معنی کلمه ی برنامه ریزی

خواص دارویی و گیاهی

معنی کلمه ی برنامه ریزی
معنی کلمه ی برنامه ریزی

شما واژه‌ای در دفتر واژه ثبت نکرده‌اید.

ترتیب بر اساس:

برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی‌، لیست لغات از بین خواهد رفت.

واژه: برنامه‌ریزی

نقش دستوری: اسم

معنی کلمه ی برنامه ریزی

آواشناسی: barnAmerizi

الگوی تکیه: WWWWS

شمارگان هجا: ۵

برابر ابجد: ۵۲۵

شیوا را بخوانید.شیوا را بخوانید.شیوان را بخوانید.

این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.


( ~.) (حامص .) طراحی و تنظیم مقررات برای اجرای یک کار یا برنامه ای .

1
general::
planning

شبکه مترجمین ایران

2
general::
programming

معنی کلمه ی برنامه ریزی


transnet.ir

3
Law::
planning

فرهنگ تشریحی – کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

طرحريزي، نقشهريزي طرحريزي، نقشهريزي طرحريزي، نقشهريزي طرحريزي، نقشهريزي

برنامه‌ریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیت‌ها، هر برنامه می‌تواند که بلندمدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایت‌های بیرونی هستند، برنامه‌ریزی، مهم‌ترین و کلیدی‌ترین و آسان‌ترین سند برای رشد است. برنامه‌ریزی می‌تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت‌های پنهان بازی کند. برنامه‌ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می‌کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می‌خواهیم برویم. برنامه‌ریزی به آینده می‌نگرد.[۱]

برنامه‌ریزی یا طرح‌ریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامه‌ریزی تعاریف متعددی ارائه کرده‌اند که برخی از آن‌ها از این قرار است:

برنامه‌ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت‌های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربه‌فرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس‌کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمان‌های پیچیده امروزی، بدون برنامه‌ریزی‌های دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه‌ریزی، مستلزم آگاهی از فرصت‌ها و تهدیدهای آتی و پیش‌بینی شیوه مواجهه با آن‌ها است.[۳]

تصمیم‌گیری، رکن اساسی تمام وظایف مدیریتی و در عین حال، مبنای برنامه‌ریزی است چرا که نمی‌توان گفت برنامه‌ای وجود دارد مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شده باشد. به عبارت بهتر، تصمیم‌گیری، هسته مرکزی مدیریت است که در تمامی وظایف دیگر، نمود دارد، به همین دلیل برخی (مانند هربرت الکساندر سیمون)[۴] مدیریت و تصمیم‌گیری را دو واژه مترادف می‌دانند.

به جرأت می‌توان گفت برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری، برای نیل به اهداف سازمان مکمل اند اما نوع اتخاذ تصمیم نیز نقش به سزایی ایفا می‌کند[۵] با وجودی که تصمیم‌گیری به کلیه وظایف مدیریتی مربوط می‌شود، اما اساس برنامه‌ریزی به‌شمار می‌آید و نمی‌توان گفت برنامه‌ای وجود دارد بدون اینکه تصمیمی گرفته شده باشد. از این رو، تصمیم‌گیری از ارکان اساسی فعالیت‌های مدیریتی به‌شمار می‌رود چرا که هر مدیری برای اجرای هریک از وظایف خود، همواره با مواردی مواجه می‌شود که نیاز به تصمیم‌گیری دارد.[۶]

معنی کلمه ی برنامه ریزی

برنامه‌ریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آن‌ها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه‌ریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد می‌شود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه‌ریزی است. نیاز به برنامه‌ریزی از آنجا است که همه سازمان‌ها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آن هستند که منابع محدودشان را برای رفع نیازهای متنوع و فزاینده خود صرف نمایند و این پویایی محیط و وجود تلاطم و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه‌ریزی می‌افزاید.

با پذیرفتن اصول پنج‌گانه مدیریتی، و مبنای برنامه‌ریزی برای این اصول، به این اجماع نظر می‌رسیم که برنامه‌ریزی، فرایندی است دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم‌ها که در این فرایندی، مراحل مشخص و بهم پیوست‌های برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم‌ها وجود دارد. طی این فرایند، به پیش‌بینی و تدوین فعالیت‌هایی پرداخته می‌شود که باید در جهت نیل به اهداف سازمانی صورت گیرد. به عبارت بهتر در فرایند برنامه‌ریزی، به: چه کسی؟ کجا؟ کِی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ پرداخته می‌شود و پاسخ به این پرسش‌ها به انتخاب مأموریت‌ها، هدف‌ها و اقداماتی برای نیل به آن‌ها می‌انجامد که مستلزم تصمیم‌گیری و انتخاب از میان راه‌های مختلف است. برنامه‌ریزی می‌تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت‌های پنهان بازی کند. برنامه‌ریزی به پیش‌بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می‌کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می‌خواهیم برویم. برنامه‌ریزی به آینده می‌نگرد.

مدیران از عناصر، شاخص‌ها و ابزارهای متفاوتی[۷] برای برنامه‌ریزی صحیح و واقع گرایانه استفاده می‌کنند. عموماً برنامه‌ریزی آینده باید با نگاهی به گذشته و اتفاقات و نتایج ثبت شده انجام گیرد، تا حصول به اهداف دور از ذهن نباشد.

نگاهی به واژه‌نامه‌های عمومی و تخصصی، کافی است تا تعاریفی از این دسته، را پیش روی ما قرار دهد. اغلب واژه‌نامه‌های عمومی برنامه‌ریزی را کار یا فعالیت برنامه‌ریز؛ شکل‌گیری برنامه ها؛ ساخت یا ترسیم یک طرح یا نمودار؛ کشیدن طرح، طراحی، تدبیر کردن دانسته‌اند[۸] واژه‌نامه‌های تخصصی نیز آن را، شیوه و فرایند سیستماتیک و گام به گامی دانسته‌اند که به تعریف، ایجاد و ترسیم فعالیت‌های ممکنی می‌پردازد که با نیازها، علایق و مشکلات موجود یا آینده مطابقت داشته باشند[۹]

اهداف برنامه‌ریزی به شرح زیر است:

متخصصین، برنامه‌ریزی را با توجه به حوزهٔ فعالیت خود تعریف نموده‌اند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که: این برداشت تقلیل‌گرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد.

برخی از مزایای برنامه‌ریزی عبارتند از:

چالش‌های عمدهٔ برنامه‌ریزی از دید برخی منتقدان این امر عبارتند از:

تغییر رویه‌هایی که ممکن است مقاومت ایجاد نماید.

واژه تصمیم در لغت به معنای عزم و اراده به انجام کاری است و از دید علم مدیریت، به معنای انتخاب یک راه از راه‌های مختلف و در حقیقت، انتخاب بهترین راه برای نیل به اهداف است. تصمیم‌گیری، بیش از آنکه کاری ساده باشد، فرایندی مرحله دار است.

گونه‌های مختلفی از تصمیم‌گیری را از دیدگاه‌های مختلف می‌توان شناسایی نمود. برخی از این گو نه‌ها عبارتند از:

برآیند نسبتاً کلی از مراحلی که برای فرایند تصمیم‌گیری در متون مختلف طرح شده‌است را می‌توان در موارد زیر خلاصه نمود:

برخی کارگردان‌ها برنامه‌ریزی را به یکی از دستیاران خود می‌سپارند و برخی دیگر نیز این مسئولیت را به یک فرد مشخص به عنوان برنامه‌ریز می‌سپارند. ساخت فیلم، پروژه‌ای است که برنامه‌ریزی در آن بسیار مهم و حیاتی است (به ویژه هر چه پروژه بزرگ‌تر باشد نیاز به برنامه‌ریز، بیشتر احساس می‌شود)، بدون برنامه‌ریزی پروژه فیلم‌سازی به خوبی و به موقع پیش نمی‌رود و سرمایه را نیز هدر می‌دهد. برنامه‌ریز موظف است با توجه به شرایط، برنامه کاری گروه‌های مختلف را تعیین کند، با آن‌ها هماهنگی‌های لازم را صورت دهد و برای آنکه آن‌ها در موقع لزوم و به موقع سر کار حاضر شوند کارهای لازم را انجام دهد.[۱۰]

ممکن است بارهاو بارها تصمیم گرفته باشید با یک برنامه‌ریزی منسجم به روند زندگیتان سر و سامانی بدهید. اما هر بار به دلایلی که شاید برای خودتان هم چندان روشن نیست شکست خورده باشید و در نهایت هم تصمیم گرفته باشید دور برنامه‌ریزی کردن را خط بکشید. اما واقعیت این است که مزایای برنامه‌ریزی کردن بیشتر از دردسرهای احتمالی آن است.

روان‌شناسان معتقدند با تکیه به موارد زیر می‌توانید برنامه‌ریزی مثمرثمری داشته باشید.

بی‌حوصله نباشید: دلیل اول بی‌حوصلگی و نداشتن صبر و تحمل است. این عامل به ویژه در تصمیمات بلندمدت نقش مهمی بازی می‌کند. اگر چه بی‌حوصلگی در زندگی شهرنشینی امروزی به یک معضل دائمی تبدیل شده‌است، اما شما می‌توانید با کمی تمرین و همت تأثیر بی‌حوصلگی را در زندگیتان کمرنگ کنید.
توجه به این نکته هم ضروری است که همان‌طور که بی‌حوصلگی روی برنامه‌ریزی‌ها تأثیرگذار است، بی‌برنامگی هم خود می‌تواند به عاملی جهت بی‌نظمی در زندگی و در نتیجه بی‌حوصلگی تبدیل شود.

گاهی نیز بی‌حوصلگی‌ها بر اثر افسردگی یا ناامیدی ایجاد می‌شود. اگر سعی کنید این مسائل را حل کنید و همراه با امیدواری به زندگی نگاه کنید ناخودآگاه به سمت برنامه‌ریزی کردن تمایل پیدا خواهید کرد.

به همین دلیل از هر کجا که شروع کنید و هر کدام از این موانع را که رفع کنید، بار زیادی را از روی دوشتان برخواهید داشت.

تنبلی را کنار بگذارید: عامل دوم تنبلی است. برای افراد تنبل فرقی نمی‌کند برنامه‌ها دشوار باشد یا آسان، بلندمدت باشد یا کوتاه‌مدت، آن‌ها در هر حال از برنامه‌ریزی کردن فراری هستند.

اگر فکر می‌کنید اغلب اوقات به دلایل ناموجه از زیر کارها شانه خالی می‌کنید و تمایلی به کار و تلاش ندارید، باید از همین الان امیدی به موفقیت نداشته باشید. اگر یک گوشه نشسته‌اید و منتظر هستید موقعیت خودش به سمت شما بیاید، باید بدانید انتظار شما انتهایی نخواهد داشت.

بهتر است از همین الان قبل از آن‌که فرصت‌ها از بین بروند دست به کار شوید و شروع به برنامه‌ریزی کنید.

با انگیزه باشید: عامل سوم نداشتن انگیزه کافی برای برنامه‌ریزی کردن است. از بین رفتن انگیزه به دلایل متعددی اتفاق می‌افتد. یکی از دلایل بی‌انگیزگی شکست خوردن در برنامه‌های قبلی است.

برای آن‌که این تصور ذهنی که شما به هر کاری که دست می‌زنید، با شکست روبه‌رو می‌شوید را از بین ببرید می‌توانید برای شروع برنامه‌های کوچک و آسان را انتخاب کنید. از آنجا که دسترسی به این برنامه‌ها امکان بیشتری دارد، اعتماد به نفس شما تقویت خواهد شد و در آینده موفق‌تر خواهید بود
برای مثال ممکن است چندین بار برنامه کتابخوانی برای خودتان در نظر گرفته باشید، اما هر بار به دلایل مختلفی موفق نشده باشید کتاب‌ها را به پایان ببرید و حالا این تصور در شما شکل گرفته باشد که توانایی به پایان بردن این کار را ندارید.

حتی ممکن است برای همیشه از کتاب خواندن انصراف داده باشید. این در حالی است که می‌توانید یک کتاب کوچک را انتخاب کنید. از آنجا که این کتاب‌ها زود به پایان می‌رسد تصور شما هم تغییر خواهد کرد.

عامل دیگری که موجب بی‌انگیزگی در برنامه‌های بلندمدت می‌شود فراموش کردن پاداش بزرگی است که در پایان نصیب شما خواهد شد.

شاید شما هم مشاهده کرده باشید که برنامه‌های گروهی با موفقیت بیشتری روبه‌رو می‌شود، چراکه اعضای گروه تا پایان مسیر در تقویت روحیه یکدیگر مشارکت می‌کنند. اگر اهداف شما به گونه‌ای است که می‌توانید در رسیدن به آن‌ها دیگران را هم شریک کنید، وقت را تلف نکنید.

“خستگی را از خود دور کنید”: برای جلوگیری از شکست خوردن در برنامه‌ریزی‌هایتان بهتر است خستگی را به زمانی موکول کنید که از لحاظ روحی و جسمی به اندازه کافی آمادگی داشته باشید.

یک شروع قوی و با انرژی می‌تواند موفقیت شما را در پایان برنامه‌هایتان تضمین کند.

توجه داشته باشید این انرژی را در طول برنامه‌ریزی حفظ کنید. این‌طور نیست که تصور کنید یک برنامه فشرده پیروزی شما را تضمین کند، بلکه اگر زمانی را برای استراحت خود در نظر نگیرید نمی‌توانید در مراحل بعدی موفق شوید.

یکی دیگر از معایب خستگی حین انجام مراحل برنامه‌ریزی آن است که از کیفیت کار شما می‌کاهد و باعث می‌شود شما تنها توجهتان را به پایان کار متمرکز کنید بدون آن‌که به آنچه باید دقیقاً انجام دهید توجه داشته باشید. به یاد داشته باشید گاهی مقصد در طول مسیر است نه در انتهای آن.

“تصمیمی جدی بگیرید”: پنجمین عامل عدم توانایی در تصمیم‌گیری است که برنامه‌ریزی‌ها را با شکست روبه‌رو می‌کند. با خودتان تمرین کنید تا در تصمیم‌گیری‌ها فردی قاطع باشید. زمانی که دیگران می‌بینند شما نمی‌توانید سر تصمیم خود بایستید شما را جدی نمی‌گیرند. البته همه این‌ها به این معنا نیست که به فردی متعصب تبدیل شوید، بلکه زمانی که مرتکب اشتباه شدید آن را بپذیرید و از دیگران عذرخواهی کنید. داشتن تعادل به شما کمک می‌کند که اطرافیانتان از همراهی با شما لذت ببرند.

نه گفتن را بیاموزید: عامل ششم ساده‌تر از آن چیزی است که شما حتی تصور می‌کنید. موضوع بسیار ساده است شما نمی‌توانید نه بگویید و هر بار که برای خودتان برنامه‌ریزی می‌کنید دیگران وظایف جدیدی را به عهده‌تان می‌گذارند یا از شما در خواست‌هایی می‌کنند که شما توانایی مخالفت با آن‌ها را ندارید.
چه کسی باید برنامه‌ریزی کند؟

برنامه‌ریزی‌های خانوادگی اغلب این سؤال را مطرح می‌کند که در نهایت چه کسی باید تصمیم‌گیرنده نهایی در مورد اولویت برنامه‌ها یا انتخاب مسیر دسترسی به آن‌ها باشد. این مسئله گاهی تا آنجا بغرنج می‌شود که می‌تواند تا ایجاد بحث و جدل در محیط خانواده پیش برود.

اگر فکر می‌کنید به عنوان پدر یا مادر می‌توانید در همه موارد تصمیم‌گیر نهایی باشید باید بدانید طولی نخواهد کشید که اعضای خانواده‌تان از این وضعیت به ستوه خواهند آمد

در بهترین حالت باید همه اعضای خانواده حتی فرزندان کوچک هم حق اظهار نظر داشته باشند. او در این باره می‌گوید: «برنامه‌ریزی‌های خانوادگی بهترین فرصت برای آموزش فرایند تصمیم‌گیری به فرزندان است که والدین نباید آن را از دست بدهند
تصمیم نهایی باید توسط همه اعضای خانواده و با توافق یکدیگر اتخاذ شود.

معنی کلمه ی برنامه ریزی

نکات ضروری
ـ مثبت بودن را فراموش نکنید. زمانی که در حال برنامه‌ریزی هستید تنها به موفقیت فکر کنید و به شکست‌های احتمالی توجهی نداشته باشید.

ـ تصاویر ذهنی دقیق و واضح تر از اهداف موفقیت شما را افزایش می‌دهد. سعی کنید تمام آنچه ممکن است در طول مسیر اتفاق بیفتد”‹ برای خودتان ترسیم کنید.

ـ تصور نکنید که همه افراد باید دست به دست هم دهند که شما بتوانید در برنامه‌ریزیتان موفق شوید. سعی کنید در برنامه‌هایتان متکی به توانایی‌ها و استعدادهای خودتان باشید تا در صورت عدم پشتیبانی دیگران مجبور نباشید طعم شکست را تجربه کنید.
برای برنامه‌ای که می‌ریزید تمام تلاش خودتان رو به کار بگیرید تا عملی شود.

آمایش سرزمین در سیستم حرفه‌ای امروزی و دانشگاهی ایران تنها به برنامه‌ریزی فضایی در مقیاس ملّی و منطقه‌ای اطلاق می‌شود.
در واقع و در سیستم حرفه‌ای جهانی، بخشی از مفهوم کلّی برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای به حساب می‌آید.
آمایش سرزمین اشاره دارد به روش‌ها و رویکردهای استفاده شده توسط بخش خصوصی و عمومی به منظور اثرگذاری بر توزیع جمعیت و فعالیت‌ها در فضاهای با مقیاس‌های گوناگون.

واژه آمایش از واژه‌های فارسی باستان است که دوباره در فارسی امروز به کار گرفته‌شده‌است. آمایش، اسم مصدر از فعل آمودن یا آماییدن است به چمار آماده‌کردن، آراستن، آمیختن و به رشته درآوردن.[۱] آمایش به معنی فراروند یا فرایند و پروسه است. این واژه معادل Processing در زبان انگلیسی[۲] و هم‌ارز Aménager در زبان فرانسه است. آمایش سرزمین نیز اقتباس شده از زبان فرانسه است.[۳]

آمایش سرزمین، ارزیابی نظام‌مند عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… به منظور یافتن راهی برای تشویق و کمک به جامعه بهره‌برداران در انتخاب گزینه‌هایی مناسب برای افزایش و پایداری توان سرزمینی در جهت برآورد نیازهای جامعه است.[۴]
به بیانی دیگر توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیای کلیه فعالیت‌های اقتصادی-اجتماعی در پهنه سرزمین نسبت به قابلیت‌ها و منابع طبیعی و انسانی را آمایش سرزمین می‌گویند. از مهم‌ترین خصوصیات برنامه آمایش سرزمین جامع نگری-کیفیت و سازماندهی فضایی آن است. پایدارترین آرایشی که به سه مؤلفه مهم جمعیت-سرمایه-منابع طبیعی و محیطی یک منطقه یا سرزمین ختم می‌شود برنامهٔ آمایش سرزمین نامیده می‌شود.[۵]
سندی است که با توجه به اکوسیستم داخلی و بیرونی زمین و بر اساس میزان تاثیر و نقش آفرینی عوامل متعدد برای زندگی بهتر و تعامل بیشتر با طبیعت تنظیم می گردد.
عوامل نقش آفرین می توانند زمین شناختی، آب و هوایی و قابلیت های اقلیمی منطقه باشند که شناخت و منظور نمودن آنها در برنامه ها می تواند در میزان تعامل جمعیت های انسانی با محیط در جهت برآورده کردن نیازهای حیاتی چون آب، هوا، غذا و نیازهای امنیتی و تاب آوری انسان در مقابل حوادث طبیعی موثر باشد.

تنظیم رابطه بین انسان فضا وفعالیت‌های انسان در فضا به منظور بهره‌برداری منطقی ازجمع امکانات در جهت بهبود وضعیت مادی ومعنوی اجتماع بر اساس ارزش‌های اعتقادی سوابق فرهنگی یاابزار علم وتجربه در طول زمان است که جزئی از جغرافیا محسوب می‌شود.

در برنامه‌ریزی نوین بسیاری از کشورها، برنامه‌ریزی فضایی در جهت توسعه پایدار می‌تواند نیازهای دیگری از جمله مسائل دفاعی را برطرف نماید. در واقع آمایش دفاعی در کشوری مانند ایران استفاده از امکانات و تجهیزات طبیعی و غیرطبیعی در جهت ایجاد موانعی برای بازدارندگی از حملات دشمن می‌باشد به گونه‌ای که در زمان صلح نیز بتوان از آن‌ها در راستای مسائل توسعه پایدار استفاده نمود. از جمله مثالهای این نوع برنامه‌ریزی می‌توان به ایجاد دریاچه بزرگ ماهی توسط صدام در جنگ ۸ساله و استفاده از آن هم در جهت تولید و پرورش ماهی و نیز مانعی برای عبور نیروهای ایرانی نام برد.[۶]

معنی کلمه ی برنامه ریزی

آمایش سرزمین، شامل برنامه‌ریزی و سازمان دادن به نحوهٔ اشتغال فضا، تعیین محل سکنای انسان‌ها، محل فعالیت و تجهیزات و کنش‌های بین عوامل گوناگون نظام اجتماعی- اقتصادی است. این رشته برنامه‌ریزی کلان نیروهای اقتصادی، طبیعی و انسانی را مدنظر دارد.

در سال ۱۳۵۳ دفتر آمایش سرزمین توسط سازمان برنامه و بودجه تأسیس شد و در سال ۱۳۵۴ قرارداد تهیه طرح آمایش سرزمین با مهندسین مشاور ستیران بسته شد که نتایج اولیه مطالعات در سال ۱۳۵۵ منتشر شد.[۷]

دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان
آموزان زبان های
انگلیسی، آلمانی و فرانسه طراحی شده. در طراحی این دیکشنری گذشته از استاندارد بودن محتوا، توجه
ویژه ای
به المان های آموزشی شده است.

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

معنی کلمه ی برنامه ریزی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

دیکشنری
انگلیسی

دیکشنری
آلمانی

دیکشنری
فرانسه

دیکشنری
ترکی استانبولی

خانه

وبسایت آموزشی

درباره ما

تماس با ما

آموزش
زبان ترکی

آموزش
زبان انگلیسی

آموزش
زبان فرانسه

آموزش
زبان آلمانی

معنی کلمه ی برنامه ریزی
معنی کلمه ی برنامه ریزی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *