معنی دادستان کل به انگلیسی

خواص دارویی و گیاهی

معنی دادستان کل به انگلیسی
معنی دادستان کل به انگلیسی


attorney general

adjutant general

attoraneys general

attorney general

ag

معنی دادستان کل به انگلیسی

prosecutor general

attorney general

attorney general

prosecutor general

attorney general

attorney general

attorney general

attorney general

سفارش شما به صورت تدریجی و در حین انجام ترجمه در چند قسمت برای شما ارسال می شود.

می توانید از طریق وب سایت برای مترجم پیام بفرسید و نکات خود را به ایشان اعلام کنید.

برای کتب و سفارشات حجیم می توانید هزینه را در چند قسمت پرداخت کرده و به همان میزان قسمتی از ترجمه
را دریافت نمایید.

ترجمه های انجام شده توسط ترجمه تخصصی ایرانیان تا 20 روز گارانتی دارند.

ساعات کاری:

شنبه تا چهارشنبه: 8 تا 16

پنجشنبه: 8 تا 13

برای اطلاع از آخرین اخبار ، مطالب و تخفیف های سایت ، میتوانید در خبرنامه ما عضو شوید 🙂

برای ارتباط با پشتبانی کافی است در تلگرام با شماره تلفن 989103609801+ در ارتباط باشید و
یا

اینجا

را کلیک کنید.

درگاه ایران

دادستان کل کشور یا به عبارتی رئیس دادسرای دیوان عالی کشور عالی‌رتبه‌ترین دادستان ایران است که نظارت بر امور تمامی دادسراهای کشور را بر عهده دارد. دادستان کل کشور، رئیس کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و قانون جرایم رایانه‌ای است.

تا پیش از اصلاح قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ این مقام توسط رهبر تعیین می‌شد و یکی از پنج عضو شورای عالی قضایی بود اما در قانون اساسی کنونی دادستان کل کشور توسط رئیس قوه قضائیه تعیین می‌شود.[۱][۲]

دادستان کل کشور توسط رئیس قوه قضائیه با مشورت قضات دیوان عالی کشور به مدت ۵ سال به این سمت، منصوب می‌شود که باید مجتهد عادل و آگاه به امور قضایی باشد.[۳]

در معیت دیوان عالی کشور دادسرای دیوان عالی کشور یا دادستانی کل کشور متشکل از رئیس (دادستان کل کشور) و معاونان؛ اقتصادی، قضایی، امنیتی و سیاسی و تعدادی دادیار است که در معیت دیوان عالی کشور انجام وظیفه می‌نماید.[۳]معنی دادستان کل به انگلیسی

اگر فعل یا ترک فعل مقامات و مأموران وابسته به نهادها و دستگاه‌های دولتی و حکومتی نیز منجر به تهدید آزادی جامعه شود و ایشان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید، دادستان کل به عنوان مدعی‌العموم می‌تواند مجازات اسلامی و اقدامات مقتضی را به انجام رساند.[۳]

دادستانی کل کشور حق عضویت و تعیین نماینده در برخی کمیسیون‌ها، مجمع و شوراها را بر عهده دارد از جمله عضویت مجمع عمومی سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی، عضویت در شورای مشورتی وزارت اطلاعات، عضویت در کمیسیون قانون خرید اراضی کشاورزی، عضویت در شورای پول و اعتبار، عضویت در شورای بورس اوراق بهادار، عضویت در هیئت نظارت برابر امر قرعه کشی بانک‌ها، عضویت در شورای عالی رقابت، عضویت در شورای عالی اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ و … است.[۳]

پس از انقلاب مشروطه و پیش از انقلاب اسلامی

از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون این اشخاص دادستانی کل کشور را بر عهده داشته‌اند:

باید توجه داشت که پس از انقلاب، سمتی با نام «دادستان کل انقلاب» به وجود آمد که در سال ۱۳۶۲ حذف گردید.[۱۷] دادستان‌های کل انقلاب بدین شرح بوده اند:

دادسِتان مقامی قضائی است که افراد را رسماً به ارتکاب جرم متهم می‌کند و در دادگاه تحت تعقیب قرار می‌دهد.[۱] او این کار را از طریق سیستم ترافعی کشورهای دارای نظام حقوقی کامن لا یا سیستم تفتیشی کشورهای دارای نظام حقوقی مدنی انجام می‌دهد. معمولاً در پرونده‌های طرح شده علیه شخص متهم، دادستان دولت را نمایندگی می‌کند. در گذشته دادستان را مُدَعی‌العُموم،[۲]وکیل جماعت یا صاحب‌منصب پارکه نیز می‌نامیده‌اند.

دادستان‌ها نوعاً وکلایی هستند که مدرک حقوق دارند و از سوی دادگاهی که قصد نمایندگی جامعه در آن را دارند به عنوان کسانی که حرفه شان حقوق است به رسمیت شناخته شده‌اند (یعنی در کانون وکلا پذیرفته شده‌اند).

این افراد معمولاً تنها زمانی در یک پرونده جنایی درگیر می‌شوند که شخص مورد سؤ ظن شناسایی شده و لازم است اتهاماتی برای او به ثبت برسد. آنها نوعاً در استخدام یک ادارهٔ دولتی اند و ضمانت‌هایی موجود است که چنین اداره‌هایی می‌توانند با موفقیت تعقیب قضایی مقامات دولتی را به انجام برسانند.

در اصطلاح دادگستری ایران دادستان شخصی است که بر اداره دادسرا ریاست می‌کند و نظارت بر ضابطین دادگستری از حیث وظایفی که به عنوان ضابط بر عهده دارند نیز با دادستان است. هر دادستان دارای یک یا چند معاون می‌باشد. معاون دادستان و دادیار و بازپرس زیر نظر دادستان در دادسرا فعالیت می‌کنند از این میان صرفاً بازپرس نسبت به دادستان استقلال دارد.[۳] پست دادستان در نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران به موجب قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب، مصوب سال ۱۳۷۳ حذف شد ولی بعد از آن به موجب قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب مصوب سال ۱۳۸۱، دادسراها اعاده وضع یافتند.[۴]

دادستان در ایران سه گونه است:

معنی دادستان کل به انگلیسی

پاییدن بر نبودِ نافرمانی و دغل‌کاری از گونه قومیت‌گرایی در تبلیغات انتخاباتی در ایران بر دوش دادستان عمومی و انقلاب مراکز استان‌ها است.[۶]

ضرورت انتخابی بودن “دادستان”

علیرضا دقیقی، مدیر عامل مؤسسه مطالعات و مشاوره حقوقی وکلای ایران زمین، و وکیل پایه یک دادگستری مدعی است به لحاظ اینکه دادستان‌ها باید قادر باشند فارغ از هرگونه دخالت یا آزادانه، وظایف خود را در دادرسی‌های کیفری انجام دهند و به‌طور عینی و بی طرفانه عمل کنند و اصل برابری در پیشگاه قانون، اصل برائت و تضمین‌های فرایند مقتضی دادرسی را رعایت کنند و نیز به سوء استفاده‌های مقامات دولتی از جمله مقامات اجرای قانون از حقوق انسانی، توجه ویژه مبذول دارند و از آن دسته شواهد به دست آمده از طریق شیوه‌های غیرقانونی، که حقوق انسان‌ها را نقض می‌کند استفاده ننمایند، باید موازین انتصابی بودن دادستان به سوی انتخابی بودن دادستان تغییر کند.[۷]

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

barsadictionary@gmail.com

Telegram:

@Barsadic

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است.
استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

barsadictionary@gmail.com

Telegram:

@Barsadic

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.


1.
the public prosecutor


1. دادستان عمومی

2.
the state prosecutor


2. دادستان کل کشور

معنی دادستان کل به انگلیسی
معنی دادستان کل به انگلیسی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *