ترجمه لغت انگلیسی

خواص دارویی و گیاهی

ترجمه لغت انگلیسی
ترجمه لغت انگلیسی

زبان انگلیسی یکی از زبان های هندواروپایی از شاخهٔ ژرمنی است. خود شاخهٔ ژرمنی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می شود و انگلیسی به ژرمنی غربی تعلق دارد. این زبان در انگلستان و جنوب شرقی اسکاتلند تکامل یافته است. از دیگر زبان های شاخه ژرمنی می توان به آلمانی، هلندی، دانمارکی، سوئدی و نروژی اشاره کرد. امروزه نزدیک به نیمی از مجموعه واژگان و دستور زبان انگلیسی از ریشهٔ ژرمنی است و نیم دیگر را وام واژه ها تشکیل می دهد. بیشتر این وام واژه ها از زبان های لاتین، فرانسوی، بخشی از یونانی و دیگر زبان ها وارد انگلیسی شده اند. زبان انگلیسی باستان شباهت بسیار زیادی به زبان آلمانی باستان داشته است چون انگلیسی زبان ها عمدتاً اقوام ژرمنی بودند که از آلمان وارد بریتانیا شدند و به نوعی زبان آلمانی را می توان مادر زبان انگلیسی دانست.
انگلیسی، زبان مادری نزدیک به ۳۷۵ میلیون نفر در دنیا است. پس از زبان چینی ماندارین و اسپانیایی، انگلیسی سومین زبان دنیا از نظر تعداد سخنوران است. اما اگر تعداد کسانی که زبان مادری آن ها انگلیسی است و کسانی که تنها به این زبان سخن می گویند را با هم بشماریم، آنگاه می توان گفت که انگلیسی پرکاربردترین زبان در سطح جهان است. البته اگر با مجموعهٔ زبان های چینی مقایسه شود ممکن است که در جایگاه دوم قرار گیرد.

فارسی یا پارسی یکی از زبان های هندواروپایی در شاخهٔ زبان های ایرانی جنوب غربی است که در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان به آن سخن می گویند. فارسی زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از دو زبان رسمی افغانستان (در کنار پشتو) است. زبان رسمی کشور هندوستان نیز تا پیش از ورود استعمار انگلیس، فارسی بود. فا، fa: نماد زبان فارسی. زبان فارسی را پارسی نیز می گویند. زبان فارسی در افغانستان به طور رسمی دری و در تاجیکستان تاجیکی خوانده شده است. در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبان شناسان اروپایی در برلین، زبان های یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبان های کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک به شمار می آید که یکم، باستانی باشد، دوم، ادبیات غنی داشته باشد و سوم در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد.

دیکشنری (Dictionary) که گاهی اوقات به عنوان یک واژه نامه، فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه شناخته می شود، مجموعه ای از کلمات در یک یا چند زبان خاص است، که اغلب بر اساس حروف الفبا مرتب سازی می شود، و ممکن است شامل اطلاعاتی در مورد تعاریف، کاربردها، ریشه شناسی، تلفظ، ترجمه، و غیره باشد. واژه نامه کتابی است که معانی لغات یک زبان در آن توضیح داده شده باشد. واژه ها به صورت الفبایی مرتب شده اند و معمولاً املا و تلفظ و معنای هر کلمه یاد شده است. فرهنگ لغات در یک رشته خاص، معمولاً حاوی معانی هر واژه است. اگرچه تصور می شود که دیکشنری فقط با واژه ها سر و کار دارد ولی دامنه پوشش آن اغلب می تواند از این هم فراتر برود.

دیکشنری آنلاین (Online Dictionary) وب سایت و یا اپلیکیشنی است که به صورت اینترنتی خدماتی مربوط به دیکشنری ها و فرهنگنامه ها را ارائه می دهد. مانند سایت دیکشنری آبادیس. در دیکشنری آنلاین شما با وارد کردن هر واژه ای در بخش مشخص شده و زدن دکمه جستجو، به سرعت معنی و توضیحات مربوطه را می توانید مشاهده کنید.
ترجمه لغت انگلیسی

تلفظ (Pronunciation) از مباحث ویژه دانش زبان شناسی است که در آن به روند و نحوه ادای هجاها و واج ها میان اهل زبان پرداخته می شود. یک واژه به گونه های متفاوتی تلفظ می گردد. چگونگی تلفظ یک واژه که از واج ها و هجا تشکیل شده ممکن است تحت تاثیر عواملی مانند سن و سال، طبقه اجتماعی، قومیت، سواد، جنسیت و مخاطب متفاوت باشد.

زبان انگلیسی یکی از زبان های هندواروپایی از شاخهٔ ژرمنی است. خود شاخهٔ ژرمنی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می شود و انگلیسی به ژرمنی غربی تعلق دارد. این زبان در انگلستان و جنوب شرقی اسکاتلند تکامل یافته است. از دیگر زبان های شاخه ژرمنی می توان به آلمانی، هلندی، دانمارکی، سوئدی و نروژی اشاره کرد. امروزه نزدیک به نیمی از مجموعه واژگان و دستور زبان انگلیسی از ریشهٔ ژرمنی است و نیم دیگر را وام واژه ها تشکیل می دهد. بیشتر این وام واژه ها از زبان های لاتین، فرانسوی، بخشی از یونانی و دیگر زبان ها وارد انگلیسی شده اند. زبان انگلیسی باستان شباهت بسیار زیادی به زبان آلمانی باستان داشته است چون انگلیسی زبان ها عمدتاً اقوام ژرمنی بودند که از آلمان وارد بریتانیا شدند و به نوعی زبان آلمانی را می توان مادر زبان انگلیسی دانست.
انگلیسی، زبان مادری نزدیک به ۳۷۵ میلیون نفر در دنیا است. پس از زبان چینی ماندارین و اسپانیایی، انگلیسی سومین زبان دنیا از نظر تعداد سخنوران است. اما اگر تعداد کسانی که زبان مادری آن ها انگلیسی است و کسانی که تنها به این زبان سخن می گویند را با هم بشماریم، آنگاه می توان گفت که انگلیسی پرکاربردترین زبان در سطح جهان است. البته اگر با مجموعهٔ زبان های چینی مقایسه شود ممکن است که در جایگاه دوم قرار گیرد.

«فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد» (انگلیسی: Oxford Dictionary of English) یک فرهنگ لغت یک جلدی به زبان انگلیسی است که نخستین‌باردر ۱۹۹۸ میلادی با عنوان فرهنگ لغت جدید انگلیسی آکسفورد (به انگلیسی: The New Oxford Dictionary of English (NODE)) توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد. واژه جدید از ویرایش دوم کتاب در ۲۰۰۳ میلادی از عنوان کتاب حذف شد.[۱]
این واژه‌نامه برای ارایهٔ تلفظ کلمات از الفبای آوانگاری بین‌المللی استفاده می‌کند و مبتنی بر انگلیسی فصیح است.

دیکشنری (Dictionary) که گاهی اوقات به عنوان یک واژه نامه، فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه شناخته می شود، مجموعه ای از کلمات در یک یا چند زبان خاص است، که اغلب بر اساس حروف الفبا مرتب سازی می شود، و ممکن است شامل اطلاعاتی در مورد تعاریف، کاربردها، ریشه شناسی، تلفظ، ترجمه، و غیره باشد. واژه نامه کتابی است که معانی لغات یک زبان در آن توضیح داده شده باشد. واژه ها به صورت الفبایی مرتب شده اند و معمولاً املا و تلفظ و معنای هر کلمه یاد شده است. فرهنگ لغات در یک رشته خاص، معمولاً حاوی معانی هر واژه است. اگرچه تصور می شود که دیکشنری فقط با واژه ها سر و کار دارد ولی دامنه پوشش آن اغلب می تواند از این هم فراتر برود.

دیکشنری آنلاین (Online Dictionary) وب سایت و یا اپلیکیشنی است که به صورت اینترنتی خدماتی مربوط به دیکشنری ها و فرهنگنامه ها را ارائه می دهد. مانند سایت دیکشنری آبادیس. در دیکشنری آنلاین شما با وارد کردن هر واژه ای در بخش مشخص شده و زدن دکمه جستجو، به سرعت معنی و توضیحات مربوطه را می توانید مشاهده کنید.
ترجمه لغت انگلیسی

تلفظ (Pronunciation) از مباحث ویژه دانش زبان شناسی است که در آن به روند و نحوه ادای هجاها و واج ها میان اهل زبان پرداخته می شود. یک واژه به گونه های متفاوتی تلفظ می گردد. چگونگی تلفظ یک واژه که از واج ها و هجا تشکیل شده ممکن است تحت تاثیر عواملی مانند سن و سال، طبقه اجتماعی، قومیت، سواد، جنسیت و مخاطب متفاوت باشد.

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “لغت” عبارت است از word.

عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “لغت” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:

    English

    word

ترجمه لغت انگلیسی

    verbatim

    wordage , wording

    neologism, word-coining

    philologist, linguist

    philology

    loanword

    dictionary

    buzzword

    word

 

– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “لغت”  باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “لغت” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “لغت” نقش تعیین کننده ای دارد.

 

– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “لغت” به انگلیسی منعکس شود.

زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا

1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “لغت” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “لغت” می گویند.

2- و ترجمه محتوایی عبارت “لغت” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.

 

– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “لغت” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.)
پس در انتخاب معادل انگلیسی “لغت” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.

 

– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد:
مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.

جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “لغت” هم آیا این موضوع صدق می کند؟

پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.

 

بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.

– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:

همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود.

این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی word برای عبارت فارسی “لغت” صدق می کند؟

 

– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.

گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.

 

– انگلیسی جنسیت ندارد:

در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.

بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.

پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “لغت” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.ترجمه لغت انگلیسی

 

– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:

در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.

صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “لغت” سبب می شود کار شما ساده گردد.

 

– تلفظ انگلیسی:

تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.

به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.

در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.

 

– زمان ها:

بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.

این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.

 

– افعال عبارتی:

افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.

 

– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی

معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.

 

– انواع ضمایر:

در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.

 

– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:

معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.

در واقع بیان معادل فارسی “پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.

 

– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟

آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.

 

– حروف تعریف:

در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.

استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.

 

– حروف اضافه:

ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.

گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).

 

– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.

طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.

مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.

 

– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “لغت” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.

همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “لغت” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “لغت” بوجود آمده اند.

شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و … ارائه شود، به هیچ عنوان استفاده صرف از این ابزارهای نوین برای ترجمه انگلیسی “لغت” پیشنهاد نمی شود.

خوش آمدید به فرهنگ لغت انگلیسی — فارسی. لطفا کلمه یا عبارتی که نمی خواهید در جعبه متن در سمت چپ بررسی را بنویسید.

  اضافه کردن ترجمهتغییرات اخیر

Special thanks to the English-Persian dictionary farsilookup.com:[http://farsilookup.com] for sharing data with Glosbe.

Glosbe است برای هزاران نفر از فرهنگ است. ما با ارائه نه تنها فرهنگ لغت انگلیسی – فارسی،
اما لغت نامه ها برای هر جفت موجود زبان – آنلاین و رایگان.
برو به صفحه خانه ما از زبان های موجود را انتخاب کنید.

لغت نامه Glosbe منحصر به فرد هستند. به در Glosbe شما نمی توانید چک کنید
ترجمه تنها به زبان انگلیسی فارسی: ما همچنین ارائه نمونه
از استفاده، با نشان دادن ده ها نمونه هایی از جملات ترجمه
شامل ترجمه عبارت است. این است که به نام “حافظه ترجمه
است و بسیار مفید برای مترجمان است. در واقع می توان نه تنها ترجمه را ببینید
کلمه، بلکه چگونه آن را در رفتار این حکم است. ما
حافظه ترجمه بیشتر از corpuses موازی که ساخته می شد
توسط انسان است. چنین ترجمه جملات بسیار مفید می باشد علاوه بر
واژه نامه ها.ترجمه لغت انگلیسی

در حال حاضر ما ۱۷۸٬۹۹۴ عبارات ترجمه شده است .
 
در حال حاضر ما باید 5729350 جملات ترجمه

کمک به ما در ایجاد بزرگترین انگلیسی — فارسی دیکشنری آنلاین. به سادگی در وارد بخش مدیریت شوید ، سپس به ترجمه جدید اضافه کنید. Glosbe یک پروژه مشترک است و هر کس نمی تواند اضافه کنید (و حذف) ترجمه است. آن را می سازد فرهنگ لغت ما انگلیسی فارسی واقعی ، آن است که توسط مردم زبان مادری ، که با استفاده از زبان برای هر روز ایجاد می شود. همچنین شما می توانید مطمئن شود که هر گونه اشتباه در فرهنگ لغت تعمیر سریع ، بنابراین شما می توانید بر روی داده های ما تکیه می کنند. اگر شما هر گونه اشتباه و یا شما قادر اضافه کردن اطلاعات جدید : لطفا این کار را انجام دهید. هزاران نفر از مردم سپاسگزار برای انجام این کار خواهد شد.

شما باید بدانید که Glosbe کلمه ذخیره نیست بلکه ایده از چه کلمه به این معنی است. با تشکر از این ، با اضافه کردن یک ترجمه جدید ، ده ها تن از ترجمه های جدید را ایجاد می راهنما واژهنامهها Glosbe ما و ببینید که چگونه دانش مال شما کمک می کند تا مردم در سراسر جهان.

در این درس، لیست موضوعی ۶۲۵ کلمه پرکاربرد و پایه زبان انگلیسی به همراه ترجمه و تلفظ (به تفکیک موضوع: حیوانات، پوشاک و…) آورده شده است. این لیست توسط نویسنده کتاب Fluent Forever و موسس این روش، گابریل واینر تهیه شده است.
پس از تقویت مهارت شنیدن صداها و تلفظ و املای آنها در مرحله اول، در مرحله دوم از یادگیری زبان به این روش، قرار است این کلمات را به کمک برنامه لایتنر انکی، بدون ترجمه و به کمک تصویر، تلفظ و اطلاعات لازم دیگر یاد بگیریم. برای این منظور از فلش‌کارت‌های آماده‌ای که داریم می‌توانیم استفاده کنیم.

این کلمات پایه و زیرساخت لازم برای ادامه مسیر یادگیری زبان را فراهم می‌کنند.

Animal – حیوان

dog – سگ,
cat – گربه,
fish – ماهی,
bird – پرنده,
cow – گاو,
pig – خوک,
mouse – موش,
horse – اسب,
wing – بال,

Transportation حمل‌ونقل

ترجمه لغت انگلیسی

train – قطار,
plane – هواپیما,
car – ماشین,
truck – کامیون,
bicycle – دوچرخه,
bus – اتوبوس,
boat – قایق,
ship – کشتی,
tire – لاستیک,
gasoline – بنزین
engine – موتور,
(train ) ticket –بلیت (قطار),

Location – محل

city – شهر,
house – خانه,
apartment – آپارتمان
street /road – خیابان/جاده,
airport – فرودگاه,
train station – ایستگاه قطار,
bridge – پل,
hotel – هتل,
restaurant – رستوران,
farm – مزرعه,
court – دادگاه,
school – مدرسه,
office – اداره,
room – اتاق,
village – روستا,
university – دانشگاه,
club – کلوب، باشگاه,
bar – میکده,
park – پارک,
camp – اردوگاه,
store /shop – فروشگاه/مغازه,
theater – تئاتر,
library – کتابخانه,
hospital – بیمارستان,
church – کلیسا,
market – مغازه,
country – کشور,
building – ساختمان,
ground – زمین,
floor – کف مثلاً کف اتاق,
space – فضا ,
bank – بانک,

Clothing – پوشاک

hat – کلاه,
dress – لباس,
suit – کت‌وشلوار,
skirt – دامن,
shirt – پیراهن,
t-shirt – تی‌شرت,
pants – شلوار,
shoe(s) – کفش,
pocket – جیب,
coat – کت,
stain – لکه,

Color – رنگ

red – قرمز
green – سبز
blue (light /dark ) – آبی (تیره / روشن)
yellow – زرد
brown – قهوه‌ای
pink – صورتی
orange – نارنجی
black – سیاه
white – سفید
gray – خاکستری

People – مردم

son – پسر,
daughter – دختر,
mother – مادر,
father – پدر,
parent – والدین,
baby – نوزاد,
man – مرد,
woman – زن,
brother – برادر,
sister – خواهر,
family – خانواده,
grandfather – پدربزرگ,
grandmother – مادربزرگ,
husband – شوهر,
wife – زن,
king – پادشاه,
queen – ملکه,
president – رئیس‌جمهور,
neighbor – همسایه,
boy – پسر,
girl – دختر,
unmarried woman – خانم مجرد,
child – (هم پسر هم دختر)کودک,
adult – بزرگ‌سال(هم زن هم مرد),
human (≠ animal) – انسان,
friend – دوست,
victim – قربانی,
player – بازیکن,
fan – هوادار,
crowd – جمعیت,
person – شخص

Job – شغل

teacher – معلم,
student – دانشجو
student – دانش‌آموز,
lawyer – وکیل,
doctor – دکتر,
patient – بیمار,
waiter – پیشخدمت,
secretary – منشی,
priest – کشیش,
police – پلیس,
army – ارتش,
soldier – سرباز,
artist – هنرمند,
author – نویسنده,
manager – مدیر,
reporter – گزارشگر,
actor – بازیگر,

Society – جامعه

religion – مذهب,
heaven – بهشت,
hell – جهنم,
death – مرگ,
medicine – داروی پزشکی,
money – پول,
dollar /euro – دلار/یورو,
bill – اسکناس,
marriage – ازدواج,
wedding – عروسی,
team – تیم,
relationship – رابطه,
racei – نژاد,
se.x – سکس(عمل رابطه جنسی),
se.x (gender) – جنسیت,
murder – قتل,
prison – زندان,
technology – تکنولوژی,
energy – انرژی,
war – جنگ,
peace – صلح,
attack – حمله,
election – انتخابات,
magazine – مجله,
newspaper – روزنامه,
poison – سمی,
gun – تفنگ,
sport – ورزش,
race – مسابقه(ورزشی),
exercise – تمرین ورزشی,
ball – توپ,
game – بازی,
price – قیمت,
contract – قرارداد,
drug – دارو,
sign – امضا,
science – علم,
god – خدا

Art – هنر

band – باند,
song – آهنگ,
instrument – ابزار
music – موسیقی,
movie – فیلم,
art – هنر

Beverage – نوشیدنی

coffee – قهوه,
tea – چایی,
wine – شراب,
beer – آبجو,
juice – آب‌میوه,
water – آب,
milk – شیر,

Food – غذا

egg – تخم‌مرغ,
cheese – پنیر,
bread – نان,
soup – سوپ,
cake – کیک,
chicken – جوجه,
pork – گوشت خوک,
lamb – بره,
beef – گوشت گاو,
apple – سیب,
banana – موز,
orange – پرتقال,
lemon – لیمو,
corn – ذرت,
rice – برنج,
oil – روغن,
seed – بذر,
knife – چاقو,
spoon – قاشق,
fork – چنگال,
plate – بشقاب,
cup – فنجان,
breakfast – صبحانه,
lunch – نهار,
dinner – شام,
sugar – شکر,
salt – نمک,
bottle – بطری

Home – خانه/منزل:

table – میز,
chair – صندلی,
bed – تختخواب,
dream – خواب/رویا,
window – پنجره,
door – در,
bedroom – اتاق خواب,
kitchen – آشپزخانه,
bathroom – حمام,
pencil – مداد,
pen – خودکار,
photograph – عکس,
soap – صابون,
book – کتاب,
page – صفحه,
key – کلید,
paint – نقاشی,
letter – نامه,
note – یادداشت,
wall – دیوار,
paper – کاغذ,
floor – کف,
ceiling – سقف,
roof – بام,
pool – استخر,
lock – قفل,
telephone – تلفن,
garden – باغ,
yard – حیاط,
needle – سوزن,
bag – کیف,
box – جعبه,
gift – هدیه,
card (birthday ) – کارت تولد,
ring – حلقه,
tool – ابزار

Electronics – الکترونیک

clock – ساعت,
lamp – لامپ,
fan – بادبزن,
cell phone – موبایل,
network (computer) – شبکه (کامپیوتری) ,
computer – کامپیوتر,
program (computer) – برنامه (کامپیوتری),
laptop – لپ‌تاپ,
screen – صفحه,
camera – دوربین,
television – تلویزیون,
radio – رادیو

Body – بدن

head – سر,
neck – گردن,
face – صورت,
beard – ریش,
hair – مو,
eye – چشم,
mouth – دهان,
lip – لب,
nose – بینی,
tooth – دندان,
ear – گوش,
tear (drop ) – اشک (قطره),
tongue – زبان,
back – پشت,
toe – انگشت شست,
finger – انگشت,
foot – پا,
hand – دست,
leg – پا,
arm – بازو,
shoulder – شانه,
heart – قلب,
blood – خون,
brain – مغز,
knee – زانو,
sweat – عرق,
disease – بیماری,
bone – استخوان,
voice – صدا,
skin – پوست,

Nature – طبیعت

sea – دریا,
ocean – اقیانوس,
river – رودخانه,
mountain – کوه,
rain – باران,
snow – برف,
tree – درخت,
sun – خورشید,
moon – ماه,
world – دنیا,
earth – زمین,
forest – جنگل,
sky – آسمان,
plant – گیاه,
wind – باد,
soil /earth – خاک/زمین,
flower – گل,
valley – دره,
root – ریشه,
lake – دریاچه,
star – ستاره,
grass – سبزه,
leaf – برگ,
air – هوا,
sand – شن,
beach – ساحل,
wave – موج,
fire – آتش,
ice – یخ,
island – جزیره,
hill – تپه,
heat – گرما,

Materials – ماده‌ها

glass – شیشه,
metal – فلز,
plastic – پلاستیک,
wood – چوب,
stone – سنگ,
diamond – الماس,
clay – گِل,
dust – غبار,
gold – طلا,
copper – مس,
silver – نقره,

Math/Measurements –ریاضی/اندازه‌گیری

meter – متر,
centimeter – سانتی‌متر,
kilogram – کیلوگرم,
half – نصف,
circle – دایره,
square – مربع,
temperature – دما,
date – تاریخ,
weight – وزن,
edge – لبه,
corner – گوشه,

miscellaneous Nouns – اسامی گوناگون

map – نقشه,
dot – نقطه,
consonant – صامت,
vowel – مصوت,
light – نور,
sound – صدا,
yes – بله,
no – نه,
piece – تکه,
pain – درد,
injury – زخم,
hole – سوراخ,
image – تصویر,
pattern – الگو,
noun – اسم,
verb – فعل,
adjective – صفت,

Directions – جهت‌ها

top – رو,
bottom – پایین,
side – کنار,
front – جلو,
back – پشت,
outside – بیرون,
inside – داخل,
up – بالا,
down – پایین,
left – چپ,
right – راست,
straight – مستقیم,
north – شمال,
south – جنوب,
east – شرق,
west – غرب,ترجمه لغت انگلیسی

Seasons – فصل‌ها

summer – تابستان,
spring – بهار,
winter – زمستان,
fall – پاییز,

Numbers – عددها

۰-۱۰ :
zero ,
one ,
two ,
three ,
four ,
five ,
six ,
seven ,
eight ,
nine ,
ten
– یک, دو, سه, چهار, پنج, شش, هفت, هشت, نه, ده.

۱۱-۲۰ :
eleven ,
twelve ,
thirteen ,
fourteen ,
fifteen ,
sixteen ,
seventeen ,
eightteen ,
nineteen ,
twenty
یازده, دوازده, سیزده, چهارده, پانزده, شانزده, هفده, هجده, نوزده, بیست,

۲۲,۲۱, …, ۲۹ :
twenty one ,
twenty two , … ,
twenty nine
بیست‌ویک, بیست‌ودو,…، بیست و نه

۳۰,۳۱,۳۲,۳۳,…,۳۹ :
thirty ,
thirty one ,
thirty two ,
thirty three , …,
thirty nine
سی، سی و یک، سی و دو، …، سی و نه

۴۰-۹۰ :
forty ,
fifty ,
sixty ,
seventy ,
eighty ,
ninety
چهل, پنجاه, شصت, هفتاد, هشتاد, نود,

۱۰۰,۱۰۱,۱۰۲, …, ۱۰۹ :
one hundred ,
one hundred (and) one ,
one hundred (and) two , … ,
one hundred (and) nine ,
صد، صد و یک، صد و دو،…، صد و نه

۱۱۰, ۱۱۱, ۱۱۲, ۱۱۳, …, ۱۱۹ :
one hundred ten ,
one hundred eleven ,
one hundred twelve ,
one hundred thirteen , …,
one hundred nineteen
صد و ده، صد و یازده، صد و دوازده، صد و سیزده، …، صد و نوزده

۱۰۰۰,۱۰۰۱, …, ۱۰۱۰ :
one thousand ,
one thousand one ,
one thousand ten , …
۲۰۰۰, …
two thousand , …
۱۰۰۰۰ :
ten thousand
ده هزار
۱۰۰۰۰۰ :
one hundred thousand
صد هزار
(one) million – میلیون,
(one) billion – میلیارد,

۱st -first – اول
۲nd -second – دوم,
۳rd -third – سوم,
۴th -fourth – چهارم,
۵th -fifth – پنجم,
۶th -sixth – ششم,
۷th -seventh – هفتم,
۸th -eighth – هشتم,
۹th -ninth – نهم,
۱۰th -tenth – دهم,
۱۱th -eleventh – یازدهم,
۱۲th -twelfth – دوازدهم,
number – عدد

Months – ماه‌ها

January ,
February ,
March ,
April ,
May ,
June ,
July ,
August ,
September ,
October ,
November ,
December

ژانویه, فوریه, مارس, آوریل, می, جون, جولای, آگوست, سپتامبر, اکتبر, نوامبر, دسامبر

Days of the week – روزهای هفته

Saturday -شنبه ,
Sunday -یکشنبه ,
Monday – دوشنبه,
Tuesday -سه‌شنبه ,
Wednesday -چهارشنبه ,
Thursday -پنج‌شنبه ,
Friday -جمعه

Time – زمان

year – سال,
month – ماه,
week – هفته,
day – روز,
hour – ساعت,
minute – دقیقه,
second – ثانیه,
morning – صبح,
afternoon – عصر,
evening – غروب,
night – شب,

Verbs – فعل‌ها

work – کار کردن,
play – بازی کردن,
walk – راه رفتن,
run – دویدن,
drive – رانندگی کردن,
fly – پرواز کردن,
swim – شنا کردن,
go – رفتن,
stop – ایستادن,
follow – دنبال کردن,
think – فکر کردن,
speak /say – حرف زدن/گفتن,
eat – خوردن,
drink – نوشیدن,
kill – کشتن,
die – مردن,
smile – لبخند زدن,
laugh – خندیدن,
cry – گریه کردن,
buy – خریدن,
pay – پرداخت کردن,
sell – فروختن,
shoot – شلیک کردن (تفنگ),
learn – یاد گرفتن,
jump – پریدن,
smell – بو کردن,
hear (a sound) – شنیدن (یک صدا),
listen (music) – (مثلاً به موزیک)گوش کردن,
taste – چشیدن,
touch – لمس کردن,
see – (مثلاً یک پرنده)دیدن,
watch (TV) – نگاه کردن (مثلاً تلویزیون),
kiss – بوسیدن,
burn – سوختن و سوزاندن (مثلاً کاغذ),
melt – ذوب شدن,
dig – حفر کردن,
explode – منفجر شدن,
sit – نشستن,
stand – ایستادن,
love – دوست شدن,
pass by – رد شدن,
cut – بریدن,
fight – جنگیدن,
lie down – دراز کشیدن,
dance – رقصیدن,
sleep – خوابیدن,
wake up – بیدار شدن,
sing – آواز خواندن,
count – شمردن,
marry – ازدواج کردن,
pray – دعا کردن,
win – برنده شدن,
lose – باختن,
mix /stir – ترکیب کردن/هم زدن,
bend – خم شدن,
wash – شستن,
cook – پختن,
open – باز کردن,
close – بستن,
write – نوشتن,
call – صدا زدن,
turn – چرخیدن,
build – ساختن,
teach – درس دادن,
grow – رشد کردن,
draw – نقاشی کشیدن,
feed – غذا دادن,
catch – گرفتن,
throw – پرت کردن,
clean – تمیز کردن,
find – پیدا کردن,
fall – افتادن,
push – هل دادن,
pull – کشیدن,
carry – حمل کردن,
break – شکستن,
wear – پوشیدن,
hang – آویزان کردن,
shake – لرزاندن,
sign – امضا زدن,
beat – زدن,
lift – بلند کردن,

Adjectives – صفت‌ها

long – بلند و طولانی,
short (#long) – کوتاه,
tall – دراز و بلند,
short (#tall) – کوتاه,
wide – پهن,
narrow – باریک,
big /large – بزرگ,
small /little –کوچک ,
slow – کند,
fast – تند,
hot – داغ,
cold – سرد,
warm – گرم,
cool – سرد,
new – تازه,
old (# new) – کهنه,
young – جوان,
old (# young) – پیر,
good – خوب,
bad – بد,
wet – خیس,
dry – خشک,
sick – بیمار,
healthy – سالم,
loud – صدای بلند,
quiet – ساکت,
happy – خوشحال,
sad – غمگین,
beautiful – زیبا,
ugly – زشت,
deaf – کر,
blind – کور,
nice – خوب,
mean – بدجنس,
rich – پولدار,
poor – فقیر,
thick – ضخیم,
thin – نازک,
expensive – گران,
cheap – ارزان,
flat – صاف,
curved – انحنادار,
male – مرد,
female – زن,
tight – تنگ,
loose – شل,
high – مرتفع/بلند,
low – کوتاه,
soft – نرم,
hard – سخت,
deep – عمیق,
shallow – سطحی,
clean – تمیز,
dirty – کثیف,
strong – قوی,
weak – ضعیف,
dead – مرده,
alive – زنده,
heavy – سنگین,
light (#heavy) – سبک,
dark – تاریکی,
light (#dark) – روشنایی,
nuclear – هسته‌ای,
famous – مشهور

Pronouns – ضمیرها:

i – من,
you – تو,
he – او,
she – او,
it – آن,
we – ما,
you – شما,
they – آن‌ها

عالی بود

great

THANKS

سلام دمتون گرممممممم

خسته نباشید
به چه شکل میشه مجموعه‌های گفته شده‌ی شما رو در آنکی پیدا کرد؟؟؟

سلام دوست عزیز،
اگه منظورتون مجموعه کامل فلش کارتهاست باید عرض کنم که اینهارو در قالب یک دوره جامع یادگیری زبان عرضه می کنیم

very good

Very good

بسیارعالی درود برشما

Perfect

عاااالیییی بود

دمت گرم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

وبسایت

دیدگاه

ترجمه لغت انگلیسی
ترجمه لغت انگلیسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *