دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

خواص دارویی و گیاهی

دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی
دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

فرهنگ ترکی آذربایجانی به فارسی اثری ارزشمند است که توسط«پرویز زارع شاهمرسی» تالیف شده است. این اثر شامل بیش از چهل‌هزار واژه و اصطلاح رایج و متروک در ترکی است که همراه با معادل فارسی آن توضیح داده شده است.

 

این اثر با نام «فرهنگ ترکی ـ فارسی شاهمرسی» در سال ۱۳۸۷ چاپ شده است.

حجم فایل:۱۸ مگابایت             نوع: پی دی اف

 

دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

دانلود با لینک مستقیم


در فرهنگ معین یا عمید که که لغت نامه فارسی می باشد از ده زبان استفاده شده و کتاب قابل ملاحظه تقدیم زبان فارسی شده
در لغت نامه ترکی چرا فقط از زبان ترکی استفاده شده
و زبان ترکی را محدود کرده
چرا ؟؟؟؟

زبان ترکی با داشتن افعال مخصوص به خود که در هیچ زبانی موجود نمی باشد
زبان بسیار‌ خاصی است اگر چه زبان ترکی به فرانسه المانی اسپانیایی و انگلیسی هم نوشته شده است که افعال نزدیکی به ترکی دارند
اما فارسی با داشتن زبان محاوره کاملا متفاوت از زبان نوشتار و داشتن لغات عربی به خاطر سیطره عرب بر ایران
و تغیبرات منطقه ای داشتن زبان های بسیار زیاد در کشور، کاملا متفاوت از زبان های منطقه میباشد
در تمام منطقه زبانهای ثابت با لهجه های متفاوت موجود است در حالی که در ایران زبان های بسیاری‌موجود است برای درک بهتر این ها و تاریخ غنی این مرز و بوم زبان شناس های بسیاری به این خطه امده و از این رو هر کشور دیکشنری موجود خاص خود را به‌وجود اورده است
در حالی که در ترکی کاملا متفاوت است و انها با سیطره بر اروپا زبانش را انتقال داده یا لغات بسیاری که مشترک است را گرفته اند از این رو دیکشنری های فارسی بیشتر از ترکی بوده

برای نظر سنجی بعدی، نام، ایمیل، و وب سایت خود را در این مرورگر ذخیره کنید.

موسسه آوا مهد تدبیر با داشتن 15 سال سابقه درخشان در آموزش تخصصی ترکی، تنها آموزشگاه زبان در تهران است که تخصص اساتید خود را در جهت آموزش ترکی استانبولی متمرکز کرده است. از این جهت افرادی که قصد ادامه تحصیل یا شرکت در آزمون های ترکی از قبیل یوس، آلس، تومر و آزمون ترکی استانبولی سفارت ترکیه در تهران را دارند، میتوانند با خیالی آسوده و به صورت تضمینی در کلاسهای اساتید ما حضور پیدا کنند.همچنین این موسسه با داشتن مجوز رسمی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در امر اعزام دانشجویان ایرانی به دانشگاه های مختلف ترکیه و قبرس شمالی نیز فعالیت می کند و علاقه مندان به ادامه تحصیل در مراکز آموزشی معتبر ترکیه میتوانند از خدمات ما در این زمینه هم بهره مند شوند.

کلیه حقوق این وب سایت محفوط و متعلق به آموزشگاه ترکی استانبولی آوا مهدتدبیر می باشد.

لغت نامه جامع فارسی به ترکی آذربایجانی کاری از  قارابولوت

با قابلیت جستجوی هوشمند و قابلیت به اشتراک گذاری مطالب

قابلیت ویرایش لغات توسط کاربر

لغتنامه ترکی آذربایجانی به فارسی

منابع :

فرهنگ‌ ترکی – فارسی داشقین‌ (حسین‌زاده‌ داشقین‌، علی‌)

ارک آذربایجان تورکجه‌سی سوزلو گو = فرهنگ ترکی آذربایجانی ارکدیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

 

فرهنگ آذربایجانی – فارسی (ترکی ) / تالیف بهزاد بهزادی.

دسته بندی لغت با حرف الفبا

جستجوی لغات به دو زبان ترکی و فارسی

جستجوی ترکی  با دو الفبا

قابلیت تست اندوخته های خود

چهار زبانه بودن برنامه(انکلیسی-ترکی آذربایجانی با دو الفبا-ترکی استانبولی-فارسی-عربی)

قابلیت منتخب کردن لغت های دلخواه

قابلیت موضوع بند دلخواه لغت ها

قابلیت یاداشت نویسی برای هر لغت

وجود تاریخچه با دسته بندی روز ماه  و سال

دارای پوسته زبیا و گوناگون

جستجوی پیشرفته (آغاز -در هر جا-پایان لغت)

برنامه نویس:عیسی نژادمحمد

زبان ترکی آذربایجانی زبان مادری بیش از 8 میلیون نفر از مردم جمهوری آذربایجان است. این زبان علاوه بر کشور جمهوری آذربایجان، زبان بومی مردم برخی مناطق از ترکیه، عراق، روسیه و ایران را تشکیل می‌دهد. در ایران حدود ۱۴ میلیون نفر به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می‌کنند. این زبان در استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و بخشی از تهران و کرج نیز رایج است. این زبان در رسانه‌ها و مطبوعات به مقدار قابل ‌ملاحظه‌ای استفاده می‌شود.

امروزه بر اهمیت زبان ترکی آذربایجانی افزوده شده‌است و از نظر تعداد متکلمین پس از زبان‌های چینی،هندی، انگلیسی و اسپانیایـی در جایگاه پنجم قرارگرفته است. زبان ترکی آذربایجانی در بسیاری از متون علمی و پروژه‌های بین‌المللی واردشده است. برای مثال، کلیه ماهواره‌های هواشناسی اطلاعات خود را علاوه بر زبان‌های انگلیسی و فرانسوی به زبان ترکی نیز ارسال می‌کنند و همچنین تمامی سیستم‌عامل‌ها زبان ترکی را به‌عنوان زبان استاندارد قرار داده‌اند. تمامی این موارد استاندارد بودن و جهانی بودن زبان ترکی را نشان می‌دهند.

حال که اهمیت زبان و ترجمه آذربایجانی به‌اختصار بیان شد، اعلام می‌کنیم که شبکه مترجمین ایران با همراهی خبره‌ترین مترجمان آذربایجانی می‌تواند کلیه متون موردنظر مشتریان گرامی را درزمینهٔ دلخواه از آذربایجانی به فارسی و از فارسی به آذربایجانی ترجمه نماید. اگر شما برای ترجمه متون تخصصی و عمومی خود از زبان آذربایجانی به فارسی و سایر زبان‌ها نیازمند اطلاعات بیشتری هستید، در ادامه همراه ما باشید تا با معرفی مهم‌ترین خدمات ترجمه آذربایجانی، فرایند ترجمه، نحوه سفارش و قیمت ترجمه بیشتر با شما صحبت کنیم.

فرایند ترجمه متن ترکی آذربایجانی به فارسی با همراهی مترجم‌های باسابقه و حرفه‌ای در حوزه ترجمه متون آذربایجانی صورت می‌گیرد. کلیه مترجم‌های شبکه مترجمین ایران در ابتدا و قبل از آغاز فرایند ترجمه متن، کلمات تخصصی متن را استخراج کرده و بهترین معادل‌ها برای هر یک انتخاب می‌کنند. در ادامه مترجم با توجه به توانایی و مهارتی که در نگارش متن به زبان مبدأ دارد، شروع به نگارش ترجمه متن می‌کند و در انتها متنی سلیس و روان را به مشتریان خود ارائه می‌دهند.
دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

شبکه مترجمین ایران برای قبول کلیه سفارش‌های ترجمه ترکی آذربایجانی سطح کیفی ترجمه طلایی را در نظر گرفته تا کلیه متن‌ها در بهترین و باکیفیت‌ترین سطح کیفی ترجمه شوند. یکی از ویژگی‌های مهم ترجمه در سطح طلایی این است که در این سطح کیفی از ترجمه، مشتریان حق‌دارند از خدمات بازخوانی و ویراستاری به‌صورت رایگان استفاده کنند. شما می‌توانید برای سفارش ترجمه آذربایجانی متون خود، همین حالا وارد پنل کاربری خود شوید و مرحله ثبت سفارش را به‌آسانی انجام دهید.

با توجه به فراگیر بودن زبان شیرین ترکی آذربایجانی در کشورهای مختلف، می‌توان چنین برداشت کرد که این زبان در برخی موضوعات تجاری، اقتصادی، علمی، هنری، مالی و حسابداری کاربردهای بسیار زیادی دارد. یکی از مهم‌ترین کاربردهای ترجمه به زبان ترکی آذربایجانی ترجمه فیلم و انواع فایل صوتی و ویدئویی به زبان ترکی آذربایجانی است. به این صورت شما می‌توانید برای ترجمه انواع محتواهای ویدئویی، صوتی و فیلم‌های سینمایی و سریال‌های موردعلاقه خود به زبان ترکی آذربایجانی اقدام نموده و درنهایت فایل Srt، را برای تماشای محتوای خود با زیرنویس فارسی تحویل بگیرید.

ترجمه سایت یکی دیگر از خدمات مهمی است که به‌عنوان خدمات ویژه ترجمه در شبکه مترجمین ایران انجام می‌شود. این روزها سایت‌ها در فضای مجازی بهترین شکل برای معرفی و ارائه کسب‌وکارها و محصولات به‌حساب می‌آیند به همین منظور اگر کسب‌وکار شما مخاطبان ترک‌زبان زیادی دارد، حتماً با ارائه ترجمه سایت به زبان ترکی آذربایجانی سایت خود را برای ارائه به ترک‌زبان‌ها آماده کنید.

از دیگر کاربردهای مفید ترجمه به زبان ترکی آذربایجانی می‌توان به کاربردهای مهم آن در حوزه گردشگری اشاره کرد چراکه ترجمه به زبان ترکی آذربایجانی در هنگام معرفی جاهای دیدنی و گردشگری می‌تواند نقش بسیار مهمی داشته باشد. به همین منظور شما می‌توانید برای ارائه ترجمه همزمان و شفاهی در هنگام برگزاری انواع تورهای گردشگری از خدمات ترجمه همزمان ترجمه شفاهی مترجم‌های حرفه‌ای شبکه مترجمین ایران استفاده کنید و لحظات خوشی را برای گردشگران آذربایجانی به ارمغان بیاورید.

همچنین شما می‌توانید با ارائه ترجمه همزمان محتوای جلسات دوزبانه خود به میهمانان ترک‌زبان، میزبان خوبی برای میهمانان خارجی در طول برگزاری جلسات باشید.

بیشتر دانشجویان ترک‌زبانی که در دانشگاه‌های ایران مشغول به تحصیل هستند تسلط کافی به زبان فارسی ندارند. به همین دلیل دانشجویان ترکی آذربایجانی می‌توانند با ترجمه متون دانشگاهی خود به زبان فارسی و سایر زبان‌های دلخواه فرایند تحصیل و ارائه پروژه‌های خود را در دانشگاه‌ها به سهولت بگذرانند.

خدمات ترجمه ترکی آذربایجانی تنها به ترجمه فارسی محدود نمی‌شود چراکه شما می‌توانید برای ترجمه انواع متن‌های آذربایجانی خود به کلیه زبان‌های زنده دنیا از جمله انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، عربی اقدام کنید و در مدت زمان کوتاهی متن ترجمه‌شده خود را به زبان دلخواه تحویل بگیرید.

زمان تحویل سفارش ترجمه‌های آذربایجانی به فارسی با توجه کمیت محتوا و تعداد صفحات آن متفاوت خواهد بود اما اگر تعداد 1000 کلمه را به عنوان حداقل محتوای سفارشی در نظر داشته باشیم، زمان تحویل آن تنها یک روز طول خواهد کشید.

اگر شما قصد دارید محتوای ترجمه‌شده خود را در زمان کوتاه‌تری تحویل بگیرید، می‌توانید از خدمات ترجمه فوری شبکه مترجمین ایران استفاده کنید و در نیمی از زمان معمولی سفارش ترجمه خود را تحویل بگیرید.

قیمت ترجمه متون ترکی آذربایجانی با توجه به تعداد کلمات و نوع خدمات انتخابی متفاوت خواهد بود. شما می‌توانید برای اطلاع یافتن از قیمت دقیق سفارش خود، فایل مورد را در قسمت پنل کاربری برای ما آپلود کنید تا کارشناسان شبکه مترجمین ایران پس از بررسی‌های لازم قیمت نهایی را به شما اطلاع دهند. همچنین شما می‌توانید برای اطلاع از پاسخ پرسش‌های احتمالی خود با شماره تماس 45391000 تماس بگیرید و از راهنمایی‌ کارشناسان و متخصصان ما استفاده کنید.

نماینده رسمی SDL Trados

عضو اتحادیه صنعت زبان اروپا

عضو اتحادیه GALA

دارنده استاندارد ISO 17100

سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران فعالیت خود را از سال 1385 با رویکرد ترجمه انگلیسی، فارسی و سایر زبان‌ها آغاز کرده‌است. سفارش ترجمه در این سایت ترجمه به صورت کاملا آنلاین انجام می‌شود. ترجمه تخصصی مهارتی است که یک مترجم با سالها تجربه کار ترجمه به صورت حرفه‌ای به دست می‌آورد. ما در این مجموعه با بهترین مترجمان خبره و متخصص همکاری می‌کنیم و به همین دلیل امکان ترجمه با سرعت‌های فوری و نیمه فوری و ایجاد کیفیت‌های ترجمه طلایی و نقره‌ای و برنز برای اولین بار در این سایت فراهم شده است. تحویل زودهنگام ترجمه، استفاده از جدیدترین ابزارهای ترجمه تخصصی، کنترل کیفی تمامی ترجمه‌ها، سطح‌بندی مترجمان و ارائه سطوح کیفی و قیمتی ترجمه مطابق با نیاز کاربران ترجمه از خصوصیات سایت ترجمه تخصصی ترنسنت است. همچنین برای بسیاری از پروژه‌ها واژگان تخصصی برای ترجمه استخراج می‌شود و حافظه ترجمه به رایگان برای مشتریان تشکیل می‌شود. در این مجموعه برای ترجمه طلایی بازخوانی ترجمه‌ها به رایگان انجام می‌شود.

1399 © transnet.ir تمامی حقوق نزد موسسه فرهنگی و هنری (ترجمه) شبکه مترجمین ایرانیان محفوظ است.

9 صبح تا 9 شب

‏‏لغت نامه جامع فارسی به ترکی آذربایجانی‏با قابلیت جستجوی هوشمند و قابلیت به اشتراک گذاری مطالب‏قابلیت پیرایش لغات توسط کاربر

بیشتر بخوانید   

‏‏رفع خطای خروج ناگهانی

کاربران

توسعه‌دهندگان

دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

با مایکت

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کلیه حقوق این سایت متعلق به شرکت هوشمند گستر هوتن پارس (استور اندرویدی مایکت) می باشد

با اجرای فایل دریافتی، ابتدا مایکت بر روی دستگاه اندرویدی شما نصب خواهد شد. بلافاصله پس از باز شدن اپلیکیشن مایکت، دانلود خواهد شد.

مایکت را بر روی دستگاه خود ندارید؟

آموزش زبان ترکی آذربایجانی

آباد Abad  = [صفت] آباد، کامیاب

آباژور Abajur = [اسم] آباژور

آبیدَه Abidə = [اسم] مقبره، بنای یادبود، اثر تاریخی

آبی Abı= [صفت] رنگ آبی

دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

آبیر Abır = [اسم] آبرو، شرم، امتیاز ویژه، جناب، عزت نقس، شرافت نفس

آبونَه Abunə = [اسم] اشتراک، آبونه

آج Ac = [صفت] گرسنه

آجگؤز Acgöz = [صفت] آزمند، حریص، زیاده جو، سیر نشدنی

عاجیز Aciz = [صفت] عاجز، فقیر، ضغیف

آجی Acı = [صفت] تند، طعنه آمیز، تیز

آجیناجاقلی Acınacaqlı = [صفت] رقت بار، رقت انگیز، مایه دلسوزی، اسفناک

آجیق Acıq = [اسم] غرض، کینه، برآشفتگی، خشم

آجلیق Aclıq = [اسم] گرسنگی، قحطی زدگی

آچیق açıq = [صفت] باز، برهنه شده، شفاف، معین، بی پرده، بی ابر

آچماق açmaq = [فعل] باز کردن، گشودن، روشن کردن

آد ad = [اسم]اسم، نام، شهرت

آدا ada = [اسم] جزیره

آدام adam = [اسم] آدم، انسان، شخص

آددیم addım = [اسم] گام، قدم، مرحله

عادت adət = [اسم]عادت، روزمرگی

عادی adi = [صفت] عادی، معمولی

عادیل adil = [صفت] عادل، قاضی

آدلاندیرماق adlandırmaq = [فعل] صدا زدن،صدا کردن(نام)

آدرس adres = [اسم]آدرس، نشانی

آئروپورت aeroport = [اسم] فرودگاه

عافیت afiyət = [اسم] عافیت، سلامت

آگنتلیک agentlik = [اسم] آژانس، نمایندگی

آغ ağ = [صفت] رنگ سفید

آغا ağa = [اسم] آقا، جناب

آغاج ağac = [اسم]درخت، الوار

آغارماق ağarmaq = [فغل] سفید شدن

عاقیل ağil = [اسم] دلیل، هوش، شعور

آغیر ağır = [صفت] سنگین، آهسته، جدی

آغیز ağız = [صفت] دهان، لبه

آغلاماق Ağlamaq = [فعل] گریه کردن، اشک ریختن، غمگین کردن

آغری Ağrı = [اسم] درد

آغو Ağu = [اسم] زهر، سم

آغوش Ağuş = [اسم] آغوش، بغل

آهنگ Ahəng = [اسم] آهنگ، هارمونی

دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

آخین Axın = [اسم] جاری، روان

آخیرینجی Axirinci = [صفت] آخرین، پایانی

آخماق Axmaq = [اسم] احمق، نقهم

آخشام Axşam = [اسم] سر شب، عصر

آختارماق Axtarmaq = [فعل] جستجو کردن، به دنبال چبزی بودن

عاید Aid = [صفت] مراجعه به، درباره، مربوط

عائیلَه Ailə = [اسم]خانواده، فامیلی

آکتیو Aktiv = [صفت]فعال

آکتوال Aktual = [صفت] واقعی، حقیقی

آکتیور Aktyor = [اسم] بازیگر، هنرپیشه

آلداتماق Aldatmaq = [فعل] دروغ گفتن، تقلب کردن

عالَم Aləm = [اسم] جهان، عالَم، دنیا، هستی

عالی Ali = [صفت] عالی

عالیم Alim = [اسم] عالِم، دانشمند

آلیجی Alıcı = [اسم] خریدار، مشتری

الله، آللاه Allah = [اسم] الله، خداوند

آلما Alma = [اسم] سیب

آلماق Almaq = [فعل] خریدن،گرفتن، ابتیاع کردن، دریافت کردن، بدست آوردن

آلمان Alman = [اسم] آلمانی، اهل آلمان

آلوو Alov = [اسم] شعله، زبانه آتش

آلتی Altı = [عدد] عدد شش

آمریکا Amerika = [اسم] آمریکا

اما، امما، آمما Amma = [حرف ربط] اما

آن An = [اسم] لحظه، اکنون

آنا Ana = [اسم] مادر

آنجاق Ancaq = [قید] فقط؛ [حرف ربط] اما

آنلاماق Anlamaq = [فعل] فهمیدن، متوجه شدن

آپرئل Aprel = [اسم] ماه آوریل، آپریل

آپتئک Aptek = [اسم] داروخانه

عاقیبت Aqibət = [اسم] عاقبت، سرانجام، نتیجه

آرا Ara = [اسم] خلال، وقفه، فاصله زمانی یا مکانی، ارتباط، نسبت

آرخا Arxa = [اسم]عقب، پشت، قسمت پُشتی

آرخایین Arxayın = [صفت] اطمینان، یقین، خاطر جمع

عاریف Arif = [صفت] خردمند، دانا، باهوش

آرمود Armud = [اسم] گلابی

آرتیرماق Artırmaq = [فعل] اضافه کردن، توسعه دادن، زیاد کردن

آرواد Arvad = [اسم] زن، همسر(زن)

آرزو Arzu = [اسم] آرزو

آسان Asan = [صفت] آسان، سهل

آسیلماق Asılmaq = [فعل] چسبیدن به، تمایل داشتن، آویخته شدن

آسلان، اصلان، آصلان Aslan = [اسم] شیر(حیوان)

آستا Asta = [صفت] آهسته، آرام

آشاغیدا Aşağıda = [صفت] زیر، پایین

عاشیق Aşiq = [اسم] عاشق، دوست دار

آشکار Aşkar = [صفت] آشکار، واضح

آت At = [اسم] اسب

آتا Ata = [اسم] پدر، بابا

آتماق Atmaq = [فعل] پرتاب کردن، دور انداختن

آوادانلیق Avadanlıq = [اسم]  تجهیزات، وسایل

عاوام، عوام، آوام Avam = [صفت] بی سواد، عامی، درس نخوانده

آوارا، آواره Avara = [اسم] ولگرد، خانه بدوش، بیکار، آواره

آواریا Avariya = [اسم] تصادف، له شدن

آوروپا Avropa = [اسم] اروپا

آوتومات Avtomat = [اسم] اتوماتیک، خودکار

آوتوموبیل Avtombil = [اسم] خودرو، ماشین

آی Ay = [اسم] ماه ( ماه آسمان و ماهِ سال)

آیاق Ayaq = [اسم] پا

آیاز Ayaz = [اسم] یخ زده، سرما زده

آیدین Aydın = [صفت] تابناک، درخشان

آیی Ayı = [اسم] خرس

آییب Ayıb = [اسم] خجالت، شرمندگی

آییلماق Ayılmaq = [فعل] بیدار کردن

آییق Ayıq = [صفت] بیدار کامل، هشیار

آییرماق، آیرماق Ayirmaq = [فعل] جدا کردن، قطعه قطعه کردن

آینا، آینه Ayna = [اسم] آینه

آز Az = [صفت] ناچیز، کم

آزاد Azad = [صفت] آزاد، رها

آزالماق Azalmaq = [قعل] کم شدن، تقلیل یافتن، کاستن

آذربایجان Azərbaycan = [اسم] آذربایجان

بابا Baba = [اسم] پدربزرگ

باجارماق Bacarmaq = [فعل] توانستن، قدرت انجام کاری را داشتن

باجی Bacı = [اسم] خواهر

بادام Badam = [اسم] بادام

بادیمجان، بادمجان Badımcan = [اسم] بادمجان، بادنجان

باغ Bağ = [اسم] باغ

باغیشلاماق Bağişlamaq = [فعل] هدیه دادن، بخشیدن

باغلاماق Bağlamaq = [فعل] مقید کردن، ملزم کردن، مسدود کردن، بستن

باها، بها Baha = [صفت] گران قیمت، پر ارزش

باهار، بهار Bahar = [اسم] بهار

باخیش Baxış = [اسم] نگاه، دید

باخماق Baxmaq = [فعل] نگاه کردن به، نگاه کردن، محافظت کردن

بال Bal = [اسم] عسل

بالا Bala = [اسم] کودک، فرزند

بالاجا Balaca = [صفت] کوچک، ریز، خرده

بالت Balet = [اسم] رقص باله

بالیق Balıq = [اسم] ماهی

بالیش، بالش Balış = [اسم] بالش

بانک Bank = [اسم] بانک

باریشماق Barişmaq = [فعل] صلح دادن، آشتی دادن

بارماق Barmaq = [اسم] انگشت

باسماق Basmaq = [فعل] فشار دادن، نقش بستن، لبریز شدن(آب)

باش Baş = [اسم] سر، بالا، پیشرو

باشلاماق Başlamaq = [فعل] شروع کردن، آغاز کردن

باشقا Başqa = [صفت] دیگر، دیگری

باتماق Batmaq = [فعل] نزول کردن، پایین رفتن، غروب کردن خورشید

بایرام Bayram = [اسم] عید، تعطیلی

بازار Bazar = [اسم] بازار، مرکز خرید، یکشنبه

بئل، بل Bel = [اسم] کمر

بئله، بله، بِلَه Belə = [ قید]  پس، بنابراین، بدین گونه |  [صفت]چنین، این طور، این جور

بئش، بش، بِش Beş = [عدد] پنج

بئیین، بیین، بِیین Beyin = [اسم] مغز

بین الخلق Beynəlxalq = [صفت] بین المللی

بدن Bədən = [اسم] بدن، جسم

بدیعی Bədii = [صفت] ادبی، هنریف مربوط به هنر

بهانه Bəhanə = [اسم] بهانه، عذر

بخت Bəxt = [اسم] بخت، شانس، طالع

بلا Bəla = [اسم] بلا، مصیبت

بلی Bəli = [قید] بله، بلی، آری

بلکه Bəlkə = [قید] بلکه، شاید، احتملا

برابر Bərabər = [اسم] برابر، مساوی

برک Bərk = [صفت] سخت، محکم، ثابت، استوار

بس Bəs = [حرف ربط]  ولی، اما  |  [صفت] بس، کافی

بستکار، بسته کار Bəstəkar = [اسم] نویسنده، سراینده

بیاض Bəyaz = [صفت] سفید

بینمک، بَیَنمَک Bəyənmək = [فعل] دوست داشتن

بزک bəzək = [اسم] آراسته، مزین

بعضی Bə`zi = [صفت] بعضی، برخی

بیلدیرمک Bildirmək = [فعل] اطلاع دادن، دانستن

بیلت، بیلط، بلیت Bilət = [اسم] بلیت

بیلیک Bilik = [اسم] دانش، علم

بیلمک Bilmək = [فعل] دانستن، یادگرفتن، حدس زدن

بیر Bir = [عدد] یک

بیسکویت Biskvit = [اسم] بیسکوئیت

بیشیرمک Bişirmək = [فعل] غذا پختن، طبخ کردن

بیتیرمک Bitirmək = [فعل] تمام کردن، کامل کردن، پایان دادن، فارغ التحصیل شدن

بیتکی Bitki = [اسم] گیاه، نهال

بی وفا Bivəfa = [صفت] بی وفا

بیز Biz = [ضمیر] ما

بیچاق Bıçaq = [اسم] چاقو

بیغ Bığ = [اسم] سبیل

بغاز، بوغاز Boğaz = [اسم] گلو

بغماق، بوغماق Boğmaq = [فعل] تنگ کردن، منقبض کردن، خفه کردن، مسدود کردن، غرق کردن

بل، بُل، بول Bol = [صفت] بسیار، وافر، فراوان

برج، بورج Borc = [اسم] بدهی، وام، غرض، وظیفه، التزام

بستان، بوستان  Bostan = [اسم] بوستان، باغ سبزیجات

بش، بُش، بوش Boş = [صفت] خالی، اشغال نشده

بوتانیکا Botanika = [اسم] گیاه شناسی

بی، بوی، بُی Boy = [اسم] بلندی، ارتفاع

بویون، بُیون، بیون  Boyun = [اسم] گردن

بز، بوز، بُز Boz = [صفت] خاکستری

بؤجک Böcək = [اسم] حشره

بؤحران، بحران Böhran = [اسم] بحران

بؤهتان Böhtan = [اسم] بدنامی، رسوایی، تهمت اشتباه

بؤلمک Bölmək = [فعل] بریدن، تصسیم کردن، جدا کردن

بؤیرک Böyrək = [اسم] کلیه، قلوه

بؤیوک، بویوک Böyük = [صفت] بزرگ، عظیم

بؤیورتکن Böyürtkən = [اسم] تمشک

بروشورا، بروشور Broşüra = [اسم] بروشور، مجله

بو Bu = [ضمیر] این

بوجاق Bucaq = [اسم] گوشه، کنج

بوداق Budaq = [اسم] شعبه، شاخه، انشعاب

بوفئت، بوفه Bufet = [اسم] بوفه، قفسه

بوغدا Buğda = [اسم] ذرت

بوکئت، بوکت، بوکِت Buket = [اسم] دسته گل

بولاق Bulaq = [اسم] بهار

بولود Bulud = [اسم] ابر

بورا Bura = [قید] اینجا

بوراخماق Buraxmaq = [فعل] رفتن، آزاد کردن، رها کردن، مرخص کردن

بورژوا Burjua = [اسم] طبقه متوسط جامعه، بورژوا

بورماق Burmaq = [فعل] پیچیدن، تابیدن

بورون Burun = [اسم] بینی، دماغ

بوروق Buruq = [اسم] حلقه، فر

بوینوز Buynuz = [اسم] بوق

بویورماق Buyurmaq = [فعل] سفارش دادن، دستور دادن

بوز Buz = [اسم] یخ

بوکولو Bükülü = [صفت] در لفافه پیچیدن، پیچیده شده

بولبول، بول بول Bülbül = [اسم] بلبل

بولئتئن، بولتن، بولتن Bülleten = [اسم] بولتن، تابلو اعلانات

بونؤورا Bünövrə = [اسم] بنیاد، موسسه

بورو Büro = [اسم] دفتر کار، دفتر خانه، میز

بورونمک Bürünmək = [فعل] خود را در لفافه پیچیدن

بوتون Bütün = [صفت] سراسر، تمام، کامل

جاد Cad = [اسم] گندمی (نان)

جادو Cadu = [اسم] جادو، نیرنگ، افسونگری

جاغیلداماق Cağıldamaq = [فعل] جریان داشتن، روان بودن(آب)، تق تق صدا کردن (آجیل)

جاغیلتی Cağıltı = [اسم] صدا، سر و صدا، صدای پایین ریختن آب

جاهان، جهان Cahan = [اسم] جهان، دنیا، گیتی

جاهیل، جاهل Cahil = [صفت] جاهل، نادان، بی تجربه، بی سواد

جالال، جلال Calal = [اسم] جلال، بزرگی، عظمت

جاماآت،جاماعت، جماعت Camaat = [اسم] جماعت، مردم، عموم، همگان

جامال، جمال Camal = [اسم] جمال، زیبایی، خوشگلی

جامیش Camış = [اسم] گاو وحشی، بوفالو

جان Can = [اسم] جان، زندگی، نیرو، قدرت انجام کاری

جانان Canan = [اسم] جانان، دلبر، یار، عزیز

جاناوار، جانور Canavar = [اسم] گرگ

جانی Cani = [اسم] جانی، جنایتکار، گناهکار

جاری Cari = [صفت] جاری، روان، امروز

جاسوس Casus = [اسم] جاسوس

جاواب، جواب Cavab = [اسم] جواب، پاسخ

جاوابده، جوابده Cavabdeh = [صفت] مسئول، عهده دار، مدافع، جوابگو، پاسخگو

جواهیر، جواهر Cavahir = [اسم] جواهر

جاوان، جوان Cavan = [صفت] جوان، با طراوت، شباب

جاز Caz = [اسم] موسیقی جاز

جاذیبه، جاذبه Cazibə = [اسم] جاذبه، کشش، کشندگی

جئیران، جیران Ceyran = [اسم] غزال، آهو

جابر، جبر Cabr = [اسم] جبر، زور، خشونت

جدول Cədvəl = [اسم] برنامه، جدول زمانی

جفا Cəfa = [اسم] جفا، ظلم، ستم

جفنگیات Cəfəngiyat = [اسم] جفنگیات، مزخرف، یاوه

جفته Cəftə = [اسم] میله، توپ پارچه

جهالت Cəhalət = [اسم] جهالت، نادانی

جهد Cəhd = [اسم] جهد، کوشش، تلاش، سعی

جهنم Cəhənnəm = [اسم] جهنم، دوزخ

جهت Cəhət = [اسم]جهت، سمت، جزء

جلب Cəlb = [اسم] جاذب، کشش، جلب

جلد Cəld = [قید]، به سرعت، به تندی [صفت]سریع، تند، بیدرنگ

جلاد Cəllad = [اسم] جلاد، دژخیم، مامور اعدام

جمعیت Cəmiyyət = [اسم] جمعیت، جامعه، دسته

جملشدیرمک Cəmləşdirmək = [فعل] با هم بودن، دور هم جمع شدن، گرد آوردن

جنجل، جنجال Cəncəl = [صفت]، آشفته شده، شلوغ شده [اسم]جنجال، اغتشاش، شلوغ کاری

جنگاور Cəngavər = [اسم] جنگاور، رزمجو، مبارز

جنگللیک Cəngəllik = [اسم] جنگل

جننت، جنت Cənnət = [اسم] بهشت، پردیس

جنوب Cənub = [اسم] جنوب

جریان Cərəyan = [اسم] جریان، حرکت

جرگه Cərgə = [اسم] سطر، ردیف، خط، رتبه

جریمه Cərimə = [اسم] جریمه، مجازات، کیفر

جراح Cərrah = [اسم] جراج

جسارت Cəsarət = [اسم] جسارت، جرأت، شجاعت، دلاوری

جسد Cəsəd = [اسم] جسد، نعش

جزا Cəza = [اسم] جزا، کیفر، مجازات

جذب Cəzb = [اسم] جذب، کشش

جیب Cib = [اسم] جیب

جیددی، جدی Ciddi = [صفت]جدی، مهم

جیهاز، جهاز  Cihaz = [اسم] وسائل، تجهیزات

جیلالاماق Cilalamaq = [فعل] جلا دادن، برق انداختن، صیقل دادن

جیلد، جلد Cild = [اسم] جلد، پوشش کتاب، جلد(شماره گذاری)

جیلوو Cilov = [اسم] افسار، عنان، فرونشانده شده

جیلوه Cilvə = [اسم] جلوه، فریبندگی، دلربایی

جین Cin = [اسم] جن، روح

جیناح، جناح Cinah = [اسم] جناح، طرف، شاخه، شعبه

جیناس Cinas = [اسم] جناس

جینایت Cinayət = [اسم] جنایت، گناه، جرم

جینلمک Cinlənmək = [فعل] عصبانی شدن، خشمناک شدن

جینس Cins = [اسم] جنس(مذکر یا مونث)، نوع، گونه، گوناگونی

جیسیم، جسم Cisim = [اسم]  بدن، جسم، مادی

جیوار، جوار Civar = [اسم]همسایگی، مجاورت، جوار، حومه

جیوه Civə = [اسم] جیوه

جیویلدمک Civildəmək = [فعل] جیک جیک کردن، جیر جیر کردن

جیقیلداماق Cığıldamaq = [فعل]جیغ و فریاد کشیدن، بع بع کردن، جیر جیر کردن، جیک جیک کردن

جیغیر Cığır = [اسم] مسیر، جاده، طریقت، گرایش، تمایل

جیلیز Cılız = [صفت] ریزه اندام، لاغر، ظریف

جیندیر Cındır = [صفت] کهنه شده، نخ نما، مندرس، [اسم] کهنه، ژنده

جینقیلداماق Cınqıldamaq = [فعل] جرنگ جرنگ کردن

جینگیر Cıngır = [اسم] صدا، سر و صدا

جیققیلیCıqqıli = [صفت] کوچک، حقیر، ریز، ناچیز

جیر Cır = [صفت] وحشی، تیز

جیرجیراما Cırcırama = [اسم] سنجاقک

جیریلداماق Cırıldamaq = [فعل] جیر جیر کردن، صدای غوک در آوردن، غژ غژ کردن

جیریق Cırıq = [صفت] پاره شده، نخ نما شده، در هم دریده

جیرماق Cırmaq = [فعل] پاره کردن، از هم گسیختن

جیرماقلاماق Cırmaqlamaq = [فعل] خاراندن

جیرانماق Cırnamaq = [فعل] عصبانی بودن، برانگیخته بودن، رنجیده بودن

جیرتدان Cırtdan = [اسم] کوتوله، قد کوتاه

جیزیلداماق Cızıldamaq = [فعل] صدای هیس کردن، جلز ولز کردن، صدای سوختن کباب روی آتش

جیزیق Cızıq = [اسم] خط

جود، جُد Cod = [صفت] زبر، زمخت، خشن، سخت

جغرافی، جوغرافی Coğrafi = [صفت]جغرافیایی

جومرد Comərd = [صفت] بخشنده، اعطا کننده

جوراب Corab = [اسم] جوراب، ذخیره

جوشغون Coşğun = [صفت] جوشان، پر برکت، سرشار، لبریز

جوشماق Coşmaq = [فعل] خشمناک شدن، غضب کردن، جوش آوردن، غوغا کردن

جؤکه Cökə = [اسم] آهک

جؤوهر Cövhər = [اسم] گوهر، جواهر، ماهیت، اسید، طبیعی، ذات

جومماق Cummaq = [فعل] شیرجه زدن، ناگهان داخل شدن

جوجه Cücə = [اسم] جوجه

جورمک Cücərmək = [فعل] بهار شدن، جوانه زدن، سر سبز شدن، روئیدن

جوجرتمک Cücərtmək = [فعل] روئیدن، رشد کردن، بزرگ شدن، ترویج دادن

جوجو Cücü = [اسم] حشره

جوللوت Cüllüt = [اسم] تیر انداز، تک تیر انداز

جومه، جمعه Cümə = [اسم] روز جمعه

جومه آخشامی، جمعه آخشامی Cümə axşamı = [اسم] روز پنج شنبه

جومله، جمله Cümlə = [اسم] جمله، تمامی، همگی

جور Cür = [اسم] نوع، جور، راه

جورأت، جرأت Cür`ət = [اسم] جرأت، جسارت، شهامت، شجاعت

جوثه، جثه Cüssə = [اسم] چثه، بدن، تن

جوت Cüt = [اسم] جفت، عدد زوج

جویور Cüyür = [اسم] گوزن، آهو

جوزئی، جزئی Cüz`i = [صفت] جزئی، مختصر، ناچیز

چادیر، چادر  çadır = [اسم] چادر، خیمه

چاغ çağ = [اسم] زمان، دوره، مدت، خوش روی

چاغیریش çağırış = [اسم] درخواست، دعوت

چاغیرماق çağırmaq = [فعل] درخواست کردن، دعوت کردن

چاغلاماق çağlamaq = [فعل] زمزمه کردن، سخن نامفهوم گفتن، یاوه گفتن، مِن و مِن

چاخیر çaxır = [اسم] شراب

چاخماق çaxmaq = [اسم] چخماق تفنگ، فولاد | [فعل] شعله ور شدن، اعتصاب کردن، برخورد کردن

چالا، چاله  çala = [اسم] چاله، حفره

چالاغان çalağan = [اسم] کایت

چالارلیق çalarlıq = [اسم] سایه دار

چالغی çalğı = [اسم] موسیقی

چالخالاماق çalxalamaq = [فعل]  احساسات را تحریک کردن، به وجد آمدن

چالیشماق çalışmaq = [فعل] تلاش کردن، کوشش کردن، آزمودن

چالیشقان çalışqan = [صفت] سخت کوش، کوشنده، ساعی

چالماق çalmaq = [فعل] نواختن آلت موسیقیایی، چیدن، بریدن، گاز گرفتن

چامادان، چمدان çamadan = [اسم] چمدان، صندوق

چاناق çanaq = [اسم] پیاله سفالی، فنجان سفالی

چانتا، چنته çanta = [اسم] چنته، کیسه، کیف

چاپ çap = [اسم] چاپ

چاپاق çapaq = [اسم] ماهی کپور، انواع ماهی های آب شیرین

چاپاراق çaparaq = [اسم] چهارنعل تاختن، دویدن

چاپیق çapıq = [اسم] جای زخم یا شکاف

چاپماق çapmaq = [فعل] تازیدن، دزدیدن، بریدن

چاپقین çapqın = [اسم] دزدیدن

چاقیل çaqıl = [اسم] ریگ

چاققال çaqqal = [اسم] شغال

چار çar = [اسم] تزار، امپراتور روسیه

چارداق çardaq = [اسم] اتاق زیر شیروانی

چاره çarə = [اسم] چاره

چارهووز çarhovuz = [اسم] دریاچه، استخر

چارخ، چرخ çarx = [اسم] چرخ

چارمیخ çarmıx = [اسم] صلیب

چارپایی çarpayı = [اسم] چهارچوب تخت خواب، تخت خواب

چارپاز çarpaz = [صفت] متقاطع

چارپیشماق çarpışmaq = [فعل] نزاع کردن، کشمکش کردن، جنگیدن

چاشماق çaşmaq = [فعل] گیر افتادن، گیج شدن

چاتدیرماق çatdirmaq = [فعل] تحویل دادن، رساندن

چاتیشدیرماق çatışdırmaq = [فعل] پرورش دادن، رشد دادن، تربیت کردن

چاتلاماق çatlamaq = [فعل] شکاف برداشتن، از هم جدا کردن، شکافتن

چاتماق çatmaq = [فعل] دستیابی، رسیدن، نائل شدن

چاتماقاش çatmaqaş = [اسم] ابرو کمانی، ابرو های کمانی شکل

چای çay = [اسم] رود، چای

چئک، چک çek = [اسم] چک، چک بانکی

چئمپیون çempion = [اسم] قهرمان

چئشید çeşid = [اسم] نوع، دسته گونه، قسم

چئشمه، چشمه çeşmə = [اسم] چشمه، سرچشمه

چئشمک çeşmək = [فعل] صیغلی کردن

چئویک çevik = [صفت] بی درنگ، سریع، چابک

چئویرمک çevirmək = [فعل] برگرداندن، انتقال دادن، تعویض کردن

چئوره çevrə = [اسم] دایره

چئوریلیش çevriliş = [اسم] انقلاب، واژگونی، براندازی

چئینمک çeynəmək = [فعل] جویدن

چکی çəki = [اسم] وزن، سنگینی

چکیج çəkic = [اسم] چکش

چکیلمک çəkilmək = [فعل] کنار رفتن، به کنار حرکت کردن

چکینمک çəkinmək = [فعل] خجالت کشیدن، احساس شرم کردن

چکیشمک çəkişmək = [فعل] شرط بستن به روی چیزی، نزاع کردن، مباحثه کردن

چکمه çəkmə = [اسم] چکمه

چکمک çəkmək = [فعل] : شکیل چکمک şəkil çəkmək = نقاشی کشیدن — اذیت چکمک əziyyət çəmək = اذیت کردن —  ترزیده چکمک tərəzidə çəkmək = وزن کردن — سیقارت (سیگار) چکمک siqaret çəkmək = سیگار کشیدن

چلنگ çələng = [اسم] حلقه گل، تاج گل

چللک çəllək = [اسم] بشکه

چمن çəmən = [اسم] چمن

چن çən = [اسم] مه، غبار

چنه، چانه çənə = [اسم] چانه، آرواره

چنگل، چنگال çəngəl = [اسم] چنگال

چپ çəp = [اسم] کجی، انحراف، لوچی

چپر çəpər = [اسم] حصار، پرچین، دیوار

چرچیوه çərçivə = [اسم] قاب، چارچوب

چرک، چارک çərək = [اسم] چهارک، یک چهارم، ربع

چرنلمک çərənləmək = [فعل] تند تند حر زدن، سخن بی معنی گفتن، چرند گفتن

چرشنبه، چارشانبا، چهارشنبه çərşənbə = [اسم] چهارشنبه

چتین çətin = [صفت] سخت، مشکل

چیبین çibin = [اسم] پرواز

چیچک çiçək = [اسم] شکوفه

چیلچیراق، چلچراغ çilçıraq = [اسم] چلچراغ، لوستر، شمعدان چندشاخه

چیلمک çiləmək = [فعل] صدای برخورد با آب، شالاپ شلوپ کردن، چلپ چلوپ کردن

چیمدیک çimdik = [اسم] نیشگون

چیمدیرمک çimdirmək = [فعل] شستشو کردن، اسحمام کردن

چیممک çimmək = [فعل] حمام کردن، دوش گرفتن

چینار، چنار cinar = [اسم] درخت چنار

چیرک، چرک çirk = [اسم] چرک، کثیفی

چیشمک çişəmək = [فعل] نم نم باران باریدن

چیی çiy = [صفت] خام، نپخته، کال

چیلیک، چی یه لک çiyələk = [اسم] توت فرهنگی

چییین çiyin = [اسم] شانه، کتف

چیغیرماق çığırmaq = [فعل] گریه کردن، فریاد زدن، جیغ کشیدن

چیخارماق çıxarmaq = [فعل] خارج کردن، بیرون انداختن

چیخیش çıxış = [اسم] اجرا، ایفا، نمایش، سخنرانی

چیخماق çıxmaq = [فعل] بیرون رفتن، بیرون آمدن

چیلپاق çılpaq = [صفت] لخت، عریان

چیراق، چراغ çıraq = [اسم] چراغ، لامپ

چیرمالاماق çırmalamaq = [فعل] اندوختن، ذخیره کردن، جمع کردن

چیرپینماق çırpımaq = [فعل] تپیدن، ضربان زدن، تپش داشتن

چیرپیشدیرماق çırpışdırmaq = [فعل] کش رفتن، قاپیدن، دزدیدن

چیرپماق çırpmaq = [فعل] اعتصاب کردن، لرزاندن

چوخ çox = [صفت] خیلی، بسیار، زیاد

چوخلو çoxlu = [صفت] بیشمار، بسیار زیاد

چولاق، چلاق çolaq = [اسم] لنگ، چلاق

چوودار çovdar = [صفت] ]چاودار، گندم سیاه

چووغون çovğun = [اسم] کولاک برف، توفان، طوفان

چؤل çöl = [اسم] صحرا، دشت

چؤنمک çonmək = [فعل] چرخیدن، تبدیل شدن، عوض شدن

چؤرک çörək = [اسم] نان

چونکی çünki = [حرف ربط] چون که، به خاطر اینکه

چوروک çürük = [صفت] چروک، پوسیده، خراب، بی ارزش

چوروکچو çürükçü = [اسم] یاوه گو، وراج

چورومه çürümə = [اسم] تجزیه، فساد، پوسیدگی

دا ( دَه ) (da (də = [قید]  هم، همچنین | [حرف ربط] در

دابان daban = [اسم] پاشنه پا

داد dad = [اسم] مزه، طعم

دادانماق dadanmaq = [فعل] وابسته شدن

داغ dağ = [اسم] کوه، کوهستان

داغیداجی dağıdacı = [صفت] ویرانگر، مخرب

داغیلماق dağılmaq = [فعل] متفرق کردن، پراکندن، جدا کردن

داها daha = [قید] بیشتر، نه بیشتر

داهی dahi = [اسم] نابغه، نبوغ، استعداد

داخیلی، داخلی daxili = [صفت] داخلی

داخما، دخمه daxma = [اسم] دخمه، کلبه، آلونک

دائیم، دائم daim = [صفت] دائم، همواره، همیشه

دائیر dair = [حرف اضافه] درباره

دائیره، دایره dairə = [اسم] دایره

دال dal = [اسم] پشت، عقب

دالان dalan = [اسم] دالان

دالاق dalaq = [اسم] طحال

دالاشماق dalaşmaq = [فعل] جنگیدن، نزاع کردن، کشمکش کردن

دالدالانماق daldalanmaq = [فعل] پناه گرفتن، از جان محافظت کردن

دالغا dalğa = [اسم] موج

دالغین dalğın = [صفت] اندیشمند

دام dam = [اسم] سقف

داماق damaq = [اسم] خوش مشرب، سرحال، سردماغ، خوش خلق

دامار damar = [اسم] رگه، رشته عصبی

دامغا damğa = [اسم] نقش، نشان، علامت

دامماق dammaq = [فعل] چکه کردن، چکیدن

دان dan = [اسم] سپیده دم، فجر، بامداد

دانا dana = [اسم] گوساله

دانیشیق danışıq = [اسم] مکالمه، گفتگو، محاوره

دانیشماق danışmaq = [فعل] صحبت کردن، حرف زدن، سخن گفتن

دانلاماق danlamaq = [فعل] سرزنش کردن، عیب جویی کردن، ملامت کردن

دانماق danmaq = [فعل] انکار کردن، تکذیب کردن، رد کردن

دار dar = [صفت] تنگ، باریک

داراق daraq = [اسم] شانه مو

داراشماق daraşmaq = [فعل] دور چیزی جمع شدن، گرد چیزی جمع شدن

داری darı = [اسم] ارزن، گندمیان

داریخماق darıxmaq = [فعل] خسته شدن، بد گذشتن (زمان)، نگران بودن، دلواپس بودن

داریشقال darışqal = [صفت] نسبتا تنگ، نسبتا باریک

دارماداغین ائتمک darmadağın etmək = [فعل] نابود شدن، خراب شدن، ویران شدن

دارتماق dartmaq = [فعل] کشیدن (متضاد فشار دادن)

داروازا، دروازه darvaza = [اسم] در، دروازه

داستان dastan = [اسم] افسانه

داش daş = [اسم] سنگ

داشیماق daşımaq = [فعل] بردن، حمل کردن، انتقال دادن

داشقین daşqın = [اسم] سیل

داوا، دعوا dava = [اسم] دعوا، زد و خورد

داوام، دوام davam = [اسم] دوام، استواری، پایداری

دایانماق dayanmaq = [فعل] ایستادن، ایستاندن

دایاق dayaq = [اسم] حمایت، نگهداری، پشتیبانی

دایاز dayaz = [صفت] کم عمق، کم ژرفا

دایه dayə = [اسم] پرستار، دایه

دایی dayı = [اسم] دایی

داز daz = [صفت] طاس، بی مو، کچل

دئکابر dekabr = [اسم] ماه دسامبر

دئمک demək = [فعل] گفتن

دئشیک deşik = [اسم] سوراخ، گودال، شکاف

دئویرمک devirmək = [فعل] برانداختن، سرنگون کردن، منقرض کردن

دئیینمک deyinmək = [فعل] غرغر کردن، ناله کردن، گله کردن

دب dəb = [اسم] مد، متداول، مرسوم

دبدبه dəbdəbə = [اسم] شکوه و جلال، تجمل، دبدبه و کبکبه

دجل dəcəl = [صفت] آدم شیطان، موذی، شر

دفه، دفعه dəfə = [اسم] دفعه، بار

دفینه dəfinə = [اسم] دفینه، گنج پنهان، خزانه

دفن dəfn = [اسم] دفن، خاکسپاری

دفتر dəftər = [اسم] دفتر

دهلیز dəhliz = [اسم] راهرو، دهلیز

دهشت dəhşət = [اسم] دهشت، ترس زیاد

دخلی اولماق dəxli olmaq = [فعل] ربط داشتن، مرتبط بودن

دله dələ = [اسم] دله، موش خرما

دله دوز dələduz = [اسم] دله دزد، گول زنف متقلب

دلی dəli = [صفت] دیوانه

دلیک dəlik = [اسم] سوراخ، دهانه، جای خالی، شکاف

دلیل dəlil = [اسم] دلیل، گواه، استدلال، مدرک

دللک dəllək = [اسم] آرایشگر، سلمانی

دلمک dəlmək = [فعل] سوراخ کردن

دم dəm = [اسم] لحظه، دم

دمیر dəmir = [اسم] آهن

دن dən = [اسم] دانه

دنه، دانه dənə = [اسم] دانه، تعداد، تکه

دنیز dəniz = [اسم] دریا

دقیق dəqiq = [صفت] دقیق، معین

دقیقه dəqiqə = [اسم] دقیقه

درج ائتمک dərc etmək = [فعل] منتشر کردن، چاپ کردن

درد dərd = [اسم] درد

دره dərə = [اسم] دره

درجه dərəcə = [اسم] درجه، مقدار، اندازه

درحال dərhal = [صفت] بی درنگ، فوری، بدون تاخیر، در لحظه

دری dəri = [اسم] پوست، جلد، چرم

درین dərin = [صفت] عمیق، ژرف

درک dərk = [اسم] درک، فهم

درمان dərman = [اسم] درمان، علاج، چاره

درمک dərmək = [فعل] برداشتن، جدا کردن، انتخاب کردن

درس dərs = [اسم] درس

دریا dərya = [اسم] دریا، اقیانوس

درزی dərzi = [اسم] خیاط

دسمال، دستمال dəsmal = [اسم] دستمال، حوله

دسته dəstə = [اسم] دسته، گروه، گله، رمه، فوج

دوه ( دَوَه ) dəvə = [اسم] شتر

دعوت də’vət = [اسم] دعوت

دیر ( دَیَز ) dəyər = [اسم] ارزش، قیمت، بها

دییشدیرمک dəyişdirmək = [فعل] تغییر دادن، عوض کردن

دیمک dəymək = [فعل] لمس کردن، به چیزی دست زدن

دیب dib = [اسم] پایین، زیر، تحتانی

دیگرdigər = [صفت] دیگر

دیک dik = [صفت] عمودی، ایستاده، ستونی

دیل dil = [اسم] زبان

دیلخور، دلخور dilxor = [صفت] دلخور، ناراحت، غمگین

دین din = [اسم] دین، مذهب

دینج، دنج dinc = [صفت] دنج، آرام، ساکت

دینمک dinmək = [فعل] گفتن، اظهار داشتن، نطق کردن، بیان کردن

دیققت، دقت diqqət = [اسم] توجه، دقت

دیری diri = [صفت] زنده، سرزنده

دیش diş = [اسم] دندان

دیوان divan = [اسم] مبل، نیمکت، دیوان (شعر)

دیوار divar = [اسم] دیوار

دیز diz = [اسم] زانو

دیرناق dırnaq = [اسم] ناخن، سم

دوداق dodaq = [اسم] لب

دوغما doğma = [صفت] زاییده شده

دوغماق doğmaq = [فعل] زاییدن

دوغراماق doğramaq = [فعل] بریدن، تکه کردن، قطعه کردن

دوغرو doğru = [صفت] صحیح، درست، راست، حقیقت

دوخسان doxsan = [عدد] نود، 90

دوکتور، دکتر doktor = [اسم] دکتر، پزشک

دولانماق dolanmaq = [فعل] معطل کردن، زندگی کردن،زیستن، وجود داشتن

دولدورماق doldurmaq = [فعل] پر کردن، انباشتن

دونماق donmaq = [فعل] یخ زدن، منجمد شدن

دوققوز doqquz = [عدد] نه، 9

دوست dost = [اسم] دوست، رفیق

دووشان dovşan = [اسم] خرگوش

دویماق doymaq = [فعل] پر بودن، سیر بودن، راضی بودن

دؤندرمک döndərmək = [فعل] عوض شدن، تغییر دادن، تبدیل شدن

دؤنمک dönmək = [فعل] بازگشتن، برگشتن

دؤرد dörd = [عدد] چهار

دؤش döş = [اسم] سینه، پستان

دؤشمه döşəmə = [اسم] کف اتاق، کف زمین، طیقه

دؤولت dövlət = [اسم] دولت، فرمانروایی

دؤولتلی dövlətli = [صفت] ثروتمند، پولدار

دؤیمک döymək = [فعل] زدن، کوبیدن، برخورد

دؤیوش döyüş = [اسم] رزم، پیکار، جدال، نزاع

دؤزمک dözmək = [فعل] تحمل کردن، بردباری کردن، طاقت آوردن

درام dram = [اسم] درام

دومان duman = [اسم] مه، دود

دورماق durmaq = [فعل] ایستادن

دویماق duymaq = [فعل] احساس کردن، حس کردن، متوجه شدن

دوز duz = [اسم] نمک

دوکان، دکان dükan = [اسم] مغازه، فروشگاه، دکان

دونن dünən = [اسم] دیروز

دوشمک düşmək = [فعل] افتادن، پایین آمدن

دوشمن، دشمن düşmən = [اسم] دشمن

دوشونمک düşünmək = [فعل] تفکر کردن درباره، اندیشیدن درباره

دویمه düymə = [اسم] دکمه

دویو düyü = [اسم] برنج

دوز düz = [صفت] صحیح، درست، راست، مستقیم | [قید] مستقیم

دوزلتمک düzəltmək = [فعل] تصحیح کردن، هموار کردن

دوزمک düzmək = [فعل] قرار دادن، گماردن، مرتب کردن، ترتیب دادن

ائحتیمال، احتمال ehtimal : [اسم] احتمال

ائحتیرام، احترام ehtiram : [اسم] احترام

ائهتیراس ehtiras : [اسم] هوای نفس، اغراض نفسانی

ائحتیاج، احتیاج ehtiyac : [اسم] احتیاج

ائحتیاط، احتیاط ehtiyat : [اسم] احتیاط

ائکران، اکران ekran : [اسم] اکران، نمایش

ائل el : [اسم] مردم

ائعلان، اعلان e’lan : [اسم] اعلان

ائله، اله elə : [حرف ربط] همین طور، این طور، این جور، سپس

ائلمک، ائله مک eləmək : [فعل] انجام دادن، کاری را کردن، کردن

علم elm : [اسم] علم

ائن en : [اسم] عرض، پهنا

ائشیتمک eşitmək : [فعل] شنیدن، گوش کردن

عشق eşq : [اسم] عشق

ائششک، اششک، اشک eşşək : [اسم] خر، الاغ

ائعتیبار، اعتبار e› tibar : [اسم] اعتبار

ائعتیقاد، اعتقاد e’tiqad : [اسم] اعتقاد، باور

ائعتیراف، اعتراف e’tiraf : [اسم] اعتراف، اقرار

ائعتیراض، اعتراض e’tiraz : [اسم] اعتراض، ایراد

ائو ev : [اسم] خانه، منزل

ائی بجر eybəcər : [صفت] زشت، بی ریخت

عییب، عیب eyib : [اسم] عیب، شرم

عینک eynək : [اسم] عینک

عینی eyni : [صفت] مشابه، عینا، یکسان

ابدی əbədi = [صفت] ابدی

عجائیب، عجایب əcaib = [صفت] عجایب، عجیب

اجداد əcdad = [اسم] اجداد

عجب əcəb = [صفت] عجب

اجلاف əclaf = [اسم] بد ذات، پست، ناکس، انسان رذل

اجنبی əcnəbi = [صفت] اجنبی، بیگانه، خارجی

عدالت ədalət = [اسم] عدالت

ادبیات ədəbiyyat = [اسم] ادبیات

عدلیه ədliyə = [اسم] دادگستری

افسانه əfsanə = [اسم] افسانه، اسطوره

عفو əfv = [اسم] عفو، بخشش

اگر əgər = [حرف ربط] اگر

احاطه əhatə = [اسم] احاطه

اهمیت əhamiyyət = [اسم] اهمیت

اهنگ əhəng = [اسم] آهک زنی

احوال əhval = [اسم] حال، احوال

احوالات əhvalat = [اسم] احوالات، اتفاقات

اخلاق əxlaq = [اسم] اخلاق، خلقیات

اژداها، اژدها əjdaha = [اسم] اژدها

اکیز əkiz = [اسم] دوقلو، جفت، زوج

اکمک əkmək = [فعل] کاشتن

عکس əks = [اسم] عکس، تصویر | [صفت] برعکس، بالعکس

اکثریت əksəriyyət = [اسم] اکثریت

ال əl = [اسم] دست

اعلا ə’la = [صفت] اعلا، عالی

علامت əlamət = [اسم] علامت، نشانه

علاقه əlaqə = [اسم] علاقه، نزدیکی در ارتباط

علاوه əlavə = [اسم] علاوه

البته əlbəttə = [قید] البته

الجک əlcək = [اسم] دستکش

الیفبا əlifba = [اسم] الفبا

اللی əlli = [عدد] پنجاه

الوئریشلی əlverişli = [صفت] سودمند، با صرفه، مناسب

الویداع، الوداع əlvida = [حرف ندا] وداع، خداحافظی

امک əmək = [اسم] کار، رنج، زحمت

عملیات əməliyyat = [اسم] عملیات

عمی əmi = [اسم] عمو

امین əmin = [صفت] امین، مورد اعتماد

امر əmr = [اسم] امر

امتعه əmtəə = [اسم]

انعنه ən’ənə = [اسم] رسم، سنت

انگل əngəl = [اسم] انگل

عقلی əqli = [صفت] عقلی، عقلانی، ذهنی، فکری

ار ər = [اسم] شوهر

اراضی ərazi = [اسم] زمین ها، ملک

اریک ərik = [اسم] زردآلو

اریمک ərimək = [فعل] آب شدن، ذوب شدن

ارزاق ərzaq = [اسم] توشه، خوراک، غذا

اساس əsas = [اسم] اساس، اصل، پایه | [صفت] اصلی

عصب əsəb = [اسم] عصب

اثر əsər = [اسم] اثر هنری، کار هنری

عسگر əsgər = [اسم] سرباز

اسگی əsgi = [اسم] کهنه، مندرس، ژنده

اصیل əsil = [صفت] اصیل، حقیقی، واقعی  [اسم] نسب

اسمک əsmək = [فعل] لرزیدن، وزیدن، ارتعاش داشتن

عصر əsr = [اسم] دوره، عصر

اشیا əşya = [اسم] اشیا، اجسام

ات ət = [اسم] گوشت

عطیر ətir = [اسم] ادوکلون، عطر، رایحه

اطراف ətraf = [اسم] اطراف، دور و بر، محله

عوض əvəz = [اسم] عوض، جانشین

اول əvvəl = [صفت] اول، نخست، نخستین

اییلمک əyilmək = [فعل] تعظیم کردن، خم شدن

ایلنمک əylənmək = [فعل] اوقات خوبی داشتن، به خوشی گذشتن

ایلشمک əyləşmək = [فعل] نشستن، جلوس کردن

ایری əyri = [صفت] ناراست، کج

ازگیل əzgil = [اسم] ازگیل

اذیت əziyyət = [اسم] اذیت، آزار

عزیز əziz = [صفت] عزیز، گرامی

ازمک əzmək = [فعل] مچاله کردن، چلاندن، فشردن

فابریک fabrik = [اسم] کارخانه، فابریک

فاجیعه، فاجعه faciə = [اسم] فاجعه، افتضاح، تراژدی

فاقیر، فقیر fağır = [صفت] فقیر، ندار، بی پول، بی نوا

فائیز faiz = [اسم] درصد، نرخ

فامیلیا، فامیلی familiya = [اسم] فامیل، خانواده

فاراغات، فراغت farağat = [اسم] فراغت، استراحت، زمان بیکاری

فاصیله، فاصله fasilə = [اسم] فاصله، وقفه، خلال

فاتئح، فاتح fateh = [اسم] فاتح، پیروز، غالب

فایدا، فایده fayda = [اسم] فائده، فایده، سود، استفاده

فعل fe’l = [اسم] فعل

فورال، فئورال fevral = [اسم] ماه فوریه

فعال fəal = [صفت] فعال، ساعی

فدا fəda = [اسم]  فدا، قربانی

فهله fəhlə = [اسم]  کارگر

فخر fəxr = [اسم] فخر، افتخار، غرور، سربلندی

فلاکت fəlakət = [اسم] فلاکت، بدبختی

فلک fələk = [اسم] سرنوشت، تقدیر، بخت و اقبال، طالع

فلسفه fəlsəfə = [اسم] فلسفه

فنا fəna = [صفت] رو به نابودی، فنا، بد، مریض، نامطبوع، ناگوار

فنر fənər = [اسم] فانوس، چراغ، چراغ خیابان

فن fənn = [اسم] موضوع

فراست fərasət = [اسم] هوشمندی، ذکاوت، فراست، دانایی

فرد fərd = [اسم] فرد، شخص

فرح fərəh = [اسم] شادی، فرح، خوشحالی

فرق fərq = [اسم] فرق، تفاوت

فرسیز fərsiz = [صفت] نامناسب، ناشایست

فرش fərş = [اسم] فرش

فریاد fəryad = [اسم] فریاد، داد، گریستن با صدای بلند

فرض fərz = [اسم] فرض، تصور، گمان

فساد fəsad = [اسم] فساد، تباهی، هرزگی

فتح fəth = [اسم] فتح، غلبه، پیروزی

فتیر fətir = [اسم] کلوچه، شیرینی

فیبرا، فیبر fibra = [اسم] فیبر

فیدان fidan = [اسم] نهال، قلمه درخت، گیاه

فیکیر، فکر fikir = [اسم] فکر، ایده

فیل fil = [اسم] فیل

فیلانکس، فلان کس filankəs = [اسم] كسی، شخصی، فلان کس

فیلدیشی fildişi = [اسم] عاج، عاج فیل

فیلم film = [اسم] فیلم

فینجان، فنجان fincan = [اسم] فنجان،

فیراوان، فراوان firavan = [صفت] فراوان، بسیار، وافر، زیاد

فیروزه firuzə = [اسم] فیروزه

فیشنگ، فشنگ fişəng = [اسم] فشنگ، موشک

فیتنه، فتنه fitnə = [اسم] فتنه، آشوب، تحریک

فیندیق fındıq = [اسم] فندق

فینخیرماق fınxırmaq = [فعل] خرناس کردن، خروپف کردن

فیرچا، فرچه fırça = [اسم] فرچه، برس

فیریلداق fırıldaq = [اسم] کلاه برداری

فیرلانماق fırlanmaq = [فعل] چرخیدنف گردیدن، دور زدن، تغییر کردن

فیرتینا fırtına = [اسم] تندباد، طوفان، توفان

فیشیلداماق fışıldamaq = [فعل] خش خش کردن

فونتان fontan = [اسم] سرچشمه، چشمه، فواره

فرما، فورما forma = [اسم] فرم، شکل، ریخت، قواره

فورته پیانو fortepiano = [اسم] پیانو

فوتو foto = [اسم] عکس

فوق العاده، فؤوق العاده fövqəl’adə = [صفت] فوق العاده

فؤوری، فوری fövri = [صفت] فوری، سریع، بلا درنگ

فرانسا Fransa = [اسم] کشور فرانسه

فونت funt = [اسم] پوند

فورقون، فرغون furqon = [اسم] فرغون

فوتبول، فوتبال futbol = [اسم] فوتبال

فورصت، فرصت fürsət = [اسم] فرصت، موقعیت، شانس

فوسونکار füsunkar = [صفت] فریبا، دلربا، افسون کننده

فوضول، فضول füzul = [صفت] نادان، ابله، فضول

گاوالی gavalı = [اسم] آلو، آلوی برقانی

گئج gec = [صفت] دیر

گئجه gecə = [اسم] شب

گئن gen = [صفت] پهن، عریض

گئری geri = [قید] پشت، عقب

گئتمک getmək = [فعل] رفتن، ترک کردن

گئییم geyim = [اسم] البسه، پوشاک، لباس

گلجک gələcək = [اسم] آینده

گلین gəlin = [اسم] عروس

گلیر gəlir = [اسم] سود، منغعت، خروجی، بازده

گلمک gəlmək = [فعل] آمدن

گمی gəmi = [اسم] کشتی، ناو

گنج gənc = [صفت] جوان

گرکلی gərəkli = [صفت] ضروری، سودمند، با فایده

گرگین gərgin = [صفت] شدید، قوی، سفت، سخت

گتیرمک gətirmək = [فعل] آوردن

گزمک gəzmək = [فعل] راه رفتن، پیاده روی کردن

گیج gic = [صفت] گیج، احمق، کودن

گیلاس gilas = [اسم] گیلاس

گیریش giriş = [اسم] ورودی، مدخل

گیرمک girmək = [فعل] وارد شدن، داخل شدن

گیزلتمک gizlətmək = [فعل] نهان کردن، مخفی کردن، پنهان کردن

گیزلی gizli = [صفت] محرمانه، راز

گؤبلک göbələk = [اسم] قارچ

گؤدک gödək = [صفت] کوتاه

گؤل göl = [اسم] دریاچه، استخر

گؤندرمک göndərmək = [فعل] فرستادن

گؤرکملی görkəmli = [صفت] شخصیت برجسته، مشهور، شهره خاص و عام

گؤرمک görmək = [فعل] دیدن، ملاحظه کردن

گؤرونوش görünüş = [اسم] نمود، مظهر، نمایش، ظاهر

گؤروش görüş = [اسم] ملاقات، دیدار

گؤسترمک göstərmək = [فعل] نشان دادن

گؤتورمک götürmək = [فعل] برداشتن، بردن، گرفتن

گؤی göy = [اسم] آسمان، بهشت | [صفت] رنگ آبی

گؤیرچین göyərçin = [اسم] کبوتر

گؤز göz = [اسم] چشم

گؤزل gözəl = [صفت] زیبا، خوشگل، قشنگ، عالی

گؤزلمک gözləmək = [فعل] انتظار چیزی را کشیدن، برای چیزی صبر کردن

گوج güc = [اسم] نیرو، قوت

گول gül = [اسم] گل

گولمک gülmək = [فعل] خندیدن

گومان، گمان güman = [اسم] گمان، ظن، شک

گوموش gümüş = [اسم] نقره

گون gün = [اسم] روز، یوم، خورشید

گوناه، گناه günah = [اسم] گناه، تقصیر، جرم

گؤزگو güzgü = [اسم] آینه

حادیثه، حادثه hadisə = [اسم] حادثه، اتفاق

حاکیم، حاکم hakim = [اسم] حاکم، قانونگذار | [صفت] رایج

حاکیمیت، حاکمیت hakimiyyət = [اسم] حاکمیت، سلطه، قدرت

حال hal = [اسم] حال، وضع، موقعیت

حالال، حلال halal = [صفت] حلال، قانونی، اجازه داده شده

حالت halət = [اسم] حالت، وضعیت

حالسیز halsız = [صفت] بی حال، ضعیف، خسته

حامام، حمام hamam = [اسم] حمام، گرمابه

حامبال hambal = [صفت] حمال، باربر

حامی hami = [صفت] حامی، حمایت کننده

هامی hamı = [ضمیر] همه، همگی

هانسی hansı = [ضمیر] کدام، کدامین

حاق، حق haqq = [اسم] حق، درستی، راستی

حاققیندا، حاقیندا haqqında = [حرف اضافه] درباره

هارا hara = [قید] کجا

حارام، حرام haram = [صفت] حرام، منع شده توسط مذهب

حاصیل، حاصل hasil = [اسم] حاصل، نتیجه

هاوا، هوا hava = [اسم] هوا، آب و هوا

حاضیر، حاضر hazır = [صفت] حاضر، آماده

هجا، هئجا heca = [اسم] هجا، بخش

حئکایه، حکایه hekayə = [اسم] حکایت، داستان

حئساب، حساب hesab = [اسم] حساب

هئیکل، هیکل heykəl = [اسم] هیکل، جثه

حئیران، حیران heyran = [صفت] حیران، سرگشته

حئیوان، حیوان heyvan = [اسم] حیوان، جانور

حبس həbs = [اسم] حبس، زندان

حد hədd = [اسم] حد، مرز

هدف hədəf = [اسم] هدف

هدیه hədiyyə = [اسم] هدیه

هفته həftə = [اسم] هفته

حکیم həkim = [اسم] پزشک، طبیب، حکیم

هلاک həlak = [اسم] هلاک، خستگی مفرط

هم həm = [قید] هم، همچنین

همیشه həmişə = [قید] همیشه

حمله həmlə = [اسم] حمله، تهاجم

حقارت həqarət = [اسم] حقارت، کوچکی

حقیقت həqiqət = [اسم] حقیقت، واقعیت

هر hər = [ضمیر] هر

حرارت hərarət = [اسم] حرارت، گرما، تب

حرب hərb = [اسم] جنگ، حرب، نزاع

حرکت hərəkət = [] حرکت، رفتار

حرف hərf = [اسم] حرف، نویسه

حسد həsəd = [اسم] حسد، رشک

حصر ائتمک həsr etmək = [فعل] وقف کردن، فدا کردن، اختصاص دادن

حسرت həsrət = [اسم] حسرت

حساس، حسساس həssas = [صفت] حساس

هشتاد həştad = [عدد] هشتاد، 80

هوس həvəs = [اسم] هوس، زیاده خواهی

حیا həya = [اسم] حیا، حجب، شرم

حیات həyat = [اسم] زندگی، حیات، زندگانی

هیجان həyəcan = [اسم] هیجان

حزین həzin = [صفت] غمگین، ناراحت، محزون

هضم həzm = [اسم] هضم، گوارش

حضرت həzrət = [صفت] حضرت

هیجران، هجران hicran = [اسم] هجران، فراغ

حیددت، حدت hiddət = [اسم] حدت، خشونت، تندی، شدت

هیندتویوغو hindtoyuğu = [اسم] بوقلمون

حیرص، حرص hirs = [اسم] حرص، طمع

هیس his = [اسم] دوده

حیسس، حیس، حس hiss = [اسم] حس، احساس

حیله hiylə = [اسم] حیله، فریب، نیرنگ

حؤکم، حکم hökm = [اسم] حکم، تصمیم

حؤکومت، حکومت hökumət = [اسم] حکومت، دولت

حؤرمت، حرمت hörmət = [اسم] حرمت

هوش huş = [اسم] هوش، ذکاوت

هوجره، هجره hücrə = [اسم] هجره، سلول

هوجوم، هجوم hücum = [اسم] هجوم، حمله، تهاجم

حودود، حدود hüdud = [اسم] حدود، مرز

هونر، هنر hünər = [اسم] هنر، توانایی، استعداد

حوقوق، حقوق hüquq = [اسم] حقوق

حوریت، حریت hürriyət = [اسم] آزادی

حوضور، حضور hüzur = [اسم] حضور، پیشگاه

حوزون، حزن hüzün = [اسم] حزن، اندوه، غم

خاچ xaç = [اسم] صلیب

خواهیش، خاهیش، خواهش xahiş = [اسم] خواهش، تقاضا، تمنا

خائین، خائن xain = [اسم] خائن، خیانتکار | [صفت] خائنانه، خیانت آمیز

خالا xala = [اسم] خاله

خالچا xalça = [اسم] قالی، زیلو، فرش

خالیص، خالص xalis = [صفت] خالص، واقعی، پاک

خالق xalq = [اسم] مردم، ملت، خلق

خواننده xanəndə = [اسم] خواننده

خانیم xanım = [اسم] خانم، بانو

خاردال xardal = [اسم] خردل

خاریجی xarici = [صفت] خارجی، اجنبی، بیگانه

خاریقه xariqə = [اسم] معجزه، شگفت انگیز

خارق العاده xariqül’adə = [صفت] خارق العاده، فوق العاده، غیر عادی

خاراط، خراط xarrat = [اسم] نجار، درودگر، خراط

خاص xas = [صفت] خاص، ویژه

خاصیت xasiyyət = [اسم] خاصیت، ویژگی

خاصه xassə = [اسم] کیفیت، چگونگی، خصوصیت، خاصه

خاطیره، خاطره xatirə = [اسم] خاطره

خاطیرلاماق xatırlamaq = [فعل] به یاد آوردن، به خاطر آوردن

خئییر، خیر xeyir = [اسم] خیر، نیکی، خوبی، نفع

خئیر، خیر xeyr = [قید] نه، خیر

خبر xəbər = [اسم] خبر، اخبار

خبیث xəbis = [صفت] خبیث، بدجنس، نابکار

خفیف xəfif = [اسم] خفیف، ناچیز

خفیه xəfiyyə = [اسم] کارآگاه، جاسوس

خلبیر xəlbir = [اسم] الک، غربال

خلف xələf = [اسم] نوه، نسل، اولاد، زادگان

خمیر xəmir = [اسم] خمیر

خنجر xəncər = [اسم] خنجر

خرج xərc = [اسم] خرج، هزینه، برآمد

خریطه xəritə = [اسم] نقشه

خسته xəstə = [صفت] خسته، مریض، بیمار

خطا xəta = [اسم] خطا، اشتباه

خط xətt = [اسم] خط (در هندسه)، دستخط

خیال xəyal = [اسم] خیال، رؤیا

خیانت xəyanət = [اسم] خیانت، نقض عهد، پیمان شکنی

خز xəz = [اسم] جامه پوستین، جامه خزدار

خزینه xəzinə = [اسم] گنج، گنجینه، خزانه

خیدمت، خدمت xidmət = [اسم] خدمت، سرویس

خیلاص، خلاص xilas = [اسم] خلاص، رها، آزاد

خیابان xiyaban = [اسم] خیابان

خیار xiyar = [اسم] خیار

خیردا xırda = [صفت] ناچیز، کم، خرده

خیرداوات xırdavat = [اسم] خنزر پنزر، خرده فروشی

خیرمان xırman = [اسم] زمینی که در آن خرمن کوبی می کنند

خور xor = [اسم] گروه کُر، دسته سرایندگان

خوروز xoruz = [اسم] خروس

خورولداماق xoruldamaq = [فعل] خمیازه کشیده، خروپوف کردن، خرناس کردن

خوش xoş = [صفت] خوش، شاد

خؤرک xörək = [اسم] غذا، خوراکی

خریستیان xristian = [صفت] مسیحی، پیرو حضرت عیسی

خورما، خرما xurma = [اسم] خرما

خوصوصن، خصوصن xüsusən = [صفت] خصوصا، به خصوص، به ویژه

خوصوصیت، خصوصیت xüsusiyyət = [اسم] خصوصیت، ویژگی

عیبادت، عبادت ibadət = [اسم] عبادت

عیبارت، عبارت ibarət = [صفت] شامل، تشکیل شده از، عبارت

ایبلیس، ابلیس iblis = [اسم] شیطان، ابلیس

عیبرت، عبرت ibrət = [اسم] عبرت، سرزنش

ایبتیدا، ابتدا ibtida = [اسم] ابتدا، آغاز

ایجازه، اجازه icazə = [اسم] اجازه، رخصت، اذن

ایجاره، اجاره icarə = [اسم] اجاره، کرایه

ایجباری، اجباری icbari = [صفت] اجباری

ایجلاس، اجلاس iclas = [اسم] اجلاس، ملاقات

ایجمال، اجمال icmal = [اسم] مرور، دوره، اجمال

ایجرا، اجرا icra = [اسم] اجرا، نمایش، ایفا

ایجتیماعی، اجتماعی ictimai = [صفت] اجتماعی

ایچ iç = [اسم] درونی، داخلی

ایچمک içmək = [فعل] نوشیدن

ایداره، اداره idarə = [اسم] اداره، مدیریت، نظارت

ایدیعا، ادعا iddia = [اسم] ادعا، مطالبه

ایدمان idman = [اسم] ورزش جسمانی، تمرین بدنی

ایدراک، ادراک idrak = [اسم] ادراک، احساس

ایفا ifa = [اسم] ایفا، اجرا، نمایش

ایفاده، افاده ifadə = [اسم] بیان، تجلی، ابرازف افاده

ایفلاس، افلاس ifas = [اسم] ورشکستگی، افلاس

ایفراز، افراز ifraz = [اسم] جداسازی

ایفتیخار، افتخار iftixar = [اسم] افتخار، فخر

ایگید igid = [اسم] مرد جوان | [صفت] شجاع، دلیر

ایخراج، اخراج ixrac = [اسم] اخراج

اختیلاف، اختلاف ixtilaf = [اسم] اختلاف، تفاوت در عقیده

ایختیراع، اختراع ixtira = [اسم] اختراع

ایختیصار، اختصار ixtisar = [اسم] اختصار، کوتاه سازی، مخفف

ایختیصاص، اختصاص ixtisas = [اسم] اختصاص، مختص

ایختیار، اختیار ixtiyar = [اسم] اختیار، حق انتخاب

ایکی iki = [عدد] دو، 2

ایل il = [اسم] سال، سنه

ایلان ilan = [اسم] مار

ایلدیریم ildırım = [اسم] آذرخش، صاعقه، رعد و برق

ایله ilə = [حرف اضافه] با، به معنی

ایلهام، الهام ilham = [اسم] الهام، وحی

ایلیشمک ilişmək = [فعل] بسته شدن، گرفته شدن

ایلک ilk = [صفت] اولف نخست

ایلتیفات، التفات iltifat = [صفت] التفات، وا نگریستن

التیهاب، التهاب iltihab = [اسم] التهاب

ایمکان، امکان imkan = [اسم] امکان، مقدور

ایملا، املا imla = [اسم] املا، دیکته

ایمتاحان، امتحان imtihan = [اسم] امتحان، تست

ایمتیناع، امتناع imtina = [اسم] امنتاع، اجتناب

ایمتیاز، امتیاز imtiyaz = [اسم] امتیاز، برتری

ایمضا، امضا imza = [اسم] امضا

عیناد، عناد inad = [اسم] سرسختی، لجاجت

اینام inam = [اسم] باور، عقیده، اعتقاد

اینانماق inanmaq = [فعل] باور داشتن، اعتقاد داشتن

اینجه incə = [اسم] بلند و باریک، قلمی

اینجی inci = [اسم] مروارید

اینجیمک incimək = [فعل] صدمه خوردن، مصدوم شدن، مجروح شدن

ایندی indi = [قید] الان، اکنون، حالا

اینک inək = [اسم] گاو

اینگیلیس، انگلیس ingilis = [صفت] انگلیسی

اینعیکاس، انعکاس in’ikas = [اسم] انعکاس، بازتاب

اینیلدمک inildəmək = [فعل] نالیدن، زاری کردن، گله کردن

اینکار، انکار inkar = [اسم] انکار، رد، عدم پذیرش

اینکیشاف، انکشاف inkişaf = [اسم] پیشرفت، توسعه، بسط

اینصاف، انصاف insaf = [اسم] انصاف، عدالت، جوانمردی

اینسان، انسان insan = [اسم] انسان، آدم، بشر

اینشا، انشا inşa = [اسم] انشا، نگارش

اینشاعات، انشاعات inşaat = [اسم] ساختمان، عمارت

اینتیباه، انتباه intibah = [اسم] رنسانس

اینتیقام، انتقام intiqam = [اسم] انتقام، کینه، خونخواهی

اینتظام، انتظام intizam = [اسم] نظم و قاعده، ترتیب، انتظام

اینتیظار، انتظار intizar = [اسم] انتظار، چشم داشت، توقع

ایپ ip = [اسم] طناب، ریسمان

ایپک ipək = [اسم] ابریشم | [صفت] ابریشمی

ایقلیم، اقلیم iqlim = [اسم] اقلیم، آب و هوا، شرایط جغرافیایی

ایقتیصاد، اقتصاد iqtisad = [اسم] اقتصاد

ایرلی irəli = [قید] جلو، پیش

ایری iri = [صفت] بزرگ، عظیم

ایریشمک irişmək = [فعل] پوزخند زدن، نیش وا کردن

عیرق، عرق irq = [اسم] نژاد

ایرث، ارث irs = [اسم] ارث، میراث

ایرتیجاع، ارتجاع irtica = [اسم] پرخاشگری، تعرض

ایسیم، اسم isim = [اسم] اسم، نام

ایسینمک isinmək = [فعل] خود را گرم کردن، گرم شدن

ایسلام، اسلام islam = [اسم] دین اسلام

ایسلانماق islanmaq = [فعل] خیس شدن، تر شدن

عیصمت، عصمت ismət = [اسم] عصمت، پاکدامنی، عفت

 

Comments feed for this article

دسامبر 8, 2009 در 10:57 ق.ظ.

ali

cux guzal bir weblog di
yasa dustum
allarin agri masin
edama ver ki yaxci yuldasan

دسامبر 8, 2009 در 10:59 ق.ظ.

ali

** خودافیظ ( خدافظ ) xudaız : خداحافظ، خدانگهدا
xudahafiz duzudi
lutfan duzaldin

دسامبر 15, 2009 در 9:32 ق.ظ.

حمید

لطفا کلمات فارسی وارد شده در لغات ترکی را مشخص نمایید. با تشکر یاخچی ده

دسامبر 20, 2009 در 10:57 ق.ظ.

حميدرضا

سلام
دستتون درد نكنه ديروز با سايتتون آشنا شدم و از ديروز دارم سعي مي كنم ياد بگيرم.
چقدر خوب و روان آموزش داديد، با اين سبك هم كه لغت نامه ارائه شده، قابل استفاده از هر زبان به ديگري هست، اگه تا آخر تكميل بشه ديگه عالي مي شه.
هرچه بيشتر مي خونم، بيشتر جذب مي شم. خيلي ممنونم.

با آروزي سلامتي و شادي و موفقيت شما

دسامبر 25, 2009 در 5:25 ب.ظ.

فاطیما

سلام …

ممنون از وبلاگ قشنگتون … خيلي عاليه … معلومه كه خيلي داريد تلاش مي كنيد … من خيلي به زبان تركي علاقه داشتم و دارم، كتابهايي كه خريدم يا قديمي بودن يا روششون خيلي خوب نبوده … مال شما خيلي گيراست … همين طوري ادامه بديد

فقط يه خواهش/پيشنهاد دارم. اگه ميشه براي هر مبحث يه سري تمرين بذارين كه تكرار بشه. چون اينجا آدم ياد ميگيره ولي چون تكرار هم نميشه آدم يادش ميره. … مثلا در قسمت قواعد ميشه يه سري فعل داد كه روشون قواعد اون درس رو پياده كرد. يا مثلا يه موضوع جديد در بلاگتون ايجاد كنيد به عنو.ان تست. هر دفعه بنابر مباحثي كه آموزش داده شده يه سري تست قرار بدين و يه مهلت بذاريد و بعد جواب ها رو هم بررسي كنيم … به نظرم تاثيرگذاره

با تشكر از زحماتتون

دسامبر 29, 2009 در 10:13 ب.ظ.

mehran

من احتیاج بیشتری به یاد گیری زبان آذربایجانی دارم کمکم کنید لطفا

فوریه 13, 2010 در 1:30 ق.ظ.

هادي

Allar Agrimasin. cox tashakkur. davam ver bu dayarli isha…

فوریه 17, 2010 در 3:17 ب.ظ.

ماهک جان

ســــــــــــــــــــــــــــلام
ممنون
من یه دوست ترک زبان دارم
خیلی دوست دارم که یاد بگیرم آذری
خوشحالم که ایتجا رو پیدا کردم
ممنون

مارس 20, 2010 در 1:06 ق.ظ.

azdemokrasi

چوخ گوزه ل دی ایش لریز

به امید رسمیت زبان ترکی و آموزش آن در مدارس

مارس 25, 2010 در 3:59 ب.ظ.

مريم

چوخ ممنون.من فارسم.اما قراره به اميد خدا با تركا فاميل شيم.واقعا دستتون درد نكنه.در پناه حق سبز و پاينده باشيد.سال نو همتون مبارك.

آوریل 6, 2010 در 8:54 ق.ظ.

محمد

ياشلسين منين ميلتيم،منين اولكم،منين يورديم،آذربايجان.

آوریل 6, 2010 در 9:15 ق.ظ.

آرش

آقا دستت درد نکنه خیلی عالیه و واقعن روش زحمت کشیدی
منتظر بقیه‌ش هم هستیم
در آخر هم خیلی خوب میشه اگه یه سری هم اونایی رو که مشابه فارسی هستن جدا کنی و یه لیست واژه‌های فقط آذری هم بیاری.
موفق باشی

آوریل 13, 2010 در 2:34 ب.ظ.

محمد

پس بقیش رو چرا نگذاشتید – لطفا کاملش کنید

اگر مجموعه ای از لغاتی را که بیشترین کاربرد را در زبان آذری دارند (حدود 1000 کلمه) کمک موثری کرده اید
یکی از ابتدایی ترین قدمهایی که برای آموزش هر زبان باید برداشت آموزش این 1000 کلمه است

مه 10, 2010 در 7:23 ق.ظ.

لغت نامه ی ترکی آذربایجانی به فارسی ِ سایت آنا دیلی، 1000 کلمه ای شد « آنا دیلی

[…] […]

مه 11, 2010 در 9:57 ق.ظ.

مصطفی

واقعا جای خسته نباشید داره

امیدوارم که تو راهتون موفق و پاینده باشید و به امید روزی که دیکشنری 100000 کلمه ای فارسی ترکی آذری داشته باشیم

بازم از این همه تلاشت ممنون.

مه 17, 2010 در 4:30 ب.ظ.

raha

kheili jaleb bod. mamnon

ژوئن 29, 2010 در 12:03 ب.ظ.

محمد

یاشاسین
زدید به هدف
لطفا قبل از کامل شدن کلمات پر کار برد سراغ کلماتی که کار برد کم دارند نروید که از هدف خود دور می شوید.
در ضمن همیشضه حتی اگر دیکشنری 100.000 کلمه ای هم آ ماده شد این 1000 کلمه پایه زبان آذری را برای افراد مبتدی نگهدارید.

ساغول سیز

در پایین مشخصاتِ خود را پر کنید یا برایِ ورود رویِ نقشک‌ها کلیک کنید:

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید.
( بیرون رفتن / 
تغییر )

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Google خود هستید.
( بیرون رفتن / 
تغییر )

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید.
( بیرون رفتن / 
تغییر )

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید.
( بیرون رفتن / 
تغییر )

درحال اتصال به %s

مرا از دیدگاه‌های جدید به وسیلهٔ ایمیل آگاه کن.

مرا در مورد نوشته‌های تازه از راه ایمیل آگاه کن.

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.Ben Eastaugh and Chris Sternal-Johnson.

Subscribe to feed.

02144879630

دارالترجمه ترکی آذربایجانی

دارالترجمه رسمی پارسیس به عنوان مرکز تخصصی ترجمه رسمی ترکی آذربایجانی با داشتن کادری مجرب و مترجمین حرفه ای در زمینه ترجمه ترکی اذربایجانی به فارسی و فارسی به ترکی آذربایجانی و ترجمه همزمان جهت سیمنارها و همایش ها و مکالمات تجاری و توریست درمانی و  پیاده سازی فیلم و فایل های صوتی آماده ارائه خدمات به مشتریان عزیز با کمترین قیمت و بالاترین کیفیت می باشد

در صورتی که قصدمسافرت به کشور  آذربایجان را داشته باشید اما با زبان ترکی آذربایجانی آشنایی ندارید بدون اینکه متحمل هزینه ویزا و پرواز و هتل مترجم شوید مترجمین حرفه ای فارسی زبان درفرودگاه بین المللی آذربایجان به استقبال شما می آیند و در طول مدت اقامت شما در آن کشور  کنار شما خواهند بود کافی است که باتماس بگیرید تا در کنار شما باشیم

توجه : :در صورتی که قصد ترجمه کردن مدرکی را دارید که به زبان آذربایجانی بوده و در  آذربایجان صادر شده ،  لازم است که در ابتدا مدرک خود را به تایید وزارت خارجه برسانید برای این کار وارد سامانه تاک شده و مدرک خود را تایید نمایید و کد آن را به ما ارائه دهید تا ترجمه رسمی گردد و یا  اینکه به تایید کنسول ایران در کشور صادر کننده مدرک برسانید و سپس مهر کنسول ایران را به تایید وزارت امورخارجه ایران در تهران برسانید تا مدرک شما قابلیت ترجمه رسمی پیدا بکنددیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

اما در صورتی که در کشور صادر کننده مدرک حضور ندارید و امکان  تایید نمودن مدرک در کنسول  ایران در کشور صادر کننده برای شما وجود نداشته باشد شما می توانید مدرک خود را به تایید سفارت کشور صادر کننده مدرک در تهران  یا آذربایجان برسانید  و سپس مهر سفارت کشور صادر کننده را به تایید وزارت امور خارجه  برسانید تا پس از کسب  تاییدات لازم  دارالترجمه پارسیس مدرک شما عزیزان را در کمترین زمان ممکن ترجمه رسمی نماید و در صورت نیاز به تایید دادگستری برساند البته لازم به ذکر است که سفارت جهت  صدور ویزا  ترجمه ها را  بدون تایید دادگستری درخواست می نماید البته قبل از ترجمه لازم است که از سفارت سوال نمایید ترجمه  را با تایید دادگستری ارائه نمایید  یا خیر  تا متحمل هزینه اضافی  نشوید و یا  اینکه   درخواست ویزای شما  با مشکل مواجه نشود

دارالترجمه پارسیس مفتختر است بعنوان دارالترجمه رسمی آنلاین زبان ترکی آذربایجانی  در راستای کاهش هزینه ها و  ارج نهادن به وقت مشتریان  و جلوگیری از  اتلاف وقت در ترافیک شهری این امکان را فراهم نموده است تا در کمترین زمان ممکن از خدمات ترجمهرسمی آنلاین استفاده نمایید

برای استفاده از خدمات ترجمه رسمی آنلاین کافی است تصویر و یا فایل اسکن مدارک مورد نظر خود را از قسمت

ثبت سفارش ترجمه آپلود نمایید

 

 

در صورتی که برای حضور در دفتر اسناد رسمی ، دفتر ازدواج و طلاق، دادگاه خانواده ، دادگاه عمومی و انقلاب ، سفارت آذربایجان نیاز به حضور مترجم رسمی ترکی آذری        داشتید دارالترجمه پارسیس با بکاری گیری مترجمین رسمی زبان  ترکی آذری        حرفه ای و متعهد و مورد تایید قو ه قضائیه آماده ارائه خدمت به شما مشتریان عزیز  می باشد ، همچنین  در صورتی که برای جلسات کاری  ، انعقاد قرارداد  ، مسافرت خارج از کشور نیاز به مترجم  شفاهی / همزمان غیر رسمی  زبان  ترکی آذری        داشتید دارالترجمه پارسیس با کادری مجرب با کمترین قیمت و بالاترین کیفیت آماده ارائه خدمات به شما عزیزان می باشد .

ترجمه فایل های صوتی و تصویری از قبیل مستندهای اموزشی، آهنگ ، شعر ، ویدیو ، کلیپ ، تیزر تبلیغاتی ، فیلم های آموزشی ، در این مرکز صورت می پذیرد

البته بنا به نوع درخواست مشتری قیمت ترجمه فایل صوتی و تصویری تعیین می شود

جهت مطالعه مطلب مربوط به ترجمه فایل صوتی و تصویری کلیک کنید 

 

تدریس زبان ترکی آذربایجانی توسط اساتید دانشگاه و  مدرسین حرفه ای که سالها در کشور آذربایجان اقامت داشتند صورت می گیرد و همچنین آموزش زبان ترکی آذربایجانی از راه دور و به صورت اینترنتی امکان پذیر می باشد برای کسب اطلاعات بیشتر لطفا با ما تماس بگیرید

 

پرکردن فرم سفارت :

در صورتی که در پر کردن فرم روادید سفارت اذربایجان مشکلی دارید و به زبان ترکی اذری    آشنایی ندارید مشاوران مهاجرت و مترجمین ترکی اذری    دارالترجمه رسمی پارسیس با کمترین هزینه فرمهای سفارت شما  عزیران را پر می کنند لذا کافی است با ما تماس بگیرید تا در کنار شما باشیم

دارالترجمه رسمی پارسیس با بکارگیری ۱۶ مترجم رسمی قوه قضائیه متعهد بسته به نیاز مشتری  ترجمه های رسمی ترکی اذری    را همراه با تائید دادگستری و وزارت امور خارجه  و در صورت نیاز با تایید سفارت اذربایجان     / اتریش را به صورت عادی  (یک هفته ) ،  نیمه فوری (۳ الی ۴ روزه ) ، فوری ( ۴۸ ساعته ) ،  خیلی خیلی فوری ( کمتر از ۲۴ ساعت ) ارائه می نماید  که بسته به نیاز مشتری و حجم مدارک  قیمت ترجمه رسمی تعیین می گردد ، لازم به ذکر است در ترجمه های فوری و خیلی خیلی فوری  که نیاز به تایید دادگستری و وزارت امورخارجه دارد جهت سرعت بخشیدن به سیر ترجمه و گرفتن تاییدات در کمترین زمان دارالترجمه رسمی پارسیس ترجمه را با مهر مترجم به متقاضی تحویل میدهد و متقاضی خود به دادگستری و وزارت امورخارجه واقع در میدان امام خمینی تهران جهت گرفتن تاییدات مراجعه می نماید که در این حالت متقاضی می تواند تایید دادگستری و وزارت امورخارجه را یک روزه دریافت نماید

ترجمه قسطی ترکی اذری :

در حال حاضر دارالترجمه رسمی پارسیس برای مشتریان عزیز این امکان را فراهم نموده تا در سفارشهای ترجمه غیر رسمی ترکی اذری    بالای دو میلیون تومان با توجه به حجم و مبلغ ترجمه غیر رسمی  ترکی اذری     با پرداخت بخشی از مبلغ ترجمه بخشی از ترجمه متن خود را دریافت نمایند

ترجمه فوری ۲۴ ساعته رسمی اذربایجان :

دارالترجمه رسمی پارسیس با بکارگیری ۱۶ مترجم رسمی قوه قضائیه متعهد بسته به نیاز مشتری  ترجمه های رسمی اذربایجان     را همراه با تائید دادگستری و وزارت امور خارجه  و در صورت نیاز با تایید سفارت اذربایجان     را به صورت عادی  (یک هفته ) ،  نیمه فوری (۳ الی ۴ روزه ) ، فوری ( ۴۸ ساعته ) ،  خیلی خیلی فوری ( کمتر از ۲۴ ساعت ) ارائه می نماید  که بسته به نیاز مشتری و حجم مدارک  قیمت ترجمه رسمی تعیین می گردد ، لازم به ذکر است در ترجمه های فوری و خیلی خیلی فوری  که نیاز به تایید دادگستری و وزارت امورخارجه دارد جهت سرعت بخشیدن به سیر ترجمه و گرفتن تاییدات در کمترین زمان دارالترجمه رسمی پارسیس ترجمه را با مهر مترجم به متقاضی تحویل میدهد و متقاضی خود به دادگستری و وزارت امورخارجه واقع در میدان امام خمینی تهران جهت گرفتن تاییدات مراجعه می نماید که در این حالت متقاضی می تواند تایید دادگستری و وزارت امورخارجه را یک روزه دریافت نماید

ترجمه رسمی آدرس :

در صورتی که برای اعلام آدرس خود به یک شرکت ، اداره ، سازمان و … در کشور ترکی اذری    زبان :  باکو . خان کندی . شوشا. گنجه . سومقایت و …..نیازمند این می باشید که آدرس خود را به صورت رسمی ترجمه نمایید  لازم است که مدرکی که در ان  آدرس و نام شما قید شده باشد ترجمه نمایید .برای اینکار  شما می توانید سند مالکیت سیم کارت ایرانسل ، همراه اول ، رایتل ، قبض عوارض شهرداری ، اجاره نامه و … را به زبان ترکی اذری      با مهر مترجم رسمی قوه قضائیه ترجمه نمایید . البته لازم است کپی صفحه اول پاسپورت فردی که نام ایشان در مدرک ذکر شده به همراه اصل مدرک  ارسال نمایید تا ترجمه مدرک شما در کمترین زمان ممکن انجام شود

ترجمه انگیزه نامه :

انگیزه نامه یا به عبارتی Statement of Purpose مهمترین بخش از درخواست شما می باشد که توسط کمیته پذیرش مورد بررسی قرار می گیرد و همانگونه که از اسم آن پیدا است بیان کننده دلایل و انگیزه شما از سفر و تحصیل در دانشگاه مورد نظر است و اینکه چه عواملی باعث شده تا را جهت تحصیل انتخاب بکنید ، علایق و هدف شما از تحصیل چیست و  اینکه هدف شما از سفر  به آن کشور چیست ؟یا انگیزه نامه شما تنها قسمتی از مدارک شما است که تسلط کاملی بر روی آن دارید ، انگیزه نامه باید به گونه تنظیم شود که فرد بررسی کننده درخواست ویزای شما را متقاعد نماید که شما مستحق دریافت ویزا می باشید و تشنه کسب علم و دانش هستید و یا اینکه شرایط به گونه ای است که شما باید به آن کشور سفر بکنید و با درخواست ویزای شما موافقت شود

نگارش خوب یک انگیزه نامه قطعاً شانس گرفتن ویزای شما را افزایش می دهد

ترجمه رسمی انگلیسی به ترکی آذربایجانی:

در حال حاضر  مترجم رسمی انگلیسی به ترکی آذربایجانی مورد تایید قوه قضائیه در ایران وجود ندارد لذا جهت ترجمه رسمی مدارک خود لازم است که مدارک خود را در ابتدا  به تایید کنسول ایران در کشور صادر کننده و یا سفارت کشور صادر کننده در ایران برسانید و سپس مهر سفارت تایید کننده را به تایید وزارت امورخارجه ایران در تهران برسانید که در این صورت پس از دریافت تاییدات لازم  مدرک شما   توسط دارالترجمه پارسیس ترجمه رسمی به فارسی می شود و سپس ترجمه  فارسی همراه با اصل مدرک تایید شده توسط وازرت امورخارجه به مترجم رسمی ترکی آذربایجانی  جهت ترجمه رسمی ارائه می شود و شما عزیزان  تنها ظرف چند روز ترجمه رسمی انگلیسی به ترکی آذربایجانی  را دریافت خواهید نمود که در صورت نیاز به تایید دادگستری خواهد رسید البته لازم به ذکر است که بیشتر سفارتخانه های موجود در تهران در تایید مدارک سلیقه ای عمل می کنند و در بعضی موارد مشاهده شده که مدارک صادر شده را تایید نمی کنند لذا بهترین مورد تایید مدرک در سفارت ایران در کشور صادر کننده می باشد

ترجمه رسمی فنلاندی به ترکی آذربایجانی  :

در حال حاضر مترجم رسمی فنلاندی به ترکی آذربایجانی  در ایران وجود ندارد برای این کار لازم که شما مدرک خود را در فنلاند به صورت رسمی  به انگلیسی ترجمه نمایید و ترجمه رسمی انگلیسی را به تایید کنسول ایران در فنلاند برسانید و سپس مهر کنسول ایران را به تایید وزارت امورخارجه ایران واقع در میدان امام خمینی تهران به تایید برسانید و سپس دارالترجمه رسمی پارسیس مدرک شما را از انگلیسی به صورت رسمی ترجمه می نماید و ترجمه فارسی موجود را به صورت رسمی به ترکی آذربایجانی  ترجمه می کند.

ترجمه رسمی آدرس :

در صورتی که برای اعلام آدرس خود به یک شرکت ، اداره ، سازمان و … در کشورآذربایجان نیازمند این می باشید که  آدرس خود را به صورت رسمی ترجمه نمایید  لازم است که مدرکی که در ان  آدرس و نام شما قید شده باشد ترجمه نمایید . برای اینکار  شما می توانید سند مالکیت سیم کارت ایرانسل ، همراه اول ، رایتل ، قبض عوارض شهرداری ، اجاره نامه و … را به زبان ترکی آذربایجانی  با مهر مترجم رسمی قوه قضائیه ترجمه نمایید البته لازم است کپی صفحه اول پاسپورت فردی که نام ایشان در مدرک ذکر شده به همراه اصل مدرک  ارسال نمایید تا ترجمه مدرک شما در کمترین زمان ممکن انجام شود

ترجمه پزشکی ترکی آذربایجانی  به فارسی و فارسی به ترکی آذربایجانی    :

تندرستی و سلامتی یکی از با ارزش ترین و مهم ترین داشته های هر انسان است و تلاش انسان برای  درمان آسیب ها و بیماری ها از ابتدای خلقت انسان در کنار مذهب و حتی بعنوان بخشی از آن وجود داشته است و هر زمان که بواسطه بیماری و یک حادثه سلامتی انسان مورد تهدید قرار بگیرد و آسیب ببیند  انسان در پی این خواهد بود که سلامتی خود را بازیابد حتی اگر درمان در خارج مرزهای کشور فرد باشد در صورتی که قصذ دارید نظر پزشک دیگری را در مورد بیماری خود جویا شوید و یا به دلیل اینکه تکنولوژی درمان بیماری مورد نظر در کشور شما وجود نداشته باشد و شما  قصد مسافرت کردن  به کشور دیگری را داشته باشید و فرایند درمان خود را در کشور  صربستان تکمیل کنید تیم دارالترجمه پارسیس این امکان را به شما می دهد تا با  بکارگیری مترجمین شفاهی زبان ترکی آذربایجانی  زبده متخصص  با پزشکان و مراکز درمانی صربستان  تماس بگیرید  و یا اینکه نماینده های فارسی زبان و مسلط به زبان ترکی آذربایجانی   به صورت حضوری به مرکز درمانی مراجعه می نمایند و اقدام به رزرو نوبت و انجام کارهای پزشکی و در صورت نیاز اقدام  به همراهی بیمار جهت ترجمه شفاهی ترکی آذربایجانی  به فارسی و فارسی به ترکی آذربایجانی  می نمایند جهت استفاده از خدمات دارالترجمه پارسیس  و دریافت تشریفات فرودگاهی و همراهی بیمار در این زمینه کافی است با ما تماس بگیرید تا در کنار شما باشیم

مشاوران زبده مرکز ترجمه پارسیس در رشته های پزشکی زیر دارای تخصص بالایی بوده و بهترین مشاوره ها را به شما ارائه می نمایند

اطفال / ارتوپدی / بیماریهای اعصاب / بیماریهای دهان و دندان / بیماریهای ریوی / پوست / جراحی کلیه و مجاری ادرار / جراحی مغز و اعصاب / چشم پزشکی / قلب و عروق / بیماریهای کبد و گوارشدیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی

ترجمه تحصیلی و  دانشگاهی :

با توجه به موقعیت جغرافیایی صربستان و بالا بودن سطح کیفیت زندگی در آن و هزینه های پایین

دارالترجمه پارسیس با داشتن کارشناسان و مشاوران زبده مهاجرت آماده ارائه اطلاعات مفید به متقاضیان تحصیل در آذربایجان و همچنین ترجمه رسمی مدارک جهت دریافت ویزای تحصیلی و همچنین ترجمه سایت های دانشگاه های مورد نظر  جهت آگاهی از آخرین اطلاعات در خصوص مدارک درخواست شده از جانب دانشگاه مربوطه و مقالات علمی و انتخاب رشته و توصیف رشته و گرایش ها و پیش نیاز های تحصیلی و ترجمه رزومه های شما عزیزان از قبیل رزومه های شغلی و تحصیلی از فارسی به ترکی آذربایجانی   می باشد

دارالترجمه پارسیس آماده ارائه خدمات ترجمه فارسی به ترکی آذربایجانی  ، ترکی آذربایجانی  به فارسی ، ترکی آذربایجانی  به انگلیسی ، انگلسی به ترکی آذربایجانی  مقالات علمی  و پژوهش  جهت ارائه در سمینارها و کنفراس ها و همایش های علمی  و ورک شاپ در رشته های مختلف تحصیلی از قبیل پزشکی ، مهندسی ، هنر  و … خلاصه نمودن کتاب ها و جزوهای درسی به شما عزیزان می باشد

ترجمه کاری رسمی ترکی آذربایجانی:

با توجه به گستردگی فعالیت تجاری ایران با کشورآذربایجان  وجود نمایندگی شرکتهای رسمی ایرانی در کشورآذربایجان همچنین وجود نمایندگی های رسمی شرکتهای آذربایجان در ایران و  نیاز روز افزون به ترجمه قراردادهای اعطای نمایندگی   لازم است به این نکته توجه بفرمایید در صورتی که قصد تنظیم قرارداد اعطای نمایندگی را دارید و سپس می خواهید این قرارداد به زبان ترکی آذربایجانی  ترجمه شود نباید تیتر قرارداد شما به شکل ( قرار اعطای نمایندگی در کشور صربستان ) باشد اسم کشور نباید در تیتر قرارداد ذکر شود  و اسم کشور باید در بطن متن قید شود اما در تیتر نباید قرار بگیرد و حتما قراردادهای اعطای نمایندگی باید به تایید اتاق بازرگانی برسد

سرچ و تحقیق اینترنتی به زبان  آذربایجان

در صورتی که  نیازمند بررسی یک موضوع و گرفتن اطلاعات خاص در زمینه یک محصول و  دست  یافتن به  اطلاعات موسسات ، سازمان ها ، شرکت ها ، یا ارائه یک تحقیق به زبان  آذربایجان    هستید اما با زبان  آذربایجان   آشنایی ندارید  متخصصین دارالترجمه رسمی پارسیس با داشتن دانش تخصصی در خصوص سرچ اینترنتی و با بهره گیری از بهترین منابع در کنار شما خواهند و با کمترین هزینه نتیجه دقیق را در اختیار شما قرار می دهند برای بهره گیری از این خدمات لازم است با ما تماس بگیرید تا در کنار شما باشیم

ترجمه متون دست نویس

در صورتی که قصد ترجمه کردن متون دست نویس ( دست نوشته ) خود  از فارسی به  آذربایجان   /  آذربایجان   به فارسی  جهت ارائه به سفارت آلمان / سوئیس / اتریش / بلژیک  را دارید که هیچ مهری ندارد بایذ به اطلاع شما برسانیم که متون فاقد مهر قابلیت ترجمه رسمی را ندارد و ترجمه به صورت غیر رسمی انجام خواهد شد  اما لازم است هنگام ارائه ترجمه متن دست

ترجمه پاسپورت به زبان  آذربایجان   با تایید دادگستری و وزارت خارجه

در صورتی که برای ثبت شرکت یا مواردی از این قبیل  در یکی از کشورهای  آذربایجان   زبان  نیاز به ترجمه پاسپورت به زبان  آذربایجان   با تایید دادگستری  و وزارت امور خارجه داشتید باشید  لازم است که پاسپورت  شما تاریخ اعتبار آن منقضی نشده باشد اما در صورتی که تاریخ اعتبار پاسپورت منقضی شده است لازم است آن را تعویض نمایید تا پاسپورت شما قابلیت ترجمه رسمی پیدا بکند و به تایید دادگستری و وزارت امور خارجه ایران برسد

ترجمه سایت

با توجه به گستردگی روابط ایران با کشورهای  آذربایجان   زبان و حضور روز افزون محصولات این کشورها  در ایران و وجود نمایندگی های رسمی  محصولات این کشورها  و نیاز فراوان به ترجمه سایت های این شرکت ها  از  آذربایجان   به زبان فارسی و همچنین ترجمه سایت های موسسات گردشگری  ایرانی فعال در  زمینه گردشگری  و جذب گردشگر  آذربایجان   زبان به ایران و نیاز ترجمه سایت های این موسسات  به صورت دقیق و تخصصی به زبان  آذربایجان     درالترجمه رسمی پارسیس با کادری مجرب و متخصص در زمینه های مختلف اقدام به ارائه خدمات ترجمه زبان  آذربایجان   با بالاترین کیفیت و پایین ترین قیمت می نماید

نکات مهم و اساسی در ترجمه سایت

با توجه به اینکه  سایت شما بیان کننده محصولات ، خدمات ، و هویت و ساختار سازمان شما می باشد لازم است که ترجمه سایت به صورت صحیح و دقیق انجام شود لذا لازم است که زمانی که می خواهید ترجمه سایت خود را از  آذربایجان   به فارسی و یا فارسی به  آذربایجان   انجام دهید لازم است که ترجمه به صورت دقیق انجام شود و با توجه به اینکه طراح سایت و شخصی مسئول جاگذاری مطالب در سایت با زبان  آذربایجان   آشنایی ندارد لازم است از دارالترجمه و یا مترجم زبان  آذربایجان   که قصد ترجمه سایت شما را دارد درخواست نمایید پایین هر پارگراف ترجمه آن  را قرار دهید تا طراح سایت مکان جاگذاری مطالب را به صورت  صحیح انجام دهد

ترجمه رسمی احکام قضایی از فارسی به  آذربایجان

در صورتی که نیازمند ترجمه احکام قضایی از فارسی به  آذربایجان   می باشید لازم است که حکم صادر شده روی سربرگ قوه قضاوئیه بوده و دارای مهر شعبه صادر کننده رای باشد و حکم ( احکام ) صادر شده توسط شعبه صادر کننده تایید شود و عبارت ( ترجمه بلامانع است ) در زیر برگ حکم قید شود و توسط شعبه صادر کننده حکم مهر شود تا قابلیت ترجمه رسمی و تایید از سوی دادگستری و وزارت امورخارجه را پیدا بکند

ترجمه رسمی فارسی به  آذربایجان   نامه صرافی

ترجمه رسمی نامه صرافی از فارسی به  آذربایجان   تنها پس از تایید نامه صرافی از سوی اتحادیه صرافان مقدور می باشد لذا در صورتی که قصد ترجمه رسمی فارسی به  آذربایجان   نامه صرافی را دارید لازم در ابتدا از تایید نامه از سوی اتحادیه صرافان مطمئن شوید زیرا اتحادیه صرافان به راحتی نامه صرافی را تایید نمی کند

ترجمه رسمی نامه تمکن مالی از فارسی به  آذربایجان

با توجه به اینکه بانک های نامه های تمکن مالی را به زبان انگلیسی صادر می کنند لازم است که شما از بانک درخواست نمایید نامه تمکن مالی را به زبان فارسی به شما ارائه نماید و بعد از دریافت نامه تمکن مالی از بانک آن را به تایید اداره بین الملل بانک صادر کننده گواهی تمکن مالی برسانید تا قابلیت ترجمه رسمی برسانید . توجه به اینکه لازم و ضروری است که برخی از بانک ها تنها در تهران ( اداره بین الملل ) دارند بنابرای اگر از شعبه شهرستان گواهی تمکن مالی را دریافت می کنید زمان لازم جهت تایید در اداره بین الملل بانک صادر کننده گواهی تمکن مالی در تهران را در نظر بگیرید

لازم به ذکر است حداقل موجودی مدنظر سفارت های  آذربایجان   زبان ۱۵۰ میلیون تومان می باشد و به این نکته توجه بکنید اگر این مبلغ به صورت یکباره در حساب شما واریز شود سفارت از شما درخواست می نماید ریشه پول را مشخص نمایید و توصیه می شود واریزی پول در طی چند دفع انجام شود

تخفیف در ترجمه رسمی  آذربایجان

در حال حاضر تخفیف در ترجمه رسمی  آذربایجان   تنها درت سفارش دوم و در سفارشات بالای یک میلیون اعمال می شود و در صورتی که شفارش دوم در فاصله یک هفته از زمان سفارش  اول باشد و  ارزش سفارش دوم شما بالای یک میلیون تومان باشد  ۱۰% تخفیف در سفارش دوم  اعمال خواهد شد

زبان ترکی آذربایجانی

زبان ترکی آذربایجانی (به ترکی آذربایجانی: آذربایجان تورکجه‌سی و با خط لاتین شده Azərbaycan Türkcəsi) زبانی از خانواده زبان‌های ترکی است که توسط مردمان آذری در قفقاز و خاورمیانه با دو گویش در آذربایجان و سایر مناطق آذربایجانی‌نشین ایران و جمهوری آذربایجان تکلم می‌شود. عمده تفاوت بین دو گویش در تلفظ برخی لغات و تفاوت در چند مورد گرامر ابتدایی می‌باشد.[۵] این زبان در جمهوری آذربایجان زبان رسمی و در داغستان یکی از زبان‌های رسمی مصوب فدراسیون روسیه است. زبان ترکی آذربایجانی بخشی از شاخه زبان‌های اغوز زبانهای ترکی است و به ترکی استانبولی و ترکمنی بسیار نزدیک است. ترکی آذربایجانی به عنوان زبان گفتاری همچنین در نواحی شرقی ترکیه و جنوب گرجستان[۶] و داغستان[۷] رایج است. زبان ترکی آذربایجانی از زبان فارسی و عربی در واژگان، سامانه آوایی و گرامر تحت تاثیر قرار گرفته است.[۸][۹]

این زبان در زبان‌ها و موقعیت‌های مختلف به نام‌های مختلفی نامیده می‌شود، ازجمله: ترکی،[۱۰] تورکی،[۱۰] تورکو،[۱۱] تورکجه، آذربایجانی، ترکی آذربایجانی، آذری و ترکی آذری.

گروه بندی زبانی

ترکی آذربایجانی زیرشاخهٔ زبان‌های ترکی‌تبار و زبان اکثر مناطق آذری‌نشین ایران از جمله آذربایجان است.

سایر زیرشاخه‌های مختلف زبان ترکی موجود در ایران عبارتند از

ترکی قشقائی
ترکمنی
ترکی خلجی
ترکی خراسانی
ترکی شاهسونی
ترکی سنقری
ترکی افشاری
زبان ترکی آذربایجانی به صورت دوطرفه، توسط ترکمن‌ها و ترک‌ها (شامل ترکی استانبولی و لهجه‌های گفتاری نظیر زبان ترکی قبرسی، ترکمن‌های عراق و قشقایی) قابل فهم است.[

شمار گویشوران

در مورد شمار سخنگویان به زبان ترکی آذربایجانی، اتفاق نظر وجود ندارد و برآوردها متفاوت است. بنیان این تفاوت، عدم ارائهٔ آمار رسمی از سوی دولت ایران است. تمامی ارقام ارائه‌شده بر اساس تخمین است.

منابع پژوهشی جمعیت گویشوران زبان ترکی آذربایجانی در ایران را ۱۵ میلیون نفر ذکر می‌کنند.

کتابچهٔ سازمان سیا ، شمار سخن‌گویان ترکی آذربایجانی در ایران را معادل ۱۶٪ کل جمعیت این کشور تخمین زده‌است [۱۶]. تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج[۱۷] برای سال ۱۹۸۶، ۱۲ میلیون در کل و ۷ میلیون در ایران (۱۵٪) بوده‌است (با احتساب قشقایی‌ها). دانشنامهٔ بین‌المللی زبانشناسی[۱۸] نیز در تخمین سال ۱۹۸۶، تعداد سخنگویان به این زبان در ایران را ۷،۷۶۰٬۰۰۰ نفر (۱۶٪ درصد) براورد می‌کند که به تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج بسیار نزدیک است. در تخمین‌های دیگر مانند سایت اتنولوگ جمعیت ایرانیان آذری را ۱۵٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر اعلام کرده است.[۱۹]

همچنین سازمان سیا در سال ۲۰۰۸ جمعیت ترک‌زبانان جمهوری آذربایجان را ۹۰٫۳٪ از مردم آن کشور گزارش کرده‌است.

خط زبان ترکی آذربایجانی

تاریخچه نگارش به زبان آذربایجانی به قرن چهاردهم میلادی باز می‌گردد. امروزه در آذربایجان ایران از خط عربی یا فارسی برای نگارش استفاده می‌شود و در کشور آذربایجان مانند ترکیه از خط لاتین استفاده می‌شود.[۵]

گفتنی است که همخوان H در زبانهای ترکی وجود نداشته[۲۱] و بخش بزرگی از واژگانی که این همخوان در آنها بکار رفته وامواژه اند[۲۲] و در بقیه نیز بر اثر تغییرات زبانی این همخوان به آنها افزوده شده است.[

تحول در خط ترکی آذربایجانی مدرن

در سده ۱۹ میلادی افرادی مسئلهٔ تغییر الفبای ترکی آذربایجانی را مطرح کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۸۷۸) و جلیل محمد قلی‌زاده از این دسته افراد بودند. البته این امر با مخالفت شدید گروههای دیگر از جمله برخی فرهنگیان و روحانیان روبرو شد. صرف نظر از دغدغهٔ روحانیان که معتقد بودند تغییر خط ارتباط مردم را با قرآن و دیگر متون دینی قطع خواهد کرد برخی اهالی فرهنگ اعتقاد داشتند که خط بخشی از هویت هر قوم را تشکیل می‌دهد و از آنجایی که چند صد سال است که تمام متون ادبی ترکی و هزاران هزار کتاب در این خط تالیف شده‌اند تغییر خط به نوعی یک گسستگی فرهنگی به وجود خواهد آورد. این مسئله در دورهٔ بسیار کوتاه جمهوری دمکراتیک آذربایجان (۱۹۱۸-۱۹۱۹) نیز مطرح گشت. بعد از پیروزی بلشویکها چندین روزنامه به خط لاتین در باکو چاپ می‌شد؛ ولی خط عربی هنوز به کار گرفته می‌شد. در سال ۱۹۲۴ نریمان نریمانف رهبر بلشویک آذربایجان توانست قانون استفاده از لاتین در امور دولتی را به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان شوروی برساند.

تغییر به الفبای لاتین ۱۹۲۶

در سال ۱۹۲۶ اولین کنفرانس ترک‌شناسی در باکو برگزار شد. گردآمدگان تصمیم گرفتند که خط لاتین را خط مورد استفادهٔ تمام ترک‌زبانان آذربایجانی جهان اعلام کنند. دو سال بعد به رهبری آتاترک اصلاح خط در ترکیه به اجرا گذاشته شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای عثمانی (عربی) گردید. در همین سال کمیته‌ای به نام یئنی اَلیفبا (الفبای جدید) در مسکو به تدوین الفبای یکدستی پرداخت که در تمامی جمهوری‌های ترک‌زبان اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان) استفاده شود. این الفبا به مدت بیش از ده سال مورد استفاده بود.

تغییر به الفبای سیریلیک ۱۹۳۹

در سال ۱۹۳۹ الفبای لاتین کنار گذاشته شده و خط سیریلیک روسی جایگزین خط لاتین گردید. همچنین تدریس زبان روسی در تمام مدارس اجباری اعلام شد. سیاست تجزیه کردن ملتها و ممانعت از احساسات ملی‌گرایانه می‌تواند از دلایل تغییر دوبارهٔ خط در این دوره و عدم هماهنگی بین گروههای زبانی مشترک در تدوین الفبای جدید باشد. ترس استالین که از اتحاد و قدرت گرفتن دوبارهٔ مسلمانان -که اغلب آنها ترک بودند- سرکوب زبانهای غیرروس در محدودهٔ جغرافیای اتحاد شوروی با جایگزینی زبان روسی به شدت ادامه یافت که تا سقوط این اتحادیهٔ در ۱۹۹۱ ادامه داشت؛ ولی بعضی از این جمهوریها پس از استقلال خود در سال ۱۹۹۱ الفبای خود را دوباره به لاتین بر گرداندند.[

تغییر دوباره به الفبای لاتین ۱۹۹۱

در سال ۱۹۹۱ پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان الفبای لاتین دوباره رسمی شد و الفبای سیریلیک کنار گذاشته شد.آثار مکتوب زیادی به زبان آذربایجانی با الفبای عربی بر جای مانده‌است که تمامی این کتب هنوز به خط لاتین در دسترس نیستند. خط لاتین آذربایجانی با چند حرف اضافه (x,q، ə) یعنی (اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. در ایران زبان آذربایجانی با الفبای عربی نوشته می‌شود. البته از الفبای لاتین نیز بعضاً در اینترنت استفاده می‌شود. در حال حاضر زبانهای ترکی که از الفبای لاتین استفاده می‌کنند، عبارتند از ترکی آذربایجانی (جمهوری آذربایجان)، ترکی ترکیه، ترکمنی، قزاقی، ازبکی، اویغوری (بخشا) و تاتاری.

واژه سازی در زبان ترکی آذربایجانی

دستور زبان ترکی آذربایجانی متأثر از هم آوائی صوتی حروف است. در زبان ترکی آذربایجانی صداهای خشن (O,U،A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü،E,Ə، İ) نمی‌توانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه می‌آیند. مانند Gözəllik و Ayrılıq. واژه‌های بیگانه نیز تا حد امکان تحت تأثیر این قانون قرار می‌گیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (Əbbas) که در ترکی (Abbas) گفته می‌شود. گروهی از ترکی آذربایجانی زبانها هنگام صحبت کردن به زبان‌های دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی می‌کنند.[۸]

زبان ترکی آذربایجانی همانند سایر شاخه‌های زبان ترکی از نظر ساختاری جزو زبانهای التصاقی بشمار می‌آید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را می‌توان با اضافه کردن پسوندهای متعدد تغییر زمانی، جمعی و صفتی داد.[۲۹]

افعال متعدی در ترکی آذربایجانی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته می‌شود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن

افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز قابل ساخت است: یازماق = نوشتن (متعدی)← یازدیرماق = نویساندن (متعدی درجه دو)← یازدیرتماق = وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه).[

دیگر ویژگیهای زبان شناختی

زبان ترکی آذربایجانی مانند سایر زبان‌های ترکی از نظرِ ساختاری زبانی التصاقی است. منظور از زبان التصاقی یا پس‌وندی این است که بن فعل در آغاز واژه قرار می‌گیرد و با افزودن پسوندها حالت‌های فعل تغییر می‌کند. مثال: گل (بیا) گل‌دی (آمد)، گل‌دی‌لر (آمدند).
در زبان ترکی آذربایجانی امکان ساختن فعل و مصدر از نام و صفت وجود دارد. مثال: قولاق (گوش)، قولاق‌لاماق (گرفتن از گوشِ کسی برای تنبیه، گوش گیری)؛ ال (دست)، ال‌له‌مک (ورز دادن)؛ سو (آب)، سولاماق (آب پاشیدن)؛ گؤزل (زیبا [صفت])، گؤزل‌لمه‌ک (زیبا کردن)، یئیین (تند [صفت]) یئیین‌لمک (شتاب گرفتن)؛ گؤز (چشم)، گؤزلوک (عینک)، گؤزلوک‌چو (عینک‌ساز یا عینک‌فروش)، گؤزلوک‌چولوک (عینک‌سازی یا عینک‌فروشی).
افعال در زبان ترکی تک‌جزئی و یک‌تکه هستند. ساختن فعل با استفاده از افعال معین یا افعال کمکی به افعالی منحصر است که از زبان عربی یا فارسی به ترکی آذربایجانی وارد شده‌اند. این ویژگی انعطاف‌پذیری قابل توجهی در زبان ترکی آذربایجانی برای ساختن واژه‌های جدید حتی با استفاده از وام‌واژه‌ها ایجاد می‌کند. مثال: تلفن، تلفن‌لاش‌ماق (تلفن زدن).
برخلاف زبانهای هندواروپایی که با افزودن یک پیشوند به ریشه فعل، فعل جدید با معنی جدید ساخته می شود، در زبان ترکی امکان ساختن افعال جدید از یک فعل وجود ندارد. ساخت فعل جدید از یک فعل محدود به ساختن فعل سببی است. مثلا در زبان فارسی افعال بردن، آوردن، فرآوردن، دربردن، درآوردن همگی از ریشه بردن/وردن و با پیشوند های “آ”، “در”، “فر” و یا ترکیبی از این پیشوند ها (در+آ و فر+آ) ساخته شده است درحالی‌که در زبان ترکی برای هر یک از این فعل ها ریشه جداگانه ای وجود دارد (بردن:آپارماخ، آوردن:گترماخ، درآوردن:چخاردماخ)و امکان ساختن یک فعل از دیگری وجود ندارد.
تاثیرات زبان فارسی بر ترکی

تاثیرات نحوی

جمله‌های مرکب در ترکی تحت تأثیر زبان فارسی تغییر بنیادینی کرده است. خیلی از حروف ربط در زبان ترکی از پارسی وام گرفته شده است :ü (و)[۳۱] ve(و)، ya (یا)، ägär(اگر)، čünki(چونکه), gah . . . gah(گه گاه)، häm(هم، نیز)، hämčinin(همچنین)، häṛčänd(هرچند)، härgah(هرگاه)، nä . . . nä(نه ..نه/neither)، näinki(نه اینکه)، yainki(یعنی که)، yaxud(یا)، zira(زیرا)، bälkä(بلکه)، hämišä(همیشه)، mägär(مگر). [۳۲]

بیشتر این حروف ربط با توجه ساختار متفاوت ترکی، در ترکی وجود ندارند و برخی هم وجود دارند اما بصورت مستقل نمی‌توانند بکار روند و تنها در جمله یا عبارت مرکب به انتهای فعل یا اسم می‌چسبند. به عنوان مثال در ترکی نمی‌توانید بگویید اگر الف و ب (if a and b) چرا که حرف ربط “و” وجود ندارد و همچنین معادل حرف ربط “اگر” در ترکی (سه) فقط به انتهای فعل می‌چسبد. به همین دلایل زبان ترکی عثمانی، ازبکی، ترکی آذری تحت تأثیر زبان فارسی تغییرات بنیادینی کرده است؛ مانند نمونه‌های زیر:[۳[]

حرف ربط که (که بصورت کی در ترکی به کار می‌رود):
ترکی با حرف ربط فارسی: بیلیرسن کی، حسن هاردا ایشلیر؟
ترکی بدون حرف ربط فارسی: حسنین هاردا ایشلدیگینی بیلیرسن می؟
ترجمه: میدانی[که] حسن کجا کار می‌کند؟
ترکی با حرف ربط فارسی: بو دولمانی کی گؤرورسن، منیم ننه م پیشیریب
ترکی بدون حرف ربط فارسی: گؤردوگون دولمانی منیم ننه م پیشیریب.
ترجمه: این دلمه‌ای را که می‌بینی، مادر من پخته است.
حرف ربط چونکه(که بصورت چونکی در ترکی بکار می‌رود):
ترکی با حرف ربط فارسی: هئچ ذات دئمه دی چونکی بیلیردی هئچ کس اونا اینانمایاجاق.
ترکی بدون حرف ربط فارسی: هئچ کسین اونا اینانمایاجاغینی بیلدیگی اوچون هئچ نه دئمه دی.
ترجمه: چیزی نگفت چونکه می‌دانست کسی او را باور نخواهد کرد.
حرف ربط اگر

ترکی با حرف ربط فارسی: اگر حسن بیله، گئدرم
ترکی بدون حرف ربط فارسی: حسن بیلسه، گئدرم
ترجمه: اگر حسن بداند، می‌روم
حرف ربط و:
ترکی با حرف ربط فارسی: من حسن و حسینه تانیرام
ترکی بدون حرف ربط فارسی: من حسنینن حسینی تانیرام
ترجمه: من حسن و حسین را می‌شناسم.

تاثیرات صرفی

پسوند های زیادی از فارسی در زبان ترکی هست مانند -باز، -دان، -دار، -ی، -کار، -کش، -پرست، -ستان، خانه و …
پیشوندهایی مانند بی-، به- و نه- هنوز در واژه سازی زبان ترکی استفاده می شوند. اگرچه در زبان ترکی عثمانی به کرات استفاده می شده اما اخیرا استفاده از عناصر فارسی را محدود و ممنوع کرده اند.
بسیاری از گویش های ترکی از تر و ترین پارسی برای ساختن صفت همسنجشی استفاده می کنند.
تاثیرات واژگانی

زبان ترکی آذربایجانی دارای شمار بسیار زیادی عناصر وامواژه پارسی است.

واژگانی: asan(آسان)، bar(بار، میوه)، javan(جوان)، girdä( گرد)، kar(کر، ناشنوا)، köhnä(کهنه)، küčä(کوچه)، mis(مس)، payïz(پاییز)، šänbä(شنبه), turš(ترش)، dost(دوست)، ruzi(روزی)، بایرام(پدرام) [۳۶] و…
اصطلاحات : xahiš ediräm (خواهش می کنم)، güzäšt elä (گذشت کن)، xudahafiz (خداحافظ)، …
گرته برداری : xoš gäl (خوش آمد).
ضمایر : här (هر)، här käs (هر کس)، heč (هیچ)، hämin (همین)و …
ادبیات ترکی آذربایجانی

نوشتار اصلی : ادبیات آذربایجانی

اولین شکل شناخته شده در ادبیات آذربایجانی مربوط به شیخ عزالدین پورحسن اسفراینی که یک دیوان شامل غزل فارسی و ترکی آذربایجانی سروده‌بود.[۳۹][۴۰] غزل‌های ترکی آذربایجانی خود را تحت نام حسن‌اوغلو ثبت کرده‌است.[۳۹]

در قرن چهاردهم میلادی آذربایجان، قفقاز و بخش‌های غربی ایران تحت سلطه حکومت‌های قره قویونلو و آق قویونلو بود.[۴۱] در دوران این حکومت‌ها شاعرانی مانند قاضی برهان‌الدین، حبیبی و جهانشاه قراقویونلو با تخلص حقیقی زندگی می‌کردند؛ که نخستین آثار ترکی آذربایجانی را در آن دوران از خود به جا گذاشته‌اند. اواخر قرن چهاردهم، زمان ظهور یکی از بزرگترین شعرای آذربایجانی، عمادالدین نسیمی بود؛[۴۲] دیوان اشعار وی از بزرگترین دیوان شعرهای زبان‌های ترکی به شمار می‌رود.[۴۳][۴۴][۴۵] آموزه‌های صوفی و عرفانی حروفیه از اواخر قرن ۱۴اُم تا اوایل قرن ۱۵اُم میلادی رواج داشت[۴۶] عمادالدین نسیمی یکی از برجسته‌ترین اساتید دیوان ادبیات در تاریخ ادبی زبان‌های ترکی‌تبار بوده‌است.[۴۶] وی به زبان فارسی[۴۴][۴۷] و عربی[۴۶] نیز آثاری داشته‌است. پس از معرفی سبک دیوان ادبیات و غزل، عمادالدین نسیمی در قرن ۱۵اُم، شاعران مشهور آذربایجانی چون شاه اسماعیل خطایی، قاسم انوار و محمد فضولی ادبیات آذربایجانی را گسترش دادند.

کتاب دده قورقود نیز نام یکی از قدیمی‌ترین داستانهای اسطوره‌ای ترک‌های اغوز است که در حدود قرن شانزده میلادی به صورت مکتوب در آمده‌است.[۴۸][۴۹] این مجموعه از ۱۲ داستان به نثر و نظم تشکیل شده و مجموعه پر ارزشی است که زندگی، ارزشهای اجتماعی و باورهای ایل‌های ترکی را نشان می‌دهد. قدمت داستانها مربوط به قرنهای چهاردهم و پانزدهم میلادی می‌باشد[۵۰][۵۱][۵۲].

شاعر قرن ۱۶اُم آذربایجانی، محمد فضولی غزل‌های فلسفی، تغزلی و بزمی خود را در زبان‌های ترکی آذربایجانی، عربی و فارسی می‌سرود. وی با بهره‌گیری از سنت‌های زیبای ادبی از محیط خود، و پیروی از میراث پشتیبانش، موجب شد تا فضولی به یکی از چهره‌های برجسته ادبی جامعه ادبیات آذربایجانی تبدیل شود. از محمد فضولی دیوان غزل و قصیده‌ای به یادگار مانده‌است.

سبک شاعران آذربایجانی در ادامه قرن ۱۶اُم به سمت عاشیق‌ها رفت و قرن شانزدهم پس از تثبیت سیطره سلسله صفوی بر ایران قویاً توسعه یافت؛ و شاه اسماعیل یکم با تخلص خطایی[۵۳] و بعد با پیدایش “سبک قوشما فرزند شاه اسماعیل، شاه تهماسب و بعدتر شاه عباس دوم نیز در گسترش ادبیات آذربایجانی کوشید.[۵۴]قوسی تبریزی[۵۵] از شاعران مشهور آذربایجانی‌زبان[۵۶] دو نسخه از دیوان ترکی آذربایجانی از وی به جا مانده‌است[۵۷] و صائب تبریزی شاعر تبریزی‌تبار اهل اصفهان نیز از معروف‌ترین شاعران عصر کلاسیک می‌باشند که هفده غزل به زبان ترکی آذربایجانی سروده‌است.[

ادبیات شفاهی آذربایجان

نوشتار اصلی : ادبیات شفاهی مردم آذربایجان

ادبیات شفاهی مردم آذربایجان به قسمتی از ادبیات مردم آذربایجانی، باورهای عامه، افسانه‌ها، داستان‌ها، موسیقی، ضرب‌المثل‌ها و رسوم‌های دهان به دهان یا سینه به سینه یا نسل به نسل از نسل‌های گذشته بجا مانده گفته می‌شود.[۵۹][۶۰] ادبیات شفاهی و عاشیقی آذربایجانی به علت مردمی بودن، توانسته‌است بالندگی خود را بسیار خوب حفظ کند. داستان‌های کاملی چون کوراوغلو و اصلی و کرم با سوژه‌های بسیار متفاوتی به طور زنده توسط هنرمندان مردمی پدید آمده‌اند. این داستان‌ها برای اولین بار در قرن بیستم به صورت کتبی در آمده و مانند بسیاری از آثار ادبی جمع‌آوری شده‌اند.

بایاتی‌ها یا دوبیتی‌های شفاهی آذربایجان از غنای بالایی برخوردارند. ادبیات و موسیقی عاشیق‌ها با قدمتی دیرینه جایگاه و تقدس خاصی بین ترک‌زبان‌ها و آذربایجانیان دارد.[۶۱][۶۲] آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموماً پندهایی عاقلانه و انسانی است. آغیلار (مرثیه‌ها) و لایلالار نیز قسمتی از ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی را تشکیل می‌دهند. داستان‌های فولکلوری چون دده‌قورقود، کوراوغلو، اصلی و کرم، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیق‌غریب، قاچاق‌نبی،… از غنای ادبیات شفاهی مردم آذربایجان آذربایجان سخن می‌گویند.

نام گذاری و شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی

شمارش اعداد از عدد یازده به بعد در زبان ترکی آذربایجانی تابع قاعده معینی است و از لحاظ دستوری و نوشتاری مطلقاً استثنایی در آن وجود ندارد. به همین دلیل یادگیریِ آن آسان است. اعداد شامل: بیر (۱)، ایکی (۲)، اوچ (۳)، دؤرد (۴)، بئش (۵)، آلتی (۶)، یئددی (۷)، سککیز (۸)، دوققوز (۹) است. برای نمونه به این نام‌گذاری‌ها توجه کنید:[۶۳][۶۴]

اون (۱۰) + بیر (۱)=اون بیر (۱۱)
اون (۱۰) + آلتی (۶)=اون آلتی (۱۶)
اییرمی (۲۰) + سککیز(۸)=اییرمی سککیز (۲۸)
اوتوز (۳۰) + بئش (۵)=اوتوز بئش (۳۵)
یئتمیش (۷۰) + اوچ (۳)=یئتمیش اوچ (۷۳)
دوخسان (۹۰) + دوققوز (۹)=دوخسان دوققوز (۹۹)
یوز (۱۰۰) + اللی (۵۰)=یوز اللی (۱۵۰)
بئش یوز (۵۰۰) + آلتمیش (۶۰)=بئش یوز آلتمیش (۵۶۰)
سککیز یوز (۸۰۰) + اوتوز اوچ (۳۳)=سککیز یوز اوتوز اوچ (۸۳۳)
مین (۱۰۰۰) + یوز اون بیر (۱۱۱)=مین یوز اون بیر (۱۱۱۱)

سه هشتم=سککیزده اوچ
یک دوم=ایکی ده بیر (یاریم)
اوچ، اوسته گل بئش، برابر دیر سککیز (۸=۵+۳)
هزار و سیصد و هفتاد و هشت = مین اوچ یوز یئتمیش سککیز
دو ممیز بیست وپنج صدم (۲۵/۲)=ایکی تام، یوزده اییرمی بئش
دهها = اونلار، اونلارجا
صدها = یوزلر، یوزلرجه
هزارها = مین‌لر، مین لرجه
میلیون و میلیارد = میلیون و میلیارد
آلتی، چیخ ایکی، برابر دیر دؤرد (۴ = ۲ – ۶)

از لحاظ محاوره و گفتگوی شفاهی به این زبان در ایران و در بعضی از مناطق جمهوری آذربایجان استثنایی وجود دارد؛ و آن کاربرد کلمه فارسی هشتاد به جای کلمه ترکی آن یعنی سکسن است. البته کلمه هشتاد در این حالت تابع قواعد شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی است. این استثنا در مورد آذربایجانی‌های شرق ترکیه، گرجستان، داغستان و مناطق شمالی جمهوری آذربایجان صادق نیست.[۶۵]

شمارش اعداد از هشتاد تا عدد نود در زبان محاوره‌ای ترکی آذربایجانی در ایران بدین صورت است: هشتاد (۸۰)، هشتاد بیر (۸۱)، هشتاد ایکی (۸۲)، هشتاد اوچ (۸۳)، هشتاد دؤرد (۸۴)، هشتاد بئش (۸۵)، هشتاد آلتی (۸۶)، هشتاد یئددی (۸۷)، هشتاد سککیز (۸۸)، هشتاد دوققوز (۸۹)، دوخسان (۹۰)
شمارش اعداد هشتاد تا عدد نود در زبان نوشتاری ترکی آذربایجانی بدین صورت است: سکسن (۸۰)، سکسن بیر (۸۱)، سکسن ایکی (۸۲)، سکسن اوچ (۸۳)، سکسن دؤرد (۸۴)، سکسن بئش (۸۵)، سکسن آلتی (۸۶)، سکسن یئددی (۸۷)، سکسن سککیز (۸۸)، سکسن دوققوز (۸۹)، دوخسان (۹۰)
چگونگی نامگذاری، شمارش و بیان اعداد در ترکی آذربایجانی در جدول زیر ارائه شده است

فارسی ترکی آذربایجانی Azərbaycan Türkcəsi فارسی ترکی آذربایجانی Azərbaycan Türkcəsi فارسی ترکی آذربایجانی Azərbaycan Türkcəsi
یک بیر Bir یکم بیراینجی Birinci یکمین بیراینجی‌سی Birincisi
دو ایکی İki دوم ایکی‌اینجی İkinci دومین ایکی‌اینجی‌سی İkincisi
سه اوچ Üç سوم اوچ‌اونجو Üçüncü سومین اوچ‌اونجوسو Üçüncüsü
چهار دؤرد Dörd چهارم دؤرداونجو Dördüncü چهارمین دؤرداونجوسو Dördüncüsü
پنج بئش Beş پنجم بئش‌اینجی Beşinci پنجمین بئش‌اینجی‌سی Beşincisi
شش آلتی Altı ششم آلتی‌اینجی Altıncı ششمین آلتی‌اینجی‌سی Altıncısı
هفت یئددی Yeddi هفتم یئددی‌اینجی Yeddinci هفتمین یئددی‌اینجی‌سی Yeddincisi
هشت سککیز Səkkiz هشتم سککیزاینجی Səkkizinci هشتمین سککیزاینجی‌سی Səkkizincisi
نه دوققوز Doqquz نهم دوققوزاونجو Doqquzuncu نهمین دوققوزاونجوسو Doqquzuncusu
ده اون On دهم اون‌اونجو Onuncu دهمین اون‌اونجوسو Onuncusu
بیست اییرمی İyirmi بیستم اییرمی‌اینجی İyirminci بیستمین اییرمی‌اینجی‌سی İyirmincisi
سی اوتوز Otuz سی‌ام اوتوزاونجو Otuzuncu سی‌امین اوتوزاونجوسو Otuzuncusu
چهل قیرخ Qırx چهلم قیرخ‌اینجی Qırxıncı چهلمین قیرخ‌اینجی‌سی Qırxıncısı
پنجاه اللی Əlli پنجاهم اللی‌اینجی Əllinci پنجاهمین اللی‌اینجی‌سی Əllincisi
شصت آلتمیش Altmış شصتم آلتمیش‌اینجی Altmışıncı شصتمین آلتمیش‌اینجی‌سی Altmışıncısı
هفتاد یئتمیش Yetmiş هفتادم یئتمیش‌اینجی Yetmişinci هفتادمین یئتمیش‌اینجی‌سی Yetmişincisi
هشتاد سکسن Səksən هشتادم سکسن‌اینجی Səksəninci هشتادمین سکسن‌اینجی‌سی Səksənincisi
نود دوخسان Doxsan نودم دوخسان‌اینجی Doxsanıncı نودمین دوخسان‌اینجی‌سی Doxsanıncısı
صد یوز Yüz صدم یوزاونجو Yüzüncü صدمین یوزونجوسو Yüzüncüsü
سیصد اوچ یوز Üç yüz سیصدم اوچ یوزاونجو Üç yüzüncü سیصدمین اوچ یوزاونجوسو Üç yüzüncüsü
هزار مین Min هزارم مین‌اینجی Mininci هزارمین مین‌اینجی‌سی Minincisi
صفت در ترکی آذربایجانی

صفت‌ها که ویژگی و حالت اسم (موصوف) را بیان می‌کند اغلب به همراه اسم می‌آیند. صفت در ترکی آذربایجانی قبل از اسم (موصوف) می‌آید: ساری آلما (سیب زرد)

صفت اشاره: اگر ضمایر اشاره همراه با اسم بیایند در این صورت نقش صفت را ایفا می‌کنند.
صفت مقدار: به صفتی اطلاق می‌شود که بر مقدار (قابل شمارش یا غیرقابل شمارش) موصوف دلالت کند :آز (کم)، چوخ (زیاد)، چوخ آز (خیلی کم)، اون (ده)، بیر (یک) …
صفت پرسشی: به همراه اسم می‌آید و درباره آن سؤال می‌کند: نئچه گون (چند روز)، هانسی آغاج (کدام درخت؟)
صفت مطلق: به ویژگی ثابت و حالت پایدار موصوف اشاره می‌کند: قوجا کیشی (پیرمرد)، قیزیل اوزوک (انگشتری طلا)، گؤزل قیز (دختر زیبا)
صفت برتر: این صفت در ترکی آذربایجانی با افزودن کلمه «داها» (Daha) قبل از صفت و افزودن پسوند «دان» به آخر اسم ساخته می‌شود: بو اوشاق او اوشاق دان داها گؤزل دیر (این کودک از آن کودک زیباتر است)، داها اوجا (بلندتر)، داها بؤیوک (بزرگتر)، داها سرین (خنک تر)، برخی اوقات پسوند «راق» به آخر صفت افزوده شده و همان معنی تفضیل را می‌رساند: اوجا + راق = اوجاراق (بلندتر)
صفت برترین: ترکیب این صفت با اضافه کردن حرف «ان» (Ən) به قبل از صفت به وجود می‌آید: ان گوزل (زیباترین)، ان اوجا (بلندترین)، ان یئنی (جدیدترین
مرکز ترجمه پارسیس آماده  ارائه خدمات ترجمه اسناد ذیل   از ترکی آذربایجانی به فارسی  – فارسی به  ترکی آذربایجانی میباشد

دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  فارسی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی  ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  عربی ،  دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی  ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  فرانسه ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی  ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی استانبولی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  کره ای ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  چینی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی  ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  عبری ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ژاپنی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  ترکی آذربایجانی  ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به   پشتو ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  کردی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  هلندی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  سوئدی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  مجارستانی ، دارالترجمه ترکی آذربایجانی  به  رومانیایی ،

 

Contents

© تمامی حقوق برای دارالترجمه رسمی پارسیس محفوظ می باشد. سال 1399

دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی
دیکشنری ترکی آذربایجان به فارسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *