کلمه ی بیخیال به انگلیسی

خواص دارویی و گیاهی

کلمه ی بیخیال به انگلیسی
کلمه ی بیخیال به انگلیسی

Copy Right By 2016 – 1395

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “بی خیال” عبارت است از thoughtless, unintentional.

عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “بی خیال” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:

thoughtless, unintentional

qualm

awkwardness , discomfort , inconvenience , inquietude , irritation , matter , stew , unease , uneasiness , unrest , upset , worry

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

fancy , ideal , imagination , nonentity , notion , phantasm , phantom , vision

complaint

complain

magic lantern

capricious, fickle

imaginative

dreamy , fancy , imaginative , sentimental

نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “بی خیال” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “بی خیال” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “بی خیال” نقش تعیین کننده ای دارد.

نکته 2– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “بی خیال” به انگلیسی منعکس شود.

زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا

1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “بی خیال” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “بی خیال” می گویند.

2- و ترجمه محتوایی عبارت “بی خیال” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.

نکته 3– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “بی خیال” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.)
پس در انتخاب معادل انگلیسی “بی خیال” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.

نکته 4– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد:
مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.

جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “بی خیال” هم آیا این موضوع صدق می کند؟

پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.

بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.

– معنی متناسب با متن را پیدا کنید:

همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود.

این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی thoughtless, unintentional برای عبارت فارسی “بی خیال” صدق می کند؟

– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.

گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.

– انگلیسی جنسیت ندارد:

در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.

بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.

پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “بی خیال” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.

– در زبان انگلیسی افعال صرف نمی شوند:

در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.

صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “بی خیال” سبب می شود کار شما ساده گردد.

– تلفظ انگلیسی:

تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.

به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.

در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.

– زمان ها:

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.

این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.

– افعال عبارتی:

افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.

– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی

معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.

– انواع ضمایر:

در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.

– برخی کلمات معادل فارسی ندارند:

معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.

در واقع بیان معادل فارسی “پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.

– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟

آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.

– حروف تعریف:

در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.

استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.

– حروف اضافه:

ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.

گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).

– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.

طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.

مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.

– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “بی خیال” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.

همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “بی خیال” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “بی خیال” بوجود آمده اند.

شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و …

در صورتیکه این مطلب برای شما مفید بود، به ما امتیاز بدهید.

کسب درآمد دلاری از گوگل با حسام عالمیان

© کپی رایت 2017 – 2021, کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان

en

calm yourself down (imperative)

نظرت چیه چند هفته رو بیخیال بشی

Why don’t you take it easy for a couple weeks?


Tools


About

کلمه ی بیخیال به انگلیسی


Stay in touch

Ahmad Osmani

06/04/2017
Idioms

Leave a comment
8,504 Views

Idiom #156

اصطلاح ۱۵۶:

What do I care?

بیخیالش!

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

در فرهنگ فارسی معین این معانی برای “بی خیال شدن” ذکر شده است:

۱ – بی فکر، بی اندیشه . ۲ – غافل . ۳ – بی غم ، لاقید.

در واقع کسی که بیخیال چیزی می شود یعنی نسبت به آن چیز خاص فکر نمی کند و انرژی خود را صرف فکر کردن و یا نگرانی و احتمالا اعصاب خرد شدن بابت آن چیز بخصوص نمی کند. به عبارت ساده تر می توان گفت کسی که نسبت به چیزی بی خیال است، یعنی نسبت به آن نگرانی ندارد و فشاری بابت آن موضوع خاص به خود وارد نمی کند. این اصطلاح زمانی استفاده می شود که کسی در حال صحبت کردن در مورد چیزی باشد که برای او اهمیت زیادی نداشته باشد و یا او نمی خواهند به آن اهمیت بدهد. بی خیال شدن نسبت به چیزی یعنی نسبت آن فکر نکردن و غم نخوردن که اغلب می تواند باعث آرامش فکری و جسمی گردد.

در زبان انگلیسی برای این مفهوم معادل های زیادی وجود دارد و عبارت های کاربردی زیادی هستند که این معنی و مفهوم را با خود دارند. از جمله این عبارت های اصطلاحی کاربردی می توان به این موارد زیر اشاره کرد:

Never mind – forget it – Take it easy – no biggie – Let it go – What do I care?

که ما در اینجا به ذکر توضیحاتی در مورد اصطلاح آخر (What do I care) می پردازیم:

فعل care در زبان انگلیسی به معنی بیم ، دلواپسى ، غم ، و یا پروا داشتن  و غم خوردن است. و معنی کلی عبارت اصطلاحی ” What do I care ” که به صورت یک جمله پرسشی انتقادی می باشد را می توان به صورت “چرا باید نگران باشم” بیان کرد.  برای روشن شدن بیشتر مفهوم این اصطلاح،  به معنی و توضیحات بکار رفته برای آن در فرهنگ لغت (دیکشنری) و البته مثال های مربوطه توجه کنید:

What do I care? :

Why should that interest me? Why should I be concerned?

چرا باید به آن علاقمند باشم؟ چرا باید به من ربط داشته باشد؟

Don’t care at all, ‘it’ doesn’t concern you.

اصلا نگران نباشید ، به شما مربوط نیست.

What do I care with just few problems in the company?

چرا من باید با داشتن کمی مشکل در شرکت، نگران باشم؟ (چرا بیخیال این مشکلات محدود شرکت نشم؟)

عبارت های دیگری که در بالا به عنوان معادل اصطلاح ” بی خیال شدن” ذکر شده اند همگی دارای معنا و مفهوم مشابه و مشترکی برای این عبارت اصطلاحی می باشند ولی با این حال معنی اختصاصی تر و ظاهری هر کدام را به صورت جداگانه در زیر آورده ایم:

 

Never mind

Forget it

Take it easy

No biggie

Let it go

 

…………………………………………………………………………………………………

برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط،  اینجا را کلیک کنید

برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی،  اینجا  را کلیک کند

Tags English E-Learning English Idiom English Idioms English Proverb idiom idioms Listening Proverb Reading slang Speaking What do I care Writing آموزش آنلاین زبان انگلیسی آموزش اصطلاحات آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی آموزش زبان انگلیسی آموزش ضرب المثل های زبان انگلیسی اصطلاح اصطلاحات زبان انگلیسی بیخیالش ضرب المثل انگلیسی

01/30/2019

12/30/2018

12/12/2018

11/24/2018

11/18/2018

11/09/2018

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Comment

Name *

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

Email *

Website

CAPTCHA Code *

Currently you have JavaScript disabled. In order to post comments, please make sure JavaScript and Cookies are enabled, and reload the page. Click here for instructions on how to enable JavaScript in your browser.

Δdocument.getElementById( “ak_js” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );

Translating, Interpreting, Proofreading, Editing, … 
For many languages like : English – Farsi – Kurdish – Arabic – Turkish – Azerbaijani- Dari , … 
Click to see more details

آموزش مکالمه زبان انگیسی به صورت آنلاین و ویدیو چت. برای دیدن جزئیات بیشتر کلیک کنید

کدینگ لغات کتاب 504 به صورت کاملا رایگان که در خیلی از سایت ها و اپلیکیشن ها به فروش می رسد. برای دیدن و مطالعه آنها کلیک کنید. 

برای دیدن لیست مربوط به اصطلاحات و ضرب المثل ها و توضیحات مربوطه کلیک کنید

 

1
general::
unperturbed, laid-back, thoughtless, phlegmatic, undisturbed, imperturbable, untroubled


transnet.ir

en

calm yourself down (imperative)

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

کلمه بیخیال به انگلیسی

ترجمه و معنی انگلیسی کلمه و یا عبارت یا اصطلاح فارسی “بی خیال” عبارت است از thoughtless, unintentional.

عبارت های فارسی دیگر که معادل یا مشابه عبارت فارسی “بی خیال” هستند و یا کلمات این عبارت را دارند نیز در ذیل به همراه معادل انگلیسی آنها، برای شما آورده شده است:

awkwardness , discomfort , inconvenience , inquietude , irritation , matter , stew , unease , uneasiness , unrest , upset , worryکلمه بیخیال به انگلیسی

نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “بی خیال” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “بی خیال” یک عبارت و اصطلاح فارسی عامیانه است و یا رسمی و یا تخصصی است. این موضوع در انتخاب معادل انگلیسی “بی خیال” نقش تعیین کننده ای دارد.

نکته 2– زمانی که قرار است متن فارسی را به انگلیسی ترجمه کنید، حتما لازم نیست همیشه عین ترجمه فارسی “بی خیال” به انگلیسی منعکس شود.

زیرا یک متن مخصوصاً متن تخصصی می تواند به صور مختلف ترجمه شود. مثلا

1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت “بی خیال” را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت “بی خیال” می گویند.

2- و ترجمه محتوایی عبارت “بی خیال” به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی ندارد و مفهوم را به دقت و به درستی ترجمه می کند و تازه در نوشته های تخصصی بیشتر کاربرد دارد.

نکته 3– در فارسی بدلیل عدم اعراب گذاری روی حروف در کلمات ممکن است در نوشته یکی باشند ولی در تلفظ و معنی یکسان نباشد. مثلاً “پر” در یک نوشته می تواند به معنی ” پَر پرنده ” باشد و یا ” پُر “. (حتی همین عبارت “بی خیال” نیز ممکن است جور دیگری تلفظ شود که معنای متفاوتی داشته باشد.)
پس در انتخاب معادل انگلیسی “بی خیال” دقت کنید که در متن مبدا و اصلی معنی واژه ها به چه صورت است تا در ترجمه انگلیسی آن دچار اشتباه نشوید.

نکته 4– ترجمه فارسی به انگلیسی در متون تخصصی ظرافت خاصی را می طلبد:
مثلاً “پیش پرداخت” را می توان به صورت “prepayment” و همچنین “advnace payment” ترجمه نمود. در نوشته های انگلیسی ترجمه دوم شایع و رساست.

جستجو در متون تخصصی خارجی موضوع را روشن می کند و مفهوم نگارش ما را در ذهن خواننده انگلیسی زبان بهتر منتقل می کند. در خصوص ترجمه انگلیسی کلمه یا اصطلاح “بی خیال” هم آیا این موضوع صدق می کند؟

پس بهترین راه در ترجمه کردن معنی از فارسی به انگلیسی خصوصاً در مباحث تخصصی، چک کردن معنای دقیق انگلیسی به انگلیسی کلمات خصوصاً در دیکشنری تخصصی آن موضوع می باشد.

بطور کلی زمانیکه می خواهید متن یا عبارتی را از فارسی به انگلیسی ترجمه و معنی کنید نکات ذیل را حتماً مدنظر خود قرار دهید.

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی “قسم” و “فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود.

این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود. آیا این موضوع در خصوص ترجمه انگلیسی thoughtless, unintentional برای عبارت فارسی “بی خیال” صدق می کند؟

– انگلیسی مدرن صرف فعل ندارد و بیشتر به واسطه استفاده از فعل های کمکی و تغییر ساختار جمله عبارات و معانی پیچیده را می رساند.

گذشته از اختلافات کوچک در تلفظ، نکات کوچک گرامری و انتخاب واژه های تا حدی متفاوت زبان انگلیسی در مناطق مختلف جهان به یک شکل صحبت می شود و انگلیسی زبان های جهان به سادگی میتوانند از طریق این زبان با هم ارتباط برقرار کنند.

در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند. برخلاف نزدیکترین زبان ها به این زبان یعنی آلمانی و فرانسه که هر دو دارای جنسیت برای اسامی هستند در انگلیسی چنین قاعده ای نداریم. جنسیت اسامی تنها محدود به زبان های آلمانی و فرانسه نیست.

بخش بزرگی از زبان ها مانند تمام زبان های شرق اروپا (روسی و بیشتر زبان های اسلوایی)، زبان عربی و زبان های نزدیک به آن، زبان اسپانیایی و زبان های نزدیک به آن دارای جنسیت برای اسامی هستند.

پس در ترجمه فارسی به انگلیسی “بی خیال” از این منظر کار شما بسیار ساده می شود.کلمه بیخیال به انگلیسی

در زبان انگلیسی افعال تقریبا صرف نمی شوند. این موضوع هم برخلاف بخش بزرگی از زبان ها از جمله آلمانی، فرانسه، روسی، عربی، اسپانیایی و حتی فارسی است.

صرف نشدن فعل ها، استفاده از آنها را در جمله بسیار ساده می کند؛ که این موضوع در ترجمه انگلیسی “بی خیال” سبب می شود کار شما ساده گردد.

تلفظ در زبان انگلیسی یکی از اولین نکاتی است که توجه شما را جلب می کند. بر خلاف فارسی در انگلیسی کلمات الزاما به آن صورتی که گفته می شوند نوشته نمی شوند و این سبب اشتباهاتی خصوصا برای زبان آموزان مبتدی می شود.

به این نوع از کلمات با تلفظ یکسان و املای متفاوت در زبان انگلیسی، Similar Words گفته می شود.

در واقع انگلیسی ساختار یکپارچه ای برای تلفظ واژه ها ندارد. به همین دلیل باید تلفظ واژه ها را به صورت جداگانه حفظ کنید. این موضوع در طول یادگیری لیست واژه های ضروری زبان انگلیسی بسیار با اهمیت است.

بیشتر زمان ها یا tenses در زبان انگلیسی تقریبا فاقد معادل و ترجمه فارسی هستند. یعنی مثلا زمان حال ساده را نمی تواند با با هیچ یک از زمان ها در فارسی معادل کرد.

این موضوع برای زمان هایی مثل زمان حال کامل به مراتب بیشتر به چشم می آید. یادگیری معنای دقیق این زمان ها از طریق تمرین ممکن خواهد بود.

افعال عبارتی یا phrasal verbs که اصطلاحاً به آن ها افعال دوکلمه ای نیز گفته می شود، افعالی هستند که از ترکیب حرف اضافه با یک فعل ساخته می شوند و معنایی کاملا متفاوت نسبت به فعل اصلی دارند. این افعال در فارسی معادل ندارند و در ابتدا برای فارسی زبان ها گیج کننده به نظر می رسند. لیست مهمترین افعال عبارتی (دوکلمه ای) Phrasal Verbs زبان انگلیسی را می توانید در EnglishVocabulary.ir مشاهده نمائید.

– ریشه کلمات، پسوندها و پیشوندهای زبان انگلیسی

معمولاً دانستن ریشه کلمات انگلیسی، دانستن لیست پسوندهای انگلیسی و لیست پیشوندهای انگلیسی کمک بزرگی به یادگیری زبان انگلیسی می کند و به طور فزاینده ای سبب افزایش دامنه واژگان زبان انگلیسی در فرد می شود.

در زبان انگلیسی برای حالت فاعلی، مفعولی و ملکی ضمایر شخصی متفاوتی داریم که معادل فارسی ندارند. البته یادگیری این ضمایر معمولا خیلی سخت نیست و با کمی تمرین می توانید به آنها مسلط شوید.

معادل، ترجمه و معنی مناسب فارسی برای برخی از کلمات انگلیسی گاهاً وجود ندارد یا هنوز برای آن کلمه ای ساخته نشده است. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیوتر را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد.

در واقع بیان معادل فارسی “پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه علمی رعایت کنید.

– آیا می توان به این راحتی یک متن تخصصی فارسی (مثل مقاله فارسی، پایان نامه فارسی، کتاب تخصصی فارسی و …) را به متن انگلیسی تبدیل کرد؟

آیا با دانش زبانی دست و پا شکسته می توان دل به دریای متون تخصصی زد؟ بله، تبدیل متن انگلیسی به فارسی راحت تر است، اما اگر قرار است متن، ترجمه فارسی به انگلیسی شود، آنجاست که توان علمی، میزان آشنایی به زبان انگلیسی و دقت نظر مترجم اهمیت زیادی پیدا می کند.

در زبان فارسی ما برای حالت معرفه حرف تعریف نداریم. در حالی که در انگلیسی حرف تعریف the نشان دهنده معرفه بودن یک اسم است. این تفاوت باعث ناآگاهی بسیاری از فارسی زبانان از نحوه استفاده از حرف تعریف the در زبان انگلیسی می شود.

استفاده نابه جا این حرف تعریف در بین زبان آموزان و مترجمین مبتدی بسیار رایج است. با گذشت زمان به استفاده درست از حرف تعریف عادت می کنید.

ساختار استفاده از حروف اضافه در فارسی و انگلیسی تا حد زیادی متفاوت است. در واقع حروف اضافه بین این دو زبان قابل معادل سازی نیستند.

گاهی در یک جمله فارسی از حرف اضافه استفاده می کنیم در حالی که در معادل انگلیسی همین جمله هیچ حرف اضافه ای وجود ندارد (برعکس این موضوع هم زیاد اتفاق می افتد.).

– همواره سعی کنید در مکالمه و یا ترجمه فارسی به انگلیسی، از ساختار و کلماتی استفاده نمائید که خود افراد انگلیسی زبان (نیتیو) آن ساختار و کلمات را بکار می برند.

طبیعی است که برای این هدف لازم است شخص ترجمه کننده آنقدر متن انگلیسی خوانده باشد و نسبت به کالوکیشن ها و همایندهای زبان انگلیسی آشنا باشد تا بتواند به مانند انگلیسی زبان های نیتیو، مفهوم را منتقل کند.

مجدداً تاکید میکنیم که صرفاً با ابتکار و خلاقیت های شخصی، بدون تسلط به کالوکیشن های زبان انگلیسی به هیچ وجه این امر میسر نخواهد بود.

– امروزه با پیشرفت دانش و تکنولوژی، استفاده از ترجمه ماشینی فارسی به انگلیسی “بی خیال” نظیر ترجمه عبارت و متن با گوگل ترنسلیت Google Translate توسط عده ای، زیاد به چشم میخورد.

همچنین بروز و ظهور نرم افزارهای ترجمه انگلیسی “بی خیال” و اخیراً نیز اپلیکیشن های اندروید و اپلیکیشن های ios برای ترجمه فارسی به انگلیسی عبارت “بی خیال” بوجود آمده اند.

شاید بتوان برای استفاده روزمره در محاوره های انگلیسی و یا در زمان آموزش از این ابزارها استفاده نمود و به آن ها بسنده کرد، ولی در ترجمه هایی که قرار است در محیط ها رسمی نظیر جلسات کاری، پرزنت و ارائه در سمینارها و نمایشگاه ها، بستن قراردادهای تجاری، ترجمه و سابمیت مقالات علمی و تخصصی در مجلات و نشریات خارجی، ترجمه کتاب های تخصصی و پایان نامه ها و …

در صورتیکه این مطلب برای شما مفید بود، به ما امتیاز بدهید.

© کپی رایت 2017 – 2021, کلیه حقوق محفوظ است | طراحی شده توسط حسام عالمیان

من توی فیلم‌های سینمایی عبارت ‘Come on’ رو خیلی شنیدم. به نظرم بیشتر از این عبارت استفاده می‌کنن.

البته ‘Come on’ دو تا معنی رایج داره: 1) زود باش، یالا، عجله کن 2) بی‌خیال

A: she got a perfect dress

B: No. I don’t think so.

A: Sure, it is .look at the flashy color.

B: Coooomeeeee Onnnnnnnnnکلمه بیخیال به انگلیسی

به معنی مکالمه بالا دقت کنید :

A: اون لباس خیلی خوبی داره

B: نه.فکر نمیکنم.

A: چرا خیلی خوبه.به رنگ براقش نیگا کن.

B: بیخیال ل ل ل ل ل

در سایت چی میگن صد ها نفر به شما
در ترجمه جملات یا
اصطلاحات فارسی به انگلیسی و
ترجمه فارسی اصطلاحات
تکنیکی انگلیسی کمک میکنند .

app chiMigan اپ چی‌ میگن

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در
تبدیل جملات فارسی
به انگلیسی، تبدیل اصطلاح
های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی
چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی،
آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن
معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی
انگلیسی است.

1
general::
unperturbed, laid-back, thoughtless, phlegmatic, undisturbed, imperturbable, untroubled

thoughtless, unintentional, airy, freewheeling, frivolous, happy-go-lucky, insouciant, light, lightheaded

مهم نیست زبانت چقدر خوبه، هر مقاله‌ی تخصصی رو میتونی با #ترجمیار ترجمه کنی. آزمایشش تا ۲۰۰۰ کلمه رایگانه!

موتور محاوره ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۳۰ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل زیرنویس فیلم‌ها است و مجموعه‌ای از رمان‌ها، و داستان‌های ترجمه‌شده نیز در این پیکره گردآوری‌شده‌اند.تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۱۲ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.کلمه بیخیال به انگلیسی

از آنجایی که زبان محاوره فارسی بسیار متفاوت از زبان رسمی است موتور ترجمه محاوره به صورت کاملا مستقل از موتور رسمی آموزش داده شده در ابتدای درخواست شما رسمی یا محاوره بودن متن به صورت خودکار توسط سیستم شناسایی شده و مناسب‌ترین موتور برای آن انتخاب می‌شود.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت استاز همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.

موتور رسمی ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۶۵ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل اخبار گردآوری و ترجمه‌شده از خبرگزاری‌های معتبر نظیر cnn، bbc، reuters و مجلات خارجی در طول سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گردآوری شده است. بخش دیگری از این پیکره با انتخاب جملات ترجمه‌شده از سایت ویکی‌پدیا آماده شده و بخشی دیگر از آن به مقالات علمی و تخصصی اختصاص داده‌شده است.

تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۲۵ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت است از همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.

ترجمه‌ی متنی که وارد کردید ثانیه طول کشیده است. این یعنی بطور متوسط ثانیه برای هر کلمه زمان سپری شده است.

با این حساب، ترجمه‌ی یک پست از یک وبلاگ خارجی (که حدوداً ۵۰۰ کلمه دارد) مجموعاً ثانیه طول می‌کشد. این را با یک مترجم انسان مقایسه کنید!

با کمک ماشین شما هم می‌توانید با سرعتی بیش از سرعت یک مترجم حرفه‌ای ترجمه‌های باکیفیت قابل‌قبول داشته باشید. کافیست از سرویس کمک مترجم «ترجمیار» استفاده کنید و خودتان ترجمه کنید

برای سهولت بیشتر در استفاده از ترگمان، می‌توانید از برنامک آن استفاده کنید.

این وبسایت جهت ارائه تجربه بهتر و بارگذاری سریعتر از کوکی استفاده می‌کند. (بیشتر بخوانید)


Ahmad Osmani

06/04/2017
Idioms

Leave a comment
7,757 Views

کلمه بیخیال به انگلیسی

در فرهنگ فارسی معین این معانی برای “بی خیال شدن” ذکر شده است:

۱ – بی فکر، بی اندیشه . ۲ – غافل . ۳ – بی غم ، لاقید.

در واقع کسی که بیخیال چیزی می شود یعنی نسبت به آن چیز خاص فکر نمی کند و انرژی خود را صرف فکر کردن و یا نگرانی و احتمالا اعصاب خرد شدن بابت آن چیز بخصوص نمی کند. به عبارت ساده تر می توان گفت کسی که نسبت به چیزی بی خیال است، یعنی نسبت به آن نگرانی ندارد و فشاری بابت آن موضوع خاص به خود وارد نمی کند. این اصطلاح زمانی استفاده می شود که کسی در حال صحبت کردن در مورد چیزی باشد که برای او اهمیت زیادی نداشته باشد و یا او نمی خواهند به آن اهمیت بدهد. بی خیال شدن نسبت به چیزی یعنی نسبت آن فکر نکردن و غم نخوردن که اغلب می تواند باعث آرامش فکری و جسمی گردد.

در زبان انگلیسی برای این مفهوم معادل های زیادی وجود دارد و عبارت های کاربردی زیادی هستند که این معنی و مفهوم را با خود دارند. از جمله این عبارت های اصطلاحی کاربردی می توان به این موارد زیر اشاره کرد:

Never mind – forget it – Take it easy – no biggie – Let it go – What do I care?

که ما در اینجا به ذکر توضیحاتی در مورد اصطلاح آخر (What do I care) می پردازیم:

فعل care در زبان انگلیسی به معنی بیم ، دلواپسى ، غم ، و یا پروا داشتن  و غم خوردن است. و معنی کلی عبارت اصطلاحی ” What do I care ” که به صورت یک جمله پرسشی انتقادی می باشد را می توان به صورت “چرا باید نگران باشم” بیان کرد.  برای روشن شدن بیشتر مفهوم این اصطلاح،  به معنی و توضیحات بکار رفته برای آن در فرهنگ لغت (دیکشنری) و البته مثال های مربوطه توجه کنید:

چرا باید به آن علاقمند باشم؟ چرا باید به من ربط داشته باشد؟

چرا من باید با داشتن کمی مشکل در شرکت، نگران باشم؟ (چرا بیخیال این مشکلات محدود شرکت نشم؟)

عبارت های دیگری که در بالا به عنوان معادل اصطلاح ” بی خیال شدن” ذکر شده اند همگی دارای معنا و مفهوم مشابه و مشترکی برای این عبارت اصطلاحی می باشند ولی با این حال معنی اختصاصی تر و ظاهری هر کدام را به صورت جداگانه در زیر آورده ایم:

…………………………………………………………………………………………………

برای دیدن سایر اصطلاحات و لیست پست های مرتبط،  اینجا را کلیک کنید

برای دیدن پست های مربوط به ضرب المثل های انگلیسی،  اینجا  را کلیک کند

Tags English E-Learning English Idiom English Idioms English Proverb idiom idioms Listening Proverb Reading slang Speaking What do I care Writing آموزش آنلاین زبان انگلیسی آموزش اصطلاحات آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی آموزش زبان انگلیسی آموزش ضرب المثل های زبان انگلیسی اصطلاح اصطلاحات زبان انگلیسی بیخیالش ضرب المثل انگلیسی

کلمه بیخیال به انگلیسی

CAPTCHA Code *

Currently you have JavaScript disabled. In order to post comments, please make sure JavaScript and Cookies are enabled, and reload the page. Click here for instructions on how to enable JavaScript in your browser.

Translating, Interpreting, Proofreading, Editing, … 
For many languages like : English – Farsi – Kurdish – Arabic – Turkish – Azerbaijani- Dari , … 
Click to see more details

آموزش مکالمه زبان انگیسی به صورت آنلاین و ویدیو چت. برای دیدن جزئیات بیشتر کلیک کنید

کدینگ لغات کتاب 504 به صورت کاملا رایگان که در خیلی از سایت ها و اپلیکیشن ها به فروش می رسد. برای دیدن و مطالعه آنها کلیک کنید. 

برای دیدن لیست مربوط به اصطلاحات و ضرب المثل ها و توضیحات مربوطه کلیک کنید

کلمه بیخیال به انگلیسی0

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

©
2021 (کامل متن)

با نیروی وردپرس

من توی فیلم‌های سینمایی عبارت ‘Come on’ رو خیلی شنیدم. به نظرم بیشتر از این عبارت استفاده می‌کنن.

البته ‘Come on’ دو تا معنی رایج داره: 1) زود باش، یالا، عجله کن 2) بی‌خیال

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

A: she got a perfect dress

B: No. I don’t think so.

A: Sure, it is .look at the flashy color.

B: Coooomeeeee Onnnnnnnnnهیچی بیخیال به انگلیسی

به معنی مکالمه بالا دقت کنید :

A: اون لباس خیلی خوبی داره

B: نه.فکر نمیکنم.

A: چرا خیلی خوبه.به رنگ براقش نیگا کن.

B: بیخیال ل ل ل ل ل

در سایت چی میگن صد ها نفر به شما
در ترجمه جملات یا
اصطلاحات فارسی به انگلیسی و
ترجمه فارسی اصطلاحات
تکنیکی انگلیسی کمک میکنند .

app chiMigan اپ چی‌ میگن

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در
تبدیل جملات فارسی
به انگلیسی، تبدیل اصطلاح
های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی
چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی،
آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن
معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی
انگلیسی است.

آدرس کانال های رسمی تلگرام موسسه آموزش زبان اندیشه پارسیان به شرح زیر است:

کانال تلگرام عمومی موسسه:

کانال تلگرام عمومی موسسه زبان انديشه پارسيان

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

کانال تلگرام زبان آلمانی موسسه:

کانال تلگرام زبان آلمانی موسسه زبان انديشه پارسيان

هیچی بیخیال به انگلیسی

خیلی وقته همدیگر را ندیده ایم. (پارسال دوست امسال آشنا)

سلام، جو. پارسال دوست، امسال آشنا. خیلی وقته ندیدمت

البته که می تونی از ماشین من استفاده کنی. مشکلی نیست.

اگر نمی خواهی با من بیایی، اشکالی نداره. راحت باش.

هیچی بیخیال به انگلیسی

ما همگی تصمیم گرفته ایم این خانه را به یک بساز بفروش، بفروشیم

صورتحساب پای منه. نمی ذارم تو پول بدی. غیر ممکنه

بسه دیگه! حرفاتو باور نمی کنم. داری یه مشت دروغ تحویل من میدی.

باشه، تو راه خودته برو منم راه خودمو میرم. قبوله؟

باور بشه یا نه، تو تنها آدمی هستی که بهش اعتماد دارم.

دلم می خواد قبل از آنکه غزل خداحافظی را بخونم دنیا را ببینم.

من شیرینی خورم. نمی توانم جلوی شیرینی خوردنم را بگیرم.

چیزی که ازش متنفرم اینه که مجبور بشم تو صف بایستم.

اگر یه دفعه دیگه دیر سر کارم برم، رئیسم با لگد بیرونم می کنه.

 بسیار خوش آمدید!از شما دعوت می‌شود که از بخشهای آموزشی و مطالب مفید و نکته‌های ارزشمند بیان شده در سایت انگلیسی مثل آب خوردن دیدن و استفاده فرمایید.

هیچی بیخیال به انگلیسی

 وقتي چيزي رو به سمت کسي پرتاب ميکنيم براي عذر خواهي اين اصطلاح رو ميگيم

هیچی بیخیال به انگلیسی

 اين اصطلاح براي فردي استفاده ميشه که جا ميزنه تو کارا

to make two ends meat( بيشتر براي جواب دادن در مورد شغل استفاده ميشود (به معني بخور و نمير

 کسي که پاچه خواري يا خود شيريني ميکنه بهش ميگن

 اصطلاح براي ادمهاي چتر باز که خونه فک و فاميل يا دوستاشون چتر بازي ميکنن

 اين اصطلاح را براي افرادي استفاده ميکنيم که موهايشان نا مرتب و بسيار بلند است

 اگه کسي به شما بد و بيراه گفت با اين جمله ساده اصطلاحا ميگين: خودتي

( مراقب چشماتون باشيد(به کسي که چشم چروني ميکنه ميگي

 ( کسي که خودش قضاوت ميکنه و تنها به قاضي ميره (دادگاه سر خود

 (آسمان سوراخ شده) وقتي باران شديد مياد اين اصطلاح رو به کار ميبريم

 اين رو زماني استفاده ميکنيم که يک مشکل شوخي شوخي جدي ميشه

 (گرگ در لباس بره) اصطلاح براي ادمي که سعي ميکنه خودشو خوب جلوه بده

Hey disloyal…dont you love me anymore? آهاي بي وفا ديگه دوستم نداري

 (کسي که سيگار پشت سيگار روشن ميکنه)سيگاري قهار

 به عمل کار بر آيد به سخن داني نيست دو صد گفته چون نيم کردار نيست

fine است و معمولا همه در جواب ميگن how are u يکي از ساده ترين سوالهايي که در طول روز از ما پرسيده ميشه

ولي جمله هاي ديگه اي هم وجود I think براي ابراز عقيده چند تا جمله و راه بلديد؟ هر وقت از شما سوالي ميشه اکثرا ميگيد

تنها از سایت های داراینماد اعتماد الکترونیکیبا اطمینان خرید کنید.

بیشمار اصطلاح و عبارات و تکیه کلامهای عامیانه و رایج زبان انگلیسی را در این قسمت از مرکز دانلود منابع زبان های خارجی کاردوآنلاین به شما تقدیم می کنیم.

هیچی بیخیال به انگلیسی

در این صفحه از وبسایت کاردوآنلاین به معرفی تعداد بیشماری از اصطلاحات انگلیسی به همراه معادل های فارسی آنها می پردازیم. علاوه بر این، از شما دعوت می کنیم از مجموعه دروس آموزش اصطلاحات رایج انگلیسی که به تلاش استاد مرتضی گیتی تنظیم شده است و شامل چهارصد و بیست فایل صوتی می باشد و در هر فایل یک اصطلاح به صورت کامل آموزش داده شده است دیدن کنید.

She doesn’t even cough without her father’s permission: بدون اجازه پدرش حتی آب نمی خوره

هیچی بیخیال به انگلیسی

My mother hold my brother dear: مادرم برادرم را لوس میکنه یا لیلی به لالاش میذاره

If you keep dragging your feet, you’ll miss the train: اگه لفتش بدی، قطارو از دست میدی

set the world on fire شاخ غول راشکستن He/She has a big mouth او دهن لق است Get out of my face Or Get out of my sight از جلوی چشمم دور شو I take it as it comes (هر چی شد،شد (هر چه بادا باد Pull strings پارتی بازی کردن I am all eyes چهار چشمی مراقب هستم Fancy meeting you چه عجب از این طرفا You’re on قبولت دارم let bygones be bygones گذشته ها گذشته digin…. بزن تو رگ You make me sick حالمو بهم میزنی let me see the john میخوام برم دست شوی It’s all up with him/her آب از سرش گذشته Tit for tat این به اون در cost an arm and a leg…..خیلی گران It’s my treat (نوبت منه (که حساب کنم High Five or Up Top بزن قدش

وقتی کسی چیزی به شما میگه و شما باهاش موافقی میشه از این استفاده کرد

i am of a quiet few friend من بیشتر از اونچه که فکر میکنی دوست دارم

Their defense was found wanting. (be found wanting) : به اندازه ی کافی خوب نبودن / خیلی مناسب نبودن

هر کس و ناکسی می دونه every Tom dick and Harry knows طرف دستش کجه he has got sticky finger جو گیر نشو don’t carrid away سوختن و ساختن Bite the bullet زندگی رو چرخوندن (اقتصادی) make ends meet سراپا گوشم I’m all ear بلا نسبت دوستان present company excepted هندونه زیر بغل کسی گذاشتن lay it on چشماتو درویش کن evert your eyes آس و پاس شدن. دار و ندار خود را باختن LOSE ONE’S SHIRT خربزه خوردن و پای لرز نشستن FACE THE MUSIC خون دل خوردن Bite the bullet خودخوری کردن Beat up on yourself ایول، دمت گرم Right on

Ok, now give!   …………….………….…………خوب بنال ببینم!

I’ll teach you!   ……….….………..…….حالا بهت نشون میدم!

My foot!  ………..………….…چه مزخرفاتی! ، چه جفنگیاتی!

Sugar!  …………………………….…………………….گندش بزنن!

Like fun!  …………….……………! تو گفتی و من هم باور کردم

Go for it!  ……………………..….بگیرش! ، ولش نکن! ، بزنش!

The die is cast!  ………….……..……………کار از کار گذشته!

Don’t rub it in!  ……..……………………اینقدر به رخ ما نکش!

I see ………………………………………………………..که اینطور!

Point taken!  …………………………………….………قبول کردم!

Use your loaf!  ……………..……………کله ات را به کار بینداز!

Steady!  …………………………..………….حرف دهنت را بفهم!

Hop in!  ………………………….……………سوار شو!  بپر بالا!

Drop the ball :‌ اشتباه کردن و در مسولیت خرابکاری کردن

It is good fishing in troubled waters. :‌ از آب گل آلود ماهی گرفتن

I am on my beam-ends till Friday. (on your/its beam-ends) : در مضیقه / بی پول

Two brothers are as different as chalk and cheese. (Also : like chalk and cheese) : کاملا متفاوت بودن

be at a loss to do sth/for sth : در برابر انجام کاری درماندن/عاجز شدن

He will be up and about / up and doing in no time. : سلامت خود را بازیافتن / حال کسی خوب شدن

He blew hot and cold. : مردد/دودل بودن – این پا و آن پا کردن

What’s the matter? Cat got your tongue? موضوع چیه؟ موش زبونت رو خورده؟ – چرا حرف نمی‌زنی

your head is in the clouds. ( have your head in the clouds) : در ابرها سیر کردن / تو عالم هپروت بودن / دل و فکر جای دیگری بودن

His latest movie looks set to break new/fresh ground. : کار نویی کردن / ابتکار کردن

thin on the ground : ‌ محاوره : کمیاب/نایاب بودن thick on the ground : محاوره : فت و فراوان بودن ( Also: a dime a dozen [American English informal] / [British Equivalent] ten a penny)

Here is the list of names, for what it’s worth. : محاوره : خوب یا بد / دعست یا غلط / بدرد بخور یا نه

stand/keep/hold your ground : ‌تسلیم نشدن / عقب ننشستن / کوتاه نیامدن / سر حرف و تصمیم خود ایستلدن

play a prank on sb : کسی را فیلم کردن / کسی را دست انداختن

a bird in the hand (is worth two in the bush) : سیلی نقر به از حلوای نسیه

I was pleased to see the back of him ! : آخش رفت / از شرش خلاص شدیم ( be glad/sorry/pleased … to see theback of sb/sth)

He is gone up in the world a bit since I knew him at college. : پیشرفت/ترقی کردن (go/come up) – come/go down : پس رفتن/تنزل کردن

What is the good/use of sth/hurrying? : فایده/حسن کاری/عجله کردن چیه؟

She’s fine now, but it was touch-and-go for a while. : موقعیت/ بیماری … : نامعلوم/نامشخص بودن

I’ll have my work out cut to get there by 9. : (have/get your work cut out) تقلا کردن /جان کندن

He thinks his life is coming apart at the seams. : در حال از هم پاشیدن

put your back into it/sth : تمام هم/نیروی خود را صرف کاری کردن * If we really put our backs into it, we could finish today.

sth does sb a/the world of good : محاوره : برای کسی خیلی خوب بودن

occupy the middle ground between : میانه رو بودن sit/be on the fence :‌ بیطرف ماندن / دخالت نکردن

burn / raze sth (down) to the ground : ساختمان / شهر… :‌ با خاک یکسان کردن

be in sb’s good books /// in sb’s bad/black books : مورد لطف . بی مهری کسی بودن

throw good money after bad : ضرر روی ضرر کردن / پشت سر هم پول باختن

I’m telling this for your own good/safety/benefit etc. : به نفع… خودت بودن

I’ve had your coat cleaned- It is (as) good as new now. ( Als like new) : نوی نو شدن / مثل روز اول شدن

be ay a loose end / be at loose ends : ول گشتن / بلا تکلیف بودن / بی کار بودن

cut the ground from under sb’s feet : نقشه های کسی را نقش بر آب کردن

know better than to do sth / … than that … : عاقل تر بودن / گول حرف کسی را نخوردن * He knows better than to judge by appearances.

Better be safe than sorry ~= مالتو سفت بگیر همسایه ات را دزد نگیر

how dare you question my decision?/ چطو جرات میکنی رو حرف من حرف بزنی؟

I love you, don’t ever doubt my sincerity/ من عاشقتم، به عشق و علاقه من شک نکن

I’ll go and eat dog food/ حاضرم به هر ذلتی تن در بدهم ولی این رفتار با من نشه

Please give a warm welcome to sb/ یه کف مرتب به افتخار (یه نفر) بزنین

By virtue of the authority vested in me … : نظر به اختیاراتی که به بنده تفویض شده

gather/collect dust : خاک نشستن / گرفتن Her old trophies were collecting dust on the shelves.

be under house arrest : در خانه خود زندانی شدن و تحت نظر بودن

This is not my idea of pleasure/fun/sth. : به نظرم این تفریح نشد Chocolate milk and a piece of cake is not my idea of dinner.

My treat ! : در خوردن و … :‌ مهمان من * Let’s go out to lunch – my treat.

Life is not always a bed of roses / a bowl of cherries. : زندگی همیشه بر وفق مراد نیست

Everything is coming up roses ” or “everything in the garden is rosy” …. همه چی مرتب و رضایت بخشه

Let Sleeping Dogs Lie …. گذشته ها گدشته، دوباره قضیه رو پیش نکش

look before your leap … گز نکرده پاره نکن (قبل از عمل فکر کن

I’d like to stand up for what I believe/ دوست دارم سر حرفم بایستم و ار اعتقاداتم دفاع کنم

you should be proud of that احسنت/بارک الله/ تو باید به عملت افتخار کنی

I’m in a good shape در شرایط خوبی هستم اقتصادی: وضع مالیم خوبه/ درسی: درسامو خوب خوندم/ ورزشی: رو فرم هستم

“I’ve got knots in my stomach ” or “My stomach is in knots about…” دلشوره داشتن

go/fly off at/on a tangent :موضوع را عوض کردن / از این شاخه به آن شاخه پریدن

all the world and his wife : همه از بزرگ و کوچک و پیر و جوان * There was no escape on our beach holiday ! all the world and his wife were there !

That is the way/how the cookie crumbles. : محاوره: آش کشک خالته / همینه که هست

Fine words fill not he belly. : با حلوا حلوا گفتن شکم سیر نمی شود

put/set/turn/give your mind to sth: تمام فکر و ذکر کسی چیزی بودن / تمام توجه کسی معطوف چیزی شدن

When good cheer is lacking, our friends will be packing. : فربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم

You need your head(s) examined. (Also : need to have your head(s) examined): محاوره: عقل کسی پاره سنگ برداشتن

The news spread like wildfire. :اخبار / شایعه : مثل برق/به سرعت پخش شدنش

roll up your sleeves آستین بالا زدن در فرهنگ انگلیسی این کار یعنی با جدیدت مشغول کار شدن

You touch so much as one hair of my son’s head…… اگه یه مو از سر پسرم کم بشه

That sort of thing really gets (right) up my nose. : عامیانه: کفر کسی را درآوردن / کسی را کلافه کردن

Take/get the bit between the teeth //// pull socks up //// roll sleeves/trousers up : آستین همت را بالا زدن

She got the job under/on false pretences. : با ادعای دروغ و دوز و کلک

find favor with sb / find favor in sb’s eyes / win sb’s favor : محبت / نظر موافق کسی را جلب کردن /// مورد تایید کسی قرارگرفتن

put/lay your head on the block. ( Also: It’s my head that is on the block.) : ریسک کردن

Don’t hang up on me. I need to talk to you. : با عصبانیت:‌گوشی رو قطع نکن

Your guess is as good as mine. : منم بیشتر از تو در جریان نیستم / نمی دونم

کاری که سر وقت انجام داده بشه از کار بیشتر بعد ان جلوگیری میکنه

He is barely on speaking terms with his father. : زیاد با پدرش خوب/جور نیست He was not on speaking terms with his brother or sisters.

Practise what you preach. : به آنچه به دیگران توصیه میکنی خودت عمل کن

They served coffee of a sort/of sorts. : قهوه دادند آن هم چه قهوه ای / مثلا قهوه

raise sb’s hackles / make sb’s hackles rise : خشم کسی را برانگیختن

Everything/Nothing is going/has gone right. : اوضاع روبراه بودن یا نبودن

beat/rack/cudgel your brain(s) // beat your brains out : به مغز فشار آوردن

fly/go out (of) the window : محاوره : از بین رفتن / بر باد رفتن / نقش بر آب شدن

The police officer took down the car number. : افسر پلیس نمره ی ماشینو برداشت / یادذاشت کرد

ease sb into sth: به پذیرش چیزی ترغیب کردن ease out : وادار به ترک کردن

I give you full marks for that. [ full marks to somebody (for something)]: نمرت بیسته / مرحبا / آفرین

‘How are things?’ ‘Fine! Couldn’t be better.’ : بهتر از این نمیشه

like water off a duck’s back : انتقاد و اخطار و توبیخ هیچ تاثیری نداشتن

She took to dancing like a duck to water. (take to something like a duck to water): چیزی رو خیلی راحت یاد گرفتن

get somebody’s goat / get on sb’s nerves: اعصاب کسی رو داغون / خرد کردن

swear by s.th = have faith in s.th سر چیزی قسم خوردن I know many people swear by it, but i can’t believe!

In my humble opinion … : در نظر حقیر / اگر جسارت نباشد باید بگویم که

Peel out / punch it / floor it / put the the pedal to the metal : ماشین:‌گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن

Fall / drop in/into your lap : به آسانی بدست آوردن / دست کسی افتادن That job is great. I didn’t even apply for it. It just fell into my lap.

count your blessings. :‌ شکر کردن بخاطر چیزهایی که خدا به کسی داده و ناراحت نشدن بخاطر چیزهایی که نداده

be (well) versed in something : در امری کاملا وارد بودن He is well versed in the art of diplomacy.

By no manner means (Also Not by any manner of means ) [ BRE spoken formal ] : به هیچ وجه من الوجوه

views / opinions / plans tec. carry much weight ( with sb ): اهمیتی / وزنی / اعتباری داشتن

hit he jackpot: پول قلنبه ای به جیب زدن / لاتاری برن / قمار بردن

Live and learn. : زگهواره تا گور دانش بجوی / اطلبو العلم من المهد الی اللحد

It’s not rocket science = مگه میخوایم موشک هوا کنیم! (کار شاقی نیست

Go blank = مغز کسی کار نکردن،یک مرتبه همه چیز را فراموش کردن

It doesn’t matter when you go. : هر وقت بروید رفته اید / مهم نیست کی بروید

A propitious/favorable breeze/wind : بار شرطه / موافق ای باد شرطه برخیز / باشد که باز بینیم دیدار آشنا را

Call in sick : مرخصی گرفتن با زنگ زدن به محل کار بعلت بیماری شدید

At a price : خیلی گران/ به قیمتی گزاف /// You can buy strawberries all year round, but at a price

drive/send sb up the wall/out of their mind :محاوره :‌کسی را دیونه / پاک عصبانی کردن

I need sb / sth like a hole in the head. : هیچ نیازی به کسی / چیزی نداشتن

I don’t give a rat’s ass about it(not polite):من به ان اهمیتی نمی دهم

Be up the (shit) creek without a paddle. ( not polite) : عامیانه : تو مخمصه بودن

He is (as) good as gold. :مثل یه دسته گل بودن / خوب بودن / خوب رفتار کردن

be tearing your hair out (BRE) : بشدت کفری بودن / خود را جر دادن I’ve been tearing my hair out trying to get done in time.

You could have knocked me down with a feather. : از تعجب خشکم زده/ماتم برده بود /// دهانم وا مانده بود

not take/pay a blind bit of notice : هیچ توجهی نکردن / گوش کسی بدهکار نبودن

not take/pay a blind bit of notice : هیچ توجهی نکردن / گوش کسی بدهکار نبودن

a cog in the machine/ wheel : کسی مهره ی ناچیز در دستگاهی بودن

The exam was much harder than I had bargained for. : سختتر از انتظار ما بودن

He was always the odd one out at school. (the odd man/one/woman out) : با دیگران فرق داشتن

drive sb to distraction : تا حد جنون و دیوانگی کسی را اذیت و ناراحت کردن

Carry the can (for sb/sth) ///// be left holding the bag/baby :به آتش دیگری سوختن / بخاطر دیگری سرزنش شدن

He’s always flashing his money around. : پول و چیزی را به رخ کسی کشیدن (Also Show sb/sth off)

You are such a slowcoach (BR) / slowpoke (AME).: فحش و محاوره : آدم تنبل / فس فسو

get on the wrong/right side of sb :کسی را ناراحت / خوشحال کردن * I wouldn’t like to get on the wrong side of her.

I got into a rear-ender on the way to work. (rear-ender) : تصادف ماشین: از پشت به ماشین دیگه زدن

He / She / It ain’t all that. : همچین آش دهن سوزی هم نیست OPP. : He thinks he is all that.= to be very impressive or attractive

I saw the police coming and legged it down the road. (leg it) : محاوره : دررفتن / فرار کردن

barking dogs seldom bite= از آن نترس که های وهوی دارد از آن بترس که سر به توی دارد

“Nobody blames you.” “I should hope not.” : نگران نباش کسی بخاطر اشتباهت شماتت نمیکنه. امیدوارم نکنند

We shall never hear the last of this. : حرف در این باره تمامی ندلرد / این قصه سر دراز دارد

I’ll do it if it is the last thing do. : اگر سرم هم برود این کار را می کنم

Poor by condition, rich by ambition هر میمونی زشت ترست ، بازیش بیشتر است

To Him we shall return!بازگشت همه به سوی اوست ، انا الله و انا الیه راجعون

I had a wonderful opportunity, but I muffed it فرصت‌ بسیار خوبى‌ داشتم‌ ولى‌ خیطى‌ بالا آوردم

It’s no use crying over spilled milk آب رفته به جوی باز نمی گرده

It is like talking to a brick wall.: مثل اینکه دارم با شما حرف میزنم! / انگار دارم با دیوار حرف میزنم

Two wrongs don’t make a right. :بدی رو با بدی جواب نده / نباید جواب داد

You are telling me !: محاوره: یعنی خودم نمی دونم! / می خوای بگی خودم نمی دونم

knock/hit sb for six: کسی را بیچاره کردن / کسی را از پا درآوردن

It’s a real turn-up for the book(s). : این رو باید تو تاریخ ها نوشت / عجب رویدادی

ave/get sth under your belt: با وجود/ با…سال تجربه/ با…که زیر سر دارد

I’m going to bed.I’m wiped/wiped out/pooped (out)/exhausted. : خیلی خسته بودن

make no bones about (doing) sth: تردید بخود راه ندادن / ملاحظه ی هیچی رو نکردن

pull the rug/carpet (out) from under sb’s feet : محاوره:پشت کسی را خالی کردن / جمایت خود را از کسی دریغ داشتن

count your blessings that she’s not pregnant.برو خدارو شکر که حامله نیست

What’s with you? / What’s bothering you? / What’s eating you?: چرا ناراحتی؟ / چی شده؟

-Is there any gravy left? -sorry! fresh out! چیزی از آب گوشت مونده؟ – شرمنده همین الان تموم شد

I think that boy, second to the last was mulatto.گمونم پسره یکی مونده به آخری دورگه باشه

It serves you right! !وقتی اتفاق بدی واسه طرف مقابلت افتاده باشه) حقته

friend in need is a friend indeed: دوست آنست که گیرد دست دوست در پریشان حالی و افسردگی

any one knows the translation of this idiom? خدا خر می شناخت که شاخ بهش نداد

Tom’s first marriage to Stella is ancient/past history. : گذشته ی فراموش شده

I’ll finish digging that hole tomorrow,Jack. Right now, I am all in. (be all in) : خسته و کوفته

chance your arm/it ///// take the plunge/a risk : محاوره : دل بدریا زدن

Weakest dogs bark the loudest : میمون هرچه زشت تره ادا هاش بیشتره

Thank you for pointing that out ……….. ممنون که به این نکته اشاره کردید

if my mind serves me right: اگر ذهنم یاری کنه some things slipped in my mind: I forgot some things some thing slipped my attention: از چشمم دررفت stick some things in your mind: بعضی چیز ها را به خاطر بسپار

NOw you know:حالا که فهمیدی (وقتی کسی میگه من نمی دونستم

Don’t let him persuade you – stand / keep / hold your ground: سر حرف و تصمیم خود ایستادن

alls well,that ends well:جوجه رو آخر پائیز میشمرند    آن خوش است ای جای که فرجامش خوش است

give sb a kiss of life : mouth-to-mouth resuscitation تنفس دهان به دهان

present company excepted(excluded) = بلا نسبت حضار، به استثنای حضار

!قربان دهانت !آی گفتی !آره والا !با حرفت صد در صد موافقم

Her promises failed to materialize. وعده هایش جامه ی عمل نپوشید

جملاتی برای گفتن شب بخیر Good night Sleep tight see you in the morning light

why don’t u pop in? (to visit,to g0 somewhere for a sh0rt time) چراسری نمیزنی؟

Well behavior and debonair human is really beautiful انسان خوش رفتار و متمدن واقعا زیباست

i’ll beat myself up about it 4ever تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت

The ladder of success is never crowded at the top بالای نردبان موفقیت هرگز شلوغ نیست

Better to ask the way than go astray. پرسیدن عیب نیست،‌ ندانستن عیب است

It’s not my cup of tea: ;;;;;;;;;;;; چیزی نیست که من بهش علاقه داشته باشم

All cats love fish but hate to get their paws wet هر گربه‌ای ماهی را دوست دارد اما از اینکه پنجه اش خیس شود بیزار است

A picture is worth a thousand words تصویر از هزاران جمله گویاتر است

Actions speak louder than words صدای عمل رساتر از حرف است (به عمل کار برآید به سخندانی نیست

Absence makes the heart grow fonder دوری باعث علاقمندی می شود (دوری و دوستی

to bear too much bare handed…….با یه دست چند تا هندونه برداشتن( چند کارو باهم انجام دادن

eat humble pie به غلط کردن افتادن he ate the dirt به غلط کردن افتاد

nosey parker فضول باشی non of your cheek! non of your jaw! non of your concern! فضولی اش به تو نیامده، فضولی موقوف

kiss/marry the gunner’s daughter : به توپ بسته شدن و تازیانه خوردن : تو فیلم های دزدان دریای

burn your fingers // get your fingers (badly) burned/burnt : چوب عمل خود را خوردن

make a (real) pig’s ear (out) of sth : محاوره : (کار/طرح) خراب کردن / افتضاح کردن در

have/make/take a stab at (doing) sth : تلاش برای انجام کاری و اغلب ناموفق

Thoughts are free. (proverb) : اول اندیشه وانگهی گفتار ( Look before your leap.)

He won the lottery and he is really sitting pretty. [be sitting pretty] : در بهترین شرایط قرار داشتن

have aد inkling of sth : احساس همدردی کردن / از چیزی تصور مبهمی داشتن

ram/force/thrust sth/ideas down sb’s throat : مطلبی یا چیزی را به کله ی کسی فرو بردن

i aint got no use for it به درد من نمی خوره، مورد استفاده من نیست

I am what i am, whats it got to do with you? همینم که هستم، به تو چه؟

Not be worth a damn به لعنت خدا نیرزیدن,مفت گران بودن Ex: his promise is not worth a damn thing!

Have a clear conscience وجدان آسوده داشتن/وجدان راحت داشتن Ex: I was able to answer his questions with a clear conscience.

There is no room for complacancy: موردی برای غرور و خودپسندی نیست

to look women as a commodity –>به زن به چشم یک کالا نگاه کردن

This story went over big with my kids. : تاثیر خوب گذاشتن / موفق بودن

It doesn’t add up. : داستان و … : جور درنیامدن / معنی ندادن

take a tough line on/with sb/sth : punish severely با کسی برخورد جدی کردن

Even if it rains or shine __ به هر قیمتی که شده کاری را انجام دادن

man proposes, God disposes انسان درخواست میکند و خدا میبخشد

you can’t whitewash the history : ننگ با رنگ پاک نمی شود یا نمی تونی گذشته رو ماست مالی کنی

در این شغل توجه به جزئیات ضروری است. Attention to detail is essential in this job

Let him/her wait till the cows come home بگذار آنقدر بایستد تا زیر پایش علف سبز شود

while the cat’s away, the mice will play موش که چشم گربه را دور ببیند دم در میآورد

It was stifling in there; I was glad to get out. اونجا خیلی خفه بود خوشحال شدم که بیرون آمدم

Don’t look a gift horse in the mouth دندان‌های اسب پیشکشی را نمی‌‌شمارند

my advice to him was like water off a duck’s back پندهای مرا از یک گوش شنید و از گوش دیگر در کرد

Cool as a cucumber آرام و خونسرد بودن My friend was cool as a cucumber when he was presented with an award

JUMP THE GUN انجام دادن کاری یا گفتن چیزی پیش از زمان خودش

My uncle dropped off a Christmas present for me early and I couldn’t wait to open it so I jumped the gun and opened it early

Better a bare foot than no foot at all بهتره که پا برهنه باشی تا اینکه کلا پا نداشته باشی کاچی به از هیچی

To Skate on Thin Ice ابلهانه کاری را با ریسک و خطر زیاد انجام دادن

This expression came from foolish people that skated on thin ice. They thought if they skated fast enough, the ice wouldn’t break… :))

chew someone out با یکی بد حرف بزنی و بشوری بذاریش کنار

Get Out of My Face از جلوی چشمم دور شو When someone is in your face and you think you might get angry, you could say, “Get out of my face,” to help prevent a fight or accident

Do you know? A fortune that you don’t use, is others wish هیچ می دانی، فرصتی که از آن استفاده نمیکنی آرزوی دیگران است؟

I didn’t have shoes and always I was complaining, but one day I saw a man who didn’t has foot

من کفش نداشتم و مدام شکایت می کردم. تا اینکه روزی مردی را دیدم که پا نداشت

Do you have ants in the pants or what? چیه، کک توی بدنت افتاده؟ :

Wishes won’t wash dishes معنی جمله: با آرزو کردن ظرف ها شسته نمیشه معادل پارسی: با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشه

It is better to light a candle than to curse the darkness بهتر است که یک شمع روشن کنی بجای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی

Cross Your Fingers: To hope that something happens the way you want it to. یعنی اینکه بشینی و امیدوار باشی اونجوری که می خوای میشه

Since when? از کی تا حالا؟ Ex: Since when do I get that important to you? از کی تا حالا اینقدر برات مهم شدم؟

You must have respect for your promises باید بقول خودتان احترام بگذارید

I’m fed UP with you = سیر شدم ازت Also: – I’m up to here with you = به اینجام رسوندی – I’ve washed my hands of you = ازت دست شستم – I’m done with you = مرا با تو کاری نیست دگر – I’ve had enough of your nonsense = باندازه ی کافی از دستت کشیدم – Enough is enough = بسمه دیگه – You disgust me = حالم ازت بهم میخوره

Test the water. تمام جوانب رابسنج/ بررسی کن/ در نظر بگیر

a fly by night company ~ شرکت بی پروپا و قلابی شرکت هایی که طالب سود آنی هستند

mum’s the word ~ به گوش کسی نرسه،این سخن فاش کردنی نیست

“shoo away” = چخ کردن (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو کردن (بز و گوسفند)؛ هی کردن (اسب و خر و گاو)؛ راندن “shoo away” = چخ کردن (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو کردن (بز و گوسفند)؛ هی کردن (اسب و خر و گاو)؛ راندن

a bad work man blames his tools. عروس بلد نیست برقصه می گه زمین کجه

wishes dont wash the dishes با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه

you hit the nail on the head ~ زدی تو خال،درست حدس زدی،حدس صائبی زدی

It’s no skin off my nose ~ به من چه!،به هیج کجای من بر نمیخورد

words fail me…~ زبونم بند اومد،زبانم از بیان آن قاصر است

he’s two timing his girlfriend! ~ به معشوقه اش! (دوست دخترش) خیانت می کند

work like a charm (magic) ~ در یک چشم به هم زدن کار میکنه ، مثل جادو هست

through and t keep a civil tongue in your head! ~ حرف دهنت رو بفهم ، درست صحبت کن

Let sleeping dogs lie (saying) ~ بی جهت شر به پا نکن ، بگذار اوضاع آرام بماند

mark my words (old fashioned) ~ این خط و این نشون ،بالاخره به حرف من میرسی

tell that to the marines (US) ~ به کسی بگو که باور کند ، من که باور نمیکنم

he has a mental block ~ ذهنش درگیر است ، فکرش اصلا کار نمی کند

this restaurant has fallen off ~ این رستوران از رونق افتاده،به خوبی گذشته نیست

oh,give over! (UK old fashioned-informal) ~ دست بردار،ول کن،بیخیال شو

that’s pretty kettle of fish! ~ عجب بساطیه هااا،خر بیار باقالی بار کن

he strains every nerve ~ او نهایت تلاش و کوشش خودش رو انجام میده

i’m fit/ready to drop ~ دارم از حال میرم،از خستگی نا ندارم

there’re wheels within wheels ~ یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست،یه دستی تو کاره

it was double dutch to me ~ کاملا برایم غیر قابل فهم بود،اصلا نفهمیدم

let’s call it a day (informal) ~ فعلا تعطیل کنیم،برای امروز کافیه

those were the days ~ یاد اون روزها بخیر the good old days ~ یاد اون روزها بخیر

to face the music ~ عواقب چیزی را تحمل کردن،پای لرزش نشستن

Don’t let that come between us ~ اجازه نده که بین ما جدایی بیفکند

prices crashed in the stock exchange ~ قیمت ها در بورس به شدت پایین آمد

my car acts up (informal) ~ ماشینم بازی در میاره،خوب کار نمیکنه

he took a long time to come round ~ مدت زیادی طول کشید تا به هوش آمد

Out of the frying pan into the fire ~ از چاله در اومدن و به چاه افتادن

you keep out of this,please! ~ لطفا شما در این مورد دخالت نکنید

to move in literary (high) circles. ~ در محافل ادبی آمد و رفت کردن

that’s strictly for the birds (us informal) ~ برو بابا،اینا همش حرفه،مزخرف نگو،چرند نگو

land in and around NY has appreciated ~ بهای زمین در نیویورک و اطراف آن بالا رفته

hard-luck story (INFORMAL DISAPPROVING) ننه من غریبم بازی در آوردن،فیلم بازی کردن

come rain or shine ~ هر اتفاقی که بیافتد،هرچی که پیش بیاد

they were really the bee’s knees ~ کارشون واقعا عالی بود be the bee’s knees (UK informal) ~ چیزی که از همه لحاظ عالی باشد

There’s no accounting for taste ~ سلیقه ها متفاوته ، هرکسی عقیده ای داره

‎(straight) from the horse’s mouth ~ از منبع موثق موضوعی شنیدن

i’m full of beans for today (informal) ~ امروز پر انرژی و سرحالم

be all fingers and thumbs (UK) be all thumbs (US) ~ دست و پا چلفتی،بی دست و پا

don’t hold your breath(informal) ~ انتظار نداشته باش واسه همیشه،خواب دیدی خیره

stick in the mud (informal disapproving) ~ بی عرضه،اُمُل،عقب مانده

willy-nilly (informal) ~ خواه ناخواه،بخوای نخوای،ناچارا”،بالاجبار

eat humble pie! (informal) ~ قبول اشتباه ، به غلط کردن افتادن

the account is overdrawn ~ حساب موجودی نداره(مقروض به بانک the account is in the red ~ حساب موجودی نداره(مقروض به بانک

Go in one ear and out the other (informal) از این گوش شنیدن و از اون گوش در کردن

ماما که دوتا شد سر بچه کج در میاد آشپز که دوتا شد،غذا یا شور میشه یا بی نمک

break the back of sth (UK) ~ کمر کار راشکستن – قسمت سخت کاری را انجام دادن

Never look a gift horse in the mouth. (SAYING) اسب پیشکشی رو دندون نمی شمارند

bend/lean over backwards! ~ به سختی تلاش کردن برای انجام کاری

wear more than one hat ~ با یه دست چندتا هندونه برداشتن there was no way out ~ چاره ای نبود i sick of your idea ~ حالم از نظراتت بهم می خوره I’m absolutely sick to death of it ~ حالم از این بهم می خوره Haste makes waste ~ تعجیل موجب تعطیله،عجله کار شیطونه

An early bird catches the worm ~ سحر خیز باش تا کامروا باشی A high-flier ~ آدم بلند پرواز Mary is a bright girl and a high flier ~ مری دختر باهوش و بلند پروازی است Good company ~ آدم خوش مشرب I never get bored when I talk to my grandmother She is good company ~ از صحبت کردن با مادربزرگم خسته نمیشم. آدم خوش مشربی است A good mixer ~ آدم زود جوش و اجتماعی

my lips are sealed ~ دهانم مهر و موم شده ، چیزی نمیتونم بگم ، دهانم قرصه

It is spot/bang on. : حرف ندارد / مو لا درزش نمیره / رو دست ندارد She is hungry for success. : آرزومند/مشتاق sth is a kick in the teeth : عامیانه: تودهنی / توپوزی see the light : متوجه شدن / فهمیدن smoke like a chimney: خیلی زیاد سیگار کشیدن shake like a leaf: مثل بید لرزیدن از ترسز یا نگرانی

at odd times ~ وقت و بی وقت we had a blast ~ we enjoyed the party ~ ترکوندیم paint the town red = خوش گذروندن

he was apple polishing ~ داشت چاپلوسی میکرد never say die ~ never give up hope ~ هرگز ناامید نشو i have be dead against ~ نباید زیر بار برم she’s living in fool’s paradise ~ الکی خوشه a little bird told me ~ کلاغه خبر آورد

we’re living at a close quarters! ما یه جایه شلوغ زندگی میکنیم(پر جمعیت)!1 she’ve lived by one’s pen! زندگیش رو با نویسندگی میچرخوند

i talked police officer out of getting a ticket ~ مخ پلیس رو زدم که جریمم نکنه Get up on the wrong side of the bed ~ از دنده چپ برخاستن don’t give a rat ass don’t give a rat ass ~ اهمیت ندادن حتی اندازه سر سوزن a knuckle sandwich ~ با مشت به صورت کسی زدن

why are you jump down on my throat?! ~ حالا چرا عصبانی میشی؟ چرا میزنی؟

a shot in the arm ~ دلگرمی encouragement! bad hair day ~ روز نحسی،سختی

jog sb’s memory : چیزی را یاد کسی آوردن / خاطره ای را در ذهن کسی زنده کردن

everyone’s nerves were on edge. / That put our nerves on edge. : عصبی شدن/کردن Why are you breathing down my neck all the time? : کسی را پاییدن / پا به پای کسی رفتن be/go on the warpath : محاوره : جوش آوردن / آن روی سگ کسی را بالا آوردن / عصبانی شدن یا کردن

i’m on “cloud nine” these days ~ من این روزها سر حالم،خوشحالم

I kid you not ! وقتی خیلی جدی بخواهیم بگیم: اصلا باهات شوخی ندارم

کتاب آمادگی آزمون زبان انگلیسی IELTS The Complete Guide to Academic Reading را در این…

  کتاب آمادگی آزمون زبان انگلیسی The Official Cambridge Guide to IELTS را در این…

خرید پستی آموزش ویدئویی کنفرانس دادن به زبان انگلیسی The Path to Powerful Presentations

کتاب آمادگی آزمون زبان انگلیسی How to Prepare for the TOEFL Essay را در این…

کتاب آموزش زبان چینی A Guide to Essay Translation from Chinese into English and Vice…

سلام عالی بود میشه پی دی اف این اصطلاحاتو بزارین

جمع اوری ، دسته بندی خیلی ریز ، و ارسال انواع مطالب دوزبانه و چند زبانه برای کاربران و اعضای سایت و علاقمندان

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده فعل چند قسمتی با معانی مختلف در زبان انگلیسی

لیست کامل Homophone ها (کلمات هم تلفظ) در زبان انگلیسی

لیست کامل Homograph ها (کلمات هم املا) در زبان انگلیسی

لیست کامل چهل اصطلاح کاربردی زبان انگلیسی در مورد موسیقی

لیست کامل پنجاه و پنج عنوان آهنگ اصطلاحی به همراه معنی

لیست کامل اصطلاحات زبان انگلیسی با رنگ سیاه (Black)

لیست کامل عبارت های نشان داده روند انجام کار در زبان انگلیسی

لیست کامل عبارت های نشان داده تشابه در زبان انگلیسی

لیست کامل عبارت های مقایسه کردن در زبان انگلیسی

عبارت های مختلف زبان انگلیسی برای گفتن “عجله کن”

دوازده کلمه ی مترادف برای کلمه ی Dry به همراه معنی و مثال

پکیج های پیشنهادی کاردوآنلاین برای زبان آموزان

اصول یادگیرى هوشمندانه زبان خارجى، ترکیب زیبا و هوشمندانه سنت و مدرنیته

5 نکته در یادگیری زبان انگلیسی با فیلم Learn English Through Movies

بهترین مجموعه (ها) و مناسب ترین شیوه یادگیری انگلیسی کدامند ؟

دوره ی صوتی و ویدئویی بانک پرسش ها و پاسخ های زبان انگلیسی

سری جدید پادکست های زبان انگلیسی کاردوآنلاین کادپاد پلاس

اپلیکیشن های اندروید آموزش زبان انگلیسی کاردوآنلاین

دوره ی صوتی آموزش چهل و پنج مکالمه ی داغ زبان انگلیسی

سری دروس صوتی آموزش افعال چند قسمتی انگلیسی موضوع بندی شده

سری دروس صوتی داستان های انگلیسی سطح بندی شده به زبان فارسی

سری دروس صوتی ضرب المثل های زبان انگلیسی امریکایی

سری دروس صوتی چیستان های زبان انگلیسی امریکایی

دوره ی ویدئویی آموزش نکات تخصصی و پیشرفته رایتینگ به زبان فارسی

مجموعه جزوه های آموزشی زبان انگلیسی کاردوآنلاین

سری دروس صوتی عبارت های عامیانه ی انگلیسی به زبان فارسی

سری دروس تصویری آموزش 100 لغت زیبای زبان انگلیسی

سری دروس آموزش زبان انگلیسی با انیمیشن های زبان اصلی

سری دروس صوتی آموزش لغات علمی و دانشگاهی زبان انگلیسی

به یاد داشته باشیم برای اینکه بتوانیم بهتر صحبت کنیم یا بهتر است بگوییم برای اینکه بتوانیم با یک آمریکایی زبان و یا یک انگلیسی زبان به راحتی صحبت کنیم، باید در مکالمات خود از اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی استفاده کنیم. همان طور که میدانید اصطلاحات، عباراتی هستند که اغلب حدس معنی آنها با تنها دانستن کلمات آن به صورت جداگانه، دشوار میباشد. بنابراین شما این عبارات را باید حفظ کنید و در زمان مناسب از آنها استفاده کنید.


Amininejad
/ 10/27/2015 10:04:59 AMهیچی بیخیال به انگلیسی


مدیر سایت
/ 11/10/2015 10:13:10 AM


zhila723
/ 12/12/2015 6:55:14 PM


مدیر سایت
/ 1/13/2016 10:36:32 AM


mahsa
/ 11/26/2018 1:41:27 AM


مدیر سایت
/ 11/26/2018 10:14:35 PM


A.F.😊😊😊
/ 1/17/2019 8:34:06 PM


مدیر سایت
/ 2/13/2019 11:42:49 PM

ضمن تشکر از شما، دیدگاه با موفقیت ارسال شد. پس از تایید از بخش آموزش نمایش داده خواهد شد.

خودآموز پیشرفته و تقویت کننده زبان انگلیسی EN45.com از سال 2012، جهت یادگیری و تقویت آنلاین انگلیسی در اختیار زبان آموزان قرار گرفته و تلاش این مجموعه بر آن است که بهترین و سریعترین روش آموزشی را برای زبان آموزان استفاده نماید. محتویات آموزشی سایت برای همه سنین از پایه تا فوق پیشرفته برنامه ریزی شده و قابل استفاده می باشد. به شما این اطمینان داده میشود که با کمک این وبسایت پیشرفته و نیز با تلاش و پیگیری خود، در بازه زمانی بسیار کوتاه به این زبان بین المللی که امروزه نیاز همه می باشد، مسلط خواهید شد.

تمامی خدمات اين سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه میباشند و کلیه فعاليت ها، تابع قوانين و مقررات جمهوری اسلامی ايران است.

برای دانلود نرم افزار با قیمت ۳۰۰۰ تومان ، روی دکمه ی خرید زیر کلیک کنید . بعد از پرداخت هزینه ، لینک دانلود نرم افزار برایتان نمایش داده خواهد شد .

هیچی بیخیال به انگلیسی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچی بیخیال به انگلیسی0

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌ سایت

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

©
2021 (کامل متن)

با نیروی وردپرس

دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان
آموزان زبان های
انگلیسی، آلمانی و فرانسه طراحی شده. در طراحی این دیکشنری گذشته از استاندارد بودن محتوا، توجه
ویژه ای
به المان های آموزشی شده است.

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

دیکشنری
اسپانیایی

دیکشنری
عربی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

دیکشنری
اسپانیایی

دیکشنری
عربی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

شما واژه‌ای در دفتر واژه ثبت نکرده‌اید.

ترتیب بر اساس:

برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی‌، لیست لغات از بین خواهد رفت.

واژه: بی‌خیال

نقش دستوری: صفت

کلمه ی بیخیال به انگلیسی

آواشناسی: bixiyAl

الگوی تکیه: WWS

شمارگان هجا: ۳

ذهاب را بخوانید.ذهب را بخوانید.ذهن را بخوانید.

این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.


(ص مر.) 1 – بی فکر، بی اندیشه . 2 – غافل . 3 – بی غم ، لاقید.

کلمه ی بیخیال به انگلیسی
کلمه ی بیخیال به انگلیسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *