خواص دارویی و گیاهی
وکیل مدافع شیطان[۱] (به انگلیسی: The Devil’s Advocate) فیلمی هیجانی – معمایی آمریکایی به کارگردانی تیلور هاکفورد و محصول سال ۱۹۹۷ و شرکت برادران وارنر است. در این فیلم کیانو ریوز، آل پاچینو، شارلیز ترون و کانی نیلسن به ایفای نقش پرداختند و فیلم بر اساس رمانی به همین نام از اندرو نیدرمن ساخته شدهاست.
در فیلم شخصیتی که آل پاچینو آن را بازی میکند، ادای دینی دارد به نویسنده کتاب بهشت گمشده نوشته جان میلتون. در این فیلم چند بار به این کتاب اشاره شدهاست مثل جمله معروف «فرمانروایی در جهنم، بهتر از خدمت کردن در بهشت است».
شخص دیگری که کوین به عنوان وکیل مدافع او انتخاب میشود الکساندر کولین یک مرد میلیونر میباشد که به جرم قتل زن، فرزند و خدمتکارش در خانه خویش مظنون اول پرونده میباشد. این پرونده وقت بیشتری از کوین را میگیرد و باعث تنهایی مطلق همسرش میگردد. در همین حین کوین از یکی از همکارانش به نام کریستابلا اندرولی خوشش میآید و حتی هنگام نزدیکی با مری، کریستابلا را میبیند که این رفتار او باعث آزار مری از کوین و دلسردی او میگردد.
در زمانی که حال مری به وخامت میرسد و شروع به توهم دیدن و دیوانگی میرود کوین در اوج دفاع از موکلش و درگیر پرونده برای پیروز شدن دوباره در دادگاه است. مری در خانه تنها از خواب بلند میشود و صدای شخصی را از اتاق میشنود با ترس و چاقو به دست به سمت صدا میرود و کودکی را روی زمین نشسته میبیند که تخمدان او را به دست دارد، مری با جیغ از جا میپرد و لباس خونی خود را میبیند. این اتفاق را برای کوین تعریف میکند و اعلام نازایی خود را که دکتر تأیید کردهاست. کوین پیشنهاد جان میلتون را که کنارهگیری از پرونده و رسیدگی به اوضاع همسرش میباشد را ازای پیروزی پرونده رد میکند.
ادی بارزون مدیرکل اداری شرکت با دیدن اسم کوین در لیست شرکای دفتر وکالت دچار نگرانی از دست دادن شغلش کوین را تهدید به لو دادن قضیه پروندهها به دادگستری میکند. کوین راجع به تهدید ادی به میلتون خبر میدهد و میلتون با کمال آرامش از ادی به عنوان یکی از موجودات خداوند ذکر میکند و این در حالیست که ادی مورد حمله دو بیخانمان با چهره شیطانی در پارک و از شدت ضرب و شتم میمیرد. این صحنه را مری از پشت پنجره آپارتمانش مشاهده میکند و پریشان حالیش وخیمتر میگردد.
وکیل مدافع شیطان به انگلیسی
در همین حال کوین در حال مرور پرونده کولین و رابطهٔ پنهان او با منشی خصوصیش در زمان قتل است که از صحبتهای منشی متوجه دروغ گفتن او میشود. این موضوع را به میلتون در راه رفتن به دادگاه بازگو میکند که کولین قاتل میباشد. میلتون به او پیشنهاد میدهد که اگر مطمئن هست منشی را به جایگاه شهود نیاورد و به او تذکر میدهد که همیشه بردن ملاک نیست.
پس از اتمام جلسه دادگاه و برنده شدن کوین به خانه برمیگردد و مری را در کلیسای نزدیک محل بسیار پریشان و زخم و بریدگی در تمام بدنش مییابد. مری اعتراف به تجاوز توسط جان میلتن در طول بعدازظهر همان روز میکند و کوین با تشویش به او میگوید که جان میلر تمام روز را با او در دادگاه سپری کرده بود. کوین مطمئن از اینکه مری اقدام به خود زنی کرده او را راهی بیمارستان روانی میکند. در حین بستری شدن مری به کوین متذکر میشود که زندگیشان از بین رفت به خاطر ارتکاب به گناه و دفاع از حقوق کسانی که گناهکار بودهاند و پول خون و کثیفشان عشق و آرامش زندگی را از آنان گرفت.
در هنگام ترک مری فردی از موکلین با کوین راجع به وضعیت کاری و اعمال غیرقانونی میلر صحبت میکند اما کوین گوش به حرف او نمیدهد و در حالی که از او دوری میکند او به کوین راجع به معلمی که او وکیل مدافعش بود خبر میدهد که جسد یک دختر مدرسه در ماشینش پیدا کردهاند. کوین به مرد نگاه مبهمی میکند و در حالی که او از خیابان میگذرد که به کوین نزدیک شود دچار تصادف با اتومبیل شده و جان میدهد.
آلیس مادر کوین در بیمارستان پیش مری و کوین و منشی خصوصی او پم است. آلیس از تنها گذاشتن کوین و مری اظهار پشیمانی میکند و با او راجع به پدر کوین و سفر سالها پیش خود به نیویورک صحبت میکند، در همین حال پم با مری در اتاق تنها میشود و با دلجویی از او و شانه زدن به موهایش به او آینهای میدهد که خود را تماشا کند. مری نگاهی به خود در آینه میاندازد و با دیدن چهره شیطانی پم در آینه و کوبیدن آینه به صورت پم او را از اتاق بیرون میراند و در را قفل میکند. کوین به سوی در میشتابد و سعی به بازکردن در میکند در حالی که مری تیکهای از آینه خرد شده را که در دست دارد به کوین مینگرد و گلوی خود را میشکافد. کوین با شکستن در به همراه پرستار وارد اتاق میشود اما متأسفانه دیر است.
کوین با ساکی در دست در راهرو بیمارستان با عصبانیت از مادرش میپرسد که داستانش را راجع به پدرش تمام کند. آلیس به کوین در مورد دیدارش با جان میلتون سالها قبل و اینکه میلتون پدر کوین میباشد. کوین با ناراحتی به سوی دفتر میلتون روانه میشود، جان میلتون بدون شرم از تجاوز به مری و تمامی اتفاقاتی که در زندگی او افتاده اعتراف میکند. زمانی که کوین از او میپرسد که موجودیت او چیست و نام واقعی او، میلتون خود را شیطان معرفی میکند.
کوین میلتون را باعث و بانی از دست دادن مری و تمامی اتفاقات میداند و میلتون برایش توضیح میدهد که او فقط بوجود آورنده موقعیت هاست و خودش کنار گذاشتن مری را برای موفقیت شخصی خود کنار گذاشت.
میلتون در نقشه خود در زمین از زمان رانده شدن و کارهایی که برای ارضای نفس انسانها انجام داده است و او از کوین و ایزابلا نا خواهری خود یک بچه میخواهد که صاحب قدرت او و فرمانروای نابود نشدنی است. کوین که از آزادی انتخاب خود آگاه است گلولهای به سر خود شلیک میکند و نقشه او را برای بوجود آوردن آنتی مسیح از بین میبرد.
روح کوین و به خاطر انتخاب درست و صادق او به لحظه استراحت در دادگاه فلوریدا برای شروع دوباره بازمیگردد. پس از مطلع شدن از آینده و تصمیمات خود کوین در جلسه دادگاه معلم اعلام به کنارهگیری خود از پرونده میکند با وجود احتمال از دست دادن حق وکالت. در حین ترک دادگاه با مری خبرنگاری با اصرار از او میخواهد که داستان را به صورت اختصاصی چاپ کند و از کوین یک قهرمان بسازد. کوین با اکراه قبول میکند و پس از رفتن او و مری خبرنگار چهره اش تغییر به جان میلتون شیطانی میشود و میگوید «خودبینی و غرور بهترین گناه مورد علاقه من»
فیلم با فروش ۱۲٬۱۷۰٬۵۳۶ کار خود را در رده دوم پر فروش ترینهای هفته در آمریکا آغاز کرد و در نهایت به فروش ۶۰٬۹۴۴٬۶۶۰ دلاری در آمریکا دست یافت. فروش خارجی این فیلم نیز به ۹۲ میلیون دلار رسید تا در مجموع فیلم فروش ۱۵۲٬۹۴۴٬۶۶۰ دلار را به ثبت برساند که با توجه به بودجه ساخت آن، رقم بسیار خوبی بود.
