به آن دادهاید،
آن را فعل میکنید — باعث حرکت متحرک میشوید.
آن را نشکستهاید؛ بلکه فقط در موقعیتی تازه است،
و این موقعیت تازه میتواند به همان اندازه زیبا باشد.
پس اگر دیگر پلیس راهنمایی نیستید —
مشکل پلیس راهنمایی بودن این است
تنها چند پلیس میتوانند در یک چهارراه باشند،
وگرنه اتومبیلها گیج میشوند.
ولی اگر هدف شما هدایت عبور و مرور نباشد،
مثلا شمردن اتومبیلها باشد، آنگاه هر چه چشم بیشتری باشد بهتر است.
میتوانید درخواست کمک کنید!
اگر درخواست کمک کنید، کار بیشتری انجام میشود. و واقعا ما نیازمند کمک هستیم.
کتابخانه مجلس: ۱۷ میلیون کتاب.
که نصف آنها به انگلیسی هستند.
اگر از ۱۰ کتاب تنها یکی
حاوی کلمهای خارج از لغتنامه باشد،
معادل با بیش از دو لغتنامه جامع خواهد بود.
و من کلمهای لغتنامهای نشده —
مثلا کلمه «لغتنامهای نشده» —
را تقریبا در هر کتابی که میخوانم میبینم. روزنامهها چطور؟
بایگانی روزنامهها به سال ۱۷۵۹ برمیگردد.
۵۸.۱ میلیون صفحه روزنامه. اگر از ۱۰۰ تا تنها یکی
از آن صفحات کلمهای لغتنامهای نشده داشته باشد،
یک فرهنگ آکسفورد کامل میشود.
یعنی پانصدهزار کلمه دیگر. پس آن بسیار زیاد است.
و من هنوز مجلات را به حساب نیاوردهام، وبلاگها را نیز حساب نکردهام —
و من در یک هفته نشریه بوینگبوینگ کلمات بیشتری میبینم
تا نیوزویک یا تایم.
اتفاقات زیادی درحال رخ دادن است.
و حتی تعدد معانی را هم در نظر نگرفتهام،
چون عادت حریصانه بعضی از واژگان است که
بیشتر از یک معنی را به خود میگیرند.
حال اگر کلمه «Set» را در نظر بگیرید — میتواند به معنی محل دستفروشی باشد،
میتواند چینچینهای یقه لباسهای دوره الیزابت باشد —
و معانی بسیار دیگری در لغتنامه انگلیسی آکسفورد هست.
لغتنامه آکسفورد ۳۳ شماره مجزا برای واژه «set» دارد.
این کلمه بسیار کوچک، ۳۳ معنی مختلف.
برچسب یکی از آنها اینگونه است: «معانی اختصاصی متفرقه.»
میدانید یاد چه چیزی میافتم؟
یاد عصر جمعه میافتم که کسی میخواهد به سمت یک کافه برود.
یک پلیس واژهها بیرون ایستاده،
و میگوید: «معانی اختصاصی متفرقه.»
پس ما همه این واژگان را داریم، و واقعا به کمک نیاز داریم!
و مسئله این است که میتوانیم تقاضای کمک کنیم —
کمک خواستن آنقدرها هم دشوار نیست.
یعنی که، فرهنگنویسی موشک هواکردن که نیست.
میبینید، من فقط یک سری کلمات و اعداد به شما دادم،
و این فراتر از توضیح بصری است.
اگر لغتنامه را نقشه زبان انگلیسی بدانیم،
چیزهایی که بلدیم این نقاط روشن هستند
و جاهایی که در تاریکی قرار داریم نقاط تیره هستند.
اگر این نقشه تمام کلمات انگلیسی آمریکایی بود، ما چیزی بلد نبودیم.
و حتی قالب زبان را نیز نمیدانیم که به چه شکل است.
اگر این لغتنامه بود — اگر این نقشه انگلیسی آمریکایی بود —
ببینید، ما تصوری قلنبه از فلوریدا داریم،
ولی کالیفرنیایی وجود ندارد!
جای کالیفرنیا در انگلیسی آمریکایی خالی است.
ما به قدر کافی نمیدانیم، و حتی نمیدانیم که جای کالیفرنیا خالی است.
حتی آن جای خالی را هم روی نقشه نمیبینیم.
پس دوباره، فرهنگنویسی موشک هواکردن نیست.
ولی حتی اگر به همان سختی هم بود، دانش موشکی امروزه در حال انجام است
توسط آماتورهای علاقمند. میدانید؟
پیدا کردن چند کلمه هم نمیتواند زیاد سخت باشد!
پس، تعداد کافی از دانشمندان در رشته های دیگر
واقعا از مردم میخواهند تا کمک کنند، و آنها دارند خوب کار میکنند.
به عنوان مثال: eBird را در نظر بگیرید، جاییکه علاقمندان به پرندگان میتوانند
اطلاعات خود را از مشاهده پرندهها آنجا بارگذاری کنند.
و آنگاه پرندهشناسان میتوانند با مراجعه به آن
به ردیابی جمعیتها، مهاجرتها و غیره کمک کنند.
این مایک اوتس است. مایک اوتس در پادشاهی متحده زندگی میکند.
او مدیر یک شرکت آبکاری الکتریکی است.
او بیش از ۱۴۰ ستاره دنبالهدار پیدا کرده است.
او ستارههای زیادی پیدا کرده، یکی از آنها را به اسم او نامگذاری کردهاند.
کمی بعد از مریخ است — یک پیادهروی.
فکر نمیکنم که به این زودی عکسش را در آنجا بگیرد.
اما او ۱۴۰ ستاره دنبالهدار را بدون تلسکوپ پیدا کرده است.
او اطلاعات را از ماهواره NASA SOHO دانلود کرده بود،
و بدین طریق آنها را پیدا کرد.
اگر میتوانیم بدون تلسکوپ ستاره پیدا کنیم،
نبایستی که بتوانیم واژهها را هم پیدا کنیم؟
اکنون همه شما میدانید که از اینها چه منظوری دارم.
چون من اینترنت میروم، که جایی است که همه میروند.
و اینترنت برای جمعآوری لغات عالی است،
چون اینترنت پر از گردآوردندگان است.
و این یکی از فناوریهای کمترشناخته شده اینترنت است،
البته اینترنت در حقیقت تشکیل شده است از واژگان و شور و شوق.
و واژگان و شور و شوق در حقیقت میتوانند
دستورکار فرهنگنویسی باشند. این عالی نیست؟
بنابراین در حال حاضر سایتهای خیلی خوب زیادی برای جمعآوری کلمات وجود دارند،
اما مشکل بعضی از آنها این است که زیاد علمی نیستند.
آنها کلمه را نشان میدهند، ولی زمینه آن را نشان نمیدهند:
از کجا آمده است؟ چه کسی آن را گفته است؟
در کدام روزنامه بوده است؟ چه کتابی؟
چون یک کلمه همانند یک اثر باستانشناسی است.
اگر زادگاه یا خاستگاه اثر را ندانید،
دیگر علم نیست — فقط یک شی زیبا برای دیدن است.
پس واژهٔ بدون ریشه مانند گلی بریده است.
همانطور که میدانید — برای مدتی دیدنی است، ولی زود پژمرده میشود.
بسیار سریع میمیرد.
پس همه این مدت میگفتم،
«لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه.»
نه «یک لغتنامه» یا «لغتنامهها.» و به این دلیل است که —
خوب، مردم لغتنامه را به منزلهٔ کل زبان میگیرند.
آن را به صورت جزئی از کل به کار میبرند.
و یکی از مشکلات دانستن واژهٔ «همدریافتی»
این است که شما دنبال بهانهای برای گفتن این واژه میگردید.
تمام سخنرانی من بهانهای بود تا به این نقطه برسم
که بتوانم جزئی را به عنوان یک کل به شما ارائه کنم.
پس واقعا متاسفم. ولی وقتی بخشی از چیزی را بکار میبرید —
مثل لغتنامه که بخشی از زبان است،
یا یک پرچم که نشانه کشور آمریکاست، نماد یک کشور —
شما آن را جزئی از کل در نظر گرفتهاید.
اما مسئله این است که ما میتوانیم لغتنامه را کل زبان فرض کنیم.
اگر ظرف بزرگتری داشته باشیم میتوانیم تمام لغات را درون آن بگذاریم.
میتوانیم تمام معانی را بگنجانیم.
آیا این نیست که همه معانی بیشتری در زندگی خود میخواهند؟
و ما میتوانیم لغتنامه را نه تنها به نماد یک زبان —
بلکه به کل زبان تبدیل کنیم.
میدونین، من بسیار امیدوارم که پسرم —
که این ماه ۷ ساله میشود — دوست دارم که چیزی را به یاد داشته باشد
که این زمانی شکل عمده لغتنامهها بوده است.
لغتنامهها زمانی این شکلی بودند.
من میخواهم که او اینطور لغتنامه را مثل نوار ۸-ترانهای در نظر بگیرد.
غالبی بود که بدلیل کارآمد نبودن از بین رفت.
واقعا چیزی نبود که مردم نیاز داشتند.
و مسئله این است که، اگر ما بتوانیم تمام لغات را بگنجانیم،
دیگر آن تمایز مصنوعی خوب و بد را ندارد،
و میتوانیم زبان را همچون دانشمندان تعریف کنیم.
میتوانیم نقدهای زیباشناختی را به عهده نویسندگان و سخنرانان بگذاریم.
اگر بتوانیم این کار انجام دهیم، پس من هم میتوانم تمام وقتم را ماهیگیری کنم
و دیگر مجبور نیستم پلیس ترافیک باشم.
از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
TED.com translations are made possible by volunteer
translators. Learn more about the
Open Translation Project.
© TED Conferences, LLC. All rights reserved.
Comments are closed.
آگوست 10, 2016
در این پست لیستی کامل از اسامی شغل ها به انگلیسی براساس دسته بندی های مختلف قرار داده شده است، و در انتها هم به تعدادی از جملات و کلمات مرتبط با مشاغل در انگلیسی پرداخته شده است. اسامی شغل ها به انگلیسی در جداول زیر آمده اند:
مدير کل به انگلیسی
تخصص های پزشکی:
شغل های مربوط به مدرسه و دانشگاه:
*به طور کلی کسی که در دانشگاه در مقطع کارشناسی تدریس می کند College teacher نامیده می شود ولی کسی که در مقطع کارشناسی ارشد تدرسی می کند University teacher نامیده می شود.
*BrE مخفف British English است.
مشاغل مربوط به علوم:
مشاغل مربوط به هنر و کارهای خلاق:
مشاغل مربوط به ساختمان، تعمیر کاری و نگهداری:
شغل های مربوط به کلیه وسایل نقلیه:
مشاغل مربوط به قانون:
شغل های مربوط به آشپزی:
شغل های مربوط به فناوری اطلاعات (IT):
شغل های ورزشی:
شغل های متفرقه:
Interpreter مترجم همزمان است.
What do you do?
شغات چیه؟
I’m a teacher
من یک معلم هستم
I work as a teacher
من به عنوان یک معلم کار می کنم
to look for a job
دنبال کار گشتن
to find a job
کار پیدا کردن
مدير کل به انگلیسی
to apply for a job
درخواست کار کردن
to offer a job
کاری را (به کسی) پیشنهاد کردن
to hire
استخدام کردن
to be hired
استخدام شدن
to fire
اخراج کردن
to be fired
اخراج شدن
to lose one’s job
شغل خود را از دست دادن
to quit
ترک کردن
to quit one’s job
شغل خود را ترک کردن
to resign
استعفا دادن
to retire
بازنشسته شدن
He gets twelve dollars an hour
او ساعتی 12 دلار می گیرد
He is paid twelve dollars an hour
به او 12 دلار در ساعت داده می شود
His hourly pay is twelve dollars
دستمزد ساعتی او 12 دلار است
He gets five thousand dollars a month
او ماهانه پنج هزار دلار می گیرد
They get twenty thousand dollars a year
آنها سالانه 20 هزار دلار می گیرند
His salary is 30 thousand dollars a year
حقوق او سالانه 30 هزار دلار است
واژگان انگلیسی مربوط به اقوام
اصطلاحات و لغات انگلیسی بانک
کلمات انگلیسی مربوط به فرودگاه
تخصص های پزشکی به انگلیسی
اصطلاحات و کلمات انگلیسی اقتصاد
با روزی کمتر از ۲۰ دقیقه زبان یاد بگیرید
با فیلمها و داستانهای جذاب، انگلیسی را اصولی و حرفهای یاد بگیرید.
بسیار عالی بود
gooood
tahnk you
ممنون از لطف شما .واقعا خسته نباشید .من تازه شروع به خواندن زبان کردم .مطالبتون واقعاً عالیه
عالی بود بی نظیر nice good
ممنون تکالیف انگلیسی ام انجام شد
Thanks help me alot:)
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
همانطور که میدانیم، هم در ترجمه فارسی به انگلیسی و هم در ترجمه انگلیسی به فارسی، مترجم میبایست برای کلیه کلمات، عبارات، و اصطلاحات معادل هایی شایسته در زبان مقصد پیدا کند که علاوه بر انتقال صحیح مطلب مخاطب پسند نیز باشد. به نظر میرسد این کار همانطور که در بالا گفته شد برای مترجم انگلیسی به فارسی آسانتر باشد، زیرا وی در اثر سالها زندگی در سرزمین مادری به صورت خودآگاه و ناخودآگاه با زبان و ادب فارسی آشنایی دارد و راحت تر می تواند منظور نویسنده را به زبان مقصد برگرداند.
اما ترجمه فارسی به انگلیسی دشواری های مخصوص به خود را دارد. مترجم فارسی به انگلیسی می بایست تلاش کند جملاتش تا حد امکان با ساختارهای زبان انگلیسی همخوانی داشته باشد، واژگانی که گزینش می کند معنای دقیق واژگان فارسی را منتقل کند، ترکیب هایی بسازد که زیبا و معمول باشند، برای تعبیرهای عامیانه (slangs) و ضربالمثلها (proverbs) برگردانهای صحیح بیابد، و در نهایت گزینش کلمات را با توجه به معانی ضمنی آن ها انجام دهد. تمام این ها، مخصوصا برای شخصی که در کشورهای انگلیسی زبان زندگی نکرده است چالش های بزرگی را در پی دارد. بنابراین می توان گفت ترجمه فارسی به انگلیسی کاری بسیار دشوار و نیازمند سالها تجربه و ممارست در انجام ترجمه است.
به عقیده بسیاری از اساتید فن، مترجم فارسی به انگلیسی، برای عبور از این موانع، در حین ترجمه باید خود را از قید و بند ساختار زبان فارسی برهاند و تلاش کند مفاهیم را با ساختار انگلیسی منتقل کند؛ به عبارتی دیگر، میبایست از دید یک انگلیسی زبان به متن نگاه کند.
برای انجام سفارش کافیست به صفحه ثبت سفارش ترجمه فارسی به انگلیسی مراجعه کنید. ترجمه فارسی به انگلیسی در شبکه مترجمین ایران با دو کیفیت نقرهای و طلایی انجام پذیر است.
سفارش ترجمه فارسی به انگلیسی
ضریب تاثیر یا Impact Factor نشان می دهد که مقالات یک ژورنال چه میزان توسط خواننده ها مطالعه می شود و چقدر در سایر مقالات به آنها ارجاع داده می شود. البته این نشان دهنده این مسئله نیست که چند بار به یک مقالۀ مشخص (مثلاً، مقاله شما) ارجاع داده شده است و معیاری است کلی از تمام مقالات آن ژورنال. زیرا همانطور که گفته شد، به مقالات تحلیلی ممکن است بارها ارجاع داده شود در حالی که برخی مقالات هیچگاه ذکر نمی شوند. در شبکه مترجمین ایران ترجمه فارسی به انگلیسی به سبک مقالات با ضریب تاثیر بالا انجام می شود.
مدير کل به انگلیسی
مجموعه از معتبرترین نشریات در زمینه های تخصصی گوناگون
مجموعه از مهمترین کنفرانس ها و ژورنال های زمینه برق، کامپیوتر سخت افزار، نرم افزار
برگزار کننده کنفرانس در زمینه محاسبات
از جمله مشهورترین ژورنال های پزشکی جهان
در ترجمه فارسی به انگلیسی، تسلط اندک یا متوسط به زبان انگلیسی (زبان معیار مقالات بین المللی)، حتی با وجود آشنایی کامل با دایره کلمات تخصصی رشته، برای نوشتن مقاله ای بدون ایراد زبانی کافی نیست. توجه نکردن به این مسئله مهم می تواند باعث رد شدن مقاله تان شود، حتی اگر مطلبی کاملاً تازه ارائه کرده باشید. مقالات باید توسط کسانی ترجمه شوند که علاوه بر مسلط بودن به زبان انگلیسی به ادبیات مقاله نویسی نیز مسلط باشند.
در این جدول برخی از مقالات ترجمه شده از فارسی به انگلیسی به همراه نام کنفرانس یا ژورنال مشاهده می شود.
یکی از مهم ترین خدمات ارائه شده در شبکه مترجمین ایران ترجمه متون مختلف در زمینه های متنوع تخصصی از انگلیسی به فارسی است. اهمیت زبان انگلیسی امروزه بر کسی پوشیده نیست، چرا که انگلیسی دومین زبان پر تکلم و مهمترین زبان ثانوی جهان است. آمارها نشان می دهند که بیش از 330 میلیون نفر در دنیا به انگلیسی به عنوان زبان مادری صحبت می کنند و تعداد افرادی که زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم خود انتخاب کرده اند، به بیش از یک میلیارد نفر رسیده است. به علاوه، از اوایل قرن بیستم به بعد، انگلیسی در بین تمام کشورهای جهان به عنوان زبان بین المللی پذیرفته شده است و کلیه ارتباطات بین دو شخص حقیقی یا حقوقی از ملیت های گوناگون، از طریق زبان مشترک انگلیسی انجام می پذیرد. نیمی از مجموعه معارف جهان به زبان انگلیسی ارائه شده و بخش اعظم مطالب موجود در اینترنت به زبان انگلیسی نوشته شده اند. انگلیسی همچنین به عنوان زبان تجارت و آموزش بین المللی و زبان دیپلماسی شناخته شده است.
با توجه به اهمیت فوق العاده ترجمه انگلیسی به فارسی، ما راه حل انحصاری برای پوشش نیاز های ترجمه ای شما به شکل آنلاین ارائه می دهیم. کلیه مدارک و متون رسمی با ترجمه به انگلیسی می تواند در دنیای خارج از ایران ارزشمند و قابل پذیرش باشد. مقالات علمی پژوهشی یک محقق یا دانشجو برای ارائه و حضور در همایش ها و نشست های بینالمللی لازم است به زبان انگلیسی ترجمه شود. بیشتر متون علمی و دانشگاهی جهان، اعم از کتاب، مقاله یا مطالب سایت های گوناگون به زبان انگلیسی ارائه شده اند و با ترجمه آن متن ها به فارسی میتوان از مطالب عرضه شده در آن ها به نحو موثر تری استفاده کرد. هر فرد که قصد ایجاد یک کسب و کار بین المللی و تجارت با کشورهای دیگر را دارد، لازم است محصولات و خدمات را خود به انگلیسی معرفی کند.
سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران آمادگی دارد، هر گونه مدارک، متون و سایت ها را از انگلیسی به فارسی ترجمه نماید. ما با مسلطترین مترجمین انگلیسی به صورت آنلاین و مستمر در ارتباط هستیم و سفارشات شما را در سریع ترین زمان ترجمه کرده و تحویل می دهیم. توجه کنید که برای ایجاد یک ارتباط موثر، کیفیت ترجمه نقش اساسی دارد. مثلا یک ترجمه دقیق انگلیسی به فارسی می تواند مفاهیم مندرج در یک مقاله یا کتاب را به خواننده فارسی زبان انتقال دهد و گرنه برای درک عمق مطلب، باز هم لازم است به منبع اصلی مراجعه شود. شبکه مترجمین ایران با رعایت بالاترین نسبت کیفیت به قیمت، ترجمه ای روان و دقیق را از یک متن انگلیسی ارائه می نماید. سفارشات مشتریان ما می تواند یکی از موارد ذیل باشد:
علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، شبکه مترجمین ایران میتواند سفارشات ترجمه انگلیسی خاص شما به سرعت و با کیفیت عالی و قیمت متناسب با بودجه مورد نظر انجام دهد.
برچسب ها: ترجمه فارسی به انگلیسی متن ترجمه فارسی به انگلیسی در قالب ژورنال ترجمه فارسی به انگلیسی تخصصی و حرفهای ترجمه فارسی به انگلیسی جهت ارائه به خارج از کشور ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه انگلیسی به فارسی متن ترجمه فارسي به انگليسي
عضو اتحادیه صنعت زبان اروپا
دارنده استاندارد ISO 17100
نماینده رسمی SDL Trados
عضو اتحادیه GALA
سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران فعالیت خود را از سال 1385 با رویکرد ترجمه انگلیسی، فارسی و سایر زبانها آغاز کردهاست. سفارش ترجمه در این سایت ترجمه به صورت کاملا آنلاین انجام میشود. ترجمه تخصصی مهارتی است که یک مترجم با سالها تجربه کار ترجمه به صورت حرفهای به دست میآورد. ما در این مجموعه با بهترین مترجمان خبره و متخصص همکاری میکنیم و به همین دلیل امکان ترجمه با سرعتهای فوری و نیمه فوری و ایجاد کیفیتهای ترجمه طلایی و نقرهای و برنز برای اولین بار در این سایت فراهم شده است. تحویل زودهنگام ترجمه، استفاده از جدیدترین ابزارهای ترجمه تخصصی، کنترل کیفی تمامی ترجمهها، سطحبندی مترجمان و ارائه سطوح کیفی و قیمتی ترجمه مطابق با نیاز کاربران ترجمه از خصوصیات سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است. همچنین برای بسیاری از پروژهها واژگان تخصصی برای ترجمه استخراج میشود و حافظه ترجمه به رایگان برای مشتریان تشکیل میشود. در این مجموعه برای ترجمه طلایی بازخوانی ترجمهها به رایگان انجام میشود.
1398 © transnet.ir تمامی حقوق نزد موسسه فرهنگی و هنری (ترجمه) شبکه مترجمین ایرانیان محفوظ است.
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
توسط
مدیرکل انجمن، 21 خرداد 1396 در دیکشنریها
Arad نام یک دیکشنری انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی کاملاً رایگان است. که با قابلیتهای فراوان خود، به یکی از بهترین دیکشنریهای حال حاضر رایگان ایرانی تبدیل شده است. این نرمافزار در مواقعی که به مطالعه متون انگلیسی مشغول هستید در کنار شما حاضر بوده و به سادهترین و سریعترین وجه ممکن معنی کلمات مورد نظر را در اختیار شما قرار میدهد. دیکشنری Arad از سرعت بالایی در پیدا کردن لغت مورد نظر و ارائه معنی آن برخوردار بوده وا ز محیط کاربری بسیار ساده فارسی تشکیل شده است.
از ویژگیهای منحصر به فرد این فرهنگ لغت میتوان به قابلیت ترجمه کلمه به کلمه متون انگلیسی فایل های TXT و HTML اشاره کرد، این دیکشنری فایل های متنی مورد نظر شما را از ورودی دریافت نموده و پس از پردازش سریع آن، معانی کلیه لغات موجود در صفحات را بصورت TXT یا HTML در اختیار شما قرار میدهد!، علاوه بر آن چنانچه مجهز به سیستم عامل ویندوز ۲۰۰۰ و یا نرمافزار Text-To-Speech باشید، قادر است کلمات انگلیسی مورد نظر شما را نیز تلفظ نماید. هم اکنون این دیکشنری بسیار کارآمد در ادامه مطلب از سایت قایل دریافت میباشد.
English to Persian Arad 2.0.zip
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
مدير کل به انگلیسی
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !