خواص دارویی و گیاهی
ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “مشخصات” عبارت است از specifications, particulars, characteristics.
عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “مشخصات” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:
English
specifications, particulars, characteristics
معنی کلمه مشخصات به انگلیسی
– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “مشخصات” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “مشخصات” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “مشخصات” نقش تعیین کننده ای دارد.
– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “مشخصات” به انگلیسی منعکس شود.
زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا
1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “مشخصات” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “مشخصات” می گویند.
2- و ترجمه محتوایی عبارت “مشخصات” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.
– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “مشخصات” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.) پس در انتخاب معادل انگلیسی “مشخصات” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.
– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد: مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.
جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “مشخصات” هم آیا این موضوع صدق می کند؟
پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.
بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.
– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:
همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد. در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده میشود.
این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل میشود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمههای بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی specifications, particulars, characteristics برای عبارت فارسی “مشخصات” صدق می کند؟
– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.
گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.
– انگلیسی جنسیت ندارد:
در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.
بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.
پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “مشخصات” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.
معنی کلمه مشخصات به انگلیسی
– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:
در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.
صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “مشخصات” سبب می شود کار شما ساده گردد.
– تلفظ انگلیسی:
تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.
به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.
در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.
– زمان ها:
بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.
این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.
– افعال عبارتی:
افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.
– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی
معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.
– انواع ضمایر:
در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.
– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:
معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آنها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه میکنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.
در واقع بیان معادل فارسی “پنجرهها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را میتوانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.
– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟
آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.
– حروف تعریف:
در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.
استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.
– حروف اضافه:
ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.
گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).
– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.
طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.
مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.
– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “مشخصات” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.
همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “مشخصات” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “مشخصات” بوجود آمده اند.
شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و … ارائه شود، به هیچ عنوان استفاده صرف از این ابزارهای نوین برای ترجمه انگلیسی “مشخصات” پیشنهاد نمی شود.
{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “1”,”visibility”: “visible”
}]
}]
}{“duration”: “400ms”,”fill”: “both”,”iterations”: “1”,”direction”: “alternate”,”animations”: [{“selector”: “#scrollToTopButton”,”keyframes”: [{“opacity”: “0”,”visibility”: “hidden”
}]
}]
} کلیه حقوق این وب سایت متعلق به EnglishVocabulary.ir میباشد.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
ترتیب بر اساس:
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
واژه: مشخصات
نقش دستوری: اسم
معنی کلمه مشخصات به انگلیسی
آواشناسی: moSaxxasAt
الگوی تکیه: WWWS
شمارگان هجا: ۴
برابر ابجد: ۱۴۳۱
ماز را بخوانید.مازاد را بخوانید.مازار را بخوانید.
این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
accent, specification
حال، آیا کسی از شما تا کنون دنبال این کلمه گشته است؟
منظورم در لغتنامه است؟ (خنده) بله، همانطور که فکر میکردم.
این کلمه چطور؟
اینجا، به شما نشان میدهم:
فرهنگنویسی: عمل گردآوری کردن لغتنامهها.
توجه کنید — خیلی اختصاصی کار میکنیم. واژه «گردآوری.»
لغتنامه از یک سنگ گرانیتی و یا یک پاره سنگ
تراشیده نشده است. بلکه از بسیاری تکههای کوچک ساخته شده است.
تکههای گسسته —
اینگونه هجی میشود تکههای گ-س-س-ت-ه.
و آن تکهها واژه نام دارند.
حال یکی از افتخارات فرهنگنویس بودن —
علاوه بر راه پیدا کردن به TED — این است که میتوانید کلمههای جالبی بگویید،
مثل فرهنگنویسانه.
این واژه الگوی جالبی دارد —
که هجای دوگانه نامیده می شود. و با گفتن هجای دوگانه،
به آخرین درجه گیکی بودن رسیدهام.
اما «فرهنگ نویسانه» با «دن دن دی دی دانه» الگوی یکسانی دارد.
درست است؟ گفتن این کلمه سرگرم کننده است،
و من آن را زیاد تکرار میکنم.
حال یکی از معایب فرهنگنویس بودن
این است که افراد غالبا تصویر گرم و دوستانهای از لغتنامه در ذهنشان ندارند.
درست است؟ هیچکس لغتنامه خود را در آغوش نمیگیرد.
اما چیزی که اغلب افراد درباره فرهنگ لغت فکر میکنند، بیشتر اینگونه فکر میکنند.
فقط برای اینکه بدانید، من سوت فرهنگنویسی ندارم.
اما افراد تصور میکنند که کار من راه دادن کلمات خوب است
تا جای خود را در لغتنامه باز کنند،
و به کلمات بد اجازه ورود ندهم.
اما مسئله این است که من نمیخواهم پلیس راهنمایی باشم.
یکی به این دلیل که من اونیفرم ندارم.
و دیگر اینکه — تشخیص اینکه چه واژگانی خوب هستند
و چه واژگانی بد هستند اصلا کار آسانی نیست.
و زیاد هم جالب نیست. و وقتی که کارتان جالب و آسان نباشد،
دنبال بهانه میگردید که به نحوی آن را انجام ندهید.
پس اگر می خواستم شغلی را انتخاب کنم
که استعاره برای شغل من باشد، ترجیح میدادم که ماهیگیر باشم.
می خواهم تور بزرگم را درون اقیانوس آبی و عمیق زبان انگلیسی بیاندازم
و ببینم که چه موجودات خارقالعادهای را از کف آن بالا میآورم.
پس چرا از من میخواهند که عبور و مرور را کنترل کنم، وقتی که ترجیح میدهم ماهیگیری کنم؟
خوب، ملکه را سرزنش میکنم.
چرا ملکه را سرزنش میکنم؟
ملکه را سرزنش میکنم، اولا به این خاطر که خنده دار است.
و ثانیا ملکه را سرزنش میکنم چون
لغتنامه ها هیچ تغییر نکردهاند.
تصور ما از اینکه یک لغتنامه چیست از دوران سلطنت اوعوض نشده است.
تنها چیزی که ملکه ویکتوریا در لغتنامههای مدرن از آن خوشش نخواهد آمد
گنجاندن واژگان رکیک است، که این اتفاق
از سال ۱۹۶۵ در لغتنامههای آمریکایی افتاد.
خوب، این فرد را ببینید. عصر ویکتوریا.
جیمز موری، اولین ویراستار لغتنامه انگلیسی آکسفورد.
من کلاه او را ندارم. ای کاش آن کلاه را داشتم.
خب او مسئول بسیاری از چیزهایی است که
ما در لغت نامههای امروزی، نوین به حساب میآوریم.
وقتی شخصی شبیه این — با آن کلاه —
چهره مدرنیته است، مشکلساز است.
و امروز جیمز موری میتوانست دارای شغلی در هر لغتنامهای باشد.
و هیچ منحنی یادگیریی نیز وجود ندارد.
و البته برخی از ما میگویم: رایانهها!
رایانهها! رایانهها چی؟
مسئلهای که در مورد رایانهها وجود دارد اینست که — من عاشق رایانه هستم.
منظورم این است که دیوانه آن هستم. عاشق رایانهام.
حتی حاضرم برای اینکه جستجوی کتاب گوگل را از من نگیرید اعتصاب غذا کنم.
اما رایانهها کار خاصی به جز
سرعت بخشیدن به فرآیند گردآوری لغتنامهها نمیکنند.
نتیجه نهایی را تغییر نمیدهند.
چون یک لغتنامه،
طرحی ویکتوریایی با نفوذ ترکیبی مدرن است.
خیلی تخیلی است، ما اینجا یک دوچرخه الکتریکی داریم.
میبینید، طرحی داریم ویکتوریایی با یک موتور روی آن. همین!
طرح تغییر نکرده است.
معنی کلمه مشخصات به انگلیسی
و بله، پس لغتنامههای آنلاین چی؟ صحیح؟
لغتنامههای آنلاین بایستی متفاوت باشند.
این لغتنامه انگلیسی آکسفورد آنلاین است، یکی از بهترین لغتنامههای آنلاین.
در ضمن، این کلمه مورد علاقه من است:
Erinaceous: متعلق به خانواده خارپشت؛ ماهیت خارپشتی داشتن.
بسیار کلمه پرکاربردی است. حال به آن نگاه کنید.
لغتنامههای آنلاین در حال حاضر همان کاغذ هستند که روی صفحه نمایش آمدهاند.
خیلی ساده است. ببینید در یک مدخل چند پیوند وجود دارد: دو!
درست؟ آن کلیدهای کوچک —
همه آنها را به جز نمودار تاریخ باز کردهام.
پس اینجا زیاد اتفاق خاصی نیافتاده است.
جاهای زیادی برای کلیک کردن وجود ندارد.
در حقیقت لغتنامههای آنلاین دارای تمام
معایب نسخههای چاپی هستند به جز قابلیت جستجوی آنها.
و وقتی که قابلیت جستجوی آن را ارتقا دهیم،
در حقیقت به مزیتی برتر از نسخه چاپی دست یافتهایم، و آن دستیابی غیر مترقبه است.
دستیابی غیر مترقبه وقتی اتفاق میافتد که چیزی را پیدا میکنید که به دنبال آن نیستید
چون یافتن چیزی که به دنبال آن هستید بسیار دشوار است.
پس — (خنده) — حال، وقتی که به این مسئله فکر میکنید،
با مشکل Ham Butt (ته گوشت) مواجه میشویم.
آیا کسی میداند مشکل Ham Butt چیست؟
خانمها برای شام یک خانواده بزرگ گوشت درست میکنند.
آنگاه قسمت پایین گوشت را جدا میکنند و به دور میاندازند،
و به این تیکه گوشت جدا شده نگاهی میاندازند و میگویند:
«این یک تکه گوشت بسیار عالی است. چرا آن را دور می اندازم؟»
با خود فکر میکند: «خوب مادرم همیشه همین کار را میکرد.»
سپس به مادرش زنگ میزند و میگوید:
«مامان، چرا وقتی گوشت میپزی تهش را جدا میکنی؟»
مادرش میگوید: «نمیدانم، مادرم همیشه این کار را میکرد!»
در نتیجه به مادربزرگ زنگ میزنند و او پاسخ میدهد:
«ماهیتابهام خیلی کوچک بود!» (خنده)
پس مسئله این نیست که ما کلمات خوب یا کلمات بد داریم —
بلکه ماهیتابهای داریم که بسیار کوچک است!
میدانید که ته گوشت نیز لذیذ است! هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را دور بیاندازید.
کلمات بد — میبینید، وقتی مردم در فکر جایی هستند
و آن مکان را روی نقشه نمییابند،
میگویند: «این نقشه مزخرف است!»
وقتی که کلوپ یا کافهای پیدا میکنند که در کتاب راهنما نیست،
می گویند: «اوه، اینجا باید خیلی جالب باشه! توی کتاب راهنما نیست.»
وقتی با کلمهای برخورد میکنند که در لغتنامه وجود ندارد با خود میگویند،
«حتما این کلمه بدی است.» چرا؟ بیشتر ممکن است آن لغتنامه بد باشد.
چرا به جای ماهیتابه، از گوشت ایراد میگیرید که بزرگ است؟
خوب میتوانید گوشتی کوچکتر انتخاب کنید.
زبان انگلیسی به همان بزرگی است که هست.
پس اگر مشکل ته گوشت دارید،
و دارید به مشکل ته گوشت فکر میکنید،
نتیجهای که به آن راه خواهی یافت بسیار نرمشناپذیر و غیر شهودی خواهد بود:
کاغذ دشمن واژگان است.
چطور ممکن است؟ منظورم این است که من عاشق کتابم. من واقعا عاشق کتابم.
بعضی از بهترین دوستان من کتاب هستند.
اما کتاب بهترین شکل یک لغتنامه نیست.
ممکن است با خود بگویند: «اوه، پسر.
اونا میخواند لغتنامههای قشنگ چاپی منو ازم بگیرند؟»
خیر. هنوز لغتنامههای چاپی وجود دارند.
وقتی اتومبیلدار شدیم — وقتی که اتومبیل تبدیل به غالبترین شکل حمل و نقل شد،
اسبها را یک جا جمع نکردیم که آنها را بکشیم.
میدانید، هنوز قرار هست که لغتنامههای چاپی وجود داشته باشند،
اما دیگر لغتنامه غالب نخواهند بود.
از این به بعد لغتنامه کتابی-شکل تنها شکلی نیست که
لغتنامهها دارند. همچنین قرار نیست
شکل الگو برای لغتنامههای آینده باشد.
پس اینگونه به مسئله نگاه کنید: اگر محدودیت مصنوعی داشته باشید،
محدودیتهای مصنوعی منجر میشوند به
تمایزات دلبخواهی و جهانبینی نامتوازن.
چه اتفاقی میافتاد اگر زیستشناسان تنها به مطالعه حیواناتی میپرداختند
که باعث میشد مردم بگویند، «اوووو.» صحیح؟
اگر به حیوانات از دیدگاه زیباشناسانه نگاه میکردیم چه اتفاقی میافتاد،
آنگاه فقط آنهایی که بامزه بودند مورد مطالعه قرار میگرفتند؟
در نتیجه درباره جانواران محبوب اطلاعات زیادی میداشتیم،
و راجع به دیگر حیوانات خیلی کم.
و به نظر من این یک مشکل است.
به نظر من باید همه واژگان را بررسی کنیم،
چون وقتی به کلمات میاندیشید، میتوانید اصطلاحات زیبایی بسازید
از اجزای بسیار بیارزش.
فرهنگنویسی بیشتر درباره علم مواد است.
مورد مطالعه ما مقاومت موادی است که
شما در ساختن ساختار اصطلاح خود استفاده میکنید:
کلام و نوشتار شما. و اغلب افراد به من میگویند،
«بسیار خوب، چگونه بفهمم که این واژه واقعی است؟»
آنها فکر میکنند، «اگر واژگان را ابزاری فرض کنیم
که در بیان افکارمان مورد استفاده قرار میگیرند،
چگونه میتوان گفت پیچگوشتی از چکش بهتر است؟
چگونه میتوان گفت که چکش آهنگری از چکش صنعتی بهتر است؟
هر کدام از آنها مناسب کار خود هستند.»
همه از من میپرسند: «از کجا بدانیم که کلمهای واقعیست؟»
ببینید، هر کس که کتابهای کودکان را خوانده باشد
میداند که عشق همه چیز را واقعی میکند.
اگر واژهای را دوست دارید، بکارش ببرید. و واژه واقعی میشود.
وجود واژه در لغتنامه تنها تمایزی مصنوعی است.
باعث نمیشود کلمه را واقعیتر از هر روش دیگر جلوه دهد.
اگر کلمه ای را دوست دارید، واقعی میشود.
پس اگر نگران هدایت عبور و مرور نباشیم،
اگر از کاغذ جلوتر رفتهایم، اگر نگرانی کمتری داریم
راجع به کنترل کردن و بیشتر درباره توضیحات،
آنگاه میتوانیم زبان انگلیسی را مثل
این متحرک زیبا فرض کنیم.
و هرگاه یکی از قسمتهای کوچک این متحرک تغییر کند،
لمس شود — هر گاه کلمهای را لمس کنید،
آن را در بافت جدیدی بکار بردهاید، معنای جدیدی به آن دادهاید،
آن را فعل میکنید — باعث حرکت متحرک میشوید.
آن را نشکستهاید؛ بلکه فقط در موقعیتی تازه است،
و این موقعیت تازه میتواند به همان اندازه زیبا باشد.
پس اگر دیگر پلیس راهنمایی نیستید —
مشکل پلیس راهنمایی بودن این است
تنها چند پلیس میتوانند در یک چهارراه باشند،
وگرنه اتومبیلها گیج میشوند.
ولی اگر هدف شما هدایت عبور و مرور نباشد،
مثلا شمردن اتومبیلها باشد، آنگاه هر چه چشم بیشتری باشد بهتر است.
میتوانید درخواست کمک کنید!
اگر درخواست کمک کنید، کار بیشتری انجام میشود. و واقعا ما نیازمند کمک هستیم.
کتابخانه مجلس: ۱۷ میلیون کتاب.
که نصف آنها به انگلیسی هستند.
اگر از ۱۰ کتاب تنها یکی
حاوی کلمهای خارج از لغتنامه باشد،
معادل با بیش از دو لغتنامه جامع خواهد بود.
و من کلمهای لغتنامهای نشده —
مثلا کلمه «لغتنامهای نشده» —
را تقریبا در هر کتابی که میخوانم میبینم. روزنامهها چطور؟
بایگانی روزنامهها به سال ۱۷۵۹ برمیگردد.
۵۸.۱ میلیون صفحه روزنامه. اگر از ۱۰۰ تا تنها یکی
از آن صفحات کلمهای لغتنامهای نشده داشته باشد،
یک فرهنگ آکسفورد کامل میشود.
یعنی پانصدهزار کلمه دیگر. پس آن بسیار زیاد است.
و من هنوز مجلات را به حساب نیاوردهام، وبلاگها را نیز حساب نکردهام —
و من در یک هفته نشریه بوینگبوینگ کلمات بیشتری میبینم
تا نیوزویک یا تایم.
اتفاقات زیادی درحال رخ دادن است.
و حتی تعدد معانی را هم در نظر نگرفتهام،
چون عادت حریصانه بعضی از واژگان است که
بیشتر از یک معنی را به خود میگیرند.
حال اگر کلمه «Set» را در نظر بگیرید — میتواند به معنی محل دستفروشی باشد،
میتواند چینچینهای یقه لباسهای دوره الیزابت باشد —
و معانی بسیار دیگری در لغتنامه انگلیسی آکسفورد هست.
لغتنامه آکسفورد ۳۳ شماره مجزا برای واژه «set» دارد.
این کلمه بسیار کوچک، ۳۳ معنی مختلف.
برچسب یکی از آنها اینگونه است: «معانی اختصاصی متفرقه.»
میدانید یاد چه چیزی میافتم؟
یاد عصر جمعه میافتم که کسی میخواهد به سمت یک کافه برود.
یک پلیس واژهها بیرون ایستاده،
و میگوید: «معانی اختصاصی متفرقه.»
پس ما همه این واژگان را داریم، و واقعا به کمک نیاز داریم!
و مسئله این است که میتوانیم تقاضای کمک کنیم —
کمک خواستن آنقدرها هم دشوار نیست.
یعنی که، فرهنگنویسی موشک هواکردن که نیست.
میبینید، من فقط یک سری کلمات و اعداد به شما دادم،
و این فراتر از توضیح بصری است.
اگر لغتنامه را نقشه زبان انگلیسی بدانیم،
چیزهایی که بلدیم این نقاط روشن هستند
و جاهایی که در تاریکی قرار داریم نقاط تیره هستند.
اگر این نقشه تمام کلمات انگلیسی آمریکایی بود، ما چیزی بلد نبودیم.
و حتی قالب زبان را نیز نمیدانیم که به چه شکل است.
اگر این لغتنامه بود — اگر این نقشه انگلیسی آمریکایی بود —
ببینید، ما تصوری قلنبه از فلوریدا داریم،
ولی کالیفرنیایی وجود ندارد!
جای کالیفرنیا در انگلیسی آمریکایی خالی است.
ما به قدر کافی نمیدانیم، و حتی نمیدانیم که جای کالیفرنیا خالی است.
حتی آن جای خالی را هم روی نقشه نمیبینیم.
پس دوباره، فرهنگنویسی موشک هواکردن نیست.
ولی حتی اگر به همان سختی هم بود، دانش موشکی امروزه در حال انجام است
توسط آماتورهای علاقمند. میدانید؟
پیدا کردن چند کلمه هم نمیتواند زیاد سخت باشد!
پس، تعداد کافی از دانشمندان در رشته های دیگر
واقعا از مردم میخواهند تا کمک کنند، و آنها دارند خوب کار میکنند.
به عنوان مثال: eBird را در نظر بگیرید، جاییکه علاقمندان به پرندگان میتوانند
اطلاعات خود را از مشاهده پرندهها آنجا بارگذاری کنند.
و آنگاه پرندهشناسان میتوانند با مراجعه به آن
به ردیابی جمعیتها، مهاجرتها و غیره کمک کنند.
این مایک اوتس است. مایک اوتس در پادشاهی متحده زندگی میکند.
او مدیر یک شرکت آبکاری الکتریکی است.
او بیش از ۱۴۰ ستاره دنبالهدار پیدا کرده است.
او ستارههای زیادی پیدا کرده، یکی از آنها را به اسم او نامگذاری کردهاند.
کمی بعد از مریخ است — یک پیادهروی.
فکر نمیکنم که به این زودی عکسش را در آنجا بگیرد.
اما او ۱۴۰ ستاره دنبالهدار را بدون تلسکوپ پیدا کرده است.
او اطلاعات را از ماهواره NASA SOHO دانلود کرده بود،
و بدین طریق آنها را پیدا کرد.
اگر میتوانیم بدون تلسکوپ ستاره پیدا کنیم،
نبایستی که بتوانیم واژهها را هم پیدا کنیم؟
اکنون همه شما میدانید که از اینها چه منظوری دارم.
چون من اینترنت میروم، که جایی است که همه میروند.
و اینترنت برای جمعآوری لغات عالی است،
چون اینترنت پر از گردآوردندگان است.
و این یکی از فناوریهای کمترشناخته شده اینترنت است،
البته اینترنت در حقیقت تشکیل شده است از واژگان و شور و شوق.
و واژگان و شور و شوق در حقیقت میتوانند
دستورکار فرهنگنویسی باشند. این عالی نیست؟
بنابراین در حال حاضر سایتهای خیلی خوب زیادی برای جمعآوری کلمات وجود دارند،
اما مشکل بعضی از آنها این است که زیاد علمی نیستند.
آنها کلمه را نشان میدهند، ولی زمینه آن را نشان نمیدهند:
از کجا آمده است؟ چه کسی آن را گفته است؟
در کدام روزنامه بوده است؟ چه کتابی؟
چون یک کلمه همانند یک اثر باستانشناسی است.
اگر زادگاه یا خاستگاه اثر را ندانید،
دیگر علم نیست — فقط یک شی زیبا برای دیدن است.
پس واژهٔ بدون ریشه مانند گلی بریده است.
همانطور که میدانید — برای مدتی دیدنی است، ولی زود پژمرده میشود.
بسیار سریع میمیرد.
پس همه این مدت میگفتم،
«لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه.»
نه «یک لغتنامه» یا «لغتنامهها.» و به این دلیل است که —
خوب، مردم لغتنامه را به منزلهٔ کل زبان میگیرند.
آن را به صورت جزئی از کل به کار میبرند.
و یکی از مشکلات دانستن واژهٔ «همدریافتی»
این است که شما دنبال بهانهای برای گفتن این واژه میگردید.
تمام سخنرانی من بهانهای بود تا به این نقطه برسم
که بتوانم جزئی را به عنوان یک کل به شما ارائه کنم.
پس واقعا متاسفم. ولی وقتی بخشی از چیزی را بکار میبرید —
مثل لغتنامه که بخشی از زبان است،
یا یک پرچم که نشانه کشور آمریکاست، نماد یک کشور —
شما آن را جزئی از کل در نظر گرفتهاید.
اما مسئله این است که ما میتوانیم لغتنامه را کل زبان فرض کنیم.
اگر ظرف بزرگتری داشته باشیم میتوانیم تمام لغات را درون آن بگذاریم.
میتوانیم تمام معانی را بگنجانیم.
آیا این نیست که همه معانی بیشتری در زندگی خود میخواهند؟
و ما میتوانیم لغتنامه را نه تنها به نماد یک زبان —
بلکه به کل زبان تبدیل کنیم.
میدونین، من بسیار امیدوارم که پسرم —
که این ماه ۷ ساله میشود — دوست دارم که چیزی را به یاد داشته باشد
که این زمانی شکل عمده لغتنامهها بوده است.
لغتنامهها زمانی این شکلی بودند.
من میخواهم که او اینطور لغتنامه را مثل نوار ۸-ترانهای در نظر بگیرد.
غالبی بود که بدلیل کارآمد نبودن از بین رفت.
واقعا چیزی نبود که مردم نیاز داشتند.
و مسئله این است که، اگر ما بتوانیم تمام لغات را بگنجانیم،
دیگر آن تمایز مصنوعی خوب و بد را ندارد،
و میتوانیم زبان را همچون دانشمندان تعریف کنیم.
میتوانیم نقدهای زیباشناختی را به عهده نویسندگان و سخنرانان بگذاریم.
اگر بتوانیم این کار انجام دهیم، پس من هم میتوانم تمام وقتم را ماهیگیری کنم
و دیگر مجبور نیستم پلیس ترافیک باشم.
از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
TED.com translations are made possible by volunteer
translators. Learn more about the
Open Translation Project.
© TED Conferences, LLC. All rights reserved.
حال، آیا کسی از شما تا کنون دنبال این کلمه گشته است؟
منظورم در لغتنامه است؟ (خنده) بله، همانطور که فکر میکردم.
این کلمه چطور؟
اینجا، به شما نشان میدهم:
فرهنگنویسی: عمل گردآوری کردن لغتنامهها.
توجه کنید — خیلی اختصاصی کار میکنیم. واژه «گردآوری.»
لغتنامه از یک سنگ گرانیتی و یا یک پاره سنگ
تراشیده نشده است. بلکه از بسیاری تکههای کوچک ساخته شده است.
تکههای گسسته —
اینگونه هجی میشود تکههای گ-س-س-ت-ه.
و آن تکهها واژه نام دارند.
حال یکی از افتخارات فرهنگنویس بودن —
علاوه بر راه پیدا کردن به TED — این است که میتوانید کلمههای جالبی بگویید،
مثل فرهنگنویسانه.
این واژه الگوی جالبی دارد —
که هجای دوگانه نامیده می شود. و با گفتن هجای دوگانه،
به آخرین درجه گیکی بودن رسیدهام.
اما «فرهنگ نویسانه» با «دن دن دی دی دانه» الگوی یکسانی دارد.
درست است؟ گفتن این کلمه سرگرم کننده است،
و من آن را زیاد تکرار میکنم.
حال یکی از معایب فرهنگنویس بودن
این است که افراد غالبا تصویر گرم و دوستانهای از لغتنامه در ذهنشان ندارند.
درست است؟ هیچکس لغتنامه خود را در آغوش نمیگیرد.
اما چیزی که اغلب افراد درباره فرهنگ لغت فکر میکنند، بیشتر اینگونه فکر میکنند.
فقط برای اینکه بدانید، من سوت فرهنگنویسی ندارم.
اما افراد تصور میکنند که کار من راه دادن کلمات خوب است
تا جای خود را در لغتنامه باز کنند،
و به کلمات بد اجازه ورود ندهم.
اما مسئله این است که من نمیخواهم پلیس راهنمایی باشم.
یکی به این دلیل که من اونیفرم ندارم.
و دیگر اینکه — تشخیص اینکه چه واژگانی خوب هستند
و چه واژگانی بد هستند اصلا کار آسانی نیست.
و زیاد هم جالب نیست. و وقتی که کارتان جالب و آسان نباشد،
دنبال بهانه میگردید که به نحوی آن را انجام ندهید.
پس اگر می خواستم شغلی را انتخاب کنم
که استعاره برای شغل من باشد، ترجیح میدادم که ماهیگیر باشم.
می خواهم تور بزرگم را درون اقیانوس آبی و عمیق زبان انگلیسی بیاندازم
و ببینم که چه موجودات خارقالعادهای را از کف آن بالا میآورم.
پس چرا از من میخواهند که عبور و مرور را کنترل کنم، وقتی که ترجیح میدهم ماهیگیری کنم؟
خوب، ملکه را سرزنش میکنم.
چرا ملکه را سرزنش میکنم؟
ملکه را سرزنش میکنم، اولا به این خاطر که خنده دار است.
و ثانیا ملکه را سرزنش میکنم چون
لغتنامه ها هیچ تغییر نکردهاند.
تصور ما از اینکه یک لغتنامه چیست از دوران سلطنت اوعوض نشده است.
تنها چیزی که ملکه ویکتوریا در لغتنامههای مدرن از آن خوشش نخواهد آمد
گنجاندن واژگان رکیک است، که این اتفاق
از سال ۱۹۶۵ در لغتنامههای آمریکایی افتاد.
خوب، این فرد را ببینید. عصر ویکتوریا.
جیمز موری، اولین ویراستار لغتنامه انگلیسی آکسفورد.
من کلاه او را ندارم. ای کاش آن کلاه را داشتم.
خب او مسئول بسیاری از چیزهایی است که
ما در لغت نامههای امروزی، نوین به حساب میآوریم.
وقتی شخصی شبیه این — با آن کلاه —
چهره مدرنیته است، مشکلساز است.
و امروز جیمز موری میتوانست دارای شغلی در هر لغتنامهای باشد.
و هیچ منحنی یادگیریی نیز وجود ندارد.
و البته برخی از ما میگویم: رایانهها!
رایانهها! رایانهها چی؟
مسئلهای که در مورد رایانهها وجود دارد اینست که — من عاشق رایانه هستم.
منظورم این است که دیوانه آن هستم. عاشق رایانهام.
حتی حاضرم برای اینکه جستجوی کتاب گوگل را از من نگیرید اعتصاب غذا کنم.
اما رایانهها کار خاصی به جز
سرعت بخشیدن به فرآیند گردآوری لغتنامهها نمیکنند.
نتیجه نهایی را تغییر نمیدهند.
چون یک لغتنامه،
طرحی ویکتوریایی با نفوذ ترکیبی مدرن است.
خیلی تخیلی است، ما اینجا یک دوچرخه الکتریکی داریم.
میبینید، طرحی داریم ویکتوریایی با یک موتور روی آن. همین!
طرح تغییر نکرده است.
معنی کلمه مشخصات به انگلیسی
و بله، پس لغتنامههای آنلاین چی؟ صحیح؟
لغتنامههای آنلاین بایستی متفاوت باشند.
این لغتنامه انگلیسی آکسفورد آنلاین است، یکی از بهترین لغتنامههای آنلاین.
در ضمن، این کلمه مورد علاقه من است:
Erinaceous: متعلق به خانواده خارپشت؛ ماهیت خارپشتی داشتن.
بسیار کلمه پرکاربردی است. حال به آن نگاه کنید.
لغتنامههای آنلاین در حال حاضر همان کاغذ هستند که روی صفحه نمایش آمدهاند.
خیلی ساده است. ببینید در یک مدخل چند پیوند وجود دارد: دو!
درست؟ آن کلیدهای کوچک —
همه آنها را به جز نمودار تاریخ باز کردهام.
پس اینجا زیاد اتفاق خاصی نیافتاده است.
جاهای زیادی برای کلیک کردن وجود ندارد.
در حقیقت لغتنامههای آنلاین دارای تمام
معایب نسخههای چاپی هستند به جز قابلیت جستجوی آنها.
و وقتی که قابلیت جستجوی آن را ارتقا دهیم،
در حقیقت به مزیتی برتر از نسخه چاپی دست یافتهایم، و آن دستیابی غیر مترقبه است.
دستیابی غیر مترقبه وقتی اتفاق میافتد که چیزی را پیدا میکنید که به دنبال آن نیستید
چون یافتن چیزی که به دنبال آن هستید بسیار دشوار است.
پس — (خنده) — حال، وقتی که به این مسئله فکر میکنید،
با مشکل Ham Butt (ته گوشت) مواجه میشویم.
آیا کسی میداند مشکل Ham Butt چیست؟
خانمها برای شام یک خانواده بزرگ گوشت درست میکنند.
آنگاه قسمت پایین گوشت را جدا میکنند و به دور میاندازند،
و به این تیکه گوشت جدا شده نگاهی میاندازند و میگویند:
«این یک تکه گوشت بسیار عالی است. چرا آن را دور می اندازم؟»
با خود فکر میکند: «خوب مادرم همیشه همین کار را میکرد.»
سپس به مادرش زنگ میزند و میگوید:
«مامان، چرا وقتی گوشت میپزی تهش را جدا میکنی؟»
مادرش میگوید: «نمیدانم، مادرم همیشه این کار را میکرد!»
در نتیجه به مادربزرگ زنگ میزنند و او پاسخ میدهد:
«ماهیتابهام خیلی کوچک بود!» (خنده)
پس مسئله این نیست که ما کلمات خوب یا کلمات بد داریم —
بلکه ماهیتابهای داریم که بسیار کوچک است!
میدانید که ته گوشت نیز لذیذ است! هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را دور بیاندازید.
کلمات بد — میبینید، وقتی مردم در فکر جایی هستند
و آن مکان را روی نقشه نمییابند،
میگویند: «این نقشه مزخرف است!»
وقتی که کلوپ یا کافهای پیدا میکنند که در کتاب راهنما نیست،
می گویند: «اوه، اینجا باید خیلی جالب باشه! توی کتاب راهنما نیست.»
وقتی با کلمهای برخورد میکنند که در لغتنامه وجود ندارد با خود میگویند،
«حتما این کلمه بدی است.» چرا؟ بیشتر ممکن است آن لغتنامه بد باشد.
چرا به جای ماهیتابه، از گوشت ایراد میگیرید که بزرگ است؟
خوب میتوانید گوشتی کوچکتر انتخاب کنید.
زبان انگلیسی به همان بزرگی است که هست.
پس اگر مشکل ته گوشت دارید،
و دارید به مشکل ته گوشت فکر میکنید،
نتیجهای که به آن راه خواهی یافت بسیار نرمشناپذیر و غیر شهودی خواهد بود:
کاغذ دشمن واژگان است.
چطور ممکن است؟ منظورم این است که من عاشق کتابم. من واقعا عاشق کتابم.
بعضی از بهترین دوستان من کتاب هستند.
اما کتاب بهترین شکل یک لغتنامه نیست.
ممکن است با خود بگویند: «اوه، پسر.
اونا میخواند لغتنامههای قشنگ چاپی منو ازم بگیرند؟»
خیر. هنوز لغتنامههای چاپی وجود دارند.
وقتی اتومبیلدار شدیم — وقتی که اتومبیل تبدیل به غالبترین شکل حمل و نقل شد،
اسبها را یک جا جمع نکردیم که آنها را بکشیم.
میدانید، هنوز قرار هست که لغتنامههای چاپی وجود داشته باشند،
اما دیگر لغتنامه غالب نخواهند بود.
از این به بعد لغتنامه کتابی-شکل تنها شکلی نیست که
لغتنامهها دارند. همچنین قرار نیست
شکل الگو برای لغتنامههای آینده باشد.
پس اینگونه به مسئله نگاه کنید: اگر محدودیت مصنوعی داشته باشید،
محدودیتهای مصنوعی منجر میشوند به
تمایزات دلبخواهی و جهانبینی نامتوازن.
چه اتفاقی میافتاد اگر زیستشناسان تنها به مطالعه حیواناتی میپرداختند
که باعث میشد مردم بگویند، «اوووو.» صحیح؟
اگر به حیوانات از دیدگاه زیباشناسانه نگاه میکردیم چه اتفاقی میافتاد،
آنگاه فقط آنهایی که بامزه بودند مورد مطالعه قرار میگرفتند؟
در نتیجه درباره جانواران محبوب اطلاعات زیادی میداشتیم،
و راجع به دیگر حیوانات خیلی کم.
و به نظر من این یک مشکل است.
به نظر من باید همه واژگان را بررسی کنیم،
چون وقتی به کلمات میاندیشید، میتوانید اصطلاحات زیبایی بسازید
از اجزای بسیار بیارزش.
فرهنگنویسی بیشتر درباره علم مواد است.
مورد مطالعه ما مقاومت موادی است که
شما در ساختن ساختار اصطلاح خود استفاده میکنید:
کلام و نوشتار شما. و اغلب افراد به من میگویند،
«بسیار خوب، چگونه بفهمم که این واژه واقعی است؟»
آنها فکر میکنند، «اگر واژگان را ابزاری فرض کنیم
که در بیان افکارمان مورد استفاده قرار میگیرند،
چگونه میتوان گفت پیچگوشتی از چکش بهتر است؟
چگونه میتوان گفت که چکش آهنگری از چکش صنعتی بهتر است؟
هر کدام از آنها مناسب کار خود هستند.»
همه از من میپرسند: «از کجا بدانیم که کلمهای واقعیست؟»
ببینید، هر کس که کتابهای کودکان را خوانده باشد
میداند که عشق همه چیز را واقعی میکند.
اگر واژهای را دوست دارید، بکارش ببرید. و واژه واقعی میشود.
وجود واژه در لغتنامه تنها تمایزی مصنوعی است.
باعث نمیشود کلمه را واقعیتر از هر روش دیگر جلوه دهد.
اگر کلمه ای را دوست دارید، واقعی میشود.
پس اگر نگران هدایت عبور و مرور نباشیم،
اگر از کاغذ جلوتر رفتهایم، اگر نگرانی کمتری داریم
راجع به کنترل کردن و بیشتر درباره توضیحات،
آنگاه میتوانیم زبان انگلیسی را مثل
این متحرک زیبا فرض کنیم.
و هرگاه یکی از قسمتهای کوچک این متحرک تغییر کند،
لمس شود — هر گاه کلمهای را لمس کنید،
آن را در بافت جدیدی بکار بردهاید، معنای جدیدی به آن دادهاید،
آن را فعل میکنید — باعث حرکت متحرک میشوید.
آن را نشکستهاید؛ بلکه فقط در موقعیتی تازه است،
و این موقعیت تازه میتواند به همان اندازه زیبا باشد.
پس اگر دیگر پلیس راهنمایی نیستید —
مشکل پلیس راهنمایی بودن این است
تنها چند پلیس میتوانند در یک چهارراه باشند،
وگرنه اتومبیلها گیج میشوند.
ولی اگر هدف شما هدایت عبور و مرور نباشد،
مثلا شمردن اتومبیلها باشد، آنگاه هر چه چشم بیشتری باشد بهتر است.
میتوانید درخواست کمک کنید!
اگر درخواست کمک کنید، کار بیشتری انجام میشود. و واقعا ما نیازمند کمک هستیم.
کتابخانه مجلس: ۱۷ میلیون کتاب.
که نصف آنها به انگلیسی هستند.
اگر از ۱۰ کتاب تنها یکی
حاوی کلمهای خارج از لغتنامه باشد،
معادل با بیش از دو لغتنامه جامع خواهد بود.
و من کلمهای لغتنامهای نشده —
مثلا کلمه «لغتنامهای نشده» —
را تقریبا در هر کتابی که میخوانم میبینم. روزنامهها چطور؟
بایگانی روزنامهها به سال ۱۷۵۹ برمیگردد.
۵۸.۱ میلیون صفحه روزنامه. اگر از ۱۰۰ تا تنها یکی
از آن صفحات کلمهای لغتنامهای نشده داشته باشد،
یک فرهنگ آکسفورد کامل میشود.
یعنی پانصدهزار کلمه دیگر. پس آن بسیار زیاد است.
و من هنوز مجلات را به حساب نیاوردهام، وبلاگها را نیز حساب نکردهام —
و من در یک هفته نشریه بوینگبوینگ کلمات بیشتری میبینم
تا نیوزویک یا تایم.
اتفاقات زیادی درحال رخ دادن است.
و حتی تعدد معانی را هم در نظر نگرفتهام،
چون عادت حریصانه بعضی از واژگان است که
بیشتر از یک معنی را به خود میگیرند.
حال اگر کلمه «Set» را در نظر بگیرید — میتواند به معنی محل دستفروشی باشد،
میتواند چینچینهای یقه لباسهای دوره الیزابت باشد —
و معانی بسیار دیگری در لغتنامه انگلیسی آکسفورد هست.
لغتنامه آکسفورد ۳۳ شماره مجزا برای واژه «set» دارد.
این کلمه بسیار کوچک، ۳۳ معنی مختلف.
برچسب یکی از آنها اینگونه است: «معانی اختصاصی متفرقه.»
میدانید یاد چه چیزی میافتم؟
یاد عصر جمعه میافتم که کسی میخواهد به سمت یک کافه برود.
یک پلیس واژهها بیرون ایستاده،
و میگوید: «معانی اختصاصی متفرقه.»
پس ما همه این واژگان را داریم، و واقعا به کمک نیاز داریم!
و مسئله این است که میتوانیم تقاضای کمک کنیم —
کمک خواستن آنقدرها هم دشوار نیست.
یعنی که، فرهنگنویسی موشک هواکردن که نیست.
میبینید، من فقط یک سری کلمات و اعداد به شما دادم،
و این فراتر از توضیح بصری است.
اگر لغتنامه را نقشه زبان انگلیسی بدانیم،
چیزهایی که بلدیم این نقاط روشن هستند
و جاهایی که در تاریکی قرار داریم نقاط تیره هستند.
اگر این نقشه تمام کلمات انگلیسی آمریکایی بود، ما چیزی بلد نبودیم.
و حتی قالب زبان را نیز نمیدانیم که به چه شکل است.
اگر این لغتنامه بود — اگر این نقشه انگلیسی آمریکایی بود —
ببینید، ما تصوری قلنبه از فلوریدا داریم،
ولی کالیفرنیایی وجود ندارد!
جای کالیفرنیا در انگلیسی آمریکایی خالی است.
ما به قدر کافی نمیدانیم، و حتی نمیدانیم که جای کالیفرنیا خالی است.
حتی آن جای خالی را هم روی نقشه نمیبینیم.
پس دوباره، فرهنگنویسی موشک هواکردن نیست.
ولی حتی اگر به همان سختی هم بود، دانش موشکی امروزه در حال انجام است
توسط آماتورهای علاقمند. میدانید؟
پیدا کردن چند کلمه هم نمیتواند زیاد سخت باشد!
پس، تعداد کافی از دانشمندان در رشته های دیگر
واقعا از مردم میخواهند تا کمک کنند، و آنها دارند خوب کار میکنند.
به عنوان مثال: eBird را در نظر بگیرید، جاییکه علاقمندان به پرندگان میتوانند
اطلاعات خود را از مشاهده پرندهها آنجا بارگذاری کنند.
و آنگاه پرندهشناسان میتوانند با مراجعه به آن
به ردیابی جمعیتها، مهاجرتها و غیره کمک کنند.
این مایک اوتس است. مایک اوتس در پادشاهی متحده زندگی میکند.
او مدیر یک شرکت آبکاری الکتریکی است.
او بیش از ۱۴۰ ستاره دنبالهدار پیدا کرده است.
او ستارههای زیادی پیدا کرده، یکی از آنها را به اسم او نامگذاری کردهاند.
کمی بعد از مریخ است — یک پیادهروی.
فکر نمیکنم که به این زودی عکسش را در آنجا بگیرد.
اما او ۱۴۰ ستاره دنبالهدار را بدون تلسکوپ پیدا کرده است.
او اطلاعات را از ماهواره NASA SOHO دانلود کرده بود،
و بدین طریق آنها را پیدا کرد.
اگر میتوانیم بدون تلسکوپ ستاره پیدا کنیم،
نبایستی که بتوانیم واژهها را هم پیدا کنیم؟
اکنون همه شما میدانید که از اینها چه منظوری دارم.
چون من اینترنت میروم، که جایی است که همه میروند.
و اینترنت برای جمعآوری لغات عالی است،
چون اینترنت پر از گردآوردندگان است.
و این یکی از فناوریهای کمترشناخته شده اینترنت است،
البته اینترنت در حقیقت تشکیل شده است از واژگان و شور و شوق.
و واژگان و شور و شوق در حقیقت میتوانند
دستورکار فرهنگنویسی باشند. این عالی نیست؟
بنابراین در حال حاضر سایتهای خیلی خوب زیادی برای جمعآوری کلمات وجود دارند،
اما مشکل بعضی از آنها این است که زیاد علمی نیستند.
آنها کلمه را نشان میدهند، ولی زمینه آن را نشان نمیدهند:
از کجا آمده است؟ چه کسی آن را گفته است؟
در کدام روزنامه بوده است؟ چه کتابی؟
چون یک کلمه همانند یک اثر باستانشناسی است.
اگر زادگاه یا خاستگاه اثر را ندانید،
دیگر علم نیست — فقط یک شی زیبا برای دیدن است.
پس واژهٔ بدون ریشه مانند گلی بریده است.
همانطور که میدانید — برای مدتی دیدنی است، ولی زود پژمرده میشود.
بسیار سریع میمیرد.
پس همه این مدت میگفتم،
«لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه، لغتنامه.»
نه «یک لغتنامه» یا «لغتنامهها.» و به این دلیل است که —
خوب، مردم لغتنامه را به منزلهٔ کل زبان میگیرند.
آن را به صورت جزئی از کل به کار میبرند.
و یکی از مشکلات دانستن واژهٔ «همدریافتی»
این است که شما دنبال بهانهای برای گفتن این واژه میگردید.
تمام سخنرانی من بهانهای بود تا به این نقطه برسم
که بتوانم جزئی را به عنوان یک کل به شما ارائه کنم.
پس واقعا متاسفم. ولی وقتی بخشی از چیزی را بکار میبرید —
مثل لغتنامه که بخشی از زبان است،
یا یک پرچم که نشانه کشور آمریکاست، نماد یک کشور —
شما آن را جزئی از کل در نظر گرفتهاید.
اما مسئله این است که ما میتوانیم لغتنامه را کل زبان فرض کنیم.
اگر ظرف بزرگتری داشته باشیم میتوانیم تمام لغات را درون آن بگذاریم.
میتوانیم تمام معانی را بگنجانیم.
آیا این نیست که همه معانی بیشتری در زندگی خود میخواهند؟
و ما میتوانیم لغتنامه را نه تنها به نماد یک زبان —
بلکه به کل زبان تبدیل کنیم.
میدونین، من بسیار امیدوارم که پسرم —
که این ماه ۷ ساله میشود — دوست دارم که چیزی را به یاد داشته باشد
که این زمانی شکل عمده لغتنامهها بوده است.
لغتنامهها زمانی این شکلی بودند.
من میخواهم که او اینطور لغتنامه را مثل نوار ۸-ترانهای در نظر بگیرد.
غالبی بود که بدلیل کارآمد نبودن از بین رفت.
واقعا چیزی نبود که مردم نیاز داشتند.
و مسئله این است که، اگر ما بتوانیم تمام لغات را بگنجانیم،
دیگر آن تمایز مصنوعی خوب و بد را ندارد،
و میتوانیم زبان را همچون دانشمندان تعریف کنیم.
میتوانیم نقدهای زیباشناختی را به عهده نویسندگان و سخنرانان بگذاریم.
اگر بتوانیم این کار انجام دهیم، پس من هم میتوانم تمام وقتم را ماهیگیری کنم
و دیگر مجبور نیستم پلیس ترافیک باشم.
از توجه شما بسیار سپاسگزارم.
TED.com translations are made possible by volunteer
translators. Learn more about the
Open Translation Project.
© TED Conferences, LLC. All rights reserved.
می توانید به یکی از صفحات زیر مراجعه کنید:
برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره های پشتیبانی تماس بگیرید.
عضو اتحادیه صنعت زبان اروپا
معنی کلمه مشخصات به انگلیسی
دارنده استاندارد ISO 17100
نماینده رسمی SDL Trados
عضو اتحادیه GALA
سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران فعالیت خود را از سال 1385 با رویکرد ترجمه انگلیسی، فارسی و سایر زبانها آغاز کردهاست. سفارش ترجمه در این سایت ترجمه به صورت کاملا آنلاین انجام میشود. ترجمه تخصصی مهارتی است که یک مترجم با سالها تجربه کار ترجمه به صورت حرفهای به دست میآورد. ما در این مجموعه با بهترین مترجمان خبره و متخصص همکاری میکنیم و به همین دلیل امکان ترجمه با سرعتهای فوری و نیمه فوری و ایجاد کیفیتهای ترجمه طلایی و نقرهای و برنز برای اولین بار در این سایت فراهم شده است. تحویل زودهنگام ترجمه، استفاده از جدیدترین ابزارهای ترجمه تخصصی، کنترل کیفی تمامی ترجمهها، سطحبندی مترجمان و ارائه سطوح کیفی و قیمتی ترجمه مطابق با نیاز کاربران ترجمه از خصوصیات سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است. همچنین برای بسیاری از پروژهها واژگان تخصصی برای ترجمه استخراج میشود و حافظه ترجمه به رایگان برای مشتریان تشکیل میشود. در این مجموعه برای ترجمه طلایی بازخوانی ترجمهها به رایگان انجام میشود.
1398 © transnet.ir تمامی حقوق نزد موسسه فرهنگی و هنری (ترجمه) شبکه مترجمین ایرانیان محفوظ است.
لغتنامهٔ بزرگ دهخدا کتابی جامع شامل شرح و معنی واژگان زبان فارسی است. این لغتنامه، بزرگترین و مهمترین اثر علیاکبر دهخدا است، که بیش از ۴۰ سال از عمر او صرف آن شد. لغتنامهٔ دهخدا معنی، تفسیر، و شرح تاریخیِ شمار قابل توجهی از وامواژههای عربی که وارد فارسی شدهاند را نیز داراست.[۱]
لغتنامهٔ بزرگ دهخدا شامل بخش بزرگی از واژگان ادبی زبان فارسی، با معنای آنها و نیز کاربردشان در شعرها است. با وجود این، این لغتنامه فاقد بخش اعظم واژگان علمی و فنی فارسی است که بیشتر در دهههای پس از تألیف لغتنامه به حوزهٔ زبان فارسی وارد شدند. نسخهٔ چاپی فعلی لغتنامه ۶۷۲۶۵ صفحهٔ سهستونیِ قطع رحلی با حروف ریز دارد.
حدود نیمی از کتاب را لغات با معنی و شاهد و نیم دیگر آن اعلام تاریخی و جغرافیایی است. این اثر حاوی کلیه لغات فرهنگهای خطی و چاپی فارسی است و در نقل آنها بسیاری از غلطهای گذشتگان تصحیح شدهاست و بسیاری از لغات ترکی، مغولی، هندی، عربی، فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، روسی و دیگر زبانهای متداول در زبان فارسی نیز در این فرهنگ آمدهاست. برای صحیح خوانده شدن لغات در جلوی هر کلمه حروف حرکتدار به کار رفتهاست. علاوه بر این مزایا، یک دوره مفصل دستور زبان فارسی نیز در لغتنامه آمدهاست.
همهگونه لغات فارسی و محلی، نام شهرها و روستاها و کلمات علمی و شاخص، حتی لغات عربی را میتوان در لغتنامه دهخدا یافت. در جلوی هر کلمه، معنای لغوی آن، موارد کاربرد، طرز تلفظ صحیح، اشعاری در رابطه با آن و بسیاری اطلاعات دیگر دربارهٔ لغت قرار دارد. لغتنامه دهخدا هم دائرةالمعارف است و هم کتاب مرجع علوم گوناگون و هم لغتنامه. واژه لغتنامه را نخستین بار اسدی طوسی در لغت فُرس به کار بردهاست و علامه دهخدا برای پاسداشت او این نام را بر روی فرهنگ خود نهادهاست.[۲] وجود این کتاب در هر خانه یا کتابخانه یا جای دیگری نعمتی بزرگ محسوب میشود.
لغتنامهای که دهخدا ۴۰ سال، یعنی بیشتر عمر خود را صرف آن کرد، از پایه سه چهار میلیون فیشی بنیان یافتهاست که دهخدا شب و روز به جمعآوری آنها مشغول بودهاست. به گفته خود او و نزدیکانش، وی هیچ روزی از کار فیشبرداری برای لغتنامه غافل نشد مگر دو روز به خاطر فوت مادرش و دو روز به خاطر بیماری سختی که داشت. فکر ایجاد لغتنامهای جامع که هم معنای تمام لغات فارسی را داشته باشد و هم اطلاعات لازم دربارهٔ همه چیز را به خواننده بدهد، از همان زمان که دهخدا در یکی از قرای چهارمحال و بختیاری منزوی بود به ذهنش خطور کرده بود. آن طور که آگاهان نوشتهاند، وی چند میلیون فیش از روی متون معتبر استادان نظم و نثر فارسی و عربی، لغتنامههای چاپی و خطی، کتب تاریخ و جغرافیا، طب، ریاضی، هندسه، هیئت، حکمت، کلام، فقه و… فراهم آورده بود. البته نقل میکنند که او بیشتر یادداشتها را از ذهن خود مینوشتهاست. خود وی در یکی از یادداشتهای پراکندهاش برای لغتنامه مینویسد: «همه لغات فارسیزبانان تاکنون احیا و در جایی جمعآوری نشده و چه بسا لغات زیادی است که در کتب دیگر، خصوصاً در اشعار آمدهاست که ما آنها را در اینجا نقل کردهایم؛ ولی از سوی دیگر هزاران لغت فارسی و غیرفارسی در تداول به کار میرود که تاکنون کسی آنها را گرد نیاورده یا اگر گرد آورده به چاپ نرسانیدهاست. ما بسیاری از این لغات را به تدریج از حافظه، نقل و سپس آنها را الفبایی کردهایم؛ ولی باید دانست که برای به خاطر آوردن چندین هزار کلمه و الفبایی کردن آن عمر هفت کرکس میباید… و این کار به هیچ فصل و قطعی، بیرون از بیماری صعب چند روزه و دو روز رحلت مادرم -رحمه الله علیها- تعطیل نشد و به جز اتلاف دقایقی چند برای ضروریات حیات در روز، میتوانم گفت که بسیار شبها نیز، در خواب و میان نوم و یقظه در این کار بودم. چه بارها که در شب از بستر برمیخاستم و پلیته میکردم و چیز مینوشتم.»[۳]
معنی کلمه مشخصات به انگلیسی
چاپ لغتنامه نخست در سال ۱۳۱۹ در چاپخانه بانک ملی آغاز و یک جلد آن در ۴۸۶ صفحه به چاپ رسید و مدتی متوقف شد، دهخدا در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی میلیونها فیشی را که در تهیه لغتنامه فراهم کرده بود، توسط مجلس شورای ملی به ملت ایران هدیه کرد. [نیازمند منبع] سپس مجلس شورای ملی در اول بهمن ماه سال ۱۳۲۴ [نیازمند منبع] طی یک تصمیم قانونی چاپ فرهنگ دهخدا را برعهده گرفت. با تصویب قانون اجازه پرداخت دویست و پنجاه هزار ریال از محل صرفه جویی بودجه سال ۱۳۲۴، مجلس جهت هزینه اعتبار طبع فرهنگ دهخدا، حمایتهای مالی لازم را جهت چاپ این فرهنگ لغت به عمل آورد.[۴]
و مؤسسه دهخدا ابتدا در خانهٔ او مستقر بود و بعداً با درگذشت دهخدا در سال ۱۳۳۴ به مجلس منتقل شد. از آن پس، هماهنگی و مدیریت لغتنامه به وصیت خود دهخدا بر عهده محمد معین گذارده شد. پس از درگذشت معین، کار را سید جعفر شهیدی و محمد دبیرسیاقی و دیگران دنبال کردند.
با مصوبهٔ سال ۱۳۳۶ مجلس[نیازمند منبع]، مؤسسهٔ دهخدا به دانشگاه تهران منتقل شد و دانشکدهٔ ادبیات این دانشگاه مسئول چاپ لغتنامه شد. تا سال ۱۳۵۹، چاپخانهٔ دانشگاه تهران لغتنامه را بهطور کامل چاپ کرد. نام «سازمان لغتنامه دهخدا» بعدها به «مؤسسه لغتنامه دهخدا» تغییر کرد.[۵]
اکنون مؤسسه لغتنامه دهخدا در شمیران جنب باغ فردوس مستقر است. این مؤسسه لغتنامه دهخدا را در ۲۲۲ جزوه (حدود بیست و هفت هزار صفحه) چاپ کردهاست. سایتهای اینترنتی لغتنامه ارتباطی با مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا ندارند.[۶]
در سال ۱۳۸۵، با تلاش دستاندرکاران مؤسسه لغتنامه دهخدا، دولت وقت قصد داشت مادهٔ واحدهای به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند که از قرار گرفتن لغتنامه در مالکیت عمومی جلوگیری میکرد. مطابق قانون حقوق مؤلفان و مصنفان مصوب ۱۳۴۸، آثار پس از گذشت ۳۰ سال از درگذشت پدیدآورندهشان تحت شرایطی به مالکیت عمومی در میآیند.[نیازمند منبع] مجلس این ماده را تصویب نکرد.[۷][۸]
علاوه بر علیاکبر دهخدا و همکاران اولیه او، گروهی از پژوهندگان زبان و ادب فارسی در طی بیش از شصت سال در هیئت مؤلفان لغتنامه دهخدا عضویت داشتهاند و به تهیه مواد و تنظیم آنها و نیز تدوین و تألیف مواد گرد آمده برای لغتنامه مشغول بودند. فهرست این مؤلفان به ترتیب حروف الفبا به قرار زیر است:[۹]
چاپهای اولیهٔ این لغتنامه در دههٔ ۱۳۳۰ زیر نظر انتشارات دانشگاه تهران در ۲۲۲ جزوه توسط مجلس شورای ملی و دانشگاه تهران در ۵۳ جلد منتشر شد. طی سالیان بعد، این لغتنامه به شیوهای نوین توسط انتشارات دانشگاه تهران، ابتدا در ۱۵ جلد و سپس در ۱۶ جلد رقعی، به چاپ رسید. در سال ۱۳۷۷ از سوی چاپخانهٔ دانشگاه تهران به تعداد ۲۲۰۰۰ دوره چاپ شد و بهمرور طی هر سال تعدادی از دورهها به بازار عرضه شد.[۳]
لغتنامه مفصلترین کتاب لغت در زبان فارسی است و علاوه بر آن اعلام نیز با شرح و تفصیل در این کتاب آمده. دهخدا برای تألیف این کتاب نزدیک چهل سال وقت صرف کرده و نزدیک صد نفر با وی همکاری داشتهاند. این لغتنامه، مهمترین و اساسیترین اثر دهخدا است و بیشتر شهرت دهخدا به خاطر همین اثر اوست.[۱۰]
اما این لغتنامه همچون لغتنامههای دیگر زبانهای دنیا نیازمند به روز رسانیهای ساختاری و مستمر است؛ چرا که هر دو سالیک بار فرهنگ نامههای مهم دنیا بازنویسی میشوند. نحوهٔ انجام این امر در مورد لغتنامهٔ دهخدا از سوی کارشناسان و پژوهشگران زبان فارسی مورد بحث و نقد بسیار بوده. از جمله بارها از زبان مسئولان فرهنگستان زبان و ادب فارسی گلهمندیهایی ابراز شده که مؤسسهٔ دهخدا را مورد خطاب خود قرار داده. به عنوان نمونه:
«معتبرترین و مهمترین فرهنگی که تاکنون نوشته شده لغتنامهٔ دهخداست. از زمانی که دهخدا و بعد از او علاقهمندان و شاگردان و دوستدارانش این کار عظیم را به پایان رساندند تاکنون چه تغییراتی در این فرهنگ داده شده؟ در واقع هیچ. همان لغتنامهٔ دهخدا را اکنون هم تجدید چاپ میکنند، بدون کمترین تغییری. بهجز یک ویرایش سطحی، بهلحاظ محتوایی تغییرات چندانی با آن چیزی که به قلم دهخدا انجام شده بهوجود نیامده… در حال حاضر لغتنامهٔ دهخدا لغتنامهٔ کاملی برای زبان فارسی محسوب نمیشود و این امر علل مختلفی دارد. مهمترین مسئله این است که اکنون شیوههای نوین فرهنگینویسی مطرح شدهاند و اصلاً شیوهٔ فرهنگنویسی عوض شده. امروزه فرهنگنویسی شاخهای از زبانشناسی است و فرهنگهای معتبر برمبنای دانش زبانشناسی، خصوصاً معنیشناسی، تألیف میشوند. یکی از اشکالات عمدهای که در کار لغتنامهٔ دهخداست این است که شیوهٔ واحدی در انتخاب مدخلها، تعریفنگاریها و شواهد وجود ندارد… ضعف شیوهنامه دارد، و اینکه بعد از دهخدا بسیاری از متون فارسی چاپ شدهاند، خصوصاً رمانها، خاطرات، داستانهای کوتاه، و اصلاً زبان امروز ایران در مقایسه با زمانی که دهخدا فرهنگش را نوشت تغییر کردهاست. بسیاری از واژهها بعد از دهخدا در روزنامهها، مجلهها، رمانها و داستانها رواجیافته که این واحدهای واژگانی در لغتنامهٔ دهخدا وجود ندارد. خوب پس نیاز هست کهیک فرهنگ جدیدی تألیف بشود و بهخاطر اشکالات ساختاریای که در لغتنامهٔ دهخدا وجود دارد این لغتنامه نمیتواند مبنای «فرهنگ جامع زبان فارسی» قرار بگیرد؛ پس فرهنگستان بهناچار باید اساس استواری را برای فرهنگ جامع زبان فارسی بریزد و این اساس استوار در آینده روزآمد هم بشود.»[۱۱]
«مؤسسه لغتنامه دهخدا با شیوههای امروز فرهنگنگاری به کل بیگانه است… لغتنامه دهخدا فاقد تیم زبانشناس است.»[۱۲]
لازم است ذکر شود که نسخهٔ آنلاین این لغتنامه نیز چند سال پیش اصطلاحاً فیلتر شد و دسترسی مستقیم تعداد بیشمار کاربرانش به این سایت را با مشکل مواجه کرد و بعد از مدتی وبسایت آن به کل بسته شد و در موتورهای جستجوگر لغتیابهای دیگر ادغام شد.[۱۳][۱۴]0