فیلم در کل توانست نظر مثبت منتقدین را جلب کند و در نزد منتقدین، فیلم مهمی قلمداد شد. بازی آل پاچینو مورد استقبال مردم و منتقدین قرار گرفت .
وکیل مدافع شیطان[۱] (به انگلیسی: The Devil’s Advocate) فیلمی هیجانی – معمایی آمریکایی به کارگردانی تیلور هاکفورد و محصول سال ۱۹۹۷ و شرکت برادران وارنر است. در این فیلم کیانو ریوز، آل پاچینو، شارلیز ترون و کانی نیلسن به ایفای نقش پرداختند و فیلم بر اساس رمانی به همین نام از اندرو نیدرمن ساخته شدهاست.
در فیلم شخصیتی که آل پاچینو آن را بازی میکند، ادای دینی دارد به نویسنده کتاب بهشت گمشده نوشته جان میلتون. در این فیلم چند بار به این کتاب اشاره شدهاست مثل جمله معروف «فرمانروایی در جهنم، بهتر از خدمت کردن در بهشت است».
شخص دیگری که کوین به عنوان وکیل مدافع او انتخاب میشود الکساندر کولین یک مرد میلیونر میباشد که به جرم قتل زن، فرزند و خدمتکارش در خانه خویش مظنون اول پرونده میباشد. این پرونده وقت بیشتری از کوین را میگیرد و باعث تنهایی مطلق همسرش میگردد. در همین حین کوین از یکی از همکارانش به نام کریستابلا اندرولی خوشش میآید و حتی هنگام نزدیکی با مری، کریستابلا را میبیند که این رفتار او باعث آزار مری از کوین و دلسردی او میگردد.
در زمانی که حال مری به وخامت میرسد و شروع به توهم دیدن و دیوانگی میرود کوین در اوج دفاع از موکلش و درگیر پرونده برای پیروز شدن دوباره در دادگاه است. مری در خانه تنها از خواب بلند میشود و صدای شخصی را از اتاق میشنود با ترس و چاقو به دست به سمت صدا میرود و کودکی را روی زمین نشسته میبیند که تخمدان او را به دست دارد، مری با جیغ از جا میپرد و لباس خونی خود را میبیند. این اتفاق را برای کوین تعریف میکند و اعلام نازایی خود را که دکتر تأیید کردهاست. کوین پیشنهاد جان میلتون را که کنارهگیری از پرونده و رسیدگی به اوضاع همسرش میباشد را ازای پیروزی پرونده رد میکند.
ادی بارزون مدیرکل اداری شرکت با دیدن اسم کوین در لیست شرکای دفتر وکالت دچار نگرانی از دست دادن شغلش کوین را تهدید به لو دادن قضیه پروندهها به دادگستری میکند. کوین راجع به تهدید ادی به میلتون خبر میدهد و میلتون با کمال آرامش از ادی به عنوان یکی از موجودات خداوند ذکر میکند و این در حالیست که ادی مورد حمله دو بیخانمان با چهره شیطانی در پارک و از شدت ضرب و شتم میمیرد. این صحنه را مری از پشت پنجره آپارتمانش مشاهده میکند و پریشان حالیش وخیمتر میگردد.
وکیل مدافع شیطان به انگلیسی
در همین حال کوین در حال مرور پرونده کولین و رابطهٔ پنهان او با منشی خصوصیش در زمان قتل است که از صحبتهای منشی متوجه دروغ گفتن او میشود. این موضوع را به میلتون در راه رفتن به دادگاه بازگو میکند که کولین قاتل میباشد. میلتون به او پیشنهاد میدهد که اگر مطمئن هست منشی را به جایگاه شهود نیاورد و به او تذکر میدهد که همیشه بردن ملاک نیست.
پس از اتمام جلسه دادگاه و برنده شدن کوین به خانه برمیگردد و مری را در کلیسای نزدیک محل بسیار پریشان و زخم و بریدگی در تمام بدنش مییابد. مری اعتراف به تجاوز توسط جان میلتن در طول بعدازظهر همان روز میکند و کوین با تشویش به او میگوید که جان میلر تمام روز را با او در دادگاه سپری کرده بود. کوین مطمئن از اینکه مری اقدام به خود زنی کرده او را راهی بیمارستان روانی میکند. در حین بستری شدن مری به کوین متذکر میشود که زندگیشان از بین رفت به خاطر ارتکاب به گناه و دفاع از حقوق کسانی که گناهکار بودهاند و پول خون و کثیفشان عشق و آرامش زندگی را از آنان گرفت.
در هنگام ترک مری فردی از موکلین با کوین راجع به وضعیت کاری و اعمال غیرقانونی میلر صحبت میکند اما کوین گوش به حرف او نمیدهد و در حالی که از او دوری میکند او به کوین راجع به معلمی که او وکیل مدافعش بود خبر میدهد که جسد یک دختر مدرسه در ماشینش پیدا کردهاند. کوین به مرد نگاه مبهمی میکند و در حالی که او از خیابان میگذرد که به کوین نزدیک شود دچار تصادف با اتومبیل شده و جان میدهد.
آلیس مادر کوین در بیمارستان پیش مری و کوین و منشی خصوصی او پم است. آلیس از تنها گذاشتن کوین و مری اظهار پشیمانی میکند و با او راجع به پدر کوین و سفر سالها پیش خود به نیویورک صحبت میکند، در همین حال پم با مری در اتاق تنها میشود و با دلجویی از او و شانه زدن به موهایش به او آینهای میدهد که خود را تماشا کند. مری نگاهی به خود در آینه میاندازد و با دیدن چهره شیطانی پم در آینه و کوبیدن آینه به صورت پم او را از اتاق بیرون میراند و در را قفل میکند. کوین به سوی در میشتابد و سعی به بازکردن در میکند در حالی که مری تیکهای از آینه خرد شده را که در دست دارد به کوین مینگرد و گلوی خود را میشکافد. کوین با شکستن در به همراه پرستار وارد اتاق میشود اما متأسفانه دیر است.
کوین با ساکی در دست در راهرو بیمارستان با عصبانیت از مادرش میپرسد که داستانش را راجع به پدرش تمام کند. آلیس به کوین در مورد دیدارش با جان میلتون سالها قبل و اینکه میلتون پدر کوین میباشد. کوین با ناراحتی به سوی دفتر میلتون روانه میشود، جان میلتون بدون شرم از تجاوز به مری و تمامی اتفاقاتی که در زندگی او افتاده اعتراف میکند. زمانی که کوین از او میپرسد که موجودیت او چیست و نام واقعی او، میلتون خود را شیطان معرفی میکند.
کوین میلتون را باعث و بانی از دست دادن مری و تمامی اتفاقات میداند و میلتون برایش توضیح میدهد که او فقط بوجود آورنده موقعیت هاست و خودش کنار گذاشتن مری را برای موفقیت شخصی خود کنار گذاشت.
میلتون در نقشه خود در زمین از زمان رانده شدن و کارهایی که برای ارضای نفس انسانها انجام داده است و او از کوین و ایزابلا نا خواهری خود یک بچه میخواهد که صاحب قدرت او و فرمانروای نابود نشدنی است. کوین که از آزادی انتخاب خود آگاه است گلولهای به سر خود شلیک میکند و نقشه او را برای بوجود آوردن آنتی مسیح از بین میبرد.
روح کوین و به خاطر انتخاب درست و صادق او به لحظه استراحت در دادگاه فلوریدا برای شروع دوباره بازمیگردد. پس از مطلع شدن از آینده و تصمیمات خود کوین در جلسه دادگاه معلم اعلام به کنارهگیری خود از پرونده میکند با وجود احتمال از دست دادن حق وکالت. در حین ترک دادگاه با مری خبرنگاری با اصرار از او میخواهد که داستان را به صورت اختصاصی چاپ کند و از کوین یک قهرمان بسازد. کوین با اکراه قبول میکند و پس از رفتن او و مری خبرنگار چهره اش تغییر به جان میلتون شیطانی میشود و میگوید «خودبینی و غرور بهترین گناه مورد علاقه من»
فیلم با فروش ۱۲٬۱۷۰٬۵۳۶ کار خود را در رده دوم پر فروش ترینهای هفته در آمریکا آغاز کرد و در نهایت به فروش ۶۰٬۹۴۴٬۶۶۰ دلاری در آمریکا دست یافت. فروش خارجی این فیلم نیز به ۹۲ میلیون دلار رسید تا در مجموع فیلم فروش ۱۵۲٬۹۴۴٬۶۶۰ دلار را به ثبت برساند که با توجه به بودجه ساخت آن، رقم بسیار خوبی بود.
فیلم در کل توانست نظر مثبت منتقدین را جلب کند و در نزد منتقدین، فیلم مهمی قلمداد شد. بازی آل پاچینو مورد استقبال مردم و منتقدین قرار گرفت .
وکیل مدافع شیطان[۱] (به انگلیسی: The Devil’s Advocate) فیلمی هیجانی – معمایی آمریکایی به کارگردانی تیلور هاکفورد و محصول سال ۱۹۹۷ و شرکت برادران وارنر است. در این فیلم کیانو ریوز، آل پاچینو، شارلیز ترون و کانی نیلسن به ایفای نقش پرداختند و فیلم بر اساس رمانی به همین نام از اندرو نیدرمن ساخته شدهاست.
در فیلم شخصیتی که آل پاچینو آن را بازی میکند، ادای دینی دارد به نویسنده کتاب بهشت گمشده نوشته جان میلتون. در این فیلم چند بار به این کتاب اشاره شدهاست مثل جمله معروف «فرمانروایی در جهنم، بهتر از خدمت کردن در بهشت است».
شخص دیگری که کوین به عنوان وکیل مدافع او انتخاب میشود الکساندر کولین یک مرد میلیونر میباشد که به جرم قتل زن، فرزند و خدمتکارش در خانه خویش مظنون اول پرونده میباشد. این پرونده وقت بیشتری از کوین را میگیرد و باعث تنهایی مطلق همسرش میگردد. در همین حین کوین از یکی از همکارانش به نام کریستابلا اندرولی خوشش میآید و حتی هنگام نزدیکی با مری، کریستابلا را میبیند که این رفتار او باعث آزار مری از کوین و دلسردی او میگردد.
در زمانی که حال مری به وخامت میرسد و شروع به توهم دیدن و دیوانگی میرود کوین در اوج دفاع از موکلش و درگیر پرونده برای پیروز شدن دوباره در دادگاه است. مری در خانه تنها از خواب بلند میشود و صدای شخصی را از اتاق میشنود با ترس و چاقو به دست به سمت صدا میرود و کودکی را روی زمین نشسته میبیند که تخمدان او را به دست دارد، مری با جیغ از جا میپرد و لباس خونی خود را میبیند. این اتفاق را برای کوین تعریف میکند و اعلام نازایی خود را که دکتر تأیید کردهاست. کوین پیشنهاد جان میلتون را که کنارهگیری از پرونده و رسیدگی به اوضاع همسرش میباشد را ازای پیروزی پرونده رد میکند.
ادی بارزون مدیرکل اداری شرکت با دیدن اسم کوین در لیست شرکای دفتر وکالت دچار نگرانی از دست دادن شغلش کوین را تهدید به لو دادن قضیه پروندهها به دادگستری میکند. کوین راجع به تهدید ادی به میلتون خبر میدهد و میلتون با کمال آرامش از ادی به عنوان یکی از موجودات خداوند ذکر میکند و این در حالیست که ادی مورد حمله دو بیخانمان با چهره شیطانی در پارک و از شدت ضرب و شتم میمیرد. این صحنه را مری از پشت پنجره آپارتمانش مشاهده میکند و پریشان حالیش وخیمتر میگردد.
وکیل مدافع شیطان به انگلیسی
در همین حال کوین در حال مرور پرونده کولین و رابطهٔ پنهان او با منشی خصوصیش در زمان قتل است که از صحبتهای منشی متوجه دروغ گفتن او میشود. این موضوع را به میلتون در راه رفتن به دادگاه بازگو میکند که کولین قاتل میباشد. میلتون به او پیشنهاد میدهد که اگر مطمئن هست منشی را به جایگاه شهود نیاورد و به او تذکر میدهد که همیشه بردن ملاک نیست.
پس از اتمام جلسه دادگاه و برنده شدن کوین به خانه برمیگردد و مری را در کلیسای نزدیک محل بسیار پریشان و زخم و بریدگی در تمام بدنش مییابد. مری اعتراف به تجاوز توسط جان میلتن در طول بعدازظهر همان روز میکند و کوین با تشویش به او میگوید که جان میلر تمام روز را با او در دادگاه سپری کرده بود. کوین مطمئن از اینکه مری اقدام به خود زنی کرده او را راهی بیمارستان روانی میکند. در حین بستری شدن مری به کوین متذکر میشود که زندگیشان از بین رفت به خاطر ارتکاب به گناه و دفاع از حقوق کسانی که گناهکار بودهاند و پول خون و کثیفشان عشق و آرامش زندگی را از آنان گرفت.
در هنگام ترک مری فردی از موکلین با کوین راجع به وضعیت کاری و اعمال غیرقانونی میلر صحبت میکند اما کوین گوش به حرف او نمیدهد و در حالی که از او دوری میکند او به کوین راجع به معلمی که او وکیل مدافعش بود خبر میدهد که جسد یک دختر مدرسه در ماشینش پیدا کردهاند. کوین به مرد نگاه مبهمی میکند و در حالی که او از خیابان میگذرد که به کوین نزدیک شود دچار تصادف با اتومبیل شده و جان میدهد.
آلیس مادر کوین در بیمارستان پیش مری و کوین و منشی خصوصی او پم است. آلیس از تنها گذاشتن کوین و مری اظهار پشیمانی میکند و با او راجع به پدر کوین و سفر سالها پیش خود به نیویورک صحبت میکند، در همین حال پم با مری در اتاق تنها میشود و با دلجویی از او و شانه زدن به موهایش به او آینهای میدهد که خود را تماشا کند. مری نگاهی به خود در آینه میاندازد و با دیدن چهره شیطانی پم در آینه و کوبیدن آینه به صورت پم او را از اتاق بیرون میراند و در را قفل میکند. کوین به سوی در میشتابد و سعی به بازکردن در میکند در حالی که مری تیکهای از آینه خرد شده را که در دست دارد به کوین مینگرد و گلوی خود را میشکافد. کوین با شکستن در به همراه پرستار وارد اتاق میشود اما متأسفانه دیر است.
کوین با ساکی در دست در راهرو بیمارستان با عصبانیت از مادرش میپرسد که داستانش را راجع به پدرش تمام کند. آلیس به کوین در مورد دیدارش با جان میلتون سالها قبل و اینکه میلتون پدر کوین میباشد. کوین با ناراحتی به سوی دفتر میلتون روانه میشود، جان میلتون بدون شرم از تجاوز به مری و تمامی اتفاقاتی که در زندگی او افتاده اعتراف میکند. زمانی که کوین از او میپرسد که موجودیت او چیست و نام واقعی او، میلتون خود را شیطان معرفی میکند.
کوین میلتون را باعث و بانی از دست دادن مری و تمامی اتفاقات میداند و میلتون برایش توضیح میدهد که او فقط بوجود آورنده موقعیت هاست و خودش کنار گذاشتن مری را برای موفقیت شخصی خود کنار گذاشت.
میلتون در نقشه خود در زمین از زمان رانده شدن و کارهایی که برای ارضای نفس انسانها انجام داده است و او از کوین و ایزابلا نا خواهری خود یک بچه میخواهد که صاحب قدرت او و فرمانروای نابود نشدنی است. کوین که از آزادی انتخاب خود آگاه است گلولهای به سر خود شلیک میکند و نقشه او را برای بوجود آوردن آنتی مسیح از بین میبرد.
روح کوین و به خاطر انتخاب درست و صادق او به لحظه استراحت در دادگاه فلوریدا برای شروع دوباره بازمیگردد. پس از مطلع شدن از آینده و تصمیمات خود کوین در جلسه دادگاه معلم اعلام به کنارهگیری خود از پرونده میکند با وجود احتمال از دست دادن حق وکالت. در حین ترک دادگاه با مری خبرنگاری با اصرار از او میخواهد که داستان را به صورت اختصاصی چاپ کند و از کوین یک قهرمان بسازد. کوین با اکراه قبول میکند و پس از رفتن او و مری خبرنگار چهره اش تغییر به جان میلتون شیطانی میشود و میگوید «خودبینی و غرور بهترین گناه مورد علاقه من»
فیلم با فروش ۱۲٬۱۷۰٬۵۳۶ کار خود را در رده دوم پر فروش ترینهای هفته در آمریکا آغاز کرد و در نهایت به فروش ۶۰٬۹۴۴٬۶۶۰ دلاری در آمریکا دست یافت. فروش خارجی این فیلم نیز به ۹۲ میلیون دلار رسید تا در مجموع فیلم فروش ۱۵۲٬۹۴۴٬۶۶۰ دلار را به ثبت برساند که با توجه به بودجه ساخت آن، رقم بسیار خوبی بود.
فیلم در کل توانست نظر مثبت منتقدین را جلب کند و در نزد منتقدین، فیلم مهمی قلمداد شد. بازی آل پاچینو مورد استقبال مردم و منتقدین قرار گرفت .
تیلور ادوین هکفورد (انگلیسی: Taylor Edwin Hackford؛ زادهٔ ۳۱ دسامبر ۱۹۴۴) یک کارگردان فیلم اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۷۱ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بودهاست.
آنتونی جوزف «تونی» گیلروی (انگلیسی: Anthony Joseph “Tony” Gilroy؛ زادهٔ ۱۱ سپتامبر ۱۹۵۶) فیلمنامهنویس و کارگردان اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۹۲ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بودهاست.
جیمز نیوتن هاوارد (به انگلیسی: James Newton Howard) (زادهٔ ۹ ژوئن ۱۹۵۱) آهنگساز، تنظیمکننده و رهبر ارکستر آمریکایی است. هاوارد، تاکنون تصنیفِ موسیقیِ متن برای بیش از ۱۰۰ فیلم را در کارنامه دارد. وی در عین حال، جایزه گرمی، جایزه امی و نامزدی ۸ جایزه اسکار را بدست آورده است. برخی از مشهورترین آثار موسیقایی این هنرمند عبارت هستند از؛ زن زیبا (۱۹۹۰)، شاهزاده جزر و مد (۱۹۹۱)، فراری (۱۹۹۳)، وکیل مدافع شیطان (۱۹۹۷)، حس ششم (۱۹۹۹)، دایناسور (۲۰۰۰)، آتلانتیس: امپراتوری گمشده (۲۰۰۱)، سیاره گنج (۲۰۰۲)، نشانهها (۲۰۰۲)، روستا (۲۰۰۴)، کینگ کونگ (۲۰۰۵)، بتمن آغاز میکند (۲۰۰۵)، الماس خونین (۲۰۰۶)، من افسانهام (۲۰۰۷)، شوالیه تاریکی (۲۰۰۸)، میراث بورن (۲۰۱۲)، شبگرد (۲۰۱۴)
د کندی/مارشال کمپانی
کپتیویت انترتیمنت
یونیورسال پیکچرز
بلایدینگ اج پیکچرز
وکیل مدافع شیطان به انگلیسی
رلتیویتی مدیا
کلمبیا پیکچرز
لاینزگیت
اکسکلوسیو مدیا
پلیتن
A24
والت دیزنی پیکچرز
اوپن رود فیلمز
لاینزگیت
لاینزگیت
اسکات فری پروداکشنز
کلمبیا پیکچرز
پرفکت ورد پیکچرز
اچبیاو فیلمز
برادران وارنر
در می سال ۲۰۰۸ وی به عنوان عضو افتخاری آکادمی سلطنتی موسیقی درآمد.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
ترتیب بر اساس:
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
واژه: devil’s advocat…
بادسنج را بخوانید.بادشکن را بخوانید.بادشنام را بخوانید.
وکیل مدافع شیطان به انگلیسی
این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وکیل مدافع شیطان
وکیل مدافع شیطان (به انگلیسی: The Devil’s Advocate) فیلمی هیجانی – ترسناک به کارگردانی تیلور هاکفورد و محصول سال ۱۹۹۷ و شرکت برادران وارنر است. در این فیلم کیانو ریوز، آل پاچینو، شارلیز ترون و کانی نیلسن به ایفای نقش پرداختند و فیلم بر اساس رمانی از اندرو نیدرمن ساخته شده است.
0