معنی کلمه نسخی

خواص دارویی و گیاهی

معنی کلمه نسخی
معنی کلمه نسخی

Copy Right By 2016 – 1395

به معنای کف‌‌‌ سیگار بودن می‌باشد. دال بر اوج نیاز به سیگار است و بیشتر در بین جوانان امروزی رواج دارد

نسخ . [ ن َ ] (ع مص ) زایل کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (از ناظم الاطباء)

۱. باطل کردن.۲. (اسم) (هنر) در خوشنویسی، یکی از خطوط اسلامی که یاقوت معتصمی آن را پدید آورد و در کتابت قرآن و حروف‌چینی به کار می‌رود.۳. رد

جِ نسخه .

زدایش – سِتردن – برانداختن – ستردن – نسک – نَسک

معنی کلمه نسخی

‎ – 1 زدايش سترش ‎ – 2 برانداختن ‎ – 3 زشتکرد ‎ – 4 رونويسي پاچن برداري ‎ – 5 هيچش ‎

1- ابطال، اقاله، زوال، محو، منسوخ، نابود، نقض
 2- خطنسخ

به شدت طلب چیزی را کردن.

به افرادی که خمار سیگارند

شما واژه‌ای در دفتر واژه ثبت نکرده‌اید.

ترتیب بر اساس:

برای رفع محدودیت کاربر ویژه شویدبا حذف کوکی‌، لیست لغات از بین خواهد رفت.

واژه: نسخ

نقش دستوری: اسم

معنی کلمه نسخی

آواشناسی: nasx

الگوی تکیه: S

شمارگان هجا: ۱

مفتاح را بخوانید.مفت باز را بخوانید.مفت بازی را بخوانید.

این ویژگی تنها برای کاربران ویژه فعال است.

متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی می‌کنیم و به زودی حل خواهیم کرد.


نسخ . [ ن َ ] (ع مص ) زایل کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (از ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ) (از معجم متن اللغة). ازالة. (از المنجد) (از اقرب الموارد). زایل گردانیدن .(تاج المصادر بیهقی ). محو کردن چیزی را. (از ناظم الاطباء). دور کردن . (غیاث اللغات ). از بین بردن . (از معجم متن اللغة). نیست گردانیدن . (فرهنگ خطی ). گویند: نَسَخَت الشمس ُ الظل َّ و الشیب ُ الشباب َ. (از اقرب الموارد). || ناچیز و هیچکاره کردن چیزی را و چیز دیگر به جایش قائم کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ابطال . (از المنجد). منسوخ گردانیدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 99). منسوخ کردن .(زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). باطل کردن . (فرهنگ نظام ). باطل کردن چیزی را و چیز دیگر در جای آن آوردن .(از ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة). رد کردن چیزی را به چیزی که بهتر از آن باشد. (غیاث اللغات ). برانداختن . فرمان بگردانیدن . ابطال کردن . || از خانه به خانه بردن زنبور آنچه در آن باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه در کندوی زنبور عسل است به کندوی دیگر بردن . (از اقرب الموارد). || نسخه کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 99). نسخت گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). نوشتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نقل کردن و نوشتن از روی نوشته ای حرف به حرف . (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). از روی نوشته ای نوشتن . (فرهنگ نظام ). کتاب نوشتن . (غیاث اللغات ). نوشتن کتابی را به نقل از کتابی دیگر. (ناظم الاطباء). رونویس کردن . (یادداشت مؤلف ). یقال :نَسَخ َ الکتاب َ؛ اذا کتبه عن معارضة. (منتهی الارب ). || نقل . (از اقرب الموارد) (تعریفات ). بردن چیزی را از جائی به جای دیگر. (از معجم متن اللغة) (از ناظم الاطباء). || برگردانیدن چیزی را از صورتش و زشت نمودن آن را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مسخ کردن . (از ناظم الاطباء)(از معجم متن اللغة) (از المنجد) (از اقرب الموارد): نَسَخَه اﷲ قرداً؛ مَسَخَه . (معجم متن اللغة). || تغییر صورت دادن و منتقل شدن روح انسانی بعد از مردن جسمش به جسم دیگر که لفظ دیگرش تناسخ است . (فرهنگ نظام ). عبارت است از انتقال روح از بدن انسانی به بدن انسانی دیگر. (از المنجد). انتقال نفوس انسانی به بدن های انسانهای دیگر. رجوع به تناسخ شود. || در اصطلاح شعرا، نسبت دادن شاعر کلام دیگری را به خود بی تغییر لفظ و معنی آن . (یادداشت مؤلف ). || (اِ) یکی از شش قسم خط است که علی بن مقلة وزیر الراضی باﷲ عباسی [ در اواخر قرن سوم هَ. ق . ] مخترع خوش نویسی آن بود. (فرهنگ نظام ). یکی از شش خط انتزاعی ابن مقله و آن را خط قرآنی نیز گویندزیرا که در این ایام قرآن مجید را به این خط می نویسند. (ناظم الاطباء). و آن را خط بدیع نیز گویند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ابن مقله در این لغت نامه و آداب اللغة العربیة ج 1 ص 205 و پیدایش خط و خطاطان شود.

نسخ به چه معنی است؟ شناخت ناسخ و منسوخ قرآن از همان عهد نخست اسلام در میان مسلمانان اهمیت ویژه‎ای داشت؛ زیرا آگاهی به آن، از جمله مقدمات لازم برای فهم کتاب خدا و استنباط احکام الهی به شمار می‎آمد. نسخ در لغت واژه نسخ در لغت به معانی مختلفی …

شناخت ناسخ و منسوخ قرآن از همان عهد نخست اسلام در میان مسلمانان اهمیت ویژه‎ای داشت؛ زیرا آگاهی به آن، از جمله مقدمات لازم برای فهم کتاب خدا و استنباط احکام الهی به شمار می‎آمد.

نسخ در لغت

واژه نسخ در لغت به معانی مختلفی آمده است. از جمله به معنی زایل ساختن، از بین بردن و تبدیل کردن[1] چنان‎که می‎گویند: «نسخت الشمس الظل» یعنی آفتاب سایه را از بین می‎برد.

معنی کلمه نسخی

واژه «نسخ» در میان صحابه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ و مسلمانان دوران بعد، بیشتر به همین معنی استعمال شده است.

بنابراین، ممکن است نسخ در پدیده‎های طبیعت و ادیان هم اتفاق بیفتد[2]. به عنوان مثال اگر دینی از بین برود و دین دیگری جایگزین آن شود، نسخ است. یا اگر پیامبری وفات کند و نبی دیگری جایگزین او شود، نسخ است.

واژه نسخ به همین معنی (تبدیل کردن و جایگزین نمودن و از بین بردن) در قرآن آمده است: « مَا نَنْسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ[3] ؛ هر حکمى را نسخ کنیم‏، و یا نسخ آن را به تأخیر اندازیم‏، بهتر از آن‏، یا همانند آن را مى‏آوریم‏. آیا نمى‏دانستى که خداوند بر هر چیز توانا است‏؟!».

نسخ در اصطلاح

نسخ در اصطلاح ،رفع و برداشتن حکمی از احکام ثابت دینی در اثر سپری شدن وقت و مدت آن است.[4] به عبارت دیگر نسخ در اصطلاح، رفع و برداشتن یک حکم است ـ که بر حسب ظاهر، اقتضای استمرار و دوام داشته است ـ و جایگزین کردن حکم دیگر، به گونه‎ای که اجتماع آن دو حکم با هم ممکن نباشد؛ خواه تنافی بین دو آیه حکم، ذاتی باشد و یا به خاطر دلیل خارجی.[5]

به عنوان مثال یک معلم در جلسه امتحان می‎خواهد به دانش‎آموزان 2 ساعت وقت بدهد، ولی برای این‎که سرعت عمل آن‎ها بیشتر شود می‎گوید: تا یک ساعت دیگر برگه‎های امتحانی را تحویل دهید، امّا خودش می‎داند که بعد از یک ساعت این دستور خود را لغو و زمان را تمدید خواهد کرد.

علامه طباطبایی در این باره می‎فرماید:

نسخ در قرآن مجید بیان انتهای زمان حکم منسوخ است، به این معنی که مصلحت جعل و وضع حکم اولی، مصلحتی موقتی و محدود باشد و طبعاً اثر آن نیز ـ که حکم است ـ محدود و موقت می‎شود، پس از چندی حکم دومی پیدا شده و خاتمه یافتن مدت اعتبار حکم اولی را اعلام می‎کند.[6]

به عبارت دیگر، نسخی که به خدا نسبت داده می‎شود چیزی است که به حسب نگرش ظاهری ما نسخ شمرده می‎شود، ولی قانون نسخ شده از نظر علم الهی از همان آغاز موقت و محدود بوده، لکن مصالح ایجاب می‎کرده که خداوند پایان زمانی آن حکم را تا اعلام حکم بعدی پنهان دارد.

از این روی، حقیقت نسخ از ناحیه خداوند تأخیر در بیان زمان پایان یک حکم و قانون است که به خاطر حکمت‎هایی صورت می‎گیرد، نه پیدایش رأی جدید؛ چرا که تبدل رأی در ذات خدا محال است.

امّا اگر قانون و تشریع از همان آغاز محدود به زمان معینی معرفی شده باشد، رفع این حکم پس از انقضای مدت آن، نسخ محسوب نمی‎شود. همان‎گونه که برداشتن حکم در موارد ضرر، حرج و اضطرار و یا مصالح و ضرورت‎های دیگر نیز نسخ شمرده نمی‎شود؛ زیرا تعریف نسخ بر آن صادق نیست و همه این موارد از قبیل تبدیل موضوع است و نه رفع حکم[7].

به عبارت دیگر، در این موارد حکم جدید برای موضوع جدید آمده، و موضوع قبلی به کلی از بین رفته است؛ به عنوان مثال اگر روزه واجب است، برای شخص مریض حرام شود، این عنوان نسخ نیست، بلکه موضوع وجوب روزه «انسان مکلف سالم» است و موضوع حرمت روزه «انسان مریض» است. پس موضوع عوض شد، نه این‎که حکم نسخ شده باشد.

پی نوشت ها:

[1] لسان العرب، ج 3، ص 61.

[2] ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج1، ذیل آیه 106 از سوره بقره.

[3] بقره/ 106.

[4] خویی، سید ابوالقاسم، شناخت قرآن، تلخیص و ترجمه هاشم هریسی، ص 353. ؛ ر.ک. خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی علوم القرآن، بی جا، انتشارات کعبه، ج2، صص 450.

[5] سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1377، ص 302.

[6] طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، انتشارات اسلامی، ص 49.

[7] ر.ک. خویی، شناخت قرآن، تلخیص و ترجمه هاشم هریسی، ص 351؛ و طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، انتشارات اسلامی، ص 48؛ و سعیدی روشن، محمدباقر، علوم قرآن، چاپ اول، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (ره)، ص 301.

چرا نسخ میکشی

کلیه حقوق مادی و معنوی اين سایت متعلق به میهن فال میباشد و هرگونه کپی برداری از آن بدون ذکر منبع حرام است.


کارت تلفن مجازی، خرید آنلاین 24 ساعته
شماره تلفن دسترسی در 20 کشور دنیا
کیفیت عالی با نرخ عمده فروشی
www.IranFone.com

نسخ

به حالتی در روان انسان گفته میشود که انسان در این حالت بسیار خسته از اطراف میشود و یک حس خماری کوچک نیز داراست
نَسَخ

معنی کلمه نسخی

10 سال (البته هرکسی میدونه بیشتر میتونه بگه)

Powered by Drupal – Design by Artinet

نَسَخ یا نسخ شدن اصطلاحی است که در عامیانه به کار می‌رود و به معنای نیاز شدید به سیگار یا مواد مخدر است.

البته این اصطلاح بیشتر در مورد احتیاج به کشیدن سیگار به کار می‌رود تا دیگر دخانیات.

مثال: داداش یه نخ سیگار بهم بده … خیلی نسخم!

تمامی حقوق برای وب سایت یعنی چه محفوظ است.

یعنی چه

در اصطلاح کوچه و بازار به معنای زهرچشم گرفتن


نسخ کشیدن یعنی چی؟


قانون وضع کردن

نسخی کشیدن یعنی در خمار کشیدن یک سیگار بسر بردن

نسخی کشیدن یعنی در خمار کشیدن یک سیگار بسر بردن

معنی کلمه نسخی

نسخ کشیدن در اصطلاح عامیانه به معنای زهره چشم گرفتن است. در واقع به این شکل تلفظ میشود. nasakh keshidan

نسخ بمعنای خماری کشیدن شیشه وهرئین زمانیکه مصرف کننده خمارباشهذبه آن نسخمیگویند

معنی کلمه نسخی

اگر كسي براي مردگان صلواتي بفرستد، آيا همان يك صلوات براي هم…اگر كسي براي مردگان صلواتي بفرستد، آيا همان يك صلوات براي همه مردگان خواهد ر سيد و يا فقط به يك ميت مي‌رسد؟1. هر گاه شخصي ثواب يك عمل خي…

بهترين روش حفظ قرآن کريم و تثبيت آن در ذهن چيست؟ بهترين متر…بهترين روش حفظ قرآن کريم و تثبيت آن در ذهن چيست؟ بهترين مترجم قرآن کريم چه كسى است و بهترين خط آن از كيست؟براى حفظ قرآن كريم، روش هاي گو…

چگونه مي‌توانيم فرزند خوب براي پدر و مادرمان باشيم؟چگونه مي‌توانيم فرزند خوب براي پدر و مادرمان باشيم؟مقدمه:يكي از مشكلات اصلي خانواده‌ها، تعارضات و درگيري‌هاي بين والدين و فرزندان است. والد…





شناخت ناسخ و منسوخ قرآن از همان عهد نخست اسلام در ميان مسلمانان اهميت ويژه‎اي داشت؛ زيرا آگاهي به آن، از جمله مقدمات لازم براي فهم كتاب خدا و استنباط احكام الهي به شمار مي‎آمد.نسخ در لغتواژه نسخ در لغت به معاني مختلفي آمده است. از جمله به معني زايل ساختن، از بين بردن و تبديل كردن[1] چنان‎كه مي‎گويند: «نسخت الشمس الظل» يعني آفتاب سايه را از بين مي‎برد.واژه «نسخ» در ميان صحابه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و مسلمانان دوران بعد، بيشتر به همين معني استعمال شده است.بنابراين، ممكن است نسخ در پديده‎هاي طبيعت و اديان هم اتفاق بيفتد[2]. به عنوان مثال اگر ديني از بين برود و دين ديگري جايگزين آن شود، نسخ است. يا اگر پيامبري وفات كند و نبي ديگري جايگزين او شود، نسخ است.واژه نسخ به همين معني (تبديل كردن و جايگزين نمودن و از بين بردن) در قرآن آمده است: « مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[3] ؛ هر حكمى را نسخ كنيم‏، و يا نسخ آن را به تأخير اندازيم‏، بهتر از آن‏، يا همانند آن را مى‏آوريم‏. آيا نمى‏دانستى كه خداوند بر هر چيز توانا است‏؟!».نسخ در اصطلاحنسخ در اصطلاح ،رفع و برداشتن حكمي از احكام ثابت ديني در اثر سپري شدن وقت و مدت آن است.[4] به عبارت ديگر نسخ در اصطلاح، رفع و برداشتن يك حكم است ـ كه بر حسب ظاهر، اقتضاي استمرار و دوام داشته است ـ و جايگزين كردن حكم ديگر، به گونه‎اي كه اجتماع آن دو حكم با هم ممكن نباشد؛ خواه تنافي بين دو آيه حكم، ذاتي باشد و يا به خاطر دليل خارجي.[5]به عنوان مثال يك معلم در جلسه امتحان مي‎خواهد به دانش‎آموزان 2 ساعت وقت بدهد، ولي براي اين‎كه سرعت عمل آن‎ها بيشتر شود مي‎گويد: تا يك ساعت ديگر برگه‎هاي امتحاني را تحويل دهيد، امّا خودش مي‎داند كه بعد از يك ساعت اين دستور خود را لغو و زمان را تمديد خواهد كرد.علامه طباطبايي در اين باره مي‎فرمايد:نسخ در قرآن مجيد بيان انتهاي زمان حكم منسوخ است، به اين معني كه مصلحت جعل و وضع حكم اولي، مصلحتي موقتي و محدود باشد و طبعاً اثر آن  نيز ـ كه حكم است ـ محدود و موقت مي‎شود، پس از چندي حكم دومي پيدا شده و خاتمه يافتن مدت اعتبار حكم اولي را اعلام مي‎كند.[6]به عبارت ديگر، نسخي كه به خدا نسبت داده مي‎شود چيزي است كه به حسب نگرش ظاهري ما نسخ شمرده مي‎شود، ولي قانون نسخ شده از نظر علم الهي از همان آغاز موقت و محدود بوده، لكن مصالح ايجاب مي‎كرده كه خداوند پايان زماني آن حكم را تا اعلام حكم بعدي پنهان دارد. از اين روي، حقيقت نسخ از ناحيه خداوند تأخير در بيان زمان پايان يك حكم و قانون است كه به خاطر حكمت‎هايي صورت مي‎گيرد، نه پيدايش رأي جديد؛ چرا كه تبدل رأي در ذات خدا محال است.امّا اگر قانون و تشريع از همان آغاز محدود به زمان معيني معرفي شده باشد، رفع اين حكم پس از انقضاي مدت آن، نسخ محسوب نمي‎شود. همان‎گونه كه برداشتن حكم در موارد ضرر، حرج و اضطرار و يا مصالح و ضرورت‎هاي ديگر نيز نسخ شمرده نمي‎شود؛ زيرا تعريف نسخ بر آن صادق نيست و همة اين موارد از قبيل تبديل موضوع است و نه رفع حكم[7].به عبارت ديگر، در اين موارد حكم جديد براي موضوع جديد آمده، و موضوع قبلي به كلي از بين رفته است؛ به عنوان مثال اگر روزه واجب است، براي شخص مريض حرام شود، اين عنوان نسخ نيست، بلكه موضوع وجوب روزه «انسان مكلف سالم» است و موضوع حرمت روزه «انسان مريض» است. پس موضوع عوض شد، نه اين‎كه حكم نسخ شده باشد.پي نوشت ها: [1] . لسان العرب، ج 3، ص 61.[2] . ر.ك. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، ج1، ذيل آيه 106 از سوره بقره.[3] . بقره/ 106.[4] . خويي، سيد ابوالقاسم، شناخت قرآن، تلخيص و ترجمه هاشم هريسي، ص 353. ؛ ر.ك. خويي، سيد ابوالقاسم، البيان في علوم القرآن، بي جا، انتشارات كعبه، ج2، صص 450.[5] . سعيدي روشن، محمد باقر، علوم قرآن، قم، انتشارات مؤسسه امام خميني(ره)، چاپ اول، 1377، ص 302.[6] . طباطبايي، سيد محمد حسين، قرآن در اسلام، انتشارات اسلامي، ص 49.[7] . ر.ك. خويي، شناخت قرآن، تلخيص و ترجمه هاشم هريسي، ص 351؛ و طباطبايي، سيد محمد حسين، قرآن در اسلام، انتشارات اسلامي، ص 48؛ و سعيدي روشن، محمدباقر، علوم قرآن، چاپ اول، قم، انتشارات مؤسسه امام خميني (ره)، ص 301.

معنی کلمه نسخی
معنی کلمه نسخی
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *