معنی کلمه سرنجه

استان لرستان به دلیل تاریخ و فرهنگ بومی خاص از سنت‌های زیادی برخوردار است؛ سنت‌هایی که ریشه در باور و اعتقاد مردم این سرزمین دارد. سنت‌هایی که گاه مردم این منطقه را در سراسر استان چنان به هم نزدیک کرده که پیوندهایی براساس همین آیین‌ها به وجود آمده و دل‌ها را یکی ساخته است.معنی کلمه سرنجه

لرستان به سبب شرایط آب و هوایی و کوهستانی بودن خود، محل ییلاق و قشلاق ایل‌‌ها و عشایر استان‌های اطراف است .به طور کلی عشایر ایران که معیشت و آداب و رسوم خاص خود را دارند در ایران یکی از جذاب ‌ترین شیوه‌‌های زندگی اجتماعی به شمار می‌‌آیند. عشایر و طایفه‌‌های لرستان به دو بخش لر و لک تقسیم می‌شوند که از نظر لهجه، سنن، آداب و رسوم و برخی مسائل مذهبی با یکدیگر تفاوت دارند. ناف(ناف بری)، نامزدی(دستگیرو)، سنجش عروس(سرنجه گیرو)، شیرینی نامزدی(شیرینی حرونی)، توافق قرارداد بین خانواده عروس و داماد(دس بوسو)، حنابندان و غیره از مراسمی هستند که در شهرهای مختلف استان اجرا می‌شوند.

با توجه به قدمت لرستان در اجرای آداب و رسوم چه در مراسم و چه در روزهای خاصی چون شب یلدا و ایام نوروز در یک دهه اخیر بسیاری از این سنت‌ها با آمدن تکنولوژی به دست فراموشی سپرده شده اند. این در حالی است که گرد فراموشی سنت‌ها در زندگی مردم این دیار صمیمیت ها، دور هم جمع شدن‌ها و گرمای محبت‌ها را تا حدودی در بین خانواده‌ها کمرنگ کرده است. اگر فرهنگ بومی از طریق آموزش‌های خانواده‌ها و نهادهای مربوط آموزش داده و تقویت شود، کارکرد مثبت و مطلوب خود را در جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی حفظ خواهد کرد. به طوری که سیر شتابان رشد تکنولوژی و فرهنگ مدرن باعث از بین رفتن سنت‌ها نخواهد شد.

یکی از مراسم های قبل از ازدواج سرنجه گیرو است. واژه سرنجه در زبان لری به معنی سنجد است .هنگامی که دختری در لرستان به سن ازدواج رسید و به مناسبت های مختلف از سوی خانواده ها و اقوام و آشنایان به عنوان دختر دم بخت به دیگران معرفی و پیشنهاد گردید ، زنان بزرگ فامیل  از طرف خانواده ی  داماد به بهانه های مختلف به منزل دختر دم بخت می روند تا ضمن دیدن از نزدیک با شگردهای خاص  ، او را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند . این مرحله در اصطلاح لری سرنجه گیرو (Serenje Giro) نامیده میشود .

کلیه حقوق متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می باشد. | هرگونه برداشت مطالب با ذکر منبع بلامانع است. | آخرین بروز رسانی : ۱۴۰۰/۰۱/۱۱

پیاده سازی توسط شرکت سپهر افزار ایرانیان

سرنجه. [س ِ رِ ج ِ] (اِخ) دهی از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد. دارای 393 تن سکنه. آب آن از قنات، محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

سرنجه. [س ِ رِ ج ِ] (اِخ) دهی از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. دارای 212 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

سرنجه. [س ِ رِ ج ِ] (اِخ) دهی ازدهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. دارای 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و چاه. ساکنین از طایفه ٔ ابوالوفائی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

جدولیاب پنجشنبه 12 فروردین 1400

آمار کشته شدگان و مبتلایان به ویروس کرونا در ایران و جهان پنجشنبه 12 فروردین 1400معنی کلمه سرنجه

تقویم نجومی امروز پنجشنبه 12 فروردین 1400

دانلود قسمت اول مسابقه‌ استعدادیابی موسیقی‌ بندبازی

اسامی بازیگران فیلم هفته ای یکبار آدم باش در حل جدول

معنی نام سهیل و فراوانی آن در ثبت احوال + عکس پروفایل نام سهیل

مازهای مخصوص کودکان برای سرگرمی و تاثیر آن بر هوش

کاشت شاتره در منزل به چه صورت انجام می شود؟

تست هوش علامت سوال تصویری ، جایگزین چه نقاطی را بگذاریم؟

دانلود اولین قسمت برنامه شباهنگی با اجرای حامد آهنگی 11 فروردین 1400

احمد گنجی گوینده و صداپیشه رادیو که بود؟ + علت فوت

ساعت دقیق پخش و تکرار سریال الکس رایدر از شبکه امید

اسامی بازیگران فیلم سینمایی یدو در حل جدول

نقدشونده ترین بازار سرمایه در سال 1400 کدام است؟

جزئیات بروز عوارض شدید واکسن کرونای روسی در برخی ایرانی ها از زبان دکتر مینو محرز

سرنجه . [ س ِ رِ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد. دارای 393 تن سکنه . آب آن از قنات ، محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).

معنی کلمه سرنجه

سرنگون . [ س َ ن ِ ] (ص مرکب ) نگون سر. واژگون . (آنندراج ). واژون افتاده . سرازیر :
سراسر همه دشت شد رود خون
یکی بی سر و دیگری سرنگون .

فردوسی .

بهر سو سری بود در خاک و خون
تن بدسگالان همه سرنگو – توضیحات بیشتر درباره سرنگون

سرنق . [ س َ ن َ ] (اِخ ) (سارنه ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش سلماس شهرستان خوی . دارای 430 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ زولا. محصول آن غلات ، حبوبات ، بزرک . شغل اهالی زراعت ، گله داری است . (از فرهنگ – توضیحات بیشتر درباره سرنق

سرنگیدن . [ س َ رَ دَ ] (مص ) گرو بستن و شرط کردن . || درهم آمیختن . || خندیدن و خنده کردن . || جواب و سؤال . (ناظم الاطباء).
– توضیحات بیشتر درباره سرنگیدن

سرنای . [ س ُ ] (اِ) نای رومی است که سرنا باشد. (برهان ). و این مخفف سورنای است ، چه سور بمعنی شادی است . (غیاث اللغات ). نای که در جشن و سور نوازند، در اصل سورنای بوده . (رشیدی ). صفاره . یراع . (مفا – توضیحات بیشتر درباره سرنای

سرنج . [ س َ رَ ] (اِ) دوایی است که آن را سیلقون (سلیقون ) گویند و در جراحات به کار آید و نفع دهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
– توضیحات بیشتر درباره سرنج

سرنباق . [ س ُ رُم ْ ] (ع اِ) نوعی از ماهی کوچک فلس دار. (دزی ج 1 ص 650).
– توضیحات بیشتر درباره سرنباق

معنی کلمه درنجه سرنجه در گویش زبان مازندرانی ترجمه دیکشنری از سایت جوابگو دریافت کنید.

جواب : کوفته و خسته.

0