خواص دارویی و گیاهی
ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “لپ” عبارت است از cheek , jowl.
عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “لپ” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:
English
cheek , jowl
slurp
لپ کلام به انگلیسی
gobble , lap
lobe
lobotomy
lobectomy
gist
lobotomize
– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “لپ” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “لپ” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “لپ” نقش تعیین کننده ای دارد.
– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “لپ” به انگلیسی منعکس شود.
زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا
1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “لپ” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “لپ” می گویند.
2- و ترجمه محتوایی عبارت “لپ” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.
– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “لپ” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.) پس در انتخاب معادل انگلیسی “لپ” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.
– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد: مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.
جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “لپ” هم آیا این موضوع صدق می کند؟
پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.
بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.
– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:
همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد. در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده میشود.
این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل میشود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمههای بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی cheek , jowl برای عبارت فارسی “لپ” صدق می کند؟
– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.
گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.
– انگلیسی جنسیت ندارد:
در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.
بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.
پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “لپ” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.
لپ کلام به انگلیسی
– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:
در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.
صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “لپ” سبب می شود کار شما ساده گردد.
– تلفظ انگلیسی:
تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.
به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.
در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.
– زمان ها:
بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.
این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.
– افعال عبارتی:
افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.
– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی
معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.
– انواع ضمایر:
در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.
– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:
معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آنها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه میکنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.
در واقع بیان معادل فارسی “پنجرهها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را میتوانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.
– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟
آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.
– حروف تعریف:
در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.
استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.
– حروف اضافه:
ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.
گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).
– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.
طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.
مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.
– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “لپ” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.
همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “لپ” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “لپ” بوجود آمده اند.
شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و … ارائه شود، به هیچ عنوان استفاده صرف از این ابزارهای نوین برای ترجمه انگلیسی “لپ” پیشنهاد نمی شود.
{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “1”,”visibility”: “visible”
}]
}]
}{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “0”,”visibility”: “hidden”
}]
}]
} کلیه حقوق این وب سایت متعلق به EnglishVocabulary.ir میباشد.
ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “لپ لپ خوردن” عبارت است از gobble , lap.
عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “لپ لپ خوردن” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:
English
gobble , lap
cheek , jowl
لپ کلام به انگلیسی
slurp
lobe
lobotomy
lobectomy
gist
lobotomize
to corrode or erode, wear away
suit, fit
– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “لپ لپ خوردن” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “لپ لپ خوردن” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “لپ لپ خوردن” نقش تعیین کننده ای دارد.
– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “لپ لپ خوردن” به انگلیسی منعکس شود.
زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا
1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “لپ لپ خوردن” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “لپ لپ خوردن” می گویند.
2- و ترجمه محتوایی عبارت “لپ لپ خوردن” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.
– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “لپ لپ خوردن” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.) پس در انتخاب معادل انگلیسی “لپ لپ خوردن” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.
– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد: مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.
جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “لپ لپ خوردن” هم آیا این موضوع صدق می کند؟
پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.
بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.
– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:
همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد. در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده میشود.
این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل میشود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمههای بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی gobble , lap برای عبارت فارسی “لپ لپ خوردن” صدق می کند؟
– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.
گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.
– انگلیسی جنسیت ندارد:
در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.
بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.
پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “لپ لپ خوردن” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.
لپ کلام به انگلیسی
– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:
در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.
صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “لپ لپ خوردن” سبب می شود کار شما ساده گردد.
– تلفظ انگلیسی:
تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.
به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.
در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.
– زمان ها:
بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.
این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.
– افعال عبارتی:
افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.
– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی
معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.
– انواع ضمایر:
در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.
– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:
معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آنها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه میکنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.
در واقع بیان معادل فارسی “پنجرهها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را میتوانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.
– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟
آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.
– حروف تعریف:
در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.
استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.
– حروف اضافه:
ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.
گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).
– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.
طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.
مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.
– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “لپ لپ خوردن” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.
همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “لپ لپ خوردن” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “لپ لپ خوردن” بوجود آمده اند.
شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و … ارائه شود، به هیچ عنوان استفاده صرف از این ابزارهای نوین برای ترجمه انگلیسی “لپ لپ خوردن” پیشنهاد نمی شود.
{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “1”,”visibility”: “visible”
}]
}]
}{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “0”,”visibility”: “hidden”
}]
}]
} کلیه حقوق این وب سایت متعلق به EnglishVocabulary.ir میباشد.
بسیار خوش آمدید!از شما دعوت میشود که از بخشهای آموزشی و مطالب مفید و نکتههای ارزشمند بیان شده در سایت انگلیسی مثل آب خوردن دیدن و استفاده فرمایید.
لپ کلام به انگلیسی
رايج ترين اصطلاحات انگليسي در مکالمات
بچه محل
Are U happy or married
؟ مجردي يا متاهل
I must talk so my self
تعريف از خود نباشه
I wasn’t born yesterday
موهامو توآسياب سفيد نکردم
She doesn’t lift a finger
دست به سياه و سفيد نميزنه
Whenever he opens he’s mouth he puts he’s feet in it
اومد حرف بزنه راه رفت
how much bread have u got
؟ مايه تيله چقد داري
error is human
انسان جايز الخطاس
i will put you in your place
حالتو ميگيرم
No offence
دور از جون
و بعضي مواقع به معني جسارت نباشه
You cant eat your cake and have it
هم خدا رو ميخواد هم خرما
what a stupid thing i did
عجب غلطي کردم
Cause my finger
وقتي چيزي رو به سمت کسي پرتاب ميکنيم براي عذر خواهي اين اصطلاح رو ميگيم
he is so behind
طرف شوته
her bark is worse than her bite
زبونش مثل نيش مار ميمونه
Variety is the spice of life
تنوع چاشني زندگيه
لپ کلام به انگلیسی
it’s beyond his mind
عقلش قد نميده
Great boast little toast
پزعالي جيب خالي
i am as i am
همينم که هستم
double whamming
قوز بالا قوز
Rock the boat
سنگ جلوي پاي کسي انداختن
He has a big mouth
ادم دهن لق
Are u with me
؟ داري منو
Don’t look the other way
خودتو به کوچه علي چپ نزن
Poor fellow
بنده خدا
He is post master at
طرف خداي فلان کار است
Cut my legs and call me shorty
تو گفتي و منم باور کردم
She’s a liar liar
روده راست تو شکمش پيدا نميشه يه
ta ta for now
( خداحافظ (فعلا
night night boy
سوسول
Chicken out
اين اصطلاح براي فردي استفاده ميشه که جا ميزنه تو کارا
to make two ends meat( بيشتر براي جواب دادن در مورد شغل استفاده ميشود (به معني بخور و نمير
First learn the rules then break some
اول قانون رو ياد بگير بعد اونو زير پا بزار
He has money to burn
اصطلاح براي ادم خرپول
He is loaded with money
He is made of money
He is rolling in it
He is well off
He was born with a silver spoon in his mouth
the weather has changed
شرايط عوض شده
She was born on the wrong side of the bed
حرام زاده
push arround the bush
طفره رفتن
He’s all thumb
آدم شلخته
talk of devils
حلال زاده است
rool the red carpet for somebody
جلوي کسي گاو کشتناحترام خيلي زياد
to flatter
پاچه خواري
to kissup somebody
پاچه خواري
apple polisher
پاچه خوار
give someone lip service
شير کردن کسي با حرف
chicken chicken
چقدر ترسو
chicken feed
پول خردناچيز
chicken scrach
خرچنگ قورباغه
bread line
خط فقر
copy cat
کسي که زود هر چيز را تقليد ميکند
back breaking job
شغل سخت و کمر شکن
has the penny dropped
؟ دوزاريت افتاد
dress up like a cristmas tree
تيپ زدن
you shine like a new penny
اصطلاح براي تعريف از افراد خوشتيپ
thick skull
کله پوك
how can i put it into your thick skull
چطوري توي کله پوکت فرو کنم
you look lost
گيج ميزني
when there is a will, the is a way
خواستن توانستن است
christ sake
خدا به دادمون برسه
i put it down to experience
پشت دستم رو داغ گذاشتم
I learned my lesson
I got the message
Goody Goody
کسي که پاچه خواري يا خود شيريني ميکنه بهش ميگن
Im just picking on you
فقط سر به سرت ميزارم
سر کارت گذاشتم
i will fix you
پدرتو در ميارم
i will teach you a good lesson
I will send you on a trip
يه کاري کنم حال کني
you’ve got belly
شکم آوردي
your shirt is what i really adore
( لباست منو کشته ( لباس فقط براي مثال هست
stop talking rubbish
شر و ور نگو
stop talking nonsense
مزخرف نگو
excuse my french
گلاب به روت روم به ديوار
free loader
اصطلاح براي ادمهاي چتر باز که خونه فک و فاميل يا دوستاشون چتر بازي ميکنن
white wash
ماست مالي
I will rip you in half
دو شقه ات ميکنم
there’s the bell
زنگ خورد
the class is missed
tell me what to do
تکليف منو روشن کن
I was ruined
پدرم در اومد
I had one of those days
It’s a big bell
اين يه اخطاره
He has a hand in high places
طرف خرش خيلي ميره
Im getting nicked
دارم کلافه ميشم
You look like an apple on stick
اين اصطلاح را براي افرادي استفاده ميکنيم که موهايشان نا مرتب و بسيار بلند است
Apple of someone’s eye
نور چشمي
Be in harmony
هماهنگ باش
To be in tune with
هماهنگي
We are moving at snail’s pace
خيلي کند پيش ميريم
Im loaded
( توپ توپم(وقتي غذا زياد خورديم
I stuffed my face
تا خرخره خوردم
It rings a bell to me
برام آشناس
he is an understanding boy
پسر فهميده اي است
he is impossible
اون غير قابل تحمله
he is a head and shoulder above me
يه سر و گردن بلند تره
dont let the cat out of the bag
راز رو فاش نکن
as cold as cucamber
( آدم بي روح و بي احساس (سيرابي
Any body for tennis
؟ کسي حاضره؟کسي داوطلب هست
let me set the fire
بذار دعواتون بندازم
can i put it in this way
؟ ميتونم اينجوري بگم
please correct me if im wrong
اگه اشتباه ميگم منو تصحيح کنيد
what comes first
چيزي که در مرحله اول مهمه
He looks proud
خودشو ميگيره
he has no right
غلط کرده
if you dont go into too much trouble
اگه تو زحمت نمي افتي
but no but
اما و آخه نداره
you are the ultimate
تو خود خودشي
تو آخرشي
you are it
to sentence someone
محکوم کردن کسي
dont finger your point on someone’s else
تقصير کس ديگه اي ننداز
dont duck the responsibility
you should face the music
بايد قبول کني
strike a light
( يه چراغ روشن بعضي مواقع هم ميگيم(بابا ايول
dont play tricks on my heart
با قلب من بازي نکن
she is second to none
دومي نداره آخرشه
its as A B C
خيلي راحته مثل آب خوردن
other stuff like this
يه چيزي تو اين مايه ها
I beg you to pray
التماس دعا دارم
he has got itchy feet
اصطلاح براي کسي که دوست داره زياد سفر بره
bark up the wrong tree
تيرت خطا رفت
Bet on the wrong horse
کسي که آينده نگريش خوب نيست
bull in a china shop
دست و پا چلفتي
cat get one’s tongue
گربه زبونب و خورده
change horse in midstream
وسط دعوا نرخ تعيين کردن
cry wolf
چوپان دروغگو
making a roll call
حاضر غايب کردن
my foot is twisted
خورده پام پيچ
my hand is swollen
دستم ورم کرده
Im having second thought
نظرم عوض شد
for no reason
همينجوري
you look fishy
مشکوك ميزني
It calls question
مشکوکه
Alles for you
واي به حالت
We will se about it
خواهيم ديد
Must be nice
وقتي از چيزي خوشحال ميشيم
he has got snake in his pocket
اصلاح براي آدمهاي خسيس
He is charming
مهره مار دارهجذابه
dont mock anyone
کسي رو مسخره نکن
Pull the rog from under someone
زير آب کسي رو زدن
You blew it
خيت کاشتيگند زدي
ضايع کردي
it was publicly known
گندش در اومد
he is in game
طرف اهل حاله- اهل دل
wipe that smile of your face
نيشتو ببند
that’s you
اگه کسي به شما بد و بيراه گفت با اين جمله ساده اصطلاحا ميگين: خودتي
back at you
اينم جوابت
im getting sick and tired of you
ديگه داري حالمو بهم ميزني
i cant stand the sight of you
مرده شورتو ببرن
Out of sight,Out of mine
از دل برود هر آنکه از ديده رود
legwork
پادويي
it seems we are in the same boat
به نظر ميرسه راهمون يکيه
what a chick
بچه پررو
you are so chicky
عجب رويي داري-خيلي پررويي
its on the tip of my tongue
نوك زبونمه
sleep of my tongue
اشتباه لپي
piss off
بزن به چاك
im a bit lost
يه کمي گيج شدم
how could you do that with me
؟ چطور تونستي اين کارو با من بکني
he is playing with you
داره بازيت ميده
do i have your word on it
ميتونم روت حساب کنم
let me clear up a couple of things
بزار چند تا چيزو روشن کنم
dont use that tone with me
با من اينجوري حرف نزن
he is a fun sucker
اهل دل
suck fun out of everything
فقط حال کن فقط خوش باش
are you listening to a word im saying
اصلا گوش ميکني ببيني چي ميگم
dance about the truth
گربه رقصوني
sit that ass down
بتمرگ
nothing major
چيز مهمي نيست
its diffrent with me
وضعيت من فرق فوکوله
are you bullshiting me
؟ داري منو دست ميندازي؟ اسگلمون کردي
im dying tobe with you
ميميرم واسه اينکه با تو باشم
we’ll make jack so jelous
يه کاري ميکنيم بقيه از حسرت بترکن
throw your fear away
رو دور بريز ترست
he is such a hash
(طرف عمليه) مواد مخدر استفاده ميکنه
opium taker
ترياکي
dig in
بزن تو رگ
lets have a bite
يه لقمه بزن
my mouth waters
دهنم اب افتاد
you have no tolerance
خيلي بي جنبه اي – ظرفيت نداري
you have little tolerance
کم جنبه اي
there are limits to my tolerance
ظرفيت منم حدي داره- تحمل منم حدي داره
let it out and have a good cry
گريه کن خودتو خالي کن
do you like to party
دوست داري مواد مصرف کني
he has a thing for speed
عشق سرعت
piegon fancier
کفتر باز
enough is enough
ديگه به اينجام رسيده
ديگه بسه
my job is on the line
شغلم در خطره
my pride is on the line
آبروم در خطره
dont make me lose the face
آبرومو نبر- ضايعم نکن
dont discredit me
i proud of you
بهت افتخار ميکنم
dont show off
قيف نيا- کلاس نزار
Hey bulky
هي گنده بک
Arm wresteling
مچ انداختن
Break the wishbone
جناق شکستن
She drank a massive amount of wine
( خودشو خفه کرده بود(با شراب
Redneck
جواد-خز
Hillbilly
جواد جوات
Preserve your eyesight
( مراقب چشماتون باشيد(به کسي که چشم چروني ميکنه ميگي
Pray in public but criticize in private
تو جمع تشويق کن تو خلوت انتقاد
Rainy day
روز مبادا
Work for rainy day
براي روز مبادا کار کن
Let me agree to disagree
بزار ادامه ندم- بيخيال شو
Let us leave it in that point
There is no point coming to this clay
فايده اي نداره
The point is that
نکته اينجاست
Thankyou for pointing that out
ممنون که به اين نکته اشاره کردين
I have a funny feeling
حالم يه جوريه- يه جور ناجور
Does he resent my being here
؟ دلخور شده من اومدم اينجا
Don’t molest me
اذيت نکن کرم نريز
He is not like you
به قيافت نميخوره
Likes like like
کبوتر با کبوتر
It doesn’t concern you
به تو ربطي نداره
It has nothing to do with you
Mind your own business
سرت تو کار خودت باشه
Spring cleaning
خانه تکاني
Fat chance
غير ممکن
Noway!
عمرا
Never in a million
Noway?
؟ راه نداره
curiosity killed the cat
کنجکاوي زياد سر آدم رو به باد ميده
dog eat dog
سگ صاحابش رو نميشناسه
donkey’s years
يک قرن طول کشيدن
dumb bunny
مشنگ و منگل
eager beaver
کشته مرده کار
eat like a horse
( مثل اسب خوردن(به قول ايرانيها مثل خر خوردن
every dog has his day
يه روز هم نوبت ما ميشه
fraidy cat
ببو و بزدل
get on one’s high horse
از خود متشکر
get off one’s high horse
از خر شيطون بيا پايين
go ape
قاط زدن
hit the bulls eye
(زدن توي خال)دقيقا به نکته اشاره کردن
hold one’s horse
دندون رو جيگر گذاشتن
holy cow
( طرف فيوزش پريده (قاط زده
horse around
آتيش سوزوندن
horse trade
چانه زدن
in the dog house
مثل سگ ميترسه
kangaroo court
( کسي که خودش قضاوت ميکنه و تنها به قاضي ميره (دادگاه سر خود
heart is through his stomach
مردها بنده شکم اند
when you are in Rome do as the Romans do
خواهي نشوي رسوا همرنک جماعت شو
don’t bite off more than you can chew
لقمه را به اندازه دهانت بردار
don’t bite the hand that feeds you
نمک خوردى نمکدان مشکن
don’t cry over spilt milk ريخته رو نميشه جمع کرد
آب
he kicked the bucket yesterday
ديروز غزل خداحافظي رو خوند
he is all thumb
آدم دست و پا چلفتيه
lets sleeping dogs lie
پا روي دم شير نذار
live high on the hog
زندگي بر وفق مراد بود
lock the barn door after the horse is gone
اصطلاح به معني نوش دارو پس از مرگ سهراب
make the mountain out of a molehill
از کاه کوه ساختن
monkey business
خر کاري
put the cart before the horse
کارها رو سر و ته انجام دادن
rain cats and dogs
(آسمان سوراخ شده) وقتي باران شديد مياد اين اصطلاح رو به کار ميبريم
rat out on
کلاه کسي رو برداشتن- به کسي خيانت کردن
rat arce
چرخيدن- گيج زدن دور خود
road hog
لايي کشيدن تو خيابون
scarely cat
ببوشوت
smell a rat
اينکه کاسه اي زير نيم کاسه است
straight from the horse’s mouth
منبع موثق
straw that breaks the camel’s back
اين رو زماني استفاده ميکنيم که يک مشکل شوخي شوخي جدي ميشه
Tail between one’s leg
از خجالت آب شدن
Take the bull by the horns
دل به دريا زدن
Talk until the cows come home
مغز همه رو خوردن
Throw someone to the wolves
تو دل شير رفتن
Turn tail
دم روي کول گذاشتن
Wolf in sheep’s clothing
(گرگ در لباس بره) اصطلاح براي ادمي که سعي ميکنه خودشو خوب جلوه بده
Black will take no longer
بالاتر از سياهي رنگي نيست
No pains,no gains
نابرده رنج گنج ميسر نميشود
Everyone is in the same boat
بر هر که بنگري به همبن درد مبتلاست
He that hunts two hares will catch neither
با يک دست نميشه دو هندوانه برداشت
Knowledge is power
توانا بود هر که دانا بود
What comes with the wind goes with the water
باد آورده رو باد ميبره
To kill a man with a cushin
با پنبه سر بريدن
One cant make war with rose water
تو دعوا حلوا پخش نميکنن
He’s more catholic than the pope
کاسه داغ تر از آش
He build castles in the air
آدم خيالاتي
کسي که خيال خام تو سرش داره
The proof of pudding is in the eating
حلواي تنتناني تا نخوري نداني
In the long run right will out
حق به حق دارميرسه
Exchange is no robbery
چيزي که عوض داره گله نداره
It is six of one and half a dozen of the other
چه علي خواجه چه خواجه علي
Charity begins at home
چراغي که به خانه رواست به مسجد حرام است
There is a honour among thieves
چاقو دسته خودشو نميبره
There is no room to swing
جاي سوزن انداختن نيست
His foot is on the verge of the tomb
پاش لب گوره
He is rolling in money
غلط ميخوره توي پول
To play a lyre in vain to an ass
ياسين به گوش خر خوندن
After death the doctor
نوش دارو پس از مرگ سهراب
He snapped his finger at his friend
به ريش دوستش خنديد
The nest of the blind is made by God
خدا کس بي کسان است
Bird of a feather flock together
کند هم جنس با هم جنس پرواز
A pebble and a diamond are all alike to a blind man
براي کور تاريک و روشن يکسان است
A bad vessel is seldom broken
بادمجان بم آفت نداره
One word leads to another
حرف حرف مياره
As you make your bed,so you must lie on it
خودکرده را تدبير نيست
The nearer the church, the further the grace
کوزه گر از کوزه شکسته آب ميخوره
Here is the thief, and here is the goat
دزد حاضر و بز حاضر
Nothing is so easy as revenge, nothing is so grand as forgiveness
درعفو لذتي است که در انتقام نيست
I was embarrassed to death
از خجالت مردم
What brings you here
؟ از اين طرفا
Watch for man
مواظب مردا باش
Do you have any dirty secret
؟ گناه ناجوري کردي
Watch out
بپا
Shut the hell up
خفه شودهنتو ببند
Sit the hell down
بتمرگ
It was like this
اينجوري شداينطوري شروع شد
He is not my type
ما به هم نمياي
Swear on god
قسم به خدا
Shaking
قر دادن- رقصيدن
I will make your life a living hell
زندگيتو جهنم ميکنم
You will spoil the effect
از دهن ميفتهمثلا شامت از دهن ميفته
It is going to beg
باد کرده
To be supposed to
قرار بود
Skip the class
دودر کردن کلاس
Gate crasher
مهمان ناخوانده
Make face
شکلک در آوردن
Make mock
Don’t teas me
اذيت نکن
Henpecked
زن ذليل
patriarch
مرد سالاري
Matriarch
زن سالاري
Distraction
نکته و يا گزينه انحرافي
It isn’t worth a penny
پشيزي نميارزه
You are the abbreviated from of nothing
هيچي نيستي سوسکي
She burst into tears
زد زير گريه
Shed tear
اشک ريختن
Cry slightly
خيلي ارام گريه کردن
Disloyal
بي وفا
It is crystal clear
تابلوئهکاملا واضح
Don’t make a spectacle of your self
تابلو بازي در نيار
It is obviously to all
همه ميدونن
Man of house
مرد خونه
مثلا خانوما ميگن مرد خونه نيست
How nice
چه خوب
Since that is the case
حالا که اينجوريه
Jump in
وسط حرف کسي پريدن
Weird thing
حال عجيب
I heard from mouth of a horse
از يه منبع موثق شنيدم
Thisworld
اين دنيا
afterworld
جهان آخرت
Underworld
دنياي تبهکاران
Don’t do rascality
پدر سوخته بازي در نيار
Be in the pink
چاق و چله بودن
سرحال و قبراق بودن
To be in the red
بدهکار بودنحساب منفي داشتنبد حساب بودن
Be in the black
موجودي داشتنخوش حساب بودن
Catch someone red handed
سر بزنگاه کسي را گرفتنمچ کسي را گرفتن
White lie
دروغ مصلحت آميز
Get out of the red
از زير بار قرض بيرون امدن
Red carpet
پذيرايي مخصوصجلوي کسي گاو کشتن
Rose-colored spectacles
عينک خوش بيني
In a brown study
در عالم هپروت
To give someone the green light
چراغ سبز نشان دادن
Out of the blue
مثل عجل معلق
A white elephant
گرانپر دردسربي خاصيت
Hey disloyal…dont you love me anymore? آهاي بي وفا ديگه دوستم نداري
Here we go
بزن بريم بسم ا
Come apart at seams
از کوره در رفتن
Lend someone an ear
دل به دل کسي دادن
Not hold a candle to someone
به گرد پاي کسي نرسيدن
Bark up the wrong tree
سوراخ دعا را گم کردن
Be low man on the totem pole
مثل خر لنگ بودن
In nothing flat
به سرعت باد مثل باد
In a flash
مثل برق
See the writing on the wall
نتيجه مثل روز مثل آفتاب روشن
Be green
تازه کار بودن
Be wet behind the car
ناشي بودن
Go to nuts and bolts
سراغ اصل مطلب رفتن
Have a green thumb
دست خوب داشتن
Chain smoker
(کسي که سيگار پشت سيگار روشن ميکنه)سيگاري قهار
spend money like water
مثل ريگ پول خرج کردن
run arround like a chiken with its head cut off
مثل مرغ سر کنده دور خود چرخيدن
be tough as nails
مثل کوه استوار
like a bat out of hell
مثل فشفشه
easy as pie
مثل آب خوردن
be sharp as tack
تيز بودن
be like looking for a needle in a haystack
توي کاهدان دنبال سوزن گشتن
quick as a wink
به يک چشم به هم زدن
tell like it is
روراست بودن
بي پرده حرف زدن
to play lyre in vain to an ass
ياسين به گوش خر خوندن
to rinse the prayer carpet
جانماز آب کشيدن
be a hit below the belt
ضربه ناجوانمردانه
be a loner
تک رو بودن
be a long shot
تيري در تاريکي
cannot change a leopard’s spots
آش کشک خالته
Drag one’s feet
لفت دادن و کش دادن کار
Elbow one’s way in
سرخر شدن
Face up to sth
تن در دادن به کاري
Fair shake
حق کسي را دادن
Fall apart
از پا در آمدن
Fall down on the job
مثل خر تو گل ماندن
Feel fenced in
گير افتادن
Feel hemmed in
تو تله افتادنگير افتادن
Feel like a million bucks
مثل اينکه خدا دنيا رو بهش داده
Find middle ground
ميانه روي کردن
Flip out
فيوزش پريدهطرف چت ميزنه
Flow the tide
همرنگ جماعت شدنبا باد حرکت کردن
Fly off the handle
ترمز از دستش در رفت
خيلي عصباني شد
قاط زد
Get ahead
پيشرفت کردن
Get burned
نقره داغ شدن
Get the show on the road
دست به کار شدن
Give someone’s a piece of one’s mind
هر چي از دهنش در اومد گفت
Give someone the ax
از پشت به کسي خنجر زدنبي خبر خنجرزدن
reward
مژدگاني
touch me that
اونو بده من
finishing touch
حسن ختام
set the table
چيدن ميز
help your self
وقتي چيزي تعارف ميکنيم بفرماييد
pick on somebody on your own size
با يکي شوخي کن که هم قد خودت باشه
chewbreaking language
زبان عاميانه
to kill somebody with kindness
دوستي خاله خرسه
he is a new money
آدم تازه به دوران رسيده
his days are numbered
پاش لب گوره
squeak throw a test
نمره ناپلئوني
kick the bucket
به درك واصل شدن
you have got bags underyour eyes
زير چشات پف کرده
cats eye
شبرنگ
dream on
( خواب ديدي خير باشه (به حالت مسخره
cold sore
تبخال
burn to a crisp
جزغاله شدن
set somebody up
پاپوش درست کردن براي کسي
frame somebody
she married beneath
با پايينتر از خودش ازدواج کرده
on me
مهمون من
on my treat
roughneck
گردن کلفت
giant idiot
نره خر
this idiot didn’t get what i said
گاگول اصلا نفهميد من چي گفتم
they cannot handle it
ظرفيتشو ندارن
dont be funny
مزه نريز
i’ll get a charter
دربست ميگيرم
go and fly a kite
برو بابا
I will recieve your benediction
دعاي خير
U are adorable together
واقعا برازنده هم هستيد
you should be ashamed
خجالت بکش از خودت
I give U a point
يه آوانس ميدم بهت
He is off the record
خودموني
i had a narrow escape
خطر از بيخ گوشم گذشت
we are now even
حالا با هم بي حساب شديم
that will be even
اينجوري بي حساب ميشيم
i kept telling you
؟ هي بهت نگفتم
she gave me cold shoulder
بهم بي محلي کرد
back at you
اينم جوابت
you are dreaming
دلت خوشه ها
dream on
به همين خيال باش
have onetake one
براي تعارف کردن ميوه ياچيز ديگه
talk highly of someone
از کسي تعريف کردن
You are going too fun
ديگه شورش رو در آورديا
U r so behind
خيلي شوتيا
dont idle your time
وقتتو تلف نکن
moral lesson
پيام اخلاقي
He charmed his way in my heart
تو دلم جا باز کرده
You can be of no help
از دستت کمکي بر نمياد
I didn’t mean to upset you
نميخواستم ناراحتت کنم
talk highly of someone
از کسي تعريف کردن
why did you discourage him
؟ چرا زدي تو ذوقش
zid up
دهنتو گل بگير
I will show you some skill
يه چشمه اي بهت نشون ميدم
let settle it
شر رو بخوابونيم
the situation is way out of control
کار از اين حرفا گذشته
put some effort
يه خودي نشون بده
get this straight to your ear
اينو خوب تو گوشت فرو کن
why do U make fun of me
؟ مگه من شدم مسخره شما؟
چرا منو مسخره ميکني
U were saying
داشتيد ميفرموديد
testtify against someone
بر عليه کسي شهادت دادن
U were a babe in the arm
بچه بودي به سيب زميني ميگفتي ديبدميني
That’s that
هميني که هست
see someone off
بدرقه کردن
U made me like dumy
عروسکي بودم برات
when I say no i mean it
وقتي ميگم نه يعني نه
Its a Guy thing
مساله مردونس
Have U ever seen this side of him
( تا حالا اون روشو ديدي(مثلا ادماي دو رو
u scared the wits out of me
زهرمو آب کردي
U R so cheap
خيلي پستي
U R bagged
سوسک شدي
I wrote it by mistake
دستم خط خورد
right on
دمت گرم
strike a light
بابا ايول دمت گرمبزن قدش
no hard feeling
آشتي آشتي
burry the hatches
آشتي کردن
uncross with with U
باهات قهرم
چک و چونه زدن سر قيمت
bargain with someone over the price
big spender
دست و دلباز
he is intelligent
کله اش کار ميکنه
he faced an obstacle
سرش به سنگ خورد
he has a stony heart
دلش از سنگه
I feel sad
دلم گرفته
he has the habit of stealing
دستش کجه
he can earn his living
دستش به دهنش ميرسه
I took a risk
دل به دريا زدم
he has dangerous political views
کله اش بوي قرمه سبزي ميده
I desire to be with you
دلم هواتو کرده
I can do nothing
دستم به جايي بند نيست
I am broken these days
دستم تنگه
he was scared to death
بند دلش پاره شد
he came to his senses
حالش جا امد
I dont have the face to tell him
رويم نميشه که بهش بگم
he is half-seas-over
کله اش گرمه
he made a scene
قيامتي بر پا کرد
he is no scholar
چيزي بارش نيست
dont lose your hair
دستپاچه نشو
play hard to get
طاقچه بالا گذاشتن/ ناز کردن
get cute with
سر کسي شيره ماليدن
I’m game
پايه ام
go dutch with
دنگي حساب کردن
on the house
مجاني/ مفت/ به قول ايرانيا صلواتي
do time
آب خنک خوردن/ زنداني کشيدن
skip town
جيم شدن
wouldn’t be caught dead
عمرا
till the cows come home
stick out like a sore thumb
تابلو شدن
throw a monkey wrench in the works
چوب لاي چرخ کسي گذاشتن
give somebody your word
قول شرف دادن
keep someone posted
در جريان گذاشتن
Play ball with someone
دست به دست کسي دادن ، با کسي همکاري کردن
The coast is clear
اوضاع روبراهه ، خبري نيست
Turn someone off
حال کسي را گرفتن ، دلسرد کردن
All ears
سرا پا گوش بودن
bend over backwards to do something
از جان مايع گذاشتن
Come down to earth
از رويا بيروين آمدن ، واقع بين بودن
at six and sevens
سر در گم ، به هم ريخته ، آشفته
Sitting pretty
در بهترين شرايط قرار داشتن
Let sleeping dog lie
پا روي دم سگ (کسي) نگذاشتن ، دنبال دردسر نگشتن
[
The party is over
ديگه بازي تموم شد
When the pigs fly
وقت گل ني
white wash
ماسمالي
put sb down
کسي رو ضايع کردن
Making goof
سوتي دادن
have a golden touch
يعني دست به هر چيزي مي زنه طلا مي شه
grin and bear it
دندان روي جگر گذاشتن
come off one’s high horse
از خر شيطون پايين اومدن
take a leap in the dark
دل به در يا زدن
I have nothing to do with you
ديگه نه من نه تو
ask for sb’s hands
تقاضاي ازدواج کردن
اعداد در اصطلاحات
All in one
همه با هم
All rolled up in one
در يک آن به طور هم زمان
At one time
يک زمانياون وقتها آن زمان
At one with someone
هم عقيده بودنيک حرف بودن
Back to square one
سر خانه اولدوباره از صفر شروع کردن برگشتن
Dressed to the nines
هفت قلم آرايش کرده بود
For one thing
اولا يکي اينکه
Forty winks
چرتخواب مختصر
Give three cheers for someone
هورا کشيدن تشويق کردن
Great one for something
عشقش اينه که
Hundred to one shot/chance
شانسش زير صفرشانس يک در هزار
In two minds about something
دودل بودن
In two shakes of a lamb’s tail
سه سوتايکي ثانيه
Kill two birds with one stone
با يک تير دو نشان زدن
New one on me
تازگي داشتنغير منتظره بودن
Nine-day wonder
جلب نظر ميکنه اصطلاح براي چيزي که يه مدت
Nine times out of ten
اکثرااغلب
On all fours
چهار دست و پا
On cloud nine
ذوق زده شدن
One and only
عاليترينبهترين
One and the same
فرقي نميکنه
One by one
يکي يکي
One good turn deserves another
جبران کردناز خجالت کسي در اومدن
one in a million
بي همتا
one of the boys
پاي ثابت گروهاصطلاحا ميگيم ادم پايه
one of these days
يکي از همين روزا
one of those days
روز بدبياري يا رو شانس نبودن
one of those things
بدبياريبد شانسي
one ro two
تعداد انگشت شمار
the one that got away
قسر در رفتن
one’s lucky number comes up
شانس در خانه کسي را زدن
one’s opposite number
همتا هم رديف
pull a fast one one someone
کلاه کسي را برداشتن
put two and two together
شصت کسي خبر دار شدن
quick one
نفسي تازه کردن
Seventh heaven
در پوست خود نگنجيدن
A stitch in time saves nine
علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد
Ten to one
به احتمال قوي احتمال ده بر يک
There are no two ways about it
راه چاره ديگري وجود ندارد
Two can play game
چيزي که عوض داره گله نداره
Two heads are better than one
هر سري يک فکري دارد
Two wrong don’t make a right
خون رو با خون نميشورن
Two’s company there’s a crowd
دو تا خوب سه تا زياد
Have a swallen head
کله پر باد داشتن
Make someone’s blood boil
خون کسي رو به جوش آوردن
Be at someone’s elbow
تو دست و بال کسي بودن
Bite off more than one can chew
لقمه بزرگ تر از دهان برداشتن
Be out of lunch
توي باغ نبودن
Be tickled pink
قند توي دل کسي آب شدن
Beat the odds
دل به دريا زدن
Count to ten
(صلوات بفرست) هنگام عصباني شدن
the ABC of sth
الفباي چيزي – مقدمات چيزي
be about to
در آستانه کاري- در شرف اقدام به کاري
abrupt turns(in the road)
( پيچ هاي تند(در جاده
his accent gave him away
لهجه اش او را لو داد
accidents will happen
جلوي سوانح را نمي شود گرفت
of one’s own accord
داوطلبانه -به ميل خود
of no account
بي اهميت- بي ارزش و اعتبار
there’s no accounting for taste
هر کس سليقه اي دارد
sb’s achilles heel
نقطه ضعف شخصي
act of God
مشيت الهي
act/play fool
ديوانه بازي در آوردن
actions speak louder than words
به عمل کار بر آيد به سخن داني نيست دو صد گفته چون نيم کردار نيست
add fuel to the fire
آتش را دامن زدن
add insult to injury
روي زخم کسي نمک پاشيدنبد را بدتر کردن
that is my affair
به خودم مربوط است
after pnc’s own heart
دلخواه کسي- باب ميل کسي
after you,please
( اول شما بفرماييد!(در آستانه درب ورودي
against the grain
بر خلاف ميل يا آرزوي شخصي
be against the grain
مايه دردسر بودن- نگران کننده بودن
habies in the world
افراد ساده و معصوم
a baby in arms
( بچه بغلي(کنايه از افراد بي تجربه و نابالغ
like the back of abus
خيلي زشت و بد ترکيب
on one’s back
مريض- بستري
back out
شانه خالي کردن-زير قول زدن
back stairs
غير مستقيم-غير رسمي
backroom boys
اهل مطالعه- اهل تحقيق
a bad workman blames his tools
عروس نمي تواند برقصد مي گويد زمين کج است
stop hemming and hawing around
اينقدر من و من نکن
in a mad rush
هول هولکي- با عجله
that is that
همين و بس
a bird of ill omen
آدم بد قدم
his name is mud
اسمش بد در رفته
to some extend
تا حدودي
where there is a will,there is a way
کار نشد نداره
Behave yourself
مودب باش
Shame on you
خجالت بکش
No waves are made
آب از آب تکون نمي خوره
Sorry excuse
عذر بدتر از گناه
Don not get on my bad side
آن روي منو بالا نيار
he let it slip
از دهنش در رفت
rack your brain
به مغزت فشار بيار
Keep under your hat
به کسي نگيا
knock my socks off
کفم بريد
Go fly a kite
بزن به چاك
in the hole
هشتش گروي نهشه
Shake a leg
بجنب-عجله کن
dead and buried
هفت کفن پوسانده
with a high hand
پر فيس و افاده
have ( got ) mixed feeling
بر سر دو راهي گير کردن
no pains no gains
نابرده رنج گنج ميسر نميشود
nothing venture ,nothing gain
براي رسيدن به چيزي که ميخواهي بايد ريسک کني
Let bygones be bygones
گذشته ها گذشته، بيا گذشته رو فراموش کن
pile on the agony
ننه من غريبم در اوردن
a shoulder to cry on
سنگ صبور ، همدرد
اندامهاي بدن در اصطلاحات
heart to heart talk
گفتگوي صميمانه
putting our heads together
فکر هاي خود را روي هم ريختن
learn by heart
از حفظ کردناز بر کردن
the answer is right under your nose
جواب مثل روز روشنه
hit the nail on the head
تو خال زدن
see eye to eye
هم دل بودنهم عقيده بودن
have one’s nose in the book
دائم سرش تو کتاب است
took the words out of my mouth
سخن از زبان من گفتن
getting to the heart of the matter
دست روي اصل مطلب گذاشتن
be all thumb
دست پا چلفتي بودن
make no bones about it
رك و پوسکنده گفتن
there is more to the matter than meets the eye
مسئله پيچيده تر از اونه که ميبينيم
the matter in hand
موضوع مورد بحث
turn a blind eye
ناديده گرفتنچشم پوشي کردن
make head or tail of something
سر در آوردن از چيزي
get off your chest
خود را خالي کردن دق دل
off hand
في البداهه
سر ضرب
Tell something straight from the shoulder
بدون رودربايستي گفتن
To earmark something for this end
اختصاص دادن براي اين هدف
Take fresh heart at something
به چيزي دلگرم شدنبه چيزي دل بستن
Be a heartening development
پيشرفت دلگرم کنندهچشمگير
Eat one’s heart out
غصه چيزي را خوردن
Take the responsibility on one’s shoulder
مسئوليت چيزي رو به عهده گرفتن
The Achilles’ heel of something
نقطه ضعف چيزيپاشنه آشيل
Take heart
دلگرم شدن جرات کردن
Put one’s best foot forward
زياد هر چه سريعتر با سرعت
Heart of the matter
جان کلاملب مطلب
Have some ideas in my head
يه فکرايي دارم
Keep one’s fingers crossed
انشاله خدا کنه
اصطلاحات راجع به زمان، بسيار ساده ولي کاربردي
In no time
آني
Times without number
پي در پيبي شمار
Take your time
عجله نکن
The other day
چند روز قبل
It was high time
وقت اون رسيدهديگه وقتشه
When the time was ripe
در وقت مناسب/مقتضي
For the time being
حال حاضر در
In the short run
در کوتاه مدت
In the long run
دراز مدت در
Time alone will tell
آينده معلوم ميکنه
One of these days
همين روزا به زودي
At the eleventh hour
درآاخرين لحظه
Once in a blue moon
خيلي به ندرت
Every now and then
هر از گاهي
Work against the clock
به کوب کار کردن
At your earliest convenience
در اولين فرصت
Time and again
چندين باربارها
Every other day
يک روز در ميان
Time presses
وقت تنگ است
Spare time
وقت آزاداوقات فراغت
Time is up
وقت تمام است
In the nick of time
سر بزنگاه
fine است و معمولا همه در جواب ميگن how are u يکي از ساده ترين سوالهايي که در طول روز از ما پرسيده ميشه
ولي آيا جواب ديگه اي وجود نداره؟ thanks
زماني که شما احساس خوبي ميکنيد
How are you
in the pink
I feel exellent
I feel great
I feel marvelous
All the systems go well
Everything in the garden is lovely
Over the moon
On the top of the world
I’m having the time of my life
In seventh heaven
As right as rain
وقتي شما عادي هستيد و احساس خاصي نداريد
How R U
Surviving
Hanging in there
So So
Alive and kicking
اي رنده ايم
Could be better
Decent
وقتي احساس خوبي نداريد يا ناراحت هستيد
How R U
I feel blue
I feel low
I feel lousy
I’m having one of those days
I’m not feeling well
Could be worse
وقتي شما احساس خستگي ميکنيد
How R U
Im dead on my feet
exhausted
I feel like a bus ran over me
Im wipped out
Im dog tired
Im dead tired
وقتي شما احساس نگراني ميکنيد
How R U
In the jam
In the soup
between the devil and deep sea
Anxious
ولي جمله هاي ديگه اي هم وجود I think براي ابراز عقيده چند تا جمله و راه بلديد؟ هر وقت از شما سوالي ميشه اکثرا ميگيد
دارند :
In my book
Im of the opinion that
In my point of view
I express the idea that
I feel strongly that
In my estimation
It’s important
مهمه که
It is of capital importance
مهم در راس مسائل
It is of crucial importance
I pot significant
One is important is that
خيلي مهمه اينه که يه چيزي که
to the best of my knowledge
ميدونم تا اونجايي که
راهنما و روشهای تهیه مجموعهها:
چطور مجموعه برای من ارسال می شود؟
چطور می توانم هزینه را پرداخت کنم؟
روشهای تهیه برای دوستان خارج از ایران
تماس الکترونیکی و ایمیل به ما
تماس تلفنی با ما
پاسخ به پرسش های متداول
تنها از سایت های داراینماد اعتماد الکترونیکیبا اطمینان خرید کنید.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
ترتیب بر اساس:
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
واژه: لُب،لب کلام
برابر ابجد: ۱۵۵
لپ کلام به انگلیسی
بازمالیدن را بخوانید.بازمان را بخوانید.بازماندگی را بخوانید.
این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.
این فرهنگ توسط دکتر محمدرضا طباطبایی در اختیار واژهیاب قرار گرفته است.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلاصه مطلب
تفضیلی: more instrumental
عالی: most instrumental,
1.
instrumental music
1. موسیقی بیکلام
2.
the instrumental version of a song
2. نسخه بیکلام یک ترانه
لپ کلام به انگلیسی
تفضیلی: more instrumental
عالی: most instrumental,
1.
She was instrumental in getting him the job.
1. او، در گرفتن آن کار برای او، موثر بود.
0