معناي كلمه خدا

خواص دارویی و گیاهی

معناي كلمه خدا
معناي كلمه خدا

Copy Right By 2016 – 1395

شما واژه‌ای در دفتر واژه ثبت نکرده‌اید.

ترتیب بر اساس:

برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی‌، لیست لغات از بین خواهد رفت.

واژه: خدا

نقش دستوری: اسم

معناي كلمه خدا

آواشناسی: xodA

الگوی تکیه: WS

شمارگان هجا: ۲

برابر ابجد: ۶۰۵

متورم را بخوانید.متوسد را بخوانید.متوسط را بخوانید.

این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.


خدا. [ خ ُ ] (اِخ ) نام ذات باری تعالی است همچو «اله » و «اﷲ». (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در حاشیه ٔ برهان قاطع در وجه اشتقاق این کلمه چنین آمده است : پهلوی متأخر xvatay ، پهلوی اشکانی xvatadh ، پازند « xvadaiهوبشمان ص 54 ح » «مسینا 139:2». بعضی این کلمه را از اوستایی xvadhaya (hudhaya)، مشتق دانسته اند و نولدکه بحق در این وجه اشتقاق شک کرده ، چون خدای فارسی و خواتای پهلوی بکلمه ٔ xwataya یا xwatadha اقرب است و آنهم با سانسکریت ayu + svatas (از خود زنده ) یا سانسکریت adi + svatas (از خود آغازکرده ) رابطه دارد. برای اطلاع از عقاید مختلف رجوع شود به بارتولمه 1862، اساس اشتقاق فارسی 471، هوبشمان 471، تتبعات ایرانی ، دارمستتر 1 ص 7، یشتها 1:42، خرده اوستا255، کردی « xvadeاساس فقه اللغه ٔ ایرانی 1:2 ص 285»، اشکاشمی xuda، زباکی « xudaiگریرسن 84»، گیلکی xuda. در پهلوی و پازند خواتای بمعنی شاه آمده و «خواتای نامک »، یعنی «شاهنامه ». خدا در زبان فارسی بمعنی اﷲ گرفته شده . رجوع شود به خداوند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). چون لفظ خدا مطلق باشد بر غیر ذات باری تعالی اطلاق نکنند، مگر در صورتی که بچیزی مضاف شود، چون : کدخدای و ده خدا. گفته اند که خدا بمعنی خودآینده است چه مرکب است از کلمه ٔ خود و کلمه ٔ «آ» که صیغه ٔامر است از آمدن و ظاهر است که امر به ترکیب اسم معنی اسم فاعل پیدا می کند و چون حق تعالی بظهور خود بدیگری محتاج نیست ، لهذا به این صفت خواندند. (از غیاث اللغات ). پارسیان اطلاق این لفظ تنها بر خداوند تعالی کنند. بندگی «شیخ واحدی » می فرمودند که اکثر محل در اصل وضع فارسی دال معجمه بوده است که ایدون بدال مهمله می خوانند، مگر لفظ خدا که بغیر نام خداوند جل جلاله روا نیست و خدمت امیر شهاب الدین حکیم بدال مهمله می خواندند. فاما چون مرکب مستعمل باشد مانند خانه ٔ خدا، کدخدا، دولت خدا، آن هنگام اطلاق آن بر غیر خدا هم کنند و معنی آن خداوند و خداوند خانه و خداوند دولت بود. (شرفنامه ٔ منیری ). نزد یهودیان «یهوه » و بهندی خدا را «رام » می گویند و در قاموس کتاب مقدس آمده است : خدا یعنی ، از خود بوجودآمده و آن اسم خالق و جمیعموجودات و حاکم کل کاینات می باشد و او روحی است بی انتها و ازلی و در وجود و حکمت و قدرت و عدالت و کرامت بی تغییر و تبدیل و به انواع مختلفه و طرق متنوعه خود را در موجودات ظاهر می سازد. اما صفات خدایی دلالت می نماید بر این که از جمیع ممکنات کاملتر می باشد، زیرا قدوس است و لایفنی و همه جا حاضر و قادر کل و بی تبدیل و عادل و رحیم و کلیم و محب می باشد : سوی آسمان کردش آن مرد روی بگفت ای خدا این تن من بشوی از این اژغها پاک کن مر مراهمه آفرین ز آفرینش ترا.

ابوشکور بلخی .

رودکی .

فردوسی .

منوچهری .

ناصرخسرو.

ابوالفرج رونی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

خاقانی .

نظامی .

نظامی .

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

سعدی (بوستان ).

ناصرخسرو.

معناي كلمه خدا

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

سعدی (بوستان ).

(بوستان ).

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

ناصرخسرو.

(یادداشت بخطمؤلف ).

سعدی (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی (از امثال و حکم دهخدا).

؟ (امثال و حکم دهخدا).

ادیب پیشاوری (از امثال و حکم دهخدا).

(امثال و حکم دهخدا).

هاتف (از امثال و حکم دهخدا).

(از امثال و حکم دهخدا).

سنائی .

مولوی .

مولوی .

مولوی .

مولوی (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی (از امثال و حکم دهخدا).

نظامی (از امثال و حکم دهخدا).

امیر وحیدالدین مسعود.

سنائی (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی .

قیس بن خطیم .

؟ (از امثال و حکم دهخدا).

حافظ (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی (از امثال و حکم دهخدا).

مکتبی (از امثال و حکم دهخدا).

دقیقی (از امثال و حکم دهخدا).

؟ (از امثال و حکم دهخدا).

؟

فردوسی (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی (از امثال و حکم دهخدا).

سنائی (از امثال و حکم دهخدا).

فردوسی (از امثال و حکم دهخدا).

ابن رومی (از امثال و حکم دهخدا).

ناصرخسرو (از امثال حکم دهخدا).

؟ (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی .

سنائی (از امثال و حکم دهخدا).

حافظ (از امثال و حکم دهخدا).

فردوسی .

؟ (از امثال و حکم دهخدا).

ناصرخسرو (از امثال و حکم دهخدا).

فرخی (از امثال و حکم دهخدا).

ادیب پیشاوری (از امثال و حکم دهخدا).

از نفثة المصدور (از امثال و حکم دهخدا).

؟ (از امثال و حکم دهخدا).

؟ (یادداشت بخط مؤلف ).

؟ (از امثال و حکم دهخدا).

امیرمعزی (از امثال و حکم دهخدا).

عنصری (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی (از امثال و حکم دهخدا).

سعدی (از امثال و حکم دهخدا).

؟ (یادداشت بخط مؤلف ).

جویا (از آنندراج ).

سعدی .

سعدی (گلستان ).

صائب (از آنندراج ).

میر محمد افضل ثابت در مرثیه (از آنندراج ).

اسیر (از آنندراج ).

عالی (از آنندراج ).

سنجر کاشی (از آنندراج ).

فضلی جربادقانی (از آنندراج ).

باقر کاشی (از آنندراج ).

سعدی .

سعدی (طیبات ).

نظامی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

فردوسی .

نظامی .

نظامی .

سعدی (بوستان ).

؟

سعدی (گلستان ).

اسم خدا -معنای کلمه خدا -نام های خدا -واژه خدا _ادیان و مذاهب – سایر مسائل

۱۳۸۹/۱۱/۰۶


۱۵۰۶۶ بازدید

نقل مطالب در مطبوعات و نشریات با ذکر منبع بلامانع است.
اداره تبلیغ نوین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

واژهٔ خدا یا خدای از فارسی میانهٔ xwadāy به‌معنی «ارباب» و «پروردگار» و آن نیز مرتبط با واژهٔ اوستایی xᵛaδāta- ‏(𐬓𐬀𐬜𐬁𐬙𐬀) به‌معنی «قائم‌به‌خود» یا «آفریدهٔ خود» است.[۱]

واژهٔ خدا را در گذشتهٔ ادبیات به‌صورت خداوند نیز نوشته‌اند و به‌معنی مالک و صاحب و دارنده نیز به‌کار برده‌اند. اگر خداوند به‌صورت ترکیب لغوی به‌کار برده شود (ترکیب وصفی یا ترکیب اضافی یا غیره) به‌معنای مالک و صاحب و دارنده است؛ چنان‌که سعدی می‌گوید: «وگرچه به مکنت قوی‌حال بود / خداوندِ جاه و زر و مال بود»

«خداوند» و «خداوندگار» از القاب پادشاهان و حاکمان نیز بوده‌است. (خداوندگار عالم، خداوند عالم، خداوندگار ما، و غیره)[۲]

واژهٔ مرتبط فارسیِ خدیو، که هم‌معنی «خدا» ست، برگرفته از واژهٔ بلخیِ xoadēo ‏(χοαδηο، به‌معنی «ارباب») است. این واژهٔ بلخی معادل فارسی میانهٔ xwadāy و xwadāwan و سغدیِ xwtʾw است که همگی این واژه‌ها ترکیبی از دو بنِ *xwa- (به‌معنی «خود») و یکی از حالت‌های بنِ *taw- (به‌معنی «توانا بودن») هستند. سیمز ویلیامز واژهٔ بلخی را ترجمهٔ (calque) واژهٔ یونانیِ auto-kratōr ‏(αὐτοκράτωρ، به‌معنی «امپراتور») دانسته‌است که ترکیبی است از autos (به‌معنی «خود») و kratos (به‌معنی «توانایی»).[۳][۴]

واژهٔ God انگلیسی از واژهٔ نیا-ژرمنی *gudą، و آن نیز برگرفته از نیا-هندواروپایی *ǵʰuto- (به‌معنی «فراخوانی‌شده») است.
معناي كلمه خدا

این واژه ازنظر ریشه‌شناختی ارتباطی با واژهٔ good ندارد.



لفظ جلاله “الله” که آن را در فارسی به “خدا” ترجمه می کنند، اسم خاص و جامع ترین نام هاى خدا است.حضرت على (ع) در بیان معنای “الله”فرموده اند:” اللَّه مفهومش، معبودى است که خلق در او حیرانند و به او عشق مى‏ورزند، اللَّه همان کسى است که از درک چشمها، مستور است، و از افکار و عقول خلق محجوب.”

لفظ جلاله “الله” که آن را در فارسی به “خدا” ترجمه می کنند، اسم خاص و جامع ترین نام هاى خدا است. این نام جز بر خدا اطلاق نمى‏شود،  زیرا هر یک از اسامی پروردگار یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس مى‏سازد، تنها نامى که در بردارنده تمام صفات و کمالات الهى، یا به تعبیر دیگر جامع صفات جلال و جمال است همان” اللَّه” می‌‏باشد.[1]


 

“الله ” مشتق از” وله” به معنى” تحیر” است، چرا که عقل ها در ذات پاک او حیران است، چنان که در حدیثى از امیر مؤمنان على (ع) آمده است:معناي كلمه خدا


 

” اللَّه مفهومش، معبودى است که خلق در او حیرانند و به او عشق مى‏ورزند، اللَّه همان کسى است که از درک چشم ها، مستور است، و از افکار و عقول خلق محجوب.” [2]


 

گاه نیز آن را از ریشه “أله” (به معنى عبادت) دانسته‏اند، و در اصل” اَلاِله” است، به معنى” تنها معبود به حق”.


 

اسماء دیگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى کلمه” اللَّه” گفته مى‏شود به عنوان نمونه:


 

” غفور” و” رحیم” که به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى‏کند “فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ”.[3]


 

” سمیع” اشاره به آگاهى او از مسموعات، و” علیم” اشاره به آگاهى او از همه چیز است “فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ”.[4]


 

” بصیر”، علم او را به همه دیدنی ها بازگو می‌‏کند “وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ”.[5]


 

” رزاق”، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مى‏کند و” ذو القوه” به قدرت او، و” متین” به استوارى افعال و برنامه‏هاى او “إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ”.[6]


 

و بالاخره” خالق” و” بارء” اشاره به آفرینش او و” مصور” حاکى از صورتگریش مى‏باشد “ُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى”.‏[7]


 

آرى تنها” اللَّه” است که جامعترین نام خدا مى‏باشد، لذا ملاحظه مى‏کنیم در یک آیه بسیارى از این اسماء، وصف” اللَّه” قرار می‌‏گیرند هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ:” او است اللَّه که معبودى جز وى نیست، او است حاکم مطلق، منزه از ناپاکی ها، از هر گونه ظلم و بیدادگرى، ایمنى بخش، نگاهبان همه چیز، توانا و شکست ناپذیر، قاهر بر همه موجودات و با عظمت”.


 

یکى از شواهد روشن بر جامعیت این نام آن است که ابراز ایمان و توحید تنها با جمله لا اله الا اللَّه مى‏توان کرد، و جمله” لا اله الا العلیم، الا الخالق، الا الرازق” و مانند آن به تنهایى دلیل بر توحید و اسلام نیست، و نیز به همین جهت است که در مذاهب دیگر هنگامى که مى‏خواهند به معبود مسلمین اشاره کنند” اللَّه” را ذکر مى‏کنند، زیرا توصیف خداوند به اللَّه مخصوص مسلمانان است.


 


[1] تفسیر نمونه، ج ‏1، ص 21 و 22.

[2]بحار الانوار” ج3، ص222. اللَّه معناه المعبود الذى یاله فیه‏الخلق، و یؤله الیه، و اللَّه هو المستور عن درک الأبصار، المحجوب عن الاوهام و الخطرات:


[3] بقره، 226.


[4] بقره، 227.


[5] حجرات، 18.


[6] ذاریات، 58.


[7] حشر، 24.


 

آخرین پرسش ها و پاسخ ها را همه روزه در ایمیل خود مطالعه کنید

ما 15573 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و استفاده از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز است.

آفریننده جهان، مالک، صاحب. [خوانش: (خُ) [په.] (اِ.)]

نقاشی های کودکانه با موضوع بهداشت فردی و شستن دست ها

4 تست هوش ریاضی و اعداد همراه با پاسخ

اسامی نامهای پرطرفدار دختر و پسر در کل سال ۱۳۹۹

غذاهای ممنوعه سگ ها و حیوانات خانگی کدامند؟

معناي كلمه خدا

فروش رول نایلون ضربه گیر

اسامی بازیگران سریال بیدار باش در حل جدول

چگونگی حل جدول سودوکو به صورت جامع و کامل

حل جدول سودوکو چه فایده ای برای ما دارد ؟

معماهای جالب مخصوص افراد متفکر

فهرست کلماتی که با حرف چ شروع می شود در حل جدول | راهنمای حرف چ در جدول

آشنایی با شیوه حل سودوکوی چهارقلو + قانون حل

عکس و متن آغاز هفته و شروع شنبه ای مثبت

ساعت شروع و پایان طرح ترافیک شنبه 16 اسفند 99 | وضعیت طرح ترافیک امروز

آمار کشته شدگان و مبتلایان به ویروس کرونا در ایران و جهان شنبه 16 اسفند 1399

تعبیرخواب من چیه؟ | تعبیر خواب شما توسط معبر جدول یاب

معناي كلمه خدا
معناي كلمه خدا
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *