خواص دارویی و گیاهی
دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.
barsadictionary@gmail.com
Telegram:
@Barsadic
دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.
1
general::
general manager
شبکه مترجمین ایران
2
general::
general director
transnet.ir
3
Law::
Director General
ترجمه مدیر کل به زبان انگلیسی
فرهنگ تشریحی – کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
مدیر کل (انگلیسی: General manager) به مدیر اجرایی اطلاق میگردد، که مسئولیت اصلی آن، مدیریت مستقیم بر منابع درآمد و هزینههای شرکت میباشد، که عناصر مربوط به این دو عامل، در فهرستی تحت عنوان صورت سود و زیان، درج میشوند. مدیر کل معمولاً وظیفه نظارت بر کلیه زیرمجموعههای دو بخش بازاریابی و فروش را برعهده دارد و بطور روزانه عملیات حوزه کسبوکار شرکت را مدیریت میکند و دستورهای لازم را به کارکنان بخش کسبوکار، انتقال میدهد.
در اغلب شرکتها، مدیر کل مسئولیت برنامهریزی راهبردی شرکت را نیز برعهده دارد. از دیگر وظایف یک مدیر کل میتوان به: تفویض اختیارها، هماهنگی و سازماندهی نیروی انسانی، همچنین تصمیمگیری برای رسیدن به نتایج مطلوب، با هدف کسب سود برای سازمان، اشاره نمود.[۱] در بعضی از شرکتها، بسته به نوع فعالیت شرکت، گاهی مدیر ارشد مالی یا مدیر عملیات، به عنوان مدیر کل شرکت فعالیت میکنند. در بسیاری از شرکتهای بزرگ، مدیر کل شرکت، معاون مدیر عامل نیز محسوب میشود.
0 کاربر و 3 مهمان درحال دیدن موضوع.
نویسنده negarin60
نویسنده sepidehh
ترجمه مدیر کل به زبان انگلیسی
نویسنده محمد ذبیح منش
نویسنده allisarabi
نویسنده محمد ذبیح منش
نویسنده GEZAL
Bad Behavior has blocked 8155 access attempts in the last 7 days.
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
توسط
مدیرکل انجمن، 21 خرداد 1396 در دیکشنریها
Arad نام یک دیکشنری انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی کاملاً رایگان است. که با قابلیتهای فراوان خود، به یکی از بهترین دیکشنریهای حال حاضر رایگان ایرانی تبدیل شده است. این نرمافزار در مواقعی که به مطالعه متون انگلیسی مشغول هستید در کنار شما حاضر بوده و به سادهترین و سریعترین وجه ممکن معنی کلمات مورد نظر را در اختیار شما قرار میدهد. دیکشنری Arad از سرعت بالایی در پیدا کردن لغت مورد نظر و ارائه معنی آن برخوردار بوده وا ز محیط کاربری بسیار ساده فارسی تشکیل شده است.
از ویژگیهای منحصر به فرد این فرهنگ لغت میتوان به قابلیت ترجمه کلمه به کلمه متون انگلیسی فایل های TXT و HTML اشاره کرد، این دیکشنری فایل های متنی مورد نظر شما را از ورودی دریافت نموده و پس از پردازش سریع آن، معانی کلیه لغات موجود در صفحات را بصورت TXT یا HTML در اختیار شما قرار میدهد!، علاوه بر آن چنانچه مجهز به سیستم عامل ویندوز ۲۰۰۰ و یا نرمافزار Text-To-Speech باشید، قادر است کلمات انگلیسی مورد نظر شما را نیز تلفظ نماید. هم اکنون این دیکشنری بسیار کارآمد در ادامه مطلب از سایت قایل دریافت میباشد.
English to Persian Arad 2.0.zip
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شویدترجمه مدیر کل به زبان انگلیسی
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
طراحی و پشتیبانی
طرح و گرافیک ماهان
آگوست 10, 2016
در این پست لیستی کامل از اسامی شغل ها به انگلیسی براساس دسته بندی های مختلف قرار داده شده است، و در انتها هم به تعدادی از جملات و کلمات مرتبط با مشاغل در انگلیسی پرداخته شده است. اسامی شغل ها به انگلیسی در جداول زیر آمده اند:
ترجمه مدیر کل به زبان انگلیسی
تخصص های پزشکی:
شغل های مربوط به مدرسه و دانشگاه:
*به طور کلی کسی که در دانشگاه در مقطع کارشناسی تدریس می کند College teacher نامیده می شود ولی کسی که در مقطع کارشناسی ارشد تدرسی می کند University teacher نامیده می شود.
*BrE مخفف British English است.
مشاغل مربوط به علوم:
مشاغل مربوط به هنر و کارهای خلاق:
مشاغل مربوط به ساختمان، تعمیر کاری و نگهداری:
شغل های مربوط به کلیه وسایل نقلیه:
مشاغل مربوط به قانون:
شغل های مربوط به آشپزی:
شغل های مربوط به فناوری اطلاعات (IT):
شغل های ورزشی:
شغل های متفرقه:
Interpreter مترجم همزمان است.
What do you do?
شغات چیه؟
I’m a teacher
من یک معلم هستم
I work as a teacher
من به عنوان یک معلم کار می کنم
to look for a job
دنبال کار گشتن
to find a job
کار پیدا کردن
ترجمه مدیر کل به زبان انگلیسی
to apply for a job
درخواست کار کردن
to offer a job
کاری را (به کسی) پیشنهاد کردن
to hire
استخدام کردن
to be hired
استخدام شدن
to fire
اخراج کردن
to be fired
اخراج شدن
to lose one’s job
شغل خود را از دست دادن
to quit
ترک کردن
to quit one’s job
شغل خود را ترک کردن
to resign
استعفا دادن
to retire
بازنشسته شدن
He gets twelve dollars an hour
او ساعتی 12 دلار می گیرد
He is paid twelve dollars an hour
به او 12 دلار در ساعت داده می شود
His hourly pay is twelve dollars
دستمزد ساعتی او 12 دلار است
He gets five thousand dollars a month
او ماهانه پنج هزار دلار می گیرد
They get twenty thousand dollars a year
آنها سالانه 20 هزار دلار می گیرند
His salary is 30 thousand dollars a year
حقوق او سالانه 30 هزار دلار است
واژگان انگلیسی مربوط به اقوام
اصطلاحات و لغات انگلیسی بانک
کلمات انگلیسی مربوط به فرودگاه
تخصص های پزشکی به انگلیسی
اصطلاحات و کلمات انگلیسی اقتصاد
با روزی کمتر از ۲۰ دقیقه زبان یاد بگیرید
با فیلمها و داستانهای جذاب، انگلیسی را اصولی و حرفهای یاد بگیرید.
بسیار عالی بود
gooood
tahnk you
ممنون از لطف شما .واقعا خسته نباشید .من تازه شروع به خواندن زبان کردم .مطالبتون واقعاً عالیه
عالی بود بی نظیر nice good
ممنون تکالیف انگلیسی ام انجام شد
Thanks help me alot:)
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
0