معنی کلمه ی حجره

خواص دارویی و گیاهی

معنی کلمه ی حجره
معنی کلمه ی حجره

Copy Right By 2016 – 1395

شما واژه‌ای در دفتر واژه ثبت نکرده‌اید.

ترتیب بر اساس:

برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی‌، لیست لغات از بین خواهد رفت.

واژه: حجره

نقش دستوری: اسم

معنی کلمه ی حجره

آواشناسی: hojre

الگوی تکیه: WS

شمارگان هجا: ۲

برابر ابجد: ۲۱۶

محفل را بخوانید.محفور را بخوانید.محفوری را بخوانید.

این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.


حجره . [ ح ُ رَ ] (ع اِ) پاره ای زمین دیوار در کشیده ٔ مسقف . پاره ای از زمین . (دهار). ج ، حُجَر، حُجرات ، حُجَرات و حُجُرات . || در تداول فارسی زبانان ، اطاق طلبه در مدرسه . || دکان تاجر. || هریک از خلوتهای حمام : حمامی دارای ده حجره . || خانه ٔ خرد . (منتهی الارب ). خانه . اتاق . غرفه : ز خراد برزین گل مهر خواست ببالین مست آمد از حجره راست .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

منوچهری .

عنصری .

ناصرخسرو.

ناصرخسرو (دیوان چ مینوی – محقق ص 131).

ناصرخسرو.

سنائی .

مسعودسعد.

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

معنی کلمه ی حجره

خاقانی .

خاقانی .

نظامی .

نظامی .

نظامی .

نظامی .

نظامی .

مولوی .

سعدی .

سعدی .

منجیک (از فرهنگ اسدی ص 478 حاشیه ).

معزی .

سعدی (بوستان ).

شما واژه‌ای در دفتر واژه ثبت نکرده‌اید.

ترتیب بر اساس:

برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی‌، لیست لغات از بین خواهد رفت.

واژه: حجره

نقش دستوری: اسم

معنی کلمه ی حجره

آواشناسی: hojre

الگوی تکیه: WS

شمارگان هجا: ۲

برابر ابجد: ۲۱۶

مگس کش را بخوانید.مگس گیر را بخوانید.مگل را بخوانید.

این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.


(حُ رِ) [ ع . حجرة ] (اِ.) خانه ، اتاق . ج . حجرات .

خانه ، اتاق . ج . حجرات . خانه ، اتاق . ج . حجرات . خانه ، اتاق . ج . حجرات .

حجره . [ ح ُ رَ ] (ع اِ) پاره ای زمین دیوار در کشیده ٔ مسقف . پاره ای از زمین . (دهار). ج

۱. اتاقی در مدرسه یا کاروان‌سرا.۲. [قدیمی] غرفه؛ اتاق.۳. [قدیمی] خانه.۴. [قدیمی] ناحیه.

واحد مولکولی متشکل از مجموعه ای چندحلقه ای که یک حفرۀ مولکولی به وجود می‌آورد که می‌تواند واحد دیگری، یعنی کاتیون یا آنیون یا مولکول خنثی، را به‌عنوان مهمان در

دکه – کلبه – خانه

معنی کلمه ی حجره

پاره زمين ديوار کشيده مسقف، پاره از زمين، غرفه

1- دكان، دكه، غرفه، مغازه، تجارتخانه
 2- كلبه، اتاق، خانه
 3- اتاق طلبه
 4- دكان تاجر

(حُ رِ) [ع. حجره] (اِ.) خانه، اتاق. ج. حجرات.

خلاصه داستان قسمت ۳۰ سریال ترکی دختران آفتاب

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی دختران آفتاب + عکس

خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی وصلت + عکس

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی وصلت + عکسمعنی کلمه ی حجره

خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی اسم من ملک + عکس

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی اسم من ملک

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قهرمان

خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی قهرمان + عکس

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

کدامیک از سلبریتی های هالیوود روابط عاشقانه ناپایدار داشته اند؟

تصاویری از عجیب ترین سوپرمدل های جهان + جزئیات


دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان
آموزان زبان های
انگلیسی، آلمانی و فرانسه طراحی شده. در طراحی این دیکشنری گذشته از استاندارد بودن محتوا، توجه
ویژه ای
به المان های آموزشی شده است.

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی
معنی کلمه ی حجره

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

ترجمه انگلیسی به فارسی کلمه Cell

(زیست شناسی) یاخته، سلول
خانقاه کوچکی که به دیر بزرگی وابسته باشد
حجره ی راهب، اتاقک شخص تارک دنیا، کلبه ی شخص معتکف
(در زندان)اتاقچه، سلول زندان، زندان یک نفری
حفره (مثلا هر یک از حفره های شانه ی عسل و یا خلل و فرج استخوان)، کیسه، تخمدان، فرورفتگی در اندام گیاهی یا حیوانی
(درحزب و غیره) کوچکترین واحد سازمانی، ریز یکان
(برق و الکترونیک) پیل، قوه، باتری، دستگاه الکترولیز، هر یک از اندوز گاه های درون باتری
Plant
گیاه (در رده بندی موجودات : Plantae)، گیا، نبات، رستنی
نهال، جوانه، قلمه
علف، سبزی (در برابر: درخت tree و بته یا درختچه herb( )shrub هم می گویند)
ماشین آلات، ابزارگان،وسایل، ماشین، دستگاه، (مدرسه و بیمارستان و غیره) بنا و تجهیزات، کارخانه
(خودمانی) جاسوس، (شخص یا چیزی که برای گیر انداختن یا گول زدن در محلی جا می زنند) آدم کاشته، مامور مخفی، چیز کاشته (برای گول زدن یا به دام انداختن)
جاسوس فرستادن، خبرکش گسیل کردن (با لباس مبدل)، چیزی را به طور سری در جایی قرار دادن، (چیزی را) عمدا در جایی قراردادن (برای گرفتن مچ کسی یا گمراه کردن)
کاشتن، غرس کردن، قلمه زدن، نهال زدن، کشت کردن
(محکم در زمین) نصب کردن، کار گذاشتن، قرار دادن یا گرفتن
(در مغز خود) جا دادن، جایگزین کردن، (در سر) پروردن 0
(در کلنی یا سرزمین بکر) ساکن شدن، ماوا گزیدن، منزل کردن، برقرار کردن، اسکان دادن 1
دارای جانور (جدید) کردن 2
(ضربه یامشت و غیره) خواباندن، زدن 3
پنهان کردن، مستور کردن، قایم کردن، خاک کردن، دفن کردن
Air plant
رجوع شود به epiphyte
B cell
(کالبد شناسی) هر یک از لنفوسیت های غیرناشی از تیموس که در مغز استخوان به کمال می رسند و در ساختن پادتن ها دست دارند
Bee plant
(گیاه شناسی) زنبور گیاه (هر گیاهی که به خاطر بوی خود زنبور را جلب کند به ویژه Cleome serrulata از خانواده ی caper)
Cell membrane
رجوع شود به plasma membrane
Cell wall
(زیست شناسی) دیواره ی یاخته، دیواره ی سلولی
Century plant
(گیاه شناسی) گوشخر (Agave americana – بومی نواحی خشک و حاره ی امریکا – برگ های گوشتالو – بین ده تا سی سال یک بار گل می دهد و سپس می میرد)
Compass plant
(گیاه شناسی) قطب نما (Silphium laciniatum) (از خانواده ی composite – بومی دشت های مرکزی شمالی – برگ های آن معمولا درجهت شمالی جنوبی قرار می گیرند)، هر گیاهی که برگ های آن در این جهت قرار گیرد
Daughter cell
(زیست شناسی) یاخته ی دختر
1

ترجمه و معنی انگلیسی به انگلیسی Cell

جمله، مثال و اصطلاحات کاربردی با کلمه Cell

معنی کلمه ی حجره

 

معنی و مفهوم لغت Cell در دیکشنری آنلاین و رایگان انگلیسی به فارسی | ترجمه تخصصی Cell به فارسی | کاربرد واژه Cell | اصطلاحات تخصصی و روزمره انگلیسی با کلمه Cell | هم خانواده های کلمه انگلیسی Cell | مترادف کلمه Cell | متصاد کلمه | ترجمه تخصصی عبارت Cell | دیکشنری آنلاین Cell | دیکشنری، فرهنگ لغت، فرهنگ لغات، انگلیسی به فارسی، دیکشنري، دیکشنری آنلاین، فرهنگ لغت آنلاین، واژه نامه | واژه نامه آموزشی | معنی و ترجمه واژه Cell در واژه نامه انگلیسی به فارسی به همراه مثال و تلفظ انلاین | معانی دیگر Cell و مشابه کلمه.

معنی کلمه ی حجره
معنی کلمه ی حجره
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *