معنی کلمه pillow

خواص دارویی و گیاهی

معنی کلمه pillow
معنی کلمه pillow

دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان
آموزان زبان های
انگلیسی، آلمانی و فرانسه طراحی شده. در طراحی این دیکشنری گذشته از استاندارد بودن محتوا، توجه
ویژه ای
به المان های آموزشی شده است.

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

معنی کلمه pillow

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

برای استفاده از امکانات سایت عضو شوید.

برای مشاهده عکس های کلمه pillow روی لینک زیر کلیک کنید:

در اینجا مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک
گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

a rectangular cloth bag stuffed with feathers or other soft materials, used to support the head when lying or sleeping.

synonyms: cushion, bolster, headrest, pad, support, rest “his head rested on the pillow”

معنی کلمه pillow

rest (one’s head) as if on a pillow. “his head was pillowed on his arm”

synonyms: lay, cushion, cradle, rest, support, prop (up) “she pillowed her head on folded arms”

pillow case = روه متکا،رويه بالش

pillow slip (=pillowcase) روبالش، جلد بالش. .

pillow lava = گدازه بالشی

a rectangular cloth bag stuffed with feathers or other soft materials, used to support the head when lying or sleeping.

synonyms: cushion, bolster, headrest

“his head rested on the pillow”

rest (one’s head) as if on a pillow.

Can I get a pillow?

I need an extra pillow.

Please get me a pillow.

Let’s have a pillow fight.

pillow needs for sleep

Don’t use feather in the pillow

Don’t use feather into pillow

1
عمومی::
بالش‌ وار قرار، بالش‌، بالین‌، پشتی‌، مخده‌، متكا


شبکه مترجمین ایران

1
general::
noun

cushion:

She put a pillow under his head.


معنی کلمه pillow


Simple Definitions

2
general::
  noun ADJ. feather | lumpy VERB + PILLOW fluff (up), plump up, pummel, punch She plumped up the pillows for her sick daughter. | fall/lie/sink back against/on He lay back on his pillows and closed his eyes. | be propped (up) on | bury your face/head in She buried her head in the pillow and wept. PILLOW + NOUN case, slip | fight


Oxford Collocations Dictionary

شما واژه‌ای در دفتر واژه ثبت نکرده‌اید.

ترتیب بر اساس:

برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی‌، لیست لغات از بین خواهد رفت.

واژه: pillow

اعراق را بخوانید.اعرج را بخوانید.اعرف را بخوانید.

معنی کلمه pillow

این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.


بالش، متکا، پشتی، مخده، بالش وار قرار گرفتن، بربالش گذاردن

ترجمه انگلیسی به فارسی کلمه Pillow

بالش، متکا، کوسن، ناز بالش، بالین، سرآسا
(هر چیز بالش مانند) بالشتک، تشکچه
سر خود را روی بالش (یا هر چیز بالش مانند) قرار دادن، غنودن
Pillow block
(اتومبیل) جعبه ی انتقال کاردان
Pillow lace
رجوع شود به bobbin lace
Pillow sham
رو بالشی تزئینی
Pillow talk
صحبت خودمانی، حرف های خصوصی (مثلا مکالمه ی زن و شوهر در بستر)

ترجمه و معنی انگلیسی به انگلیسی Pillow

جمله، مثال و اصطلاحات کاربردی با کلمه Pillow

معنی کلمه pillow

 

پانویس

معنی و مفهوم لغت Pillow در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی | ترجمه تخصصی Pillow به فارسی | کاربرد واژه Pillow | اصطلاحات تخصصی و روزمره انگلیسی با کلمه Pillow | هم خانواده های کلمه انگلیسی Pillow | مترادف کلمه Pillow | متصاد کلمه | ترجمه تخصصی عبارت Pillow | دیکشنری آنلاین Pillow | دیکشنری، فرهنگ لغت، فرهنگ لغات، انگلیسی به فارسی، دیکشنري، دیکشنری آنلاین، فرهنگ لغت آنلاین، واژه نامه | واژه نامه آموزشی | معنی و ترجمه واژه Pillow در واژه نامه انگلیسی به فارسی به همراه مثال و تلفظ انلاین | معانی دیگر Pillow و مشابه کلمه.

ترجمه انگلیسی به فارسی کلمه Pillow talk

صحبت خودمانی، حرف های خصوصی (مثلا مکالمه ی زن و شوهر در بستر)
Pillow
بالش، متکا، کوسن، ناز بالش، بالین، سرآسا
(هر چیز بالش مانند) بالشتک، تشکچه
سر خود را روی بالش (یا هر چیز بالش مانند) قرار دادن، غنودن
Talk
(معمولا با: of یا to یا on یا about و غیره) حرف زدن، صحبت کردن، سخن گفتن، دم از چیزی زدن
مخابره کردن، (خبر و غیره) رد و بدل کردن، بیان کردن، (مطلب را) رساندن
چرند گفتن، حرف مفت زدن، یاوه گفتن
شایعه پراکنی کردن، حرف مفت زدن
کنکاش کردن، مشاوره کردن، صلاحدید کردن
صدای صحبت مانند ایجاد کردن
افشاگری کردن، لو دادن، مقر آمدن، پته را آب دادن، مقر آوردن، بند را آب دادن
سخنرانی کردن، نطق کردن
(با حرف زدن) به حالت خاص در آوردن 0
حرف، گفتار، سخن، صحبت 1
(به ویژه خودمانی) گفت و شنود، مکالمه، مذاکره 2
(به ویژه غیر رسمی) سخنرانی، نطق 3
گردهمایی، کنفرانس، کنکاش 4
شایعه، حرف مفت، غیبت 5
چرند، چرندیات، یاوه، یاوه گویی، چاخان، گنده گویی 6
گویش، زبان ویژه، زبان زرگری 7
صدای جانور (به ویژه اگر شبیه صدای انسان باشد) 8
ورد زبان، سر زبان ها
Pillow block
(اتومبیل) جعبه ی انتقال کاردان
Pillow lace
رجوع شود به bobbin lace
Pillow sham
رو بالشی تزئینی
Back talk
(عامیانه) پیش جوابی، گستاخی، حاضرجوابی
Chalk talk
(در کلاس یا جلسه و غیره) خطابه ی همراه نمودار و تصویر روی تخته ی سیاه
Cross talk
(رادیو و تلفن) روی هم افتادن دو خط (یا دو ایستگاه رادیو)، تداخل صوتی، همبر آوایی
Double talk
(سخن مبهم و گول زننده) دو پهلوگویی، دو گونه گویی، مغلطه
دو پهلو حرف زدن، مغلطه کردن
گفتار مبهم
1

ترجمه و معنی انگلیسی به انگلیسی Pillow talk

جمله، مثال و اصطلاحات کاربردی با کلمه Pillow talk

معنی کلمه pillow

 

پانویس

معنی و مفهوم لغت Pillow talk در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی | ترجمه تخصصی Pillow talk به فارسی | کاربرد واژه Pillow talk | اصطلاحات تخصصی و روزمره انگلیسی با کلمه Pillow talk | هم خانواده های کلمه انگلیسی Pillow talk | مترادف کلمه Pillow talk | متصاد کلمه | ترجمه تخصصی عبارت Pillow talk | دیکشنری آنلاین Pillow talk | دیکشنری، فرهنگ لغت، فرهنگ لغات، انگلیسی به فارسی، دیکشنري، دیکشنری آنلاین، فرهنگ لغت آنلاین، واژه نامه | واژه نامه آموزشی | معنی و ترجمه واژه Pillow talk در واژه نامه انگلیسی به فارسی به همراه مثال و تلفظ انلاین | معانی دیگر Pillow talk و مشابه کلمه.


در این مطلب معنی as cool as the other side of the pillow رو با هم یاد میگیریم.

کلمه pillow رو باید بدونید که به معنای بالش هست و همه ما هم هر شب pillow خودمون رو برمیگردونیم به امید سمت خنکش…

 

در انگلیسی cool یعنی آدم با حال، آدمی که ضد حال نیست. برای مثال من دوستی دارم که همیشه پایه هست و من میگم he is cool

 

معنی کلمه pillow

و اصطلاح جالبی در انگلیسی وجود داره که بر اساس همین کلمه هست و cool بودن اون سمت بالش. مثلا میگیم

He is as cool as the other side of the pillow.
یا
He is cool like the other side of the pillow.

و در این اصطلاح از دو معنی cool به یک معنا استفاده شده برای تاکید بر با حال بودن یک شخص.

 

حالا که درباره cool حرف زدیم یک اصطلاح جالب دیگه هم در انگلیسی وجود داره که میگه somebody is as cool as a cucumber. و این یعنی اینکه این شخص حسابی بی خیال هست و در موقعیتی که شاید باقی افراد خیلی استرس بگیرن این شخص خیلی بی خیال هست.

 

برای یادگیری اصطلاحات بیشتر حتما در صفحه اینستاگرام آموزش زبان عطایی آنلاین عضو بشید و همینطور کانال تلگرام آموزش زبان استاد عطایی رو هم فراموش نکنید.

یه پیشنهاد که نمیتونید رد کنید…

ایمیلتون رو در قسمت پایین وارد کنید و ما هر هفته یک مطلب اختصاصی آموزش زبان براتون ارسال میکنیم اون هم بصورت کاملا رایگان و بدون نیاز به سر زدن به سایت عطایی آنلاین

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌ سایت

امور بانکی یکی از واجبات زندگی در یک کشور انگلیسی زبان هست و اگر به

در مطلب امروز کلمات انگلیسی مربوط به رستوران رو با هم یاد میگیریم. در مسافرت

در ادامه بحث انگلیسی در هتل و مخصوصا لغات انگلیسی مربوط به هتل یک مجموعه

یادگیری لغات انگلیسی مربوط به هتل برای همه ضروری هست و هر کسی که مسافرت

در مطلب لغات انگلیسی مربوط به فرودگاه درباره کلمات مرتبط به فرودگاه صحبت کردیم و

در مطلب امروز لغات انگلیسی مربوط به فرودگاه رو مورد بررسی قرار میدیم چون فصل

در این مطلب قصد داریم که لغات انگلیسی مربوط به پارک رو با هم یاد

در مطلب امروز مفصلا میخواهیم درباره کلمات انگلیسی مربوط به لباس صحبت کنیم. ۱۵ الی

یکی از کلماتی که این روزها از انگلیسی به فارسی اومده کلمه fake هست و

امروز قصد دارم معنی y tho در اینستاگرام رو براتون توضیح بدم. در قسمت استوری

یادگیری زبان از سطح مبتدی دغدغه خیلی از افراد هست و حق هم دارید. مخصوصا

در این قسمت قصد دارم درباره تفاوت store و shop براتون بگم.   تفاوت store

امروز قصد دارم با شما درباره فرق بین beat و win صحبت کنم. دو فعلی

در این مطلب قصد داریم تفاوت بین miss و lose رو برای شما عزیزان باز

انواع فیلم به انگلیسی رو میخام که امروز و در این مطلب بهتون معرفی کنم.

کلمات پرسشی انگلیسی یا کلمات پرسشی wh یک سری کلمات هستند که در ابتدای جملات

معنی کلمه pillow

در این مطلب معنی as cool as the other side of the pillow رو با

در این مطلب قصد دارم درباره کلمه پرکاربرد این روزهای فضای مجازی ایران صحبت کنم

یکی از مشکلاتی که اکثر زبان آموزان داران آدرس نوشتن به انگلیسی هست. نوشتن آدرس

بیش از یک سال از ارایه محصولات آموزش زبان انگلیسی دانلودی استاد عطایی در سایت

استاد عطایی با بیش از ۱۳ سال سابقه تدریس حرفه ای در حوزه آموزش زبان انگلیسی، صاحب سبک و متد حرفه ای مکالمه آنالیزی می باشند. با گذر از قریب به ۸ سال از شروع تدریس سیستم آنالیزی از طرف استاد عطایی، حالا کلاسهای استاد عطایی بصورت خصوصی، نیمه خصوصی و آنلاین در اختیار همه زبان آموزان در سرتاسر ایران و جهان میباشد. مفتخریم اعلام نماییم که با تجربه های کسب شده در این مدت، میتوانیم به صراحت اعلام نماییم که کلاس های دانش زبان انگلیسی استاد عطایی بیش از ۹۰ درصد رضایت و موفقیت زبان آموزان را در پی داشته اند. از شما دعوت می کنیم نظر چندی از این زبان آموزان را با کلیک در اینجا بخوانید.

تهران، میدان فاطمی، خیابان جویبار، کوچه غفاری شرقی، پلاک ۲۹، واحد ۵

کپی رایت ۲۰۱۴ – ۲۰۲۰ | عطایی آنلاین ارایه دهنده کلاس ها و محصولات آموزش زبان انگلیسی انحصاری استاد عطایی | استفاده از مطالب سایت عطایی آنلاین با ذکر منبع بلامانع میباشد.

معنی کلمه pillow
معنی کلمه pillow
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